پیامد تروریست خواندن اخوان المسلمین توسط عربستان
پیامد تروریست خواندن اخوان المسلمین توسط عربستان
ازیک سو، حکومت های دیکتاتورعربی درمعرض اعتراض های شدید مردمی قرار گرفتند که تاکنون منجر به سقوط چهار دیکتاتور در تونس، مصر، لیبی و یمن شد. از سوی دیگر، پایه های قدرت برخی دیگر از دیکتاتورهای عرب سست و لرزان شد. درعینحال، شکاف میان مردم و حکومت های عربی بیش از هر زمان دیگری آشکار شد. علاوه بر این، توازن قوا در سطح منطقه شدیداً در معرض تغییر قرار گرفت و جریان وابسته در درون کشور های عربی در مقابل جریان استقلال خواهی قرار گرفت.
یکی از کشورهای عربی که در سال ۲۰۱۱ با اعتراض های مردمی مواجه شد و کمتر از یک ماه نیز این اعتراض ها به سقوط حکومت دیکتاتوری انجامید، مصر بود. حسنی مبارک پس از سه دهه به ناچار از قدرت کنارهگیری کرد.
مصرکه پرجمعیت ترین کشورعربی محسوب می شود و از پیشینه تاریخی تمدنی ۵ هزار ساله برخوردار است درجهت ایجاد یک حکومت با محوریت جمعیت اسلامی اخوان المسلمین که دارای تاریخ ۸۴ ساله دراین کشور بود، قرار گرفت.
اخوان المسلمین ضمن اینکه در انتخابات پارلمانی و مجلس شورا حائز اکثریت آراء شد، در انتخابات ریاست جمهوری نیز محمد مرسی نامزد وابسته به اخوان به عنوان نخستین رئیسجمهور مصر پس از مبارک برگزیده شد.
این اتفاق مهم در صورتی که تداوم مییافت میتوانست سبب ایجاد نظم نوینی در منطقه و در جهان عرب شود اما مخالفان اخوان المسلمین در داخل و خارج از مصر با اعمال فشار زیاد و سازماندهی اعتراضهای متعدد توانستند در یک سالگی به قدرت رسیدن مرسی، وی را از قدرت برکنار و بار دیگر نظامیان را به قدرت بنشانند.
با وجود اینکه محمد مرسی در طول یک سالی که قدرت را در مصر در اختیار داشت تلاش کرد حسن نیت خود در برابر عربستان سعودی را نشان دهد که اولین و مهمترین نشانه آن این بود که محمد مرسی نخستین سفر خارجی خود را به عربستان انجام داد اما عربستان سعودی نخستین کشوری بود که از کودتا علیه دولت قانونی مرسی حمایت کرد و دولت موقت و برآمده از کودتا در مصر را به رسمیت شناخت.
اولین تماس اخوان المسلمین با عربستان سعودی به سال ۱۹۳۶ باز میگردد. در این سال، حسن البناء، بنیانگذار اخوان المسلمین مصر، برای نخستین بار جهت انجام مراسم حج به عربستان سفر کرد که مورد استقبال مقامات این کشور نیز قرار گرفت.
حسن البناء در این سفر در نشست سالیانه ای که عبدالعزیز، بنیانگذار حکومت سعودی، برای حجاج ویژه برگزار می کرد، سخنرانی کرد. این سفرها در سال های بعد و حتی پس از مرگ حسن البناء نیز ادامه داشت. اما روابط عربستان سعودی و اخوان المسلمین با به راه افتادن انقلاب یمن دچار تنش شد زیرا اخوان از این انقلاب حمایت کرد در حالی که عربستان به شدت با آن مخالف بود.
با این حال، اخوان و عربستان بار دیگر سیر صعودی روابط خود را در پیش گرفتند. در دهه ۱۹۵۰ حکومت عربستان به هزاران فعال اخوانی که در مصر، سوریه و دیگر کشورهای عربی با سرکوب شدید مواجه شده بودند پناه داد.
اما این اقدام عربستان در ادامه به ضرر آل سعود تمام شد و دشمنی امروز عربستان با اخوان نیز ریشه در همین اقدام دارد زیرا اخوان المسلمین خیلی زود در درون جامعه و حکومت عربستان نفوذ پیدا کرد، به نحوی که برخی از وزارتخانههای مهم عربستان تحت نفوذ اخوان المسلمین قرار گرفتند.
نفوذ اخوان المسلمین در عربستان به شکلگیری جنبشی تحت عنوان سهوا، در این کشور منجر شد. این جنبش پس از شکلگیری حداقل تا سه دهه هم با حکومت عربستان و هم با اخوان المسلمین روابط حسنهای داشت و حتی اخوان المسلمین عربستان نیز شکل گرفت.
تهاجم عراق به کویت نقطه آغاز بروز اختلاف میان اخوان المسلمین و حکومت عربستان سعودی بود زیرا عربستان به آمریکا اجازه حضور نظامی در عربستان داد و این سیاست با انتقاد اخوان المسلمین و جنبش سهوا منجر شد. پس از این تاریخ، جنبش سهوا مبارزه داخلی خود علیه رژیم آل سعود را آغاز کرد و خواستار انجام اصلاحات سیاسی در عربستان شد.
حکومت عربستان نیز طی سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ با این جنبش مبارزه کرد و رنجش شدیدی میان عربستان و اخوان المسلمین به وجود آمد زیرا آل سعود، اخوان را عامل ایجاد مخالفت شدید در عربستان میدانست. از این رو، حکومت عربستان فعالیت جنبش سهوا را ممنوع و اعضای اخوان المسلمین را نیز از این کشور اخراج کرد. این سیاست طی سالهای بعد نیز ادامه یافت و حتی شدیدتر شد؛ به نحوی که شاهزاده نایف در سال ۲۰۰۲ اخوان المسلمین را منبع همه شرارتها در عربستان اعلام کرد.
در سال ۲۰۱۱ که جهان عرب با اعتراض های گسترده مردمی مواجه شد، عربستان سعودی آشکارا در مقابل جنبش های اعتراضی در جهان عرب قرار گرفت که از مهم ترین این موارد می توان به انقلاب مردم مصر اشاره کرد.
مردم مصر از ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ اعتراض های خود علیه حکومت ۳۰ ساله «حسنی مبارک» را آغاز کردند. در حالی که بن علی در تونس در مقابل اعتراض های مردمی ۲۸ روز مقاومت کرد، حسنی مبارک نتوانست در مقابل اعتراض های گسترده مردم مصر بیش از ۱۷ روز مقاومت کند و روز ۱۱ فوریه ۲۰۱۱ مجبور به کناره گیری از قدرت شد.
آغاز اعتراض ها در مصر، نگرانی حاکمان دیگر کشورهای عربی به خصوص عربستان سعودی را در پی داشته است. در واقع، عربستان سعودی مهم ترین مخالف انقلاب های عربی به ویژه انقلاب مصر بود. بعد از سقوط زین العابدین بن علی در تونس و آغاز اعتراض های ضدحکومتی در مصر، عربستان سعودی از تأثیر دومینوی اعتراض ها در منطقه نگران شد و آنرا به عنوان یک «تهدید» در نظر گرفت زیرا عربستان سعودی ثبات و حفظ وضع موجود را نخستین هدف و در راستای امنیت ملی خود میداند.
اولین واکنش عربستان سعودی به اعتراض های مصر در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۱ یعنی ۴ روز پس از آغاز اعتراض ها رخ داد. در این روز، «عبدالله بن عبدالعزیز»، شاه عربستان سعودی در تماس تلفنی با حسنی مبارک، رئیس جمهوری وقت مصر، حمایت عربستان از حکومت مصر در مواجهه با اعتراض ها را اعلام کرد.
در همین روز، شاه عربستان با «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا، تماس گرفت و به اوباما گفت «مبارک را تحقیر نکن». شاه عربستان همچنین به باراک اوباما هشدار داد اگر آمریکا بخواهد کمک سالیانه اش به مصر را قطع کند، وی از نظام حسنی مبارک در مصر حمایت خواهد کرد.
تلاش رسمی حکومت عربستان برای نجات حسنی مبارک حتی تا یک روز قبل از خروج مبارک از قدرت ادامه داشت. «سعود الفیصل»، وزیر خارجه عربستان، روز ۱۰ فوریه ۲۰۱۱ تحولات مصر را به مداخله خارجی ارتباط داد.
عربستان سعودی که با وجود حمایت های رسمی از حسنی مبارک، نتوانسته بود مانع سقوط مبارک از قدرت شود، پس از برکناری وی از قدرت تلاش کرد مانع تحقق اهداف انقلاب مصر شود. بر این اساس، آل سعود در اولین گام تلاش کرد با «شورای نیروهای مسلح» مصر به رهبری ژنرال «محمد حسین طنطاوی» ارتباط برقرار کند. عربستان از دو طریق در این برهه تلاش کرد مانع تحقق اهداف انقلاب ۲۵ ژانویه مصر شود: کمک مالی به شورای نظامیان و حمایت از گروههای سلفی در مقابل اخوان المسلمین.
یکی از مهمترین اهرم های عربستان برای به شکست کشاندن انقلاب مصر کمک مالی به شورای نظامیان بود. عربستان سعودی اعلام کرد کمک به شورای نظامیان مصر یک «وظیفه» است. سعود الفیصل، وزیر خارجه مصر، در جولای ۲۰۱۱ اعلام کرد که «مصر ناخدای جهان عرب است و ما مراقب ثبات آن هستیم.» عربستان از یک سو، خود تعهد داد به مصر کمک مالی کند و از سوی دیگر در قالب شورای همکاری خلیج فارس نیز کمک مالی به مصر را مصوب کرد.
عربستان به شورای نظامیان مصر تعهد داد که بیش از ۴ میلیارد دلار کمک مالی به مصر انجام خواهد داد. تحلیلگران از کمک مالی عربستان به شورای نظامیان به عنوان اقدام برای «خرید نفوذ» یاد میکنند. از این مبلغ ۴ میلیارد دلاری، ۵۰۰ میلیون دلار در ۱۶ می ۲۰۱۱ پرداخت شد و آل سعود قول داد ۳.۷۵ میلیارد دلار دیگر نیز به صورت سپرده در بانک مرکزی مصر انجام شود. عربستان سعودی در قالب شورای همکاری خلیج فارس نیز کمک مالی برای مصر تهیه کرد. بر این اساس، امارات متحده عربی تعهد داد ۳ میلیارد دلار کمک مالی به مصر انجام دهد.
یکی دیگر از راهبردهای مهم عربستان سعودی در تحولات مصر پس از مبارک، حمایت از گروههای سلفی در رقابت با اخوان المسلمین بود. تردیدی نیست که عربستان سعودی، اخوان المسلمین را به لحاظ ایدئولوژیکی به عنوان یک تهدید برای خود می داند. از این رو، آل سعود در مصر تلاش کرد مانع پیروزی اخوان در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری شود.
براین اساس، حمایت از گروههای سلفی در فرآیند انتخابات در مصر را در دستور کار خود قرار داد. آل سعود تلاش کرد ضمن حمایت از گروههای سلفی در مصر به ویژه حزب النور از یک سو میان احزاب اسلامگرا در این کشور اختلاف ایجاد کند و از سوی دیگر مانع پیروزی اخوان المسلمین در انتخابات مجلس نمایندگان و شورا شود که البته در این هدف خود موفق نبود.
با این حال، یکی از موفقیتهای عربستان در مصر پس از مبارک و تا پیش از ریاست جمهوری «عبدالفتاح السیسی» این بود که توانسته بود روابط نزدیکی با گروههای سلفی این کشور برقرار کند.
*سید رضی عمادی
منبع:شبکه خبر