نصیب زن در بهشت چیست؟
نصیب زن در بهشت چیست؟
نویسنده : هێمن عهبدولعهزیز / ترجمه: حمید محمودپور – مهاباد
شکی در این نیست که وقتی می شنویم و می خوانیم و می اندیشیم و دقت می کنیم، می بینیم که شکل ظاهری منابع شرعی و دلایل و براهین دینی که از بهشت و ناز و نعمت های آن سخن می گویند اغلب مخاطبشان مرد است و در آن کمتر سخنی از زن به چشم می خورد؛ اما این دیدگاه در مورد دین، علاوه بر این که هیچ ارزش و اساسی علمی ندارد، نوعی کج فهمی و برداشتی غلط از مفاهیم قرآن و سنت است. مشکل و معضل در این است که ما چگونه اصول و ارکان دینی را بفهمیم و خدای خویش را از نظر دادگری و عدالت و برابری حقوق مرد و زن چگونه بشناسیم؟ به همین جهت در این بحث کوتاه،سعی بر آن است که گوشه ای از دریای حقیقت و راستی را در باره ی مسأله ی حقوق زن در بهشت روشن سازیم:
۱- در آغاز می گوییم: هیچ شک و گمانی در این نیست که همیشه چنین سؤالاتی به ذهن زنان خطور می کند که مردان می دانند که خدا چه ناز و نعمت هایی را به آنان می بخشد؛ اما بهره ی زن در بهشت چیست؟ پیامبرخدا (ص) از پرسیدن چنین سؤالی از انسان ها رخنه و انتقاد نگرفته که در مورد آینده ی خویش و ویژگی های بهشت پرسیده اند. از پیامبر(ص) سوال کرده اند که آیا خانه و کاخ و تالار بهشت چگونه است؟ پیامبر (ص) فرموده اند: (لبنه من ذهب ولبنه من فضه) « خشتی از طلا و خشتی از نقره » نیز به ایشان عرض کرده اند: آیا ما در بهشت با همسران خود زندگی خواهیم کرد؟ وی در جواب فرمودند: « بله با هم زندگی خواهید کرد.»
۲- شوق و علاقه و نفس انسان، چه مرد و چه زن،به گونه ای است که حرص و میل شدیدی به شنیدن خوشی و نعمت های بهشتی دارد و به دنبال رسیدن به لذایذ نعمت های آن حیران و سرگردان است. خدای بزرگ نیز به آنان حق می دهد و می فرماید: « وَتِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ »(الزخرف: ۷۲) « این بهشتی است که به سبب کارهایی که می کرده اید، به آن دست یافته اید ».
۳- بهشت و نعمت های آن، تنها به مرد اختصاص ندارد، خدا در این مورد می فرماید: ( أعدّت للمتّقین ) « نعمت های بهشتی برای کسانی آفریده شده اند که پرهیزگارند و از خدا می ترسند.» زیرا خدای بزرگ، در مورد پاداش، هیچ تفاوتی بین مرد و زن قائل نیست و می فرماید: « وَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ» (النساء: ۱۲۴)«کسی که اعمال شایسته انجام دهد- به شرطی که – مؤمن باشد، خواه مرد و خواه زن، چنان کسانی داخل بهشت شوند، و کمترین ستمی بدانان نشود.»
۴- لازم نیست زن و مرد زیاد سؤال بکنند و خود را در مورد رویدادهای بهشت به ورطه ی شک نیاندازد که راستی چه چیزی نصیبش می شود؟ این مورد حتی شامل زن و مرد هم می گردد و آنان مکلف هستند که به عمق این بحث نروند که راستی به کجا می روند؟ مادام که خدای بزرگ راه ورود به بهشت را برایمان روشن ساخته و بسیار از نعمت ها و خوشی های بهشت سخن گفته است، این اندازه کفایت می کند که پیامبر خدا(ص)در یک حدیث قدسی از خدای متعال روایت می کند: (أَعْددْتُ لعِبادِیَ الصَّالحِینَ مَا لاَ عیْنٌ رَأَتْ ، ولاَ أُذُنٌ سَمِعتْ ولاَ خَطَرَ علَى قَلْبِ بَشَرٍ) (متفق علیه عن ابی هریره رضی الله عنه) « برای بندگان نیکوکارم، ناز و نعمت هایی آماده کرده ام که تا به حال هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و بر هیچ دلی خطور نکرده است.» خدای بلند مرتبه می فرماید: « لا یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ» (الحجر:۴۸) « در آنجا خستگی و رنجی بدیشان نمی رسد و از آنجا بیرون نمی گردند.»و یا می فرماید:« وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ »(الزخرف: ۷۱)« – در این بهشت هر چه دل بخواهد و هر چه چشم از آن لذت برد، وجود دارد و شما در آن جاودانه خواهید بود.» از همه ی این آیات لذت بخش تر این است که خدا می فرماید: « رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ »(البینه: ۸)«خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا راضی هستند.»
۵- همه ی این نعمت ها و خوشی هایی که در بهشت وجود دارد از میوه های زیبا و خوب و خوردنی ها و نوشیدنی ها گرفته تا منازل و کاخ ها و تالارها و پوشاک، مرد و زن به طور یکسان از آن برخوردارند.
بنا بر این سؤالی که در اینجا مطرح می شود – سوال اغلب زنان هم هست – این است که: می دانیم که در بهشت به مردان ( حور العین ) ( زنانان زیبارو ) داده می شود؛ اما چه چیزی نصیب زنان می گردد؟ جواب این سؤال در چند مورد زیر می آید:
(۱)خدای بزرگ می فرماید: «لا یُسْأَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْأَلُونَ» (الانبیاء:۲۳) « خداوند در برابر کارهایی که می کند مورد بازخواست قرار نمی گیرد ولی دیگران مورد بازخواست و پرسش قرار می گیرند.» پس اساساً انسان نباید از خدا بپرسد: چرا جنین کردی؟ هرچند سوال کردن از حکمت خدا اشکالی ندارد.
(۲)مسلماً شرم و حیا از امور فطری زن است؛ به همین علت خدا در مورد مسائل جنسی خطاب به زنان چیزی بیان نمی کند که زن از آن شرم کند که آن را بگوید یا به آن گوش دهد.
(۳)شوق و عشق زن به مرد به مانند مرد نسبت به زن نیست؛ از این رو خدای بزرگ احساس مرد را نسبت به زنان بهشتی تحریک می کند، این مورد یک حقیقت شرعی است که پیامبر (ص) در این باره می فرماید: « (ما ترکت بعدی فتنه أضر على الرجال من النساء) (أخرجه البخاری)«پس از خودم هیچ فتنه ای بدتر از فتنه ی زن بر مرد باقی نگذاشته ام.»
اما می بینیم که خدا میل به زیبایی و پوشاک و طلا و نقره را به زنان داده که زنان بیشتر به آن علاقه دارند.خدای متعال دراین مورد می فرماید:«أَوَمَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَهِ… » (الزخرف: ۱۸)«آیا کسی را که در لابلای زینت و زیور پرورش می یابد و به هنگام گفتگو و کشمکش در بحث و مجادله ( به خاطر حیا و شرم و عاطفه ی نازکی که دارد )نمی تواند مقصود خود را خوب و آشکار بیان و اثبات کند ( فرزند خدا می دانید و پسران را فرزند خود؟!)
با توجه به همین علت است که اگر پدری پسر و دختری داشته باشد برای خوشحال کردن آنها، به پسر می گوید: پسر عزیزم! اگر بزرگ شدی زنی زیبا برای برایت انتخاب می کنم؛ اما به دخترش نمی گوید: دخترم! اگر بزرگ شدی شوهر خوبی برایت پیدا می کنم، بلکه برای نمونه می گوید: اگر بزرگ شدی، یا لباس زیبا یا طلا و جواهر برایت می خرم…
(۴) شیخ « إبن عثیمین » ( رح ) می فرماید: خدای بزرگ در مورد بهشت برای مرد از زن سخن می گوید؛ نه از مرد برای زن؛ زیرا فقط مرد است که از دختر خواستگاری می کند. ولی به این معنا نیست که زنان در بهشت، بی شوهر بمانند، بلکه به هر یک از زنان از میان انسان ها شوهری زیبا و خوب و خوش اندام داده می شود.
۶- زن از حالت های زیر خارج نیست:
• پیش از ازدواج مرده است.
• پس از طلاق مرده و فرصت ازدواج مجدد پیدا نکرده است.
• آن زن ازدواج کرده؛ اما شوهرش با او وارد بهشت نمی شود؛ زیرا ممکن است که همسرش کافر و خودش مسلمان باشد. ( پناه بر خدا )
• یا پس از ازدواج مجدد می میرد.
• یا شوهرش قبل از او می میرد و خودش دوباره ازدواج نمی کند وتا دم مرگ بیوه باقی می ماند.
• یا شوهرش می میرد و پس از مرگ شوهرش، با مرد دیگری ازدواج می کند.
این وضعیت زن در دنیا است، به همین خاطر برای هریک از شرایطی که بیان شد، نوعی از زندگی برای او در بهشت آماده شده است:
• زنی که پیش از ازدواج مرده است، خدا در بهشت، مردی از مردان دنیا را به او می بخشد؛ زیرا پیامبر(ص) می فرماید: (ما فی الجنه أعزب) (رواه مسلم)« هیچ مجردی در بهشت وجود ندارد.»
شیخ ابن عثیمین (رح) می گوید: اگر زنی در دنیا، ازدواج نکند، خدای بزرگ، مردی بسیار زیبا و خوش اندام به او می بخشد که مایه ی شادی و چشم روشنی او می گردد.
• آن زنی که در دنیا طلاق گرفته و ازدواج مجدد نکرده، همان حکم را دارد.
• زنی که شوهرش به طرف دوزخ روانه می گردد( پناه بر خدا) و خودش به بهشت می رود، شیخ ابن غثیمین( رح) در این باره می فرماید: مطابق حکم قبلی خدا او را به ازدواج پسری زیبا در می آورد.
• آن زنی که پس از ازدواج می میرد، در بهشت به همان شوهر قبلی داده می شود.
• زنی که در دنیا ازدواج کرده، اما شوهرش مرده است و دوباره ازدواج نکرده، خدا آنها را به ازدواج همدیگر در می آورد و با به هم رسیدن شاد می گردند.
• اما زنی که شوهرش را در دنیا از دست داده و پس از مرگ شوهرش به ازدواج مرد دیگری درآمده است، بی شک در بهشت با همسر دومش خواهد بود.پیامبر(ص) در این باره می فرماید: (المرأه لآخر أزواجها) (سلسله الأحادیث الصحیحه للألبانی) « زن از آنِ آخرین شوهرش است ». « حذیفه » ( رض) به همسرش گفت: « اگر می خواهی که در بهشت، همسرم باشی، پس از من دوباره ازدواج نکن؛ زیرا زن، همسر دومین شوهرش خواهد بود؛ به همین علت است که خدا حرام کرده که پس از وفات پیامبر(ص) همسرانش ازدواج کنند.
در این جا سوالی مطرح می شود: ممکن است که بپرسید که در دعای میت آمده که : (وأبدلها زوجا خیرا من زوجها) « شوهرش را با شوهری بهتر عوض کن.» اگر زن ازدواج کرده، چگونه باید ما چنین دعا کنیم، در حالی که خودش شوهر دارد و در بهشت هم، همان شوهر قبلی خود را داشته باشد؟!
