دعوت و داعی

برنامه ی پیامبر اکرم(ص) در تبلیغ و دعوت اسلام

برنامه ی پیامبر
اکرم(ص) در تبلیغ و دعوت اسلام

انسان نمی تواند در
چندین مجلد کتاب نیز در مقام تبیین برنامه و راه و روش پیامبر اکرم(ص) حق مطلب را
ادا کند. حتی اگر فرضا” در یک دوره و زمانی حق مطلب در این ارتباط ادا شود،
در عصر و دوره ی دیگر هر آنچه گفته یا نوشته شده باشد، مورد تجدید نظر قرار خواهد
گرفت؛زیرا اوضاع و شرایط  آن دوران و زمان
دیگر _ مثلا” دوره و زمانه ما _ خیلی متفاوت است. اما پیامبر اکرم(ص) و راه و
روش او در هر زمان و مکانی مقتدا و اسوه است؛ نمونه و الگو بودن راه و روش ایشان
همچون الگو بودن اخلاق و رفتار و کردار آن حضرت می باشد:

 

(لَقَدْ کَانَ لَکُمْ
فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ
الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا ) احزاب/۲۱

« براستی برای شما در
سیرت و زندگانی رسول خدا اسوه حسنه است برای آن کسان که خداگرای باشند و اندیشه ی
روز دیگر را داشته باشند، و بسیار ذکر خداوند گویند و همواره به یاد او باشند.»

حال، آیا برنامه ی
حضرت رسول اکرم(ص) در دعوت و تبلیغ، در هر زمانی عینا” لازم الاجرا می باشد؟
این بحث دیگری است که مجال آن در اینجا نیست. این اندازه می گوییم که عملکردهای آن
حضرت راه و روشی صحیح و برنامه ای ثمر بخش بوده است، ولی البته بدون شک، بشری و
اجتهادی بوده است؛ و به ما درس اجتهاد و علم و حکمت و یاری جستن از خدا می آموزد،
و این خود بهترین اسوه حسنه است.

در عین حال به طور
گذرا، نشانه هایی را بر سر راه این بحث می گذاریم، تا متذکر مطالب باشیم، که انّ
الذکری تنفع المؤمنین:

 

۱- خداوند حضرت محمد
(ص) را به عنوان رسول و فرستاده خویش انتخاب کرد و او را برگزید:

(اللَّهُ یَصْطَفِی
مِنَ الْمَلائِکَهِ رُسُلا وَمِنَ النَّاسِ ) حج/۷۵

« خدا برمی گزیند از
فرشتگان فرستادگانی، و از انسان ها نیز.»

(اللَّهُ أَعْلَمُ
حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ ) انعام/ ۱۲۴

« خداوند بهتر می داند
که رسالت خویش را در کجا قرار دهد.»

 

۲- آنگاه، قرآنی را
برای او فرستاد
که از نظر لفظ و بیان و قوانین و
احکام و راهنمایی ها و ارشادات، و از لحاظ تازگی و نو بودن، و راهبری و پیشوایی و
شایستگی و خیره کنندگی، معجزه باشند.

 

۳- پیامبر اکرم(ص)
مردم را بر حسب شرایط جامعه
ای که در آن می زیست و
به اقتضای زمان و مکان به سوی خدا دعوت نمود. مردم در آن دوره و زمان لجوج و سرسخت
بودند، و مردم مکه به موجب عاداتی که در میان آنان وجود داشت، لجوج تر و سرسخت تر بودند،
همچنین آنان سردمدار و پرچمدار بت پرستی در عربستان در آن روزگار بودند؛ از این
رو، مناسب بود که ابتدا دعوت به صورت پنهانی و سری انجام بشود و به تدریج، آشکارا
تبلیغ و دعوت صورت پذیرد. اما در مدینه، دعوت اسلام به عکس آنچه در مکه بود، انجام
گرفت. پیوسته آشکارا بود و هرگز پنهانی نبود؛ زیرا، اذهان و افکار مردم مدینه،
بخاطر آمیزش و اختلاط با یهودیان و مطالبی که از آنان درباره ی پیامبران و نزدیک
بودن بعثت حضرت رسول اکرم(ص) شنیده بودند و نیز به خاطر رقابتی که میان قوم عرب و قوم
یهود وجود داشت، آماده و مستعد پذرش دعوت بود. این مطلب، برای شخص مبلغ این اشاره
را در بردارد که مبلغ باید نسبت به حالات و اوضاع و شرایط مردم آگاه باشد و طبیعت
و موقعیت محیط و سرزمینی را که می خواهد در آن به تبلیغ بپردازد، نیک بشناسد.

