تربیت عملی در اسلام
تربیت عملی در اسلام
نویسنده : فتحی یکن /مترجم: عبدالله خاموش هروی
اسلام صرف به ابراز نظریات در مورد ساختار و تربیت افراد اکتفا ننموده، بلکه آنان را در راه عملی و تطبیقی ای سوق داده و روش های تربیتی مبتنی بر تجربه ای را برای هدایت و تربیت شان ابراز نموده است.
آنکه از نزدیک نمونه های ساختار عملی و تطبیقی را در دوره ی پیامبر (ص) می نگرد به نکته ها و شیوه های علمی در میدان ساختار و تربیت آگاه می شود، زیرا حضرت پیامبر (ص) به دانش و هدایاتی که مسلمانان در دار ارقم دریافت کرده بودند بسنده نکردند بلکه به جامعه ی جاهلی برآمده افکار و اندیشه های مردم را به مبارزه طلبیدند و در جنگی آشکار با جاهلیت درگیر شدند که هدف نخست و اخیر آن اعلان بندگی در زمین فقط و فقط برای خدا و نیایش در برابر قدرت و فرمان بردن در برابر اوامر و هدایات او بود. دنیا در چشم آنان خوار می نمود و با همه وسایل فتنه و فریبش به اندازه ی خس در نظرشان ارزش نداشت. چنان که دشمنانشان آنان را چنین می ستودند که: آنان قومی اند که مرگ در نظرشان به مراتب بهتر از زندگانی است و فروتنی و تواضع را از بلندپروازی و خودبزرگ بینی به مراتب بهتر می پندارند.
هیچ کدامشان رغبت و آزی به دنیا ندارند. بر خاک می نشینند و بر زانوهایشان نان می خورند.
مصعب بن عمیر (رض) یگانه فرزند مادرش بود و مادرش زنی ثروتمند و قدرتمند بود. چنان که هر دختر در مکه آرزو داشت که او شوهر و شریک زندگیش باشد. اما چون مسلمان شد مادرش او را تهدید نمود که از ثروتش محرومش خواهد ساخت، لیکن او به آن توجهی نکرد. پس از آن مادرش سوگند خورد که طعامی را نچشد تا او اسلام را رها کند، مگر جز برین نیفزود که با اراده ی خلل ناپذیر بگوید: ای مادر! به خدا سوگند که هرگاه صد جان داشتی و یک یک از بدنت برمی آمد من دین محمد (ص) را رها نمی کردم.
آنانی که او را در دوره ی جاهلیت دیده بودند صحبت می کردند که او را پس از مسلمان شدن دیده اند که در راه مکه ی مکرمه می رود و جز تکه پاره های کهنه بر تنش نبود که تنش را درست بپوشاند.
هجرت، حلقه و زنجیره ی دیگری از حلقه های ساختار و تربیت عملی در میان مسلمانان است. از آنان خواسته شد تا در این راه از تمام هستی و دار و ندار خود بگذرند و سرزمین و محل سکونتشان را رها کنند که این کار سبب می شد کارشان معطل قرار گیرد و تجارت شان از میان رود و از خانه ها و قبیله های شان دور شوند.
مؤمنان به ندای هجرت لبیک گفته و تمام مصالح و عزیزترین داشته های خود را در راه خدا فدا کردند.
روایت شده که چون صهیب (رض) عزم هجرت نمود، کافران قریش در مسیر راهش ایستاده و برایش گفتند “تو مردی فقیر و خوار بودی که نزد ما آمدی و اکنون مالت افزایش یافته و به مقامی که مشاهده کنی رسیده ای! اکنون می خواهی که خود همراه مالت از نزد ما بروی. به خدا سوگند که این کار ممکن نیست.
صهیب (رض) به آنان گفت: آیا هرگاه مالم را به شما دهم مرا رها می کنید؟ گفتند: آری. گفت: پس مالم از آن شما باشد و چون این خبر به رسول الله (ص) رسید فرمود: “صهیب سود کرد صهیب فایده کرد.”
آری، به این ترتیب مبادی اسلام در زندگی دعوتگران تجسم یافت چنانکه روش روزمره و کارهای عام و ویژه شان واقعیت عینی و تحریکی اندیشه ی اسلامی بود و همین سبب شد که از تمام پیچ های خطرناک و لغزشگاه ها بگذرند و با موفقیت در برابر تمام موانع بایستند.
حرکت اسلامی در این زمان نیاز شدیدی به این دارد که دعوتگران را به روش های عملی و تطبیقی ای آشنا سازد و آنان را از آن بگذراند که می تواند انگیزه ها و عوامل ضعف و سستی را از وجودشان بزداید و آنان را برای رویارویی با احتمالات و فرصت های مختلف آماده نماید.
( وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ) عنکبوت: ۶۹
« کسانی که برای ( رضایت ) ما به تلاش ایستند و در راه ( پیروزی دین ) ما جهاد کنند ، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود ( و مشمول حمایت و هدایت خویش ) میگردانیم ، و قطعاً خدا با نیکوکاران است ( و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند ) . »
——————————————————————————–
منبع: مشکلات دعوت و دعوتگران /مؤلف: فتحی یکن امیر جماعت اسلامی لبنان /مترجم: عبدالله خاموش هروی /انتشارات: بنیاد فرهنگی خواجه عبدالله انصاری ۱۳۷۱