این جا است که « آبن عثیمین » می گوید: « اگر این زن ازدواج نکرده باشد، مقصود از دعا این خواهد بود که آن شوهری که در دنیا برایش مقرر شده بود، از او بهتر نصیبش خواهد شد. اگر ازدواج کرده، هدف از دعا، این است که همان شوهر نصیبش خواهد شد؛اما خدا از جهت صفات و خوی و کردار، او را به بهتر ازگذشته تبدیل خواهد کرد؛ زیرا در آخرت همه چیز تغییر خواهد کرد و تنها از روی شکل ظاهری که مردم در دنیا دیده اند چیزها را می شناسند؛ ولی از نظر کیفیت، خیلی بهتر و شایسته تر و باارزش تر از دنیا خواهند شد. برای نمونه خدای بزرگ وقتی از آسمان و زمین در آخرت سخن می گوید، می فرماید:« یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ(ابراهیم: ۴۸)« روزی که این زمین به زمین دیگری و آسمان ها به آسمان های دیگری تبدیل می گردند.» یا وقتی بحث از آوردن میوه های بهشت می کند، می فرماید:« کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَهٍ رِزْقاً قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً »(البقره: ۲۵)« هرگاه بعضی از میوه های آنها بدیشان عطا می شود، گویند: پیشتر این نصیبمان گشته بود و همسان آن را آورده اند( چه چنین میوه هایی در جنس و شکل یکی بوده، ولی طعم و مزه ی جداگانه ای دارند)»
۷- در بهشت زن از مرد بیشتر است:
همان گونه که در صحیح مسلم از ابن سیرین ( رض ) روایت شده که روزی مردان و زنان با هم به گفتگو پرداختند که آیا در بهشت مرد بیشتر است یا زن؟ پس برای سوال کردن پیش ابوهریره رفتند، وی در جواب گفت: « پیامبر(ص) فرموده:اولین دسته که وارد بهشت می شوند سیما و رخسارشان مانند ماه شب چهارده است، گروه بعد از آنان سیما و رخسارشان مانند ستارگان درخشان نور می دهد، هر یک از مردان هم دو زن دارند که از جهت زیبایی چنانند که مغز استخوان پاهایشان از پشت گوشتشان پیدا است و در بهشت مجرد وجود ندارد.»
این حدیث نشان می دهد که جمعیت زنان در بهشت از مردان بیشتر است. برخی می گویند، نخیر مردان زیادترند، زیرا پیامبر(ص) فرموده: (رأیتکن أکثر أهل النار) « شما زنان را دیدم که بیشترین تان در دوزخ هستید.» در اینجا می گوییم: این دلیل بر آن نیست که اگر اغلب زنان در دوزخ باشند پس اغلب مردان در بهشت خواهند بود، هم چنانکه ابن حجر( رح ) می گوید: جمع میان این دو فرموده ی پیامبر(ص) این است که تعداد زنان در دنیا از مردان بیشتر است. همچنین می توان گفت: جنس زن در بهشت زیادترند؛ زیرا حوریان نیز از جنس زن هستند. امام قرطبی ( رح) نیز می فرماید: « زنان در دوزخ بیشتر از مردان هستند.» اما این قبل از آن است که برای زنان خداشناس شفاعت می شود تا از جهنم بیرون بیایند، وقتی که از جهنم بیرون آمدند، خدا به آنان رحم کرده و آنها را وارد بهشت می کند. بر این اساس بیشترین بهشتیان هم زن خواهند بود.»
اما چیزی که بر زنان واجب می باشد و باید بر آن پافشاری کنند و برایش سعی و تلاش نمایند آن است که از خدا بترسند تا خدا رخسارشان را با آتش جهنم نسوزاند. ( پناه بر خدا)
۸- اگر زن وارد بهشت گردید، خدا آنان را جوان خواهد کرد هرچند در دنیا پیر بوده باشند؛ آن چنان که پیامبرخدا(ص) می فرماید: « پیر به بهشت نمی رود … اگر آنان را وارد بهشت نماید، آن ها را جوان خواهد کرد، و سپس آنان را وارد بهشت خواهد نمود.»
۹- در برخی از روایات آمده که زنان دنیا در بهشت از حوریان زیباروتر خواهند بود، پیامبر(ص) می فرماید: « اگر یک زن بهشتی خود را به زمینیان نشان دهد سرتاسر زمین را نورانی خواهد کرد و آن را پر از بوی خوش خواهد نمود و حجابی که زن بهشتی بر سر دارد از دنیا و آنچه در آن است باارزش تر و گران بهاتر است.»
در جایی دیگر می فرماید: « اگر پنجه ی دست یک زن بهشتی در دنیا نشان داده شود، نور خورشید در برابر زیبایی و روشنایی آن خاموش خواهد شد!!
پس عزیزان .. خواهران هوشیار و فهمیده :
مواظب آشوب طلبان و فتنه انگیزان و ولگردان باشید که می خواهند شما را به فردی بی خاصیت و مضرّ تبدیل کنند تا نتوانید مسؤولیت خود را ادا کنید، فریب سخنان دلربا و جذابشان نخورید؛ زیرا شیطان بازار گمراهی را برای این طمعکاران پر رونق ساخته تا شما را منحرف سازند و به دشمن خدا تبدیل نمایند. مقصود آنان این است که شما را برهنه کنند تا چشم آلوده ی آنان با دیدن شما لذت برد و با شما رابطه ی نامشروع ایجاد کنند، شما برای مبارزه با این هدف، اراده و عزم دین داری خویش را تقویت نمایید تا خدای پروردگار شما را با بردن به بهشت برینش شاد سازد و شما را غرق رضایت مندی خود کند و خود را در بهشت به شما نشان دهد. وصلی الله علی نبینا محمد وآله وصحبه وسلم.
احوال النساء فی الجنه، تالیف سلیمان بن صالح الخراشی.
http://www.dangiislam.org/content/1609
سلام
خداوند در وصف همسران بهشتی می گوید چشمانشان به دنبال کسی از همسر حودشون نیست.
یک سوال در بهشت اگر من از همسر یکی دیگر از اهل بهشت خوشم بیاد تکلیف چیه
اولا حورالعین مخصوص السابقون المقربون هستند بعضی ها از خود حدس هایی زدن که با حوری رابطه جنسی نیست پس حوری را میخواهند چه کنند فقط نگاه کنند قرآن حوری را به عنوان زوج آورده نازنین حرف عجیبی فرموده حوری برای موقعی که همسرش کنارش نباشد مگر همسرش کجا میرود مگر قرار است که مرد در بهشت محرومیت بکشد
واقعا من موندم اصلا چرا باید چنین سوالی به ذهن ادم بیاد که نصیب مرد چیه نصیب زن چیه و نویسندم بیاد درموردش مطلب بنویسه چرا بهشت رو در قالب ذهن دنیایی و دایره احکام میبینید؟؟ اول اینو میگم که بهشت چیزی نیست که بشه دربارش با قطعیت نظر داد ولی بنابر ایات قرآن در بهشت هیچ محدودیتی وجود نداره اگه کمی فکر کنید میبینید مرد بودن و زن بودن هم یک نوع محدودیته و برای این دنیاست در اون دنیا اصلا جنسیت وجود نداره هر انسانی با خویشاوندان خودش زندگی میکنه و مفهوم اینه اگه بخوان در کنار همن اشتباه مدیر سایت هم اینه که اومده در مورد این باور اشتباه مطلبم نوشته!! در اون دنیا انسانه و همه لذتی که بخواد براش فراهمه و هر ارزویی که داره بر اورده میشه از نظر من بهشت هم خصوصیه هم عمومی در بخش خصوصیش انسان هر اراده ایی رو انجام میده و بقولی دنیای نا محدود خودش رو داره ولی در بخش عمومیش مقام ها متفاوت هستند و خویشان در کنار هم هیچ بیهوده ایی وجود نداره این حتی در پاسخ به کسانی که میگن مثلا من میخوام تو اون دنیا یه دنیا مثل زمین داشته باشم هم صدق میکنه چون بخش خصوصی محدودیتی نداره و هرکاری بخواد میتونه بکنه چون امتحانش رو در دنیا پس داده و از هوای نفس در دنیا گذشته و دیگه نیازی نیست خودش رو محدود کنه این تعریف بهتری از بهشته حالا نمیدونم بعضیا چه اسراری دارن که بهشتم با ذهن کوچک خودشون محدود کردن ودل افراد رو نسبت به ذهنیتی که از بهشت ساختن و بر مبنای اون عمل میکنن خالی میکنن خود خدا هم از ادما چنین انتظارایی نداره که شماها دارید مقامات انسان ها حتی در بهشت متفاوته پس ندانسته در مورد بهشت نظر ندید
واقعا نمیخواستم چیزی بنویسم. چند تا از دیدگاه ها رو خوندم ولی از همه بهتر و کاملتر و عقلانی تر دیدگاه خانومی به اسم نازنین بود که واقعا ازش یاد گرفتم و عالی بود. اینو نوشتم برای کسایی که ممکنه بعدا بخوان نظرات رو بخونن و وقتشون گرفته نشه الکی
سلام
پیشنهاد من اینه علی و سمیه یه وب بزنن و موضوع کیفیت روابط جنسی رو تو یهشت خوب باز کرده و توضیح بدن و با کاربران بحث علمی کنن.
قول میدم وبشون حسابی جذاب شه و بگیره.
سلام . میخواستم در مورده حوری بهشتی و غلمان که همه ازش حرف میزنند و در مورده اینکه حوری ایا برای زنان هست یا نه چیزی بگویم
در مورده حوری میخواسم بگم .حوری یک نعمت در کناره دیگر نعمتهای بهشتیس . حوری همسر نیست که مرد عاشقش باشه . حوری فقط نعمتی است که مانند سایره نعمتهای مادیه بهشت به مرد داده شده که لذت ببرد . ولی مرد عاشقه حوری اش نمیشود . عشق چیزی بالاتر از این است که مرد بخواهد عاشقه حوریه خود شود . این مطلب تا اینحا بماند
در مورده اینکه ایا حوری مرد هم برای زنان هست یا خیر و چرا در قران اشاره ای نکرده؟
کمی باید اندیشید ایا درست است در این دنیا زنی تمام تلاش خود را بکند پاکدامنی کند عفاف و حیا داشته باشد کلی با نفس خود بجنگد که گناه نکند انوقت به فکره این باشد که بعد از مرگ وارده بهشتی شود که مردی در انجا نشسته بدونه هیچ تلاشی زن را در اختیار داشته باشد . مگر نه اینکه ارزشه زن انقدر زیاد است که این مرد است که برای بدست اوردنه زن تلاش میکند . این که در بهشت زن حوری ندارد برای این است که انقدر ارزشش بالاس که قرار نیس برای بدست اوردن لذته بودن با یک مرد در بهشت ، در این دنیا تلاش کند
همانگونه که داشتن حوری یکی از نعمتهای بهشتی برای مرد است صد در صد برای خانم ها هم نعمتی هست که مرد در بهشت از ان بی بهره است . و خدا میداند که ان چیست
و در مورده همسر در بهشت باید بگویم . اولن زن در بهشت بسیار زیباتر از حوری بهشتی است . زیبایی زن در برابر زیبایی یک حوری مانند ماه شب چهارده در برابر یک ستاره است . مرده بهشتی هرگاه همسرش کنارش باشد به هیچ وجه به حوری نگاهم نمیکند . اخه چه کسی در شب ماه را رها کرده و به ستاره نگاه میکند . زن در بهشت کوچکترین حسادتی نمیکند زیرا عشق همسرش برای اوست . در بهشت زن و مرد از احساس واقعی به هم باخبرند و مثله این دنیا نیست که زن نمیداند ایا همسرش واقعن اورا دوست دارد یا نه به خاطره همین اگر مردی در این دنیا به زنی لبخند بزند زن حسادت میکند چون در دلش خیال میکند که مرد عاشقه دیگری شده . در بهشت اینگونه نیست و زن میداند که مهر محبت عشق همسرش فقط برای خوده اوست و حوری بهشتی فقط نعمتی است برای لذته زودگذره همسرش ان هم در مواقعی که زن کنارش نباشد .
و اما زن در بهشت همانطور که گفته ام در برابر حوریان مانند ماه در برابر ستارگان است . در بهشت که غلمان هست و بعضی میگویند غلمان برای همسریه زن است . اخه کدام ملکه ای حاضر میشود با پسری که فقط نعمتی از نعمتهای بهشت است رابطه برقرار کند . در همین دنیا زنی که دارای مقام باشد دیگر نیازی به هیچ مردی ندارد و همه را از خودش کمتر میبیند و باید کسی باشد که واقعا خود را در حدش بداند و قبولش کند . اونوقت زن بهشتی که در برابر حوری و غلمان مانند ماه در برابر ستارگان است ایا قبول میکند که خود را در اختیار یکی از انها قرار دهد؟ ملکه تنها شاه را میخواهد با توجه به اینکه ملکه از عشق واقعیه شاه نسبت به خودش اطمینان کامل دارد و اینکه زیباییه شاه به هیچ یک از غلمان نخاهد رسید .
در همین دنیا هم اگرمردی کمی توجه و عشقش به همسرش باشد انوقت زن محال است که در هیچ شرایطی مردش را رها کند . حالا در بهشت که همه چیز کاملن اشکار است و عشق و محبت همسر خیلی بیشتر است چگونه زن بخواهد با کسی غیر از عشقش باشد . چگونه زن ، مرده خود را در بهشت با غلمانی که عاشق نیستند برابر کند..
حور و غلمان نعتی از نعمتهای بهشتی هستند . حور نعمتی است برای مردان در مواقعی که همسرشان در بهشت برای مثلا مدت کوتاهی کتارشان نباشد ساخته شده . غلمان هم پسران جوانی هستند که خدمت میکنند به زن و مرد . و نه حور و نه غلمان عاشق نیشوند.
پایان
اون دنیا خدا شمارو براساس اعمالتون قضاوت میکنه مرد بودن یا زن بودنتون کاری اون دنیا براتون انجام نمیده پاداش همه هم دربهشت یکسانه
برای اونایی که بهشتو فقط برای حوری یا غلمان میخواهند واقعا متاسفم ?اصلا لازم نیست که شک کنیم پاداش زنان مومن در بهشت چیه چون خدا خودش در قران گفته پاداش همه چه مرد چه زن در بهشت یکسان است این آیه رو خودم در قرآن خواندم
از نظر من در بهشت تمام لذت ها و خواسته های انسان ها هست به جز عذاب و درد و رنج و این نیست که بخوایم راحت بگیم فلان هست فلان نیست
و در ظمن ما در اون دنیا دیگه اون انسان پست زمینی و دنیایی نیستیم و ارتقا پیدا کردیم و خیانت و آمیزش جنسی و یا آشامیدن شراب که از لذت بخش هست آزاده البته اولیا و بندگان صالح خدا در اون دنیا تنها هدفشون خشنودی خداست و حتی روایت شده که اونها علاقه و میلی به حورالعین و یا لذت های جسمانی در بهشت ندارن.
سوال دیگه اینکه مثلا یه خانمی مثلا توی این دنیا تحمل دیدن زنی با همسرشو نداره چطور اون دنیا راضی میشه همسرش با چندتا زن دیگه باشند یا شوهرش چه طورمیتونه تحمل کنه همسرش غیراز خودش علاقه و فکر مرد دیگری رو توی دلش داشته باشه لطفا راهنمایی کنید ممنونم
هر زنی که آرایش میکند دلیل نمیشه دنبال شوهر میگرده اون دوست داره برای خودش خوشگل باشه و از دیدن زیبایی خودش لذت ببره مگه زن باید فقط برای مرد آرایش کنه؟؟؟؟؟ درسته آرایش زیاد خوب نیس ولی اصلا وقتی زنی آرایش میکنه اصلا آرایش زیاد هم بکنه خوب مرد بهش نگاه نکنه مجبورش کردن نگاه کنه؟؟؟؟؟ مگه زن میاد بگه جون ننت به من نگاه کن بگو چقدر خوشگلی؟؟؟؟؟ زن باید برای خودش احترام بگذارد و مرد هم همینطور مردی که به زن نگاه هوس میکند که مرد نیست بعضیا فقط دلشون خوشه اسمشون مرده فکر میکنن توی این دنیا اون دنیا همچی فقط برای خودشونه اصلا زن دلش میخواد آرایش کنه خوب جلوی اون چشاتو بگیر به زن نگاه نکن آرایش زیاد خوب نیست ولی آرایش ملایم اصلا بد نیست اونی که فقط به قد بالای خانم ها زوق میزنه فکر میکنه خدا اون دنیا خودشو میبخشه؟؟؟؟ بعضی ها اسم حوری بهشتی میاد میپرن هوا میگن آخجون حوری بهشتی دیگه از این زنا خوشگل تر میرم اون دنیا بین حوری های بهشتی کیف کنیم واقعا که زن حق داره آزاد زندگی کنه و آزاد آفریده شده اینکه بعضیا میگن مثلا فلانی طلاق گرفته آرایش میکنه دوباره شوهر گیرش بیاد اصلا اون زن چکار به تو داره؟؟؟؟ مگه گفته میخواد باتو ازدواج کنه؟؟ اینقدر زود قضاوت نکنید
پاسخ به عباس: چقد تو باهوشی. تنهایی کشف کردی؟!
سلام
من نظرات را که خوندم به یک نتیجه جالبی رسیدم، این علی و سمیه هر دو دستشون تو یک کاسه هست و گاوبندی کردند و احتمالا هم زن و شوهرند و اینجور شلوغ کردند تا همه را جذب نظراتشون کنند، البته خوبه ولی یک جوری حرف زدند که انگار از خبر بهشت خدا دارند که چی میگذره و حتی آنجا مثلا رابطه جنسی بهشتیان با حوری ها چطور هست؟
بهشت و جهنم از آن هیچکس خبر نداره جز خدا پس الکی از خود نبافید.
پاسخ به منصور:
بله در بهشت روابط جنسی دنیایی وجود ندارد. چیه ناراحت شدین؟?
خانوم سمیه شما چکاره ای که میگی من عقیدم اینکه تو بشهت فقط عشق واقعی هست و رابطه جنسی نیست، خب مگه خدایی؟ راست میگی آیه بیار و خودت از خودت نگو…
پاسخ به محمد:
سلام آقای محمد که خود واقعیتان را پشت نقابی زهرآگین پنهان کرده اید. و فقط شعار میدهید. اگر منظورتان از این حرفها این است که ما همسران بهشتی را بخاطر شهوت و روابط جنسی میخواهیم باید بگویم که دلتان را خوش نکنید در بهشت خبری از روابط جنسی دنیایی که شما و امثال شما تصورش را میکنید نیست. (و مطمئنم که خوده شما شخصا خدا و بهشتش را بخاطر روابط جنسی با حوریان میخواهید اما اینجا فقط شعار میدهید?)
من بر خلاف شما عقیده ام این است که در بهشت روابط جنسی دنیایی وجود ندارد و آنچه از لذات میان همسران است فقط عشق واقعی و لذت از زیبایی های ظاهری و درونی آنهاست. پس من غلمان میخواهم بخاطر چیزی که بسیار فراتر از درک و فهم شماست نه مثل شما که حوری را بخاطر روابط جنسی میخواهید. لطفا اول افکار بیمارگونه خود را اصلاح فرمایید بعد دیگران را قضاوت کنید.
سلام خدمت همه دوستان واقعا در تعجبم که یک عده هم در این دنیا دنبال شهوت و شهوت پرستی هستن هم در آخرت اخه یک سر سوزن هم خجالت خوبه خدا این همسران بهشتی رو برای مردان و زنان به عنوان کوچکترین پاداش های بهشتی گذاشته اما یک عده تمام فکرو ذهنشون وتمام انگیزشون برای بهشت رفتن فقط مثله اینکه همین همسران بهشتی هست مثله این خانم سمیه و اقای علی من خودم رو در نظر میگیرم که بخوتم یکی از دلایل گناه نکردن و نجام دادن واجبات و مستحبات رو درنظر بگیرم که فقط بخاطره پاداش های بهشتی باشه خب این دیگه چه فرقی با این دنیا داره که ما سره کار میریم فقط واسه پول و گذراندن این زندگی یعنی تمام چیزی که خدا ازتون خواسته رو در مقابل این پاداشه تصور میکنید خدا خودش به همهی ما اول از خودم میگم یکم علم و یقین و خودشناسی اعطا بفرماید الهی آمین
همه نظرها عالی بود خصوصا علی و یوسف و سمیه
خواهشا فقط بی احترامی نکنید. مؤدب باشید که بهشت و حوری و ﻏلمان و … را از دست ندهید
زنی در این دنیا از شوهرش طلاق گرفته و در این دنیا اصلا ازدواج مجدد نمیکند در این دنیا به او پیشنهادی از مرد متاهل برای ازدواج میشود اما زن قبول نمیکند بخاطر اینکه نمیخواهد برای مرد متاهل دردسر ایجاد کند و…. و زن به او قول میدهد که من عاشقت میمانم و در ان دنیا با تو ازدواج میکنم حالا این سوال برای من پیش امده که آیا ان مرد در ان دنیا هم زن اولیش را دارد هم زن دومی که قول ازدواج در ان دنیا را به او داده ایا چنین چیزی امکان دارد ممنون میشوم جواب بدهید
موافقم که نظرات بهتر از مطالب سایت بود. به خصوص نظرات کاربر سمیه بسیار پر محتوا و جالب بود. تنک یو
سلام سایت و نظرات رو خوندم نظرات پرمحتوا تر و جالب تر هست تا مطالب سایت.
سپاس از همه
وعلیکم سلام و رحمه الله
ممنون از همراهی حضور شما
نظر آن بنده خدا در مورد قاصرات الطرف بسیار زیبا و جالب بود. بسیار ارزشمند و قابل تامل. کوتاه کنندگان پلک صاحبان خود از نگاه به غیر. آفرین ممنون واقعا ممنون
شما که خودت ۳ تا ۳ تا و ۲ تا ۲ تا پیام میدی مثلا همین ۲ تا نظر اخیرت که پشت سر هم با نام یک ایرانی نوشتی.
تموم شد دیگه. بگو تسلیم چرا از حق روی گردانی میکنی؟
نسبت به حق تسلیم باش تا مسلمانت نامند.
با تشکر از مدیر سایت.
باسلام خدمت مدیر خوب و مهربان سایت نوگرا
بله من هم با شما استاد محترم موافقم که توهین به افکار و شخصیت دیگران اصلا درست نیست و از اینکه در این مدت شما را به زحمت انداخته ام معذرت خواهی می کنم و البته اعتراف می کنم که سایت تون واقعا عالی و پر محتواست.
بازم ممنون از شما.
سلام علیکم
همراهان ارجمند نظراتی که حاوی توهین به اشخاص و افکار و… و کلمات ناپسند باشند حذف خواهند شد
با تشکر
مدیریت نوگرا
سلام
راستش من عادت ندارم مثل این خانم که زیر تشریف دارند، از حرص و سوتی های خیلی زیاد، دوتا دوتا پیام بدم! منتها یادم رفت سوال کنم که بگذریم از تهمت و چرندیات بسیارشون، حد اقل اینو پاسخ بدهند از کدوم مفسر قرآن باسند و صفحه میگن قاصرات الطرف یعنی هم اینور و هم اونور! (که البته الان که کم آوردند چهره و سخن را تو نظر اخیر عوض کردند)!!!
یعنی هم چون شوهرشون پلکش پایین هست بهشون میگن قاصرات الطرف (یاخدا !!!) و هم چون خودشون.؟
لابد تو بهشت هیچکس نگاهش بالا نمیره !
خب شوهرها سرشون پایین هست چون زناشون قاصرات الطرف و خیلی خوش تیپ اند!!! (عجب سخن مسخره ای که هیچکس نگفته است!!!)
و دوباره زن ها هم پلک شون پایین هست چونکه چشم چران نیستند.!
واقعا این اعجوبه از کجا پیداش شد؟ !!!
دیگه بسه خام، برو استراحت مغز.
والسلام
الهی شکر و الحمد لله رب العالمین که خیلی چیزها دستگیرم شد، بخصوص در دو کامنت اخیر این خانم تحت و زیر!
خخخ اینو نگا. وقتی مینویسه علی خودشو با شخصیت جلوه میده وقتی مینویسه یک ایرانی میشه ی بی ادب بی شخصیت
طرز حرف زدنت مشخصه که همون علی هستی مثلا گفتی زور نزن یا نوشتی تهمت نزن و ….
داداشم ول کن دیگه با ۱۰۰ تا چهره هم بیای باز نمیتونی حرفای منو رد کنی از بس دلیل و مدرک قانع کننده نداری مجبوری تغییر قیافه بدی
برو به زندگیت برس دیگه چیه صب تا شب تو این سایت ولویی؟؟
ببین تو کلا بیسوادی و مغز نداری واسه همین حرفهای کسی از خودت بالاتر رو نمیفهمی. قاصرات الطرف یعنی کوتاه کنندگان پلک. یعنی آنقدر زیبا هستند که پلک صاحب خود را از نگاه به غیر باز میدارند و صاحبانشان فقط به آنها توجه دارند. ضمن اینکه پلک خودشان نیز پایین است و چشم چران نیستند.
کجاست توی قرآن گفته غلمان خدمتکارند؟ اونم بارها؟؟ ما چرا ندیدیم؟ به ما هم یاد بده خخخ
تا حالا فکر می کردم ای کیوت پایین هست، حالا فهمیدم آی کیوت هم مشکل داره خانم سمیه.
اولا منو با این و اون قاطی نگیر و به کسی تهمت نزن
دوما یک چیزی نگو که همه بهت بخندند!
اینو از کجا آوردی که قاصرات الطرف از بس خوشگل و قشنگ اند، باعث میشن چشم بهشتی ها رو پایین بندازند!
خانم جان، اگر خبر ندارین، اتفاقا اگر مردها ذاتا چشم شان به خانم خیلی خیلی خوش تیپ بخوره آنوقت هست که همان چشم و ذوق و … شون میزنه بالا نه اینکه افت کنه رو به پایین!
سوما من هر چی گشتم و سرچ کردم هیچکس حرف شما را نزده بود و بلکه همه نوشته بودند زنان بهشتی را قاصرات الطرف گویند چون خودشون چشم شون پایین هست و به غیر از شوهرشون به هیچ کس دیگه توجه ندارند، نه اینکه اینها وقتی تیپ شون رو برای همه رو می کنند، چشم ها از شدت خوش تیپی شون کم رمق میشه و مثل آدمهای خمار شل میشه رو به پایین!!! زکی خانم، با این هوش!!!
چهارما قرآن بارها گفته غلمان کارشون خدمت هست منتها خدمتکارانی هستند نه زشت و غلام سیاه! بلکه خوش تیپ و سرخ و سفید.
پس هی زور نزن حرف خودت رو که خلاف قرآن و عقل و لغت و فهم همه، و از همه مهمتر بی دلیل و مسخره هست، به کرسی بشونی! باز منطقی بود، آره، که نیست.
مردم بهت می خندند.
ببین نابغه جان. یچیزی شنیدی کپی نکن و وسط بحث بزرگان نپر. که ما قبل از تو این چیزا رو میدونستیم. اینکه جام ها رو بگردانند نیازی نیست وسط بهشتیان خودنمایی کنند بلکه قاصرات الطرف و غلمان های هر کسی مخصوص خودش هست و برای خودش خدمت و همسری میکند. و این منافاتی با پایین بودن پلک ندارد.
اصلا قاصر بر وزن فاعل است به معنای کوتاه کننده. یعنی آنقدر زیبا هستند که پلک صاحبان خود را پایین می اندازند. بله نابغه جان. فهمیدی؟؟
همانطور که در سوره طور نیز به زیبایی غلمان تاکید شده و نه به خدمتکاری وی. و میفرماید غلمان همانند لولومکنون است.
ایکیو تو دیگه کی هستی؟
خدا داره میگه قاصرات الطرف همان همسران بهشتی اند که فقط چشم شان به شوهر خودشان هست و قشنگ معلوم می کنه که قاصرات الطرف زنان بهشتی اند که نگاه شان فقط به شوهر خودشان هست….
حالا این وسط شما اومدی و میگی اینها کار و وظیفه خدمت گذاری دارند و جام دور این و اون می چرخونند!
پس لابد چشم شان باید به تک تک بهشتی ها بخوره و هی تعارف کنند و به روی همه بخندند.!
و اگر هم بخواهند با چشم و سر پایین جام بچرخونند حتما پا تو پاچه بند می کنند و خودشون و جام هاشون پخش زمین خواهند شد.
واقعا که با این هوش!
بله میدانیم گفتید عباد الله المخلصین نایب فاعل یطاف است اما ما اینجا به دنبال نایب فاعل یا مفعول نبودیم بلکه دنبال فاعل بودیم. این “نائب فاعل” و “مفعول به” که گفتید هیچ ربطی به بحث ما نداشت. آن “عباد الله المخلصین” که گرداننده جام نیستند بلکه آیه فرموده جامها را به دور عباد الله المخلصین میگردانند. ما اینجا بحثمون این بود که خب چه کسانی جامها را میگردانند؟
که در آیه ی بعد، اسم قاصرات الطرف آمده.
همیشه بحث هایی که ربطی به موضوع ندارند وسط میکشید و ژست استادی میگیرید و برامون تدریس و سخنرانی میکنید که مثلا بگید خیلی حالیمه و سوادم نم کشیده.
حتی همین فعل مجهول هم نیازی نبود بحثشو وسط بکشید. که البته من جوابتونو دادم تا بفهمید چقدر توضیحاتتون بی ربط بود و باز رسیدیم به همان حرف من یعنی “گردش جام ها توسط قاصرات الطرف”!ّ
باسلام
اولا بنده هرگز نگفتم که یک فعلِ مجهول، فاعل دارد… یا ندارد…!!! پس در نقل اقوال، بی تقوایی نکرده و سخن کسی را تحریف به زیاده و یا نقصان نفرمایید.
روش علمی آن است که، هر گاه خواستید سخنی را بعنوان نقول قول از کسی ارائه فرمایید، آن را دقیقا و بدون هیچ دستکاری در گیمومه قرار بدهید تا خدای نکرده در حق ناقل، خیانتی صورت نگیرد، درست همانکه خودم بدان ملتزم بوده و کامل به آن عمل می کنم.
آنچه بنده گفته ام و سندش نیز (ذیلا) موجود است و ادبیات و علوم بلاغت عرب (که معلوم است شما آنها را نخوانده اید) تایید می کند، بدین مضمون بوده است که :
یک فعل مجهول، ئائب فاعل دارد و نه فاعل! و نائب فاعل نیز دقیقا همان «مفعولٌ به» در جمله معلوم است که اتفاقا در این خصوص دقیق توضیح داده و برایش مثال آورده ام.
ثانیا باز بنده نگفتم «عبادالله المخلصین» فاعل فعل «یُطاف» می باشد که شما این تهمت را هم به حقیر زده اید! و بلکه گفته ام:
در آیه مذکوره، ضمیر در شکل جار و مجرور «علیهم»، آن ضمیرِ «هِم» رجوعش به «عبادالله المخلصین» بوده و در حقیقت جای «عبادالله المخلصین» نشسته است.
ثالثا اون چند نفر از کسانی که نظر داده اند هیچ ربطی به بنده ندارند و ای کاش یکی از همانها این موضوع را تایید می نمود.
رابعا پر واضح است که شما اصلا سواد اینگونه مباحثات علمی و تخصصی را نداشته و ضمن اینکه بسیار عجول و حرف خود هستید، پس لطفا برای بنده پیام نگذارید، و همواره بحال خود، خوش باشید.
چراکه: «وقت، طلاست».
با نگاهی به جامعه میتوان دریافت که اکثریت جهنم مردانند. زیرا تمام گناهان بزرگ را مردان انجام میدهند مثلا تجاوز و انواع آزارهای جنسی به زنان و کودکان را مردان انجام میدهند. آزار جنسی فقط تجاوز که نیست. با جرات میگویم که اکثریت مردان اگر موقعیتش پیش آید حتما زنان را آزار جنسی میدهند. علاوه بر آزارهای جنسی اکثریت دزدی ها و سرقت های به عنف و حتی قتل و چاقو کشی ها نیز توسط مردان انجام میپذیرد.
همان غیبت و غیره نیز مردان در جمع خود در مورد زنان و پشت سر زنان بسیار انجام میدهند.
مورد دیگر اینکه اکثر زنان در جمع وارثان هرگز نتوانسته اند حق خود را بدست آورند به دلیل اینکه برادرانشان یا برادرزاده هایشان (از جنس مرد) مانع تحویل اموال به خواهر و یا عمه خود میشوند.
و ظلم های بسیار دیگر که مردان در حق زنان روا میدارند دیگر بماند. مانند نگاه تحقیر آمیزشان به زن به عنوان جنس دوم و کتک زدن آنان که همه اینها حق الناس و گناه کبیره است که مردان انجام میدهند.
در ضمن این “نائب فاعل” و “مفعول به” که گفتید هیچ ربطی به بحث ما نداشت. آن “عباد الله المخلصین” که گرداننده جام نیستند بلکه آیه فرموده جامها را به دور عباد الله المخلصین میگردانند. ما اینجا بحثمون این بود که خب چه کسانی جامها را میگردانند؟
که در آیه ی بعد، اسم قاصرات الطرف آمده.
همیشه بحث هایی که ربطی به موضوع ندارند وسط میکشید و ژست استادی میگیرید و برامون تدریس و سخنرانی میکنید که مثلا بگید خیلی حالیمه و سوادم نم کشیده.
حتی همین فعل مجهول هم نیازی نبود بحثشو وسط بکشید. که البته من جوابتونو دادم تا بفهمید چقدر توضیحاتتون بی ربط بود و باز رسیدیم به همان حرف من یعنی “گردش جام ها توسط قاصرات الطرف”!ّ
بله دیگه بالاخره آیه فرمودن که جامها گردانده میشوند خب بالاخره کسانی دارن جامها را میگردانند و شاید این افراد خدمتکار که جامها را میگردانند همان قاصرات الطرف و کنیزکان بهشتی باشند که در آیه بعد به آن اشاره فرموده است.
۲ جمله خیلی خنده دار نوشته اید. یکی اینکه نوشته اید “یک فعل مجهول اصلا فاعل ندارد” این نشان دهنده اطلاعات پایین و غلط شماست. بلکه بهتر بود میگفتید فعل مجهول فاعل دارد اما فاعل آن پنهان است و میتوان با در نظر گرفتن جملات قبل و بعد از آن فاعل را حدس زد. در این آیه ۴۵ سوره صافات هم اگر به آیه بعد از یطاف توجه کنید فاعل را میتوان قاصرات الطرف در نظر گرفت.
جمله دوم خنده دار شما این است که نوشته اید فاعل یطاف عبارت عباد الله المخلصین است که هم حرف خود را نقض کرده اید هم مرتکب اشتباه فاحش شده اید. عباد الله المخلصین همان بندگان خالص و بهشتی هستند. مگر میشود بندگان خالص و بهشتی با جامها بگردند و خدمت کنند؟
خدمتکاران بهشت از همان موجودات بهشتی هستند که خدا با نامهای حورعین و غلمان و ولدان مخلدون و قاصرات الطرف و کواعب اتراب و … از آنها یاد فرموده است.
علی آقا لطفا رعایت تقوای الهی را بفرمایید و با اسم های مختلفی چون محمدرضا و یک ایرانی و لعیا خود را تایید و تشویق نکنید!
باسلام
اولا یک فعل مجهول، هرگز فاعل ندارد که شما می فرمایید:
«بنابر این به وضوح میتوان فاعل آنرا قاصرات الطرف یا همان حورعین در نظر گرفت.» !!!
بلکه فعل مجهول، نائب فاعل دارد که در حقیقت همان «مفعولٌ به» فعل معلوم است. مثلا عبارت: سَدّ البابَ علیٌ، یعنی: علی در را بست. که یک جمله ساده در سیاق فعل معلوم است و در اینجا رویت می شود که سَدّ فعل (مضاعف) ماضی است، الباب، مفعولٌ به می باشد و علی نیز فاعل جمله است.
و مجهول همین عبارت می شود: سُدَّ البابُ. یعنی: در بسته شد. خب، سُدَّ فعل مجهول است و البابُ نائب فاعل آن.
مشاهده شد که مفعولٌ به، در جمله معلوم، نائب فاعل در جمله مجهول شد.
ثانیا آیه «یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ» ضمیر آن که به شکل جار و مجرور «عَلَیْهِمْ» آمده است به «عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» بر می گردد، نه قاصرات الطرف و حورٌعین که بر خلاف ادبیات عرب و سیاق کلام وحی بوده و بعد از ضمیر آمده است.
یک ضمیر در علوم بلاغت عرب، «عائد» دارد یعنی به پست سرش باز می گردد و نه به جلوی رو !!!
پس مرجع ضمیر درآیه مذکوره، «عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» می باشد، نه قاصرات الطرف و حورٌعین. !!!
آقای پروفسور ما هم میدانیم یطاف فعل مجهول است یعنی طواف میشوند و فاعل آن نامشخص است (بنابراین به وضوح میتوان فاعل آنرا قاصرات الطرف یا همان حورعین در نظر گرفت