 

۴- صبر لازمه تربیت
است.
صبر و بردباری حضرت رسول (ص) و تحمل
فراوان ایشان در برابر آزار و اذیت و فشار و شکنجه در راه دعوت مردم، باعث شد که
ایشان بتوانند به رغم سنگدلی و بی رحمی دشمن، و سختی ها و دشواری ها و ترس ها و
وحشت ها، جوانان را اقناع کنند، و آنان را تربیت کنند، و از نظر ایمانی آماده
سازند؛ تا بتوانند در برابر مشکلات و هول و هراس ها و شکنجه ها و جنگ های اقتصادی
و قتل ها و اخراج ها و تبعیدها و مصادره ی اموالشان ایستادگی کنند. آزار و شکنجه
مکیان به اندازه ای بود که هرگذری که شبانه در کوچه های مکه راه می رفت، آه و ناله
ی شکنجه شوندگان را می شنید که سکوت شب را می شکست، و همچنین در گرمای سوزان روز،
صدای تکبیر شکنجه شوندگان در اطراف مکه می پیچید.

 

۵- حفاظت از جان یکایک
مسلمانان و غفلت نکردن از مواظبت آنان،
و ذخیره کردن
آن نیروهای برجسته و با ایمان برای روز موعود که صفوف حق و باطل در برابر یکدیگر
قرار گیرند، و استعدادهای مسلمانان امکان شکوفایی پیدا کنند. به همین جهت بود که
حضرت رسول اکرم(ص) دستور دادند عده ای از مسلمانان ابتدا به حبشه و بعد از آن به
مدینه هجرت کنند؛ از قبایل مختلف عرب هر کس که نزد ان حضرت می آمد و اسلام می
آورد، به او دستور می دادند، به نزد قوم خود باز گردد، تا در مکه بخاطر نداشتن
حامی و یاور جانش را از دست ندهد. آنگاه به او می فرمودند: ( اذا سمعت بظهورنا
فاقبل
) هرگاه خبر فتح و غلبه ی ما را بر این قوم شنیدی، نزد ما بیا! رسول
خدا(ص) با این شیوه ، نیروها را ذخیره می نمود، تا در موقع لزوم از آنها استفاده
کند.

 

۶- اسلوب نیکو و شیوه
های مناسب
، و حجت و برهان شیوا و رسا، و فرصت
ندادن به مشرکان، تا نتوانند بهانه جویی کنند، و مسلمانان را پیش از آنکه قوت و
قدرتی به هم بزنند، قلع و قمع کنند. رسول خدا(ص) بدی ها را با نیکی مقابله می
فرمودند، هرگاه بر شکنجه شوندگان می گذشتند، آنان را تحریک نمی کردند، بلکه جرعه
های ایمان را به آنان می نوشانیدند و _ مثلا”_ می فرمودند:

(صبرا” آل یاسر،
فانّ موعدکم الجنه)

« ای آل یاسر صبر
کنید؛ که بهشت در انتظار شماست!»

 

وقتی که خبّاب دلتنگ و
آزرده از شدت شکنجه نزد آن حضرت می آید، به او می فرمایند:

( انه کان فیمن قبلکم
یؤتی بالرّجل فیوضع المنشار علی رأسه فیشقّ نصفین و یمشط بامشاط الحدید ما دون
عظمه و لحمه ما یصدّه ذلک عن دینه، ولیتمنّ الله هذا الامر حتی یسیر الراکب من
صنعاء التی حضر الموت لا یخاف الّا الله عزّ و جلّ و الذّئب علی غنمه و لکنّکم تستعجلون)

«در میان امت های پیشین
کسانی بودند که اره را بر فرق سر آنان می گذاشتند و آنان را به دو نیم می کردند، و
با شانه های آهنین گوشت بدن آنان را می تراشیدند تا به استخوان می رسید؛ اما، دست
از دین خودشان برنمی داشتند؛ و البته خداوند این دعوت را تمامیت خواهد بخشید، تا
کار به آنجه رسد که مردم سواره از صنعا تا حضر موت بروند، و سرتاسر عربستان را طیّ
کنند، و از هیچکس جز خدای عز و جلّ و از گرگ بر گوسفندانشان، از هیچکس دیگر
نترسند، ولی شما عجله می کنید!»

————————————————

منبع:بانوان درعرصه ی
دعوت و تبلیغ

مؤلف: دکتر توفیق یوسف
الواعی

مترجم: نرگس پروازی
ایزدی

انتشارات : نشر احسان
۱۳۸۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا