قرآنمطالب جدیدمقالات

نمونه هایی از اندیشیدن گذشتگان در قرآن کریم و سخنان ایشان در این باره

نمونه هایی از اندیشیدن گذشتگان در قرآن کریم و سخنان ایشان در این باره

نویسنده : احمدالبراء الأمیری/ مترجم : مجتبی وروزی

 

  • از عایشه – رضی الله عنها- روایت شده که گفت: ابوبکر – رضی الله عنه- بسیار می گریست و هنگامی که قرآن تلاوت می کرد نمی توانست اشکش را کنترل کند.

  • از عبدالله بن عمر – رضی الله عنه – روایت شده که گفت: روزی در نماز صبح عمربن خطاب چنان گریست که صدای فغانش را از فاصله سه صف آن طرف تر شنیدم.

  • از حسن بصری – رحمه الله– نقل است که گاه عمر بن خطاب – رضی الله عنه- در ورد شبانه اش که به یک آیه می رسید چنان می گریست که به زمین می افتاد، آن گاه در خانه می ماند و از او عیادت می نمودند.

  • از محمد بن سیرین نقل شده است که گفت: وقتی عثمان بن عفان – رضی الله عنه- را محاصره کرده و می خواستند بکشند همسرش گفت: او را چه بکشید یا رهایش کنید مرد بزرگی است زیرا او در حین شب زنده داری در یک رکعت تمام قرآن را دوره می کرد.

و عثمان – رضی الله عنه- می گفت: من ناخشنودم از این که روزی بر من بگذرد و من در قرآن ننگرم. و هنگامی که شهید شد مصحفش به دلیل تلاوت فراوان از روی آن پاره شده بود.

  • از حمزه نقل است که گفت: اسماء دختر ابوبکر – رضی الله عنه- مرا به بازار فرستاد، در آن حال تلاوت سوره طور را آغاز کرده و به این سخن خداوند رسیده بود:

           « وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ »                       (طور/۲۷)

           «و (خداوند )، ما را از عذاب سراپا شعله دوزخ بدور داشت .»

         من به بازار رفته و بازگشتم و او همین را تکرار می کرد.

  • تمیم داری – رضی الله عنه- به مقام ابراهیم آمد و به خواندن سوره جاثیه پرداخت، هنگامی که به این آیه رسید:

« ‏ أًمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أّن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْیَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا یَحْکُمُونَ » جاثیه/ ۲۱                                                                                     ‏

‏آیا کسانی که مرتکب گناهان و بدیها می‌شوند ، گمان می‌برند که ما آنان را همچون کسانی بشمار می‌آوریم که ایمان می‌آورند و کارهای پسندیده و خوب انجام می‌دهند ، و حیات و ممات و دنیا و آخرتشان یکسان می‌باشد ؟  ( اگر چنین بیندیشند ) چه بد قضاوت و داوری می‌کنند ! !

آن را تکرار کرده و گریست تا اینکه صبح شد.

  • سعید بن جبیر – رحمه الله – در حالی که در ماه رمضان امامت می کرد به این آیات رسید:

«‏ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ* إِذِ الْأَغْلَالُ فِی أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ یُسْحَبُونَ* فِی الْحَمِیمِ ثُمَّ فِی النَّارِ یُسْجَرُونَ» غافر/ ۷۰- ۷۲

« به زودی ( نتیجه شوم کار خود را ) خواهند فهمید. ‏آن زمان که غلّها و زنجیرها در گردن دارند و روی زمین کشیده می‌شوند. ‏در آب بسیار داغ برافروخته و سپس در آتش تافته می‌گردند.»

او بارها این آیات را تکرار نمود.

او هم چنین شبی در نماز این آیه را

« ‏ وَاتَّقُواْ یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللّهِ» بقره/۲۸۱

‏«و از ( عذاب و عقاب ) روزی بپرهیزید که در آن به سوی خدا بازگردانده می‌شوید ؛»

بیش از بیست بار تکرار کرد.

  • مسروق – رحمه الله- که از شاگردان ابن عباس – رضی الله عنه – بود (گاه) از نماز عشاء تا نماز صبح سوره ی رعد را تلاوت می کرد.

  • حسن بصری – رحمه الله – شبی تا صبح این آیه را تکرار می کرد:

« وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا» ابراهیم/۳۴

« و اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید ( از بس که زیادند ) نمی‌توانید آنها را شمارش کنید.»

  • امام ابو حنیفه – رحمه الله – شبی در نماز تهجد مدام این آیه را تکرار می کرد:

« ‏ بَلِ السَّاعَهُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَهُ أَدْهَى وَأَمَرُّ »       قمر/۴۶‏

‏«بلکه موعدشان قیامت است ، و قیامت بلای آن عظیم‌تر و تلخ‌تر ( از کشتن و اسارت این جهانی برای ایشان ) است .»‏

  • امام ابن تیمیه – رحمه الله- در مدت نزدیک به بیست و هشت ماهی که در زندان بود و در همان جا وفات یافت به همراه برادرش شیخ زین الدین هشتاد بار قرآن کریم را ختم کرد.

  • حافظ ذهبی – رحمه الله – به نقل از ابو عثمان نهدی می گوید: « هفت شبانه روز مهمان ابوهریره بودم، او و همسر و خادمش شب را به سه بخش تقسیم کرده بودند، این یکی نماز می خواند سپس دیگری بیدار می شد، و به همین شیوه عمل می نمودند.»

  • بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ قادسیه سعدابن ابی وقاص نامه ای به امیرالمؤمنین عمربن خطاب – رضی الله عنه – نوشت که در آن مژده فتح قادسیه را بیان داشته و آمده است که: «تعدادی از مسلمانان که جز خدا کسی از آنان آگاه نیست شهید شدند… آنان هنگامی که شب تاریکی را بر سرشان می افکند هم چون صدای زنبور عسل طنین روح نواز قرآن را سر می دادند، در حالی که شیران روز بودند، شیرانی که هیچ دلاور و شجاعی شبیه آنان نیست.»

