الله - خداوندعقیدهمقالات ارسالی

آیا خدا وجود دارد ؟ چگونه وجود دارد؟

آیا خدا وجود دارد ؟ چگونه وجود دارد؟

راسل فیلسوف ماتریالیست(مادیگرا) مشهور انگلیسی در کتاب “چرا مسیحی نیستم”(یعنی چرا دین الهی را قبول ندارم) میگوید در کودکی از پدرم پرسیدم، مرا که آفریده و او پاسخ داد خدا و من پرسیدم خدا را که آفریده و او پاسخ داد خدا آفریننده ندارد و من از همین جا فهمیدم خدا دروغی بیش نیست؛ زیرا هر چیزی علتی دارد پس باید خدا عم علتی داشته باشد و خدای بی علت وجود ندارد.

نظر شما چیست؟په پاسخی میدهید؟آیا خدا وجود ندارد؟

در رفع شبهه ی فوق باید گفت:
در رفع شبهه ی فوق باید گفت هر چیزی علت نمیخواهد بلکه هر معلولی علت میخواهد وزیرا این معلول است که برای وجود یافتن نیازمند علت است و اگر چیزی معلول نباشد نیازمند علت یافتن نیز نیست.

معلول یعنی موجود سر تا پا نیاز و وابستگی به علتش و اگر چیزی معلول نبود دیگر نیازمند داشتن علت نیست و خدا وجود مطلق و مطلق یعنی بی نیاز (الله صمد)  خداوند در ذاتش صمد و بی نیاز است (ولم یولد یعنی خدا خالق ندارد)

برای مثال هر چه را بخواهیم شور کنیم نمک میزنیم اما خود نمک احتیاج به شور کننده ندارد زیرا شوری را در ذات خود دارد.

فارابی دانشمند معروف اسلامی (معروف به معلم ثانی) در این رابطه تمثیلی زیبا دارد. ایشان میگوید فرض کنید ما یک لشکر داریم که می خواهیم به دشمن حمله نماید، به نفر اول می گوییم حمله کن او می گوید به شرطی که نفر دوم حمله کند،حمله می کنم. به دومی می گوییم او نیز حمله اش را مشروط به حمله ی نفر سوم می کند و همین طور تا نفر نهصد و نود و نهمی که حمله اش را مشروط به حمله ی هزارمی می کند، حال اگر دیدیم لشگر حمله کرد معنایش چیست؟

بله، درست متوجه شدید، آخرین فرد بدون شرط و مستقلا حمله را اغاز کرده، یعنی حمله اش را مشروط به حمله ی دیگری ننمود و طبیعتا نفر قبلی به خاطر حمله او و همینطور نفر قبلی و قبلتر هر یک با حمله ی نفر ما بعد خود حمله کردند. به این ترتیب می بینیم حمله ی همه ی افراد مشروط اما حمله ی نفر آخر مستقل صورت گرفت.

اگر این قضیه همینطور ادامه یابد و هرکس حمله اش را مشروط به حمله ی نفر بعدی می کرد و این قضیه به هیچ جا ختم نمی شد آیا هرگز حمله ای صورت می گرفت؟! در فلسفه به این امر می گویند برهان عدم تسلسل یعنی عقلا تسلسل باطل است.

حال برمیگردیم به نظام علت و معلولی: هر موجود معلولی در وجود یافتن وابسته و مشروط به علتش و علتش نیز به نوبه ی خود وابسته و مشروط به علتش است. همین طور الی آخر، و اگر قرار باشد این موجودیت مشروط و وابسته به جایی ختم نشود اصلا هیچ موجودی نباید وجود می یافت، در حالی که ما عالمی داریم سرشار از موجودات و این امر حاکی از آن است که: این سلسله ی علت و معلولی به یک وجود ختم شده است که در عین این که علت العلل همه ی موجودات است اما خود نیازمند داشتن علتی نیست زیرا صمد است و وجود جز داتش است و برای وجود داشتن نیازمند وجود دیگری نیست (و لم یولد)

و این یعنی اینکه خداوند بدون نیاز به دیگران وجود دارد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا