رویدادهای مهم در زندگی امام مودودی(رض)
رویدادهای مهم در زندگی امام مودودی(رض)
امام مودودی در ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۳م. چشم به جهان گشود. تا سال ۱۹۱۵م. تحصیلات ابتدایی را در خانه و مدرسه اورنگ آباد فراگرفت.
در سال ۱۹۱۷م. در بهوپال ساکن شد و کار خبر نویسی را آغاز کرد. در سال ۱۹۱۸م. وارد عرصه روزنامه نگاری شد. در سال ۱۹۱۹م. در نهضت خلافت شرکت کرد. (نهضت خلافت نهضتی بود که در آغاز جنگ جهانی اول مسلمانان شبه قاره هند به حمایت از خلافت عثمانی آن پایه را گذاری کردند.)
در سال ۱۹۱۹م. سرپرستی اعانت نظر بندان اسلام را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۲۰م. خود را برای روزنامه نگاری آماده کرد و همواره پیرامون عمران کشور و آسایش ملت و آزادی جهان اسلام مطلب نوشت.
در سال ۱۹۲۱م. مجدداً به فراگیری علوم عربی، ادب، تفسیر، منطق، حدیث، فلسفه و تکمیل دروس حوزه ای آماده کرد و قدرت زبان انگلیسی خود را گسترش داد. از سال ۲۳-۱۹۲۲م. که در بهوپال زندگی میکرد، در زمینه های گوناگون مطالعه و تحقیق کرد. در سال۲۸-۱۹۲۵م. مدیریت روزنامه «جمعیت» متعلق به جمعیت علمای هند را که در دهلی چاپ میشد، بر عهده گرفت. در سال ۱۹۲۸م. کتاب «جهاد در اسلام» را به اتمام رساند. یادآور می شود که این کتاب در پاسخ به اعتراض گاندی مبتنی بر اینکه اسلام به زور شمشیر گسترش پیدا کرده است، به نگارش درآمد. زمانی که گاندی این تهمت را بر دامن اسلام چسباند، مولانا محمد علی جوهر با هزار آرمان و آرزو مایل بود تا جوانمردی پیدا شود و این اعتراض را پاسخ دهد. کتاب «جهاد در اسلام» پاسخی به این نیاز بود.
در پایان سال ۱۹۲۸م. روزنامه جمعیت خط مشی خود را به حمایت از کنگره تغییر داد. به همین جهت مودودی استعفا داد. سال ۱۹۳۵م. چند کتاب دینی و اسلامی تالیف کرد در سال ۱۹۳۳م. ماهنامه «ترجمان القرآن» را در حیدر آباد دکن(هند جنوبی) انتشار داد. شعار محوری ترجمان القرآن این بود: «ای همه مسلمانان! همراه با دعوت به قرآن بپا خیزید و بر تمام دنیا غلبه کنید». کتابهای اصول و مبادی تمدن اسلامی، مسئله جبر و اختیار و آثار بلند پایه دیگری با هدف دعوت به دین در همین دوران نوشته شد. در سال ۱۹۳۴م. نهضت «جماعت اسلامی» را پایه گذاری کرد. در ابتدا قرار بود که بر روی افکار اسلامی نخبگان مسلمان کار شود، کار در این مرحله به وسیله ترجمان القرآن انجام شد. سیر خطی واقعی اسلام و نحوه دستیابی مجدد به آن در ترجمان القرآن چاپ شد. حقوق زوجین، اسلام و تنظیم خانواده، دینیات، سود، حجاب و کتابهای دیگر که در واقع نمایانگر برداشت انقلابی اسلام هستند، در همین دوران نگاشته شده اند.
مودودی بنا بر دعوت علامه اقبال از حیدر آباد به لاهور هجرت کرد ولی قبل از اینکه اهداف هجرت برآورده شود، علامه اقبال وفات یافت و وی در انجام کارهای دعوت و تبلیغ از لحاظ مادی تنها شد. ناسیونالیسم هندی به اوج خود رسیده بود. مودودی مسلمانان هندوستان را از پیامدهای نامطلوب ناسیونالیسم هندی همواره آگاه میکرد، در نتیجه قشر آگاه و تیزهوش و تعداد زیادی از عامه مسلمین از جریان خطرناک نهضت ناسیونالیستی کنگره هند نجات یافتند. هر سه جلد«کشمکش سیاسی» و «مسئله قومیت» در همین دوران نگاشته شدند.
۳۴-۱۹۳۱م. این سه سال در معرفی نهضت «جماعت اسلامی» و توضیح اهداف اسلامی و ایجاد علاقه در دلهای مسلمین برای آرمانهای دینی صرف شد. مودودی در این دوره در لاهور زندگی میکرد. کتابهای«تجدید احیای دین» استفتاء مهم؛ حکومت اسلامی چگونه تشکیل میشود؟ ارزیابی تحقیقی پیرامون عبادت اسلامی و نظریه سیاسی اسلام در همین دوران نوشته شدند.
در ۲۶ آگوست ۱۹۴۱م. جماعت اسلام در لاهور تاسیس شد. بنا بر دعوت ترجمان القرآن، ۷۵ تن از سراسر کشور هند، در لاهور گرد هم آمدند. جماعت اسلامی تاسیس شد و مودودی به عنوان امیر جماعت برگزیده شد. مصطلحات اربعه قرآن، اسلام و جاهلیت، نظام آموزش جدید و مسئله اقتصاد اسلامی در همین روزها نوشته شدند و کار بسیار عظیم تفسیر تفهیم القرآن نیز شروع شده بود.
در سال ۱۹۴۳م. جماعت اسلامی دفتر مرکزی خود را لاهور به پتانکوت قریه «دارالسلام» منتقل کرد. در آغاز، جماعت اسلامی به فعالیت های خالص تبلیغی، تربیتی و علمی پرداخت. آگاه کردن حوزویان با علوم عصر و دانشگاهیان با علوم دینی و کار مشکل جذب تمام افراد به نهضت اسلامی از فعالیت های دارالسلام بود. در همین روزها «راه سلامتی»، «مجازات مرتد» مودودی نوشته شدند.
در سالهای۴۷ -۱۹۴۴م. مودودی دعوت و تبلیغ دین را در سرتاسر هندوستان ادامه داد. در پرتو فعالیت های جماعت اسلامی، جمعیت هایی در سطوح دینی، تبلیغی و غیر سیاسی، در سرتاسر هندوستان تشکیل شد. در همین روزها، «دین حق»، «دیدگاه اخلاقی اسلامی»، «پایه های اخلاقی نهضت اسلامی»، «شهادت حق»، «تخریب و اصلاح» و کتابهای دیگری مانند «دعوت جماعت اسلامی» نوشته شدند و بدین ترتیب، تصویر واقعی و روشن انقلاب اسلامی معرفی شد و ثابت شد بدون اصلاح سیرت و رفتار، هیچ انقلاب سیاسی نمیتواند مقدمه ای برای انقلاب اسلامی باشد.
۱۴ آگوست ۱۹۴۷م. کشور اسلامی پاکستان در پرتو کلمه لا اله الا الله در عرصه جغرافیای شبه قاره هند به استقلال رسید. «مسلم لیگ» تنها حزب طرفدار استقلال پاکستان مدعی بود که پاکستان را به تمام معنی یک کشور اسلامی میسازد. اما بدون اصلاح سیره، رفتار و اخلاق، کار انقلاب اسلامی غیر ممکن به نظر میرسید. اینجا بود که مودودی در اثر خود به نام«تخریب و اصلاح» و «شهادت حق» در این باره بحث مبسوطی را مطرح کرد. در پی استقلال پاکستان شعله های جنگ و فساد تمام مناطق پنجاب را فراگرفت. مودودی به اتفاق همکارانش همراه با سایر مسلمانان در ۲۸ آگوست از پنجاب شرقی به پاکستان منتقل شدند و در لاهور دفتر مرکزی جماعت اسلامی را تاسیس کردند. ماهنامه ترجمان القرآن در اینجا منتشر شد.
در سالهای ۴۸-۱۹۴۷م. جماعت اسلامی پاکستان تحت رهبری مودودی کار خدمات رسانی و سرویس دهی را داوطلبانه در اردوگاه های مهاجران انجام داد. در ماه ژانویه ۱۹۴۸م. یعنی پنج ماه بعد از استقلال پاکستان، مودودی نخستین سخنرانی خود را با عنوان «قانون اسلامی» در دانشکده حقوق لاهور ایراد کرد و از مسئولان درخواست کرد که نظام حکومتی پاکستان باید مبتنی بر قرآن و سنت باشد.
در ماه مارس ۱۹۴۸م. در پارک جهانگیر کراچی خطاب به مردم پاکستان خواسته معروف خود (مطالبه نظام اسلامی) را در قالب چهار ماده چنین توضیح داد.
۱- حق حاکمت در پاکستان از آن خداست و حکومت پاکستان جز اینکه به دستورهای خدا عمل کند، حق بیشتری ندارد.
۲- تمامی قوانین مخالف شریعت اسلامی در پاکستان باید منسوخ شود و در آینده قوانینی که خلاف شریعت است، به رسمیت شناخته نشود.
۳- قانون اساسی پاکستان شریعت اسلامی است.
۴- حکومت پاکستان فقط در چارچوب شریعت باید از اختیارات خود استفاده کند.
در ماه اکتبر ۱۹۴۸م. زمانی که مخالفان نظام اسلامی در عرصه های علمی و منطقی نتوانستند با مودودی مقابله کنند، در چهارم اکتبر ۱۹۴۸ بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء، وی به اتفاق دو تن دیگر از رهبران بلند پایه جماعت اسلامی را دستگیر کرده و راهی زندان کردند. بعد از گذشت شش ماه، محکومیتش شش ما دیگر تمدید می شود. و شش ماه دیگر نیز تمدید میشود. ولی او همچنان بر مطالبه اجرای شریعت اسلام و نظام اسلامی تأکید میکند. «نظام حیات اسلامی»، «قانون اسلامی» و «اجرای آن در پاکستان»، «حکومت اسلامی و حقوق اهل ذمه»، و مطالبات دیگری پیرامون اجرای شریعت اسلامی حاصل این دوره است.
قرارداد مقاصد
در ۱۲ مارس ۱۹۴۹م. به دلیل همه جانبه مردم، نهضت اجرای شریعت اسلامی که از طرف مودودی آغاز شده بود، شدت گرفت. تا اینکه در ۱۳ مارس ۱۹۴۹م. حکومت ناچار شد قطعنامه و قراردادی که پاکستان را به سمت صحیح اسلامی هدایت میکرد، بپذیرد. این اقدام حکومت در زمانی انجام گرفت که مودودی در زندان بود. در ۱۳ مارس مجلس این قرارداد را تصویب کرد. در ۹ می ۱۹۴۹م. جماعت اسلامی نخستین اجلاس سرتاسری خود را در لاهور برگزار کرد.
امام مودودی آزاد میشود
در ۲۸ می ۱۹۵۰م. حکومت به دلیل محدودیت قانونی که در پیش راه خود داشت، مودودی و همراهانش را از زندان آزاد کرد. بدین ترتیب، دوران طولانی نزدیک به دو سال بازداشت، خاتمه یافت.
دانشمندان، نظریه پردازان و متفکران جماعت اسلامی چنان شرح و توضیحاتی بر قرارداد مقاصد(قطعنامه) نوشتند که با وجود تلاش فراوان مخالفان اجرای شریعت که در دستگاه حکومت نفوذ داشتند، نتوانستند آن را از محور قانون اسلامی منحرف کنند. لذا این قطعنامه همواره به عنوان مظهر شریعت اسلامی شناخته شد.
نخستین پیشنهادهای قانونی
بعد از یک سال تمام تبلیغات گمراه کننده، به دلیل خواست و تقاضای مردم، حکومت ناچار شد در سپتامبر ۱۹۵۰م برای نخستین بار نظر خود را در مورد قانون اسلامی ارائه دهد. این نظر در واقع چهره اصلی دولتمردان را به مردم معرفی کرد. آنچه در این جوابیه جلب نظر میکرد، عبارت بود از مخالفت با روح و مزاج قوانین شریعت اسلامی، البته رنگ و بوی افسر شاهی نیز در آن نمایان بود.
در ۱۴ اکتبر ۱۹۵۰م مودودی در محل«موچی دروازه» در لاهور یک جلسه بسیار عظیم برگزار و پیرامون اظهارات حکومت درباره قرارداد مقاصد صریحاً صحبت کرد و اظهار داشت که برای استبداد آماده میشود. بلاخره آرا مردم مشت محکمی بر دهان مخالفان کوبید و سرانجام دستگاه حکومت و دولتمردان ناچار شدند اظهارات خود را پس گیرند.
دولتمردان این مشکل را عنوان میکردند که رهبران مذهبی و فرقه های متعدد، ماده نیستند بر یک قانون اسلامی اتفاق نظر داشته باشند. آنها به بهانه اینکه علما و روحانیون وحدت نظر ندارند، اظهار میداشتند که ما کدام دیدگاه فقهی را حاکم کنیم و قوانین اسلامی بر مبنای کدام فقه تدوین شود؟
اجتماع روحانیون و رهبران مذهبی
روحانیون و رهبران مذهبی آمادگی و وحدت نظر خود را در برابر بهانه جویی های دولتمردان، اعلام داشتند. در ۲۱ ژانویه ۱۹۵۱م. جلسه ای مشتمل بر ۳۱تن از روحانیون بلند پایه به نمایندگی از فرقه های مختلف اسلامی برگزار شد. مودودی نیز از جمله اعضای شرکت کننده در این جلسه بود. این اجتماع یک پیشنهاد قانونی را که شامل ۲۲ ماده بنیادین بود، به تصویب رسانید و در اختیار دولت و ملت قرار داد.
مطالبه قوانین اسلامی
پس از رد توضیحات حکومت در مورد قرارداد مقاصد، مسئله اجرای شریعت به خاموشی گرایید. بلاخره مودودی در ماه می سال ۱۹۵۲م، مطالبه خود را شامل ۹ ماده به شرح زیر در این مورد ارائه داد.
پیشنهاد نه(۹) ماده ای
۱- قوانین کشور، اسلامی خواهد بود.
۲- هیچ قانونی خلاف شرع تدوین نخواهد شد.
۳- تمام قوانین منافی شریعت، باید منسوخ اعلام شوند.
۴- حقوق مدنی مردم محفوظ خواهند ماند.
۵- مردم مجاز خواهند بود که علیه قوه مجریه و مقننه در دادگاههای سرتاسر کشور برای احقاق حقوق خود شکایت کنند.
۶- قوه مجریه حق ندارد در امور و تصمیمات قوه قضاییه دخالت کند.
۷- حکومت مسئول تأمین کالاهای اساسی و ضروری از قبیل غذا، لباس، مسکن، معالجه، مداوا و تعلیم و تربیت خواهد بود.
۸- فرقه قادیانی طبق خواست عامه مسلمانان به عنوان یک فرقه غیر اسلامی شناخته شود.
از ماه می ۱۹۵۲م. تا دسامبر ۱۹۵۲م. فعالیت بسیار گسترده ای برای اجرای قوانین اسلامی در سرتاسر کشور آغاز شد. جماعت اسلامی با برگزاری جلسه و به راه انداختن تظاهرات این حرکت را شدت بخشید. در نتیجه حکومت ناچار شد تا قبل از پایان سال ۱۹۵۲م. یعنی در ماه دسامبر ۱۹۵۲م. همانگونه که مودودی مسئولان و دولتمردان را به مبارزه طلبیده بود، نظر خود را درباره قوانین اسلامی ارائه دهد.
بحران سیاسی و اجتماعی درباره به رسمیت شناختن فرقه ضاله قادیانی به عنوان یک فرقه غیر مسلمان در دسامبر ۱۹۵۲م. آغاز شد. بعد از حدود دو ماه و نیم، در ششم مارس ۱۹۵۳م. در لاهور حکومت نظامی اعلام و مودودی برای بار دوم دستگیر و راهی نزدان شد.
در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۵۳م. مودودی و تنی چند از همکارانش یعنی ملک نصر الله خان عزیز و سید علی نقی در یک دادگاه نظامی مورد محاکمه قرار گرفتند.
در هفتم می سال ۱۹۵۳م. علاوه بر سه نفر یاد شده، تمام سران جماعت اسلامی یک روز بعد، یعنی در مورخ هشتم می همان سال دوباره دستگیر شدند.
حکم اعدام
در مورخ ۱۳ می سال ۱۹۵۳م. حکومت نظامی حکم صادره مودودی را اعلام کرد. این رأی حکومت نظامی نه تنها در پاکستان بلکه در سرتاسر جهان اسلام خشم و غضب مردم مومن را برانگیخت. از گوشه و کنار دنیا علیه این حکم تلگراف هایی مبنی بر نگرانی مردم به پایتخت پاکستان مخابره شد. اعتصابهای گسترده ای صورت گرفت و تقاضا برای آزادی وی شدت گرفت. این همه شور در سرتاسر جهان اسلام موجب شد تا حکومت تحت فشار قرار گرفته، حکم اعدام را به حبس ابد تبدیل کند.
در سالهای ۵۵-۱۹۵۳م. آزادی زندانیان حکومت نظامی و مطالبه اجرای شریعت اسلامی جزو برنامه کاری جماعت اسلامی بود و تمام احزاب و انجمن های طرفدار اسلام، حمایت خود را نسبت به دو مسئله مذکور اعلام داشتند. جماعت اسلامی در این مهم سایر احزاب و انجمن های اسلامی را رهبری میکرد.
در سال ۱۹۵۵م. سالار قافله نهضت اقامه دین، یعنی مودودی و همکارانش به دلیل اشکال قانونی و فقط به خاطر دلایل فنی در دادگاه عالی کشور تبرئه شدند.
در ماه نوامبر ۱۹۵۵م. جماعت اسلامی یک جلسه سراسری در کراچی برگزار کرد. مودودی که به تازگی از زندان آزاد شده بود، در این اجتماع بزرگ شرکت کرد. او مطالبه اجرای شریعت را دوباره مطرح کرد. با به نمایش گذاشتن توان جماعت اسلامی، مجلس مقننه را برای تدوین قانون اسلامی تحت فشار قرار داد. از سراسر کشور تقاضای اجرای شریعت دوباره مطرح شد.
در ۲۳ مارس ۱۹۵۶م. حکومت در اثر فشار مردم ناچار شد، قانون اساسی را تدوین کند و این قانون اساسی مورد تایید تمامی احزاب سیاسی و مذهبی قرار گرفت. جماعت اسلامی با اندکی حذف و اضافه آن را پذیرفت و بدین ترتیب کار تدوین قانون اساسی اسلامی، با موفقیت به پایان رسید.
در سال ۵۷-۱۹۵۶ مودودی و جماعت اسلامی با برگزاری جلسه و سخنرانی و فعالیت های گسترده خود، به تشریح قانون اساسی مصوبه ۱۹۵۶م. پرداختند و عنصر مذهبی و اسلامی آن را به افکار عمومی معرفی کردند.
ژنرال سکندر میرزا که از طرف بیگانگان و دشمنان اسلام به منصب ریاست جمهوری انتخاب شده بود و این قانون اساسی خاری در چشم او بود، تلاش بی وقفه ای را برای منسوخ کردن آن آغاز کرد.
مودودی در هفتم اکتبر سال ۱۹۵۸م. در لاهور، در یک اجتماع بزرگ، به همه مسلمانان پاکستان هشدار داد که عناصر لائیک و سکولار در صدد هستند با سر نیزه سلطه خود را بر مملکت اسلامی و مسلمانان این مرز و بوم اعمال کنند. و حرکت آنها را از نظر قانونی، اخلاقی و جمهوریت محکوم کرد. از یک طرف یک رهبر فرزانه که دارای بینشی بس عمیق بود ملت و دولت را از اوضاع حال و آینده آگاه میکرد و از سوی دیگر در پایتخت کشور صدا و سیمای مرکزی بنابر فرمان رییس جمهور _فرمانده کل قوا_ درصدد کودتای نظامی بود.
از اکتبر ۱۹۵۸ م. تا ۱۹۶۲م. شب ظلمانی بسیار طولانی بر مقدرات کشور سایه افکند. بندگان خدا به صورت انفرادی کار تبلیغ و گسترش دین را انجام میدادند. مودودی نیز به مسئولیت های دینی خودش ادامه داد.
در سال ۱۹۶۳م. قانون اساسی جدیدی از طرف رییس جمهور که رهبر حکومت نظامی بود، اعلام شد. مودودی در باره این قانون اساسی جدید چنین گفت: «حکومت نظامی از قبل غیر قانونی بود ولی با اعلام این قانون اساسی جنبه مشروعیت و قانونی پیدا کرد.»
در اکتبر ۱۹۶۳م. جماعت اسلامی با وجود تمام موانع و محدودیت ها، اجتماع سراسری خود را برگزار کرد. استفاده از بلندگو از طرف حکومت نظامی ممنوع اعلام شده بود. اوباش حکومت جلسه را مورد تهاجم قرار دادند. یکی از کارکنان توسط چماق بد ستان حکومت نظامی شهید شد. در اوج رگبار مسلسل ها و گلوله ها بعضی از دوستان مودودی که در جایگاه ایستاده و مشغول شنیدن سخنان وی بودند، نظر دادند تا او قیام را متوقف کرده و سکوت کند. مودودی در جواب گفت:«اگر من بنشینم، کدام یک از شما می ایستد و مقاومت میکند؟»
پلیس توسط اوباش با بر هم زدن جلسه و به زمین انداختن چادر و بریدن طناب خیمه ها وظیفه ایجاد و استقرار امنیت خود را به شیوه نوینی به نمایش گذاشت. اتهامات همواره علیه مودودی ادامه داشت. ولی نامبرده برای حقوق مدنی و حقوق بنیادین مردم فعالیت خود را ادامه میداد. یک طومار به طول ده مایل پیرامون حقوق مدنی تدارک دید و تحویل مجلس شورای مرکزی کرد که در نتیجه آن مسئله حقوق مدنی جزء مواد قانون اساسی قرار گرفت.
سومین زندان
در ۶ ژانویه، فعالیت جماعت اسلامی ممنوع شد. مودودی همراه ۶۳ تن از همکاران بلند پایه اش دستگیر و راهی زندان شدند. در اکتبر ۱۹۶۴م. دیوان عالی کشور طی فرمانی، اقدام حکومت مبنی بر انحلال جماعت اسلامی را غیر قانونی اعلام کرد و فرمان آزادی مودودی و همکاران مظلومش را صادر کرد.
سال ۱۹۶۵م. انتخابات ریاست جمهوری با دخالتهای گسترده نظامیان برگزار و رهبر حکومت نظامی، ژنرال ایوب خان به عنوان رئیس جمهور پاکستان انتخاب شد.
مودودی سرسختانه علیه تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سخن گفت.
در سپتامبر ۱۹۶۵م. جنگ میان هندوستان و پاکستان درگرفت. مودودی و جماعت اسلامی خدمات و فداکاری های کم نظیری را در این راه انجام دادند. آنها ۹ مرکز امداد و کک رسانی و بهداشتی را در منطقه کشمیر آزاد تاسیس کردند و مودودی شخصاً در اردوگاه مهاجرین کشمیری حضور یافت.
چهارمین زندان
ژانویه سال ۱۹۶۷م. حکومت، مودودی را به اتهام نظرش در مورد عید فطر دستگیر و به مدت دو ماه در «بنون» زندانی کرد. دیوان عالی کشور این اقدام را غیر قانونی اعلام کرد و وی آزاد شد.
در سال ۱۹۶۷م. پنج حزب سیاسی یک نهضت دمکراسی را در چهارچوب هشت ماده تشکیل دادند و برای استقرار دموکراسی اسلامی، فعالیت کردند. جماعت اسلامی و مودودی ستون فقرات این نهضت بودند. نهضت تا پایان سال در سرتاسر کشور تظاهرات به راه انداخت تا بلاخره به موفقیت رسید. این نخستین پیروزی جمهوریت در حیات مودودی بود.
فوریه ۱۹۶۹م. رئیس جمهور ژنرال ایوب خان مجبور به تشکیل کنفرانسی از رهبران سیاسی احزاب شد. مودودی در آن شرکت کرد ولی کنفرانس بدون نتیجه پایان یافت. حکومت نظامی دیگری توسط ژنرال یحیی خان بر کشور مسلط شد و راه تجزیه کشور هموار شد.
در ۳۱ می سال ۱۹۷۰م. بنا بر فرمان مودودی در سرتاسر کشور، روز«شوکت السلام» (عظمت و پیروزی اسلام) برگزار شد. مردم در این روز با تمام توان خواستار اجرای شریعت اسلامی شدند. در ماه های سپتامبر . اکتبر سال ۱۹۷۰م. مودودی به ملت و حکومت نسبت به گسترش فعالیت تجزیه طلبان هشدار داد.
در ۷ سپتامبر ۱۹۷۰م. در سرتاسر کشور انتخابات عمومی برگزار شد و در آن عناصر تجزیه طلب پیروز شدند و درگیریهای سیاسی تا یک سال تمام ادامه پیدا کرد. در نتیجه، اوضاع سیاسی کشور کاملاً بحرانی شد.
در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۱م. حکومت هندوستان با بهره برداری از اختلافات احزاب و بهره برداری از تجزیه طلبان، تهاجم نظامی خود را آغاز کرد. جماعت اسلامی به رهبری مودودی و تشکیلات دانشجویی وابسته به آن، برای نجات پاکستان شرقی از سلطه بیگانگان تا پای جان مقاومت کرده هزاران شهید فدای اسلام و قرآن کردند.، اما نتیجه ای حاصل نشد. ارتش پاکستان در ۱۶ دسامبر ۱۹۷۱م. اسلحه را بر زمین گذاشت و تسلیم ارتش هند شد. «داکا» توسط ارتش هندوستان سقوط کرد و پاکستان شرقی به عنوان کشور مستقل «بنگلادش» در جغرافیای سیاسی جهان اعلام وجود کرد. پیش بینی مودودی سرانجام به رغم تلاشهای انجام شده به وقوع پیوست.
در ۷ ژوئن سال ۱۹۷۲م. یعنی بعد از سی سال تمام، مودودی تالیف تفسیر تفهیم القرآن را به پایان رساند. در نوامبر سال ۱۹۷۲م. مودودی از ارکان جماعت اسلامی کتباً تقاضا کرد تا عذر وی را از رهبری جماعت اسلامی پذیرفته و این بار سنگین را از روی دوش او بردارند. اعضای جماعت اسلامی با توجه به وضعیت نامساعد جسمی وی خواست او را پذیرفتند.
در ۲ نوامبر ۱۹۷۲م. در صحن دفتر کار مودودی، «میان طفیل محمد» یکی از یاران راستین و باوفای او به عنوان امیر جماعت اسلامی سوگند وفاداری یاد کرد. بدین ترتیب جابجایی بزرگی در بالاترین سطح جماعت اسلامی صورت گرفت.
مودودی پس از فراقت از مسئولیت جماعت به نوشتن سیره رسول الله (ص) همت گماشت و مطالب آن را در ماهنامه ترجمان القرآن چاپ میکرد و با اعضای جماعت اسلامی، دانشجویان، و اساتید دیدار و در مجالس آنان شرکت میکرد. هرچند که از رهبری جماعت اسلامی استعفا داده بود ولی به عنوان بنیان گذار جماعت، کارها همواره بر دوش او بود. افراد از قشر های مختلف با او دیدار میکردند. از گشت و گذار و مسافرتها معذور بود ولی نشست های بعد از نماز عصر وی همواره ادامه داشت.
در مارس ۱۹۷۷م. هنگامی که بوتو تاریخ انتخابات را اعلام کرد، تمام نیرو های اسلام خواه حول محور مودودی متحد و منسجم شدند. در پایان انتخابات هنگامی که تقلب بوتو به اثبات رسید، نهضت نظام علیه او آغاز شد. این بار هم خانه مودودی به عنوان مرکز نهضت بود.
در ژوئن ۱۹۷۷م. مودودی با صدور یک بیانیه مطبوعاتی از بوتو خواست تا از پست نخست وزیری استعفا دهد. وی در این بیانیه گفت که در صورت استعفا مردم او را خواهند بخشید. در غیر اینصورت با سرنوشت نامطلوبی دچار خواهد شد.
۵ جولای ۱۹۷۷م. فرمانده کل نیروهای مسلح با اعلام حکومت نظامی قدرت را در دست گرفت و بوتو را برکنار و بازداشت کرد. مردم این اقدام ارتش را تحسین کردند . جشن گرفتند. مودودی نیز این اقدام را به فال نیک گرفت.
۱۱ فوریه ۱۹۷۸م. مطابق ۱۲ ربیع الاول، حکومت نظامی برای اجرای بعضی حدود الهی اعلامیه ای صادر کرد. مودودی رضایت خود را از این اقدام اعلام کرد، هرچند که از سستی این اقدام قدری نگران بود.
در سال ۷۹-۱۹۷۸ وضعیت مزاجی مودودی روزبروز وخیم تر می شد، دچار سکته قلبی شد. ناراحتی مجاری ادرار و درد مفاصل نیز بر مشکلات جسمانی او افزوده شد تا جایی که در نماز ها قدرت ایستادن نداشت. ناچار نمازها را نشسته میخواند. وضعیت نامطلوب مزاجی نگذاشت که سیرت رسول الله (ص) را تکمیل کند. کار نوشتن را برای همیشه رها کرد. نیمه سال ۱۹۷۹م. مودودی همراه فرزند ارشدش، دکتر احمد فاروق مودودی به قصد معالجه عازم آمریکا شد. اما پس از بازگشت به وطن دچار ناراحتی معده شده و عمل جراحی در بهبودش مؤثر نیفتاد. هفته دوم سپتامبر ۱۹۷۹م. وضعیت مزاجی اش به شدت وخیم شد. سرانجام در بامداد ۲۲ سپتامبر ۱۹۷۹ پرنده روحش به سوی گلشن پر کشید و همه ارادتمندانش را در غم دوری اش دچار ماتم و حسرت کرد.
اشکهای خونین من نثار قبرش باد.
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
آخرین تراوشات قلم او این بود: «من مسلمانم و پاکستانی هستم.»
در مورخه ۲۵ سپتامبر ۱۹۷۹م. مراسم نماز جنازه او در سطح جهانی برگزار شد. جنازه او در تاریخ ۲۵ سپتامبر دقیقاً در روزی که هفتاد و شش سال از عمر پر برکتش سپری شده بود، به لاهور انتقال داده شد و در تاریخ ۲۶ سپتامبر در صحن خانه اش در منطقه پارک لاهور به خاک سپرده شد.
ز خاک سید مودودی بوی عشق آید هزار سال پس از مرگش او گرش بویی
عشق به چه؟ عشق به که؟ عشق به محمد(ص) و عشق به اسلام.
نظیر خود نبگذاشتند و بگذشتند.
—————————————————–
منبع : زندگینامه سید ابوالاعلی مودودی
مولف : سعید اسعد گیلانی
مترجم : استاد نذیر احمد سلامی
انتشارات : نشر احسان ۱۳۸۰