  • عبدالله ابن زبیر- رضی الله عنه- در مدینه جریان فتح آفریقا را برای مسلمانان توصیف می کرد، ابن ابی سرح که امیر آفریقا بود او را به سوی امیرالمؤمنین عثمان بن عفان – رضی الله عنه- فرستاده بود، و از جمله ی آنچه که گفت این است که:

« خداوند از میان مسلمانان شهدایی را برگزید، ما شب را گذراندیم و مشرکین نیز شب را گذراندند، طنین تلاوت قرآن مسلمانان در شب همچون طنین زنبور عسل بود، در حالی که مشرکین شب را با خوشگذرانی و میگساری سپری نمودند. وقتی که صبح شد به همدیگر حمله بردیم، خداوند به ما صبر ارزانی داشته و یاری و پیروزی اش را نصیب مان گردانید. و در پایان روز آن جا را فتح نمودیم.»

  • اسماء دختر ابوبکر صدیق – رضی الله عنهما- می گوید: « هیچ کدام از گذشتگان به هنگام تلاوت قرآن بیهوش نشده و نمرده اند، بلکه هنگام تلاوت قرآن می گریستند و بر خود می لرزیدند، پس از آن پوست و دلهایشان به یاد خدا آرام می گرفت.»
  • عبدالله ابن عباس- رضی الله عنه- می گوید: «قاریان قرآن، پیر و جوان، همنشینان و مشاوران جلسات عمربن خطاب بودند.»

  • علی ابن ابی طالب- رضی الله عنه- می گوید: «ای حاملان قرآن – یا ای حاملان علم: به آن عمل کنید، بی شک کسی عالم است که بدانچه می داند عمل کند، و عملش مطابق علمش باشد… به زودی اقوامی خواهند آمد که علم را حمل می کنند اما از استخوان های ترقوه ی آنها تجاوز نمی کند( و بر قلب شان تأثیر نمی نهد)، عمل شان مخالف علم شان، و نهان شان مخالف ظاهرشان است. حلقه وار نشسته و بر یکدیگر مباهات و فخرفروشی می کنند تا جایی که شخص از این که همنشینش به نزد دیگری رفته و با او دمساز شود خشمگین می گردد، کارهای اینان در چنین مجالسی نزد خدا قدر و منزلتی نمی یابد…».

  • عبدالله بن مسعود- رضی الله عنه – می گوید: « برازنده ی حامل قرآن است که (با این صفات) از دیگران باز شناخته شود: شب هنگام که مردم می خوابند او بیدار باشد (و عبادت کند)، و در طول روز که مردم در انجام تکالیف کوتاهی می کنند او کوتاهی نکند، و به هنگامی که مردم شادند او اندوهگین باشد، و هنگامی که مردم می خندند او بگرید، و هنگامی که مردم سرگرم سخن گفتن اند او سکوت کند و هنگامی که مردم کبر می ورزند او خشوع داشته باشد ….»

  • حسن بن علی – رضی الله عنهما- می گوید: «کسانی که پیش از شما بودند قرآن را پیام هایی از سوی پروردگارشان می دانستند، آنان در شب قرآن را با تفکر و تعمق می خواندند و در روز آن را عملی می ساختند…»

  • عبدالله ابن عمر بن خطاب می گوید: « ما روزگاری طولانی به سر بردیم و یکی از ما پیش از آن که قرآن را بیاموزد ایمان می آورد، هنگامی که سوره ای بر پیامبر(ص) نازل می شد آن شخص حلال و حرام، و دستورات و نواهی و آنچه را که باید در آن درنگ نماید را می آموخت، حال کسانی را می بینم که قرآن را پیش از ایمان فرا می گیرند، از اول تا آخر قرآن را می خوانند اما دستورات و نواهی آن و آنچه را که باید در آن درنگ کنند را نمی دانند و آن را هم چون خرمای نامرغوب پخش می کنند. »

  • عثمان بن عفان و حذیفه بن یمان – رضی الله عنهما- می گویند: « اگر قلب ها پاک می شدند، هیچ گاه از قرائت قرآن سیر نمی شدند…».

  • مجاهد – رضی الله عنه- در تفسیر این سخن خداوند :

«یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ» بقره/۱۲۱

«آن را از روی دقّت و چنانچه باید می‌خوانند»

می گوید: آن چنان که شایسته آن است بدان عمل می کنند»

  • حسن بصری می گوید: « این قرآن را بردگان و کودکان نیز می خوانند اما نسبت به تأویل آن علم و آگاهی ندارند… هدف از تدبر در آیات آن چیزی جز پیروی از آن نیست، این کار با یادگیری و حفظ حروف آن، و تباه نمودن حدود و مقرراتش امکان پذیر نیست…

تا جایی که یکی از آنان می گوید: بی شک همه ی قرآن را خوانده ام و حتی یک حرفش را نینداخته ام، به خدا سوگند همه اش را انداخته است چرا که قرآن در اخلاق و رفتارش دیده نمی شود، و یکی دیگر می گوید: بی تردید من سوره ای را با یک نَفَس می خوانم! به خدا سوگند آنان نه قاریند، و نه عالم، و نه فرزانه، و نه پارسا، کی قاریان گذشته چنین بودند؟… خداوند امثال اینان را در میان مردم زیاد نگرداند..».

—————————————————

منبع : چگونه از قرآن بهره بگیریم؟/ نویسنده : احمدالبراء الأمیری/ مترجم : مجتبی وروزی / نشراحسان ۱۳۹۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا