زن خانوادهمطالب جدید

زن مسلمان دارای تمدن و تاریخ است

زن مسلمان دارای تمدن و تاریخ است

نویسنده:زینب غزالی / مترجم: رقیه نعمتی- عبدالله پاسالاری

زن مسلمان حق دارد که به خود ببالد و افتخار کند و احساس مباهات و غرور و احساس خوشبختی نماید و حق دارد که بر تمام دنیا فخر بفروشد زیرا او دارای تمدنی است که مدت زمانی طولانی بشریت را به سعادت رسانیده و هر زمان دیگر هم قادر به چنین کاری است. زن مسلمان دارای تمدن ایمان و توجیه است، تمدن ارزش ها و باورها. تمدن ارزش های اخلاقی، زن مسلمان در میان امتی رشد نموده که تاریخی درخشان دارد و گذشته ای ریشه دار و اصیل. تاریخی که صفحاتش یکسره حق و عدالت و انصاف برابریست. تمدنی که در آغوش اسلام بزرگ متولد شد و رشد کرد و به ثمر نشست آنگاه شأن و منزلت بشر را بالا برد و انسانیت را به اوج خود رسانید و دنیا در سایه آن در امن و امان و آرامش و محبت و برادری به سر برد و بشریت در روزگاران متمادی پیشرفت و هماهنگی و همدلی و هم سویی را تجربه نمود که اکنون بیش از هر زمان دیگر بدان نیازمندیم. آری زن مسلمان در میان امتی رشد نموده که جایگاه حق و عدالت را ارتقاء بخشیده است و به یاری مظلومان برخاسته است و ظالمان را سر جای خود نشانده است و در میان مردم با وجود اختلاف در مذهب و رنگ و زبان و نژاد مساوات برقرار نمود. تمدن اسلامی انسانیت را ارج نهاده (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ)[۱] : ما آدمیزادگان را ( با اعطاء عقل ، اراده ، اختیار ، نیروی پندار و گفتار و نوشتار ، قامت راست ، و غیره ) گرامی‌داشته‌ایم و ستم و آزار را حرام نمود. چنانکه در حدیث قدسی آمده است: یا عبادی إنی حرمت الظلم علی نفسی و جعلته بینکم محرما فلا تظالموا «ای بندگانم من ظلم و ستم را بر خود حرام گردانیدم و آن را بر شما نیز حرام کردم پس ظلم نکنید.» (الظلم ظلمات یوم القیامه) ظلم، تاریکی های روز قیامت است. اسلام جایگاه عقل را که اساس کرامت آدمی است ارتقاء بخشید و بدان اختیار ارزانی نمود و مردم را به تفکر و تدبر دعوت کرد. و از تقلیدی که عقل را از میدان خارج می کند نهی فرمود و آزادی عقیده را مجاز فرمود: (لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ )[۲] اجبار و اکراهی در ( قبول ) دین نیست ، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است. (فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ )[۳] هرکس که می‌خواهد ( بدان ) ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد ( بدان ) کافر شود. (‏ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ‏)[۴] ‏ آئین خودتان برای خودتان ، و آئین خودم برای خودم !. هنگامی که اسلام آمد جهان در گمراهی و انحراف بود مردم بر سر مناع دنیا همدیگر را می کشتند در آن زمان در شبه جزیره عرب امتی بیرون آمد که بهترین امت بود به بشریت احترام به حق و بزرگداشت انسان و زشتی ظلم و ستم و دشمنی را آموخت.

این امت به سروری رسید و تنها زمانی که از دین و تمدن اسلامی و مسیر حقیقی خود خارج گشت به ستم و طغیان روی آورد. اسلام زن را در بدترین وضع ممکن یافت چنانکه او را زنده از ترس ننگ اسارت زنده به گور می کردند. (‏ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ کَظِیمٌ ‏)[۵] ‏ ( دختران را مایه ننگ و سرشکستگی و بدبختی می‌دانستند ) و هنگامی که به یکی از آنان مژده تولّد دختر داده می‌شد ( آن چنان از فرط ناراحتی چهره‌اش تغییر می‌کرد که ) صورتش سیاه می‌گردید و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه می‌شد . ‏(‏ یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَیُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا یَحْکُمُونَ ‏)[۶] ‏ از قوم و قبیله ( خود ) به خاطر این مژده بدی که به او داده می‌شد خویشتن را پنهان می‌کرد ( و سرگشته و حیران به خود می‌گفت : ) آیا این ننگ را بر خود بپذیرد و دختر را نگاه دارد و یا او را در زیر خاک زنده بگور سازد ؟ هان ! چه قضاوت بدی که می‌کردند ! . وضعیت زن در عربستان این گونه بود. وضعیت زن در جاهای دیگر هم بهتر از این جا نبود. در عصر پیامبر (ص) گروهی از کشیشان در مکانی از اروپا (نزدیک اطریش فعلی) جمع شدند و اعلام کردند که زن همچون اعمال شیطان پلید است و او تنها برای خدمت به مردم آفریده شده و بهشت برایش حرام است. اما اسلام برای این آمد تا هر چیز را در جای درست خویش قرار دهد. زنان همتای مردانند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: (فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ )[۷] پس پروردگارشان دعای ایشان را پذیرفت و پاسخشان داد که من عمل هیچ کسی از شما را که به کار پرداخته باشد – خواه زن باشد یا مرد – ضائع نخواهم کرد . پاره‌ای از شما از پاره دیگر هستید ( و همگی همنوع و همجنس می‌باشید ) . اسلام زن را در جایگاه درست خویش قرار داد تا وظیفه اش را در زندگی انسانی و ساختن تمدن در تاریخ انجام دهد درست همان گونه که مردان این وظیفه را بر عهده دارند و هر یک از زن و مرد وظایف و مسئولیت ها و تکالیف ویژه خود را دارند.

تمدن اسلامی نمونه های عالی و کم نظیری از زنان و مردان را ساخت. چه کسی از دانشمندان اندیشمندانی چون ابن الهیثم و خوارزمی و ابن سینا و ابن حیان و … بی اطلاع است و چه کسی از فقیهان و ادیبانی همچون ابوحنیفه و امام مالک و امام شافعی و ابن حنبل و ابن قیم و ابن کثیر و قرطبی و رازی و … بی خبر است و چه کسی از دعوتگران مصلحی چون حسن البنا و ابن عبدالوهاب و ابن بادس و العز بن عبدالوهاب و جمال الدین افغانی و محمد عبده … بی اطلاع است؟ و چه کسی از اصحاب گرانقدری همچون نسیبه دختر کعب و ام عطیه انصاری و ام شریک و خنساء و … بسیاری از زنان پیشتاز و جهادگر بی خبر است؟ تمدن اسلامی ما قلب ها و عقل ها را در پرتو نور توحید زنده ساخت و انسانیت را تا جایی بالا برد که مورد تکریم و بزرگداشت خداوند قرار گرفت که نگاه دنیا به چنان سعادتی رسید که بیش از آن چنین سعادتی به خود ندیده بود.

هنگامی که مسلمانان از اصول تمدن خود شانه خالی کردند رهبری آن ها در اختیار دیگران قرار گرفت به دنبال آن بشریت با وجود پیشرفت فراوان و چشمگیر در علم و سطح زندگی دچار بدبختی و تباهی گردید زیرا تمدن غربی از ارزش های اخلاقی دور شده و با اصول تمدن به ستیز برخاسته بود و ما اکنون در عصری زندگی می کنیم که بشریت به شدت در رنج و عذاب است چرا که احساس و وجدان و کرامت و پاکی و … ارزش های خود را از دست داده است. ظلم و ستم همه جا را گرفته و زور و قدرت بر حق چیره گشته و نشانه های طریق هدایت بر روی جهانیان گم گشته است.

ولی با تمام این احوال ما راه صحیح و نیکو را در اختیار داریم. ما دارای تمدن و دین هستیم. ما امتی هستیم دارای تاریخ و رسالت امروز ما این است که به سرعت مسئولیت هدایت و نجات بشریت رنج کشیده را که پس از دوره ای طولانی از تباهی به امنیت و ایمان نیازمند است در دست بگیریم و ملت ما همه صلاحیت های لازم برای این مسئولیت خطیر را دارد. زن مسلمان دارای تمدن و تاریخ است و باید بر خود و امتش اعتماد کند. روحیه مبارزه و حق طلبی و عزم را اراده ی قوی و استوار را در خود تقویت نماید تا امت مسلمان بار دیگر زمان بشریت رنج کشیده را در اختیار گیرد و ما بحمدالله برای این امانت شایسته هستیم.

————————————————————

منبع: گزیده ای از نامه های زینب غزالی به دختران مسلمان / مؤلف:زینب غزالی / مترجم: رقیه نعمتی- عبدالله پاسالاری

انتشارات: آراس ۱۳۸۹



[۱] – اسراء/۷۰

[۲] – بقره/ ۲۵۶

[۳] – کهف/ ۲۹

[۴] – کافرون: ۶

[۵] – نحل/ ۵۸

[۶]  نحل/ ۵۹

[۷] – آل عمران/ ۱۹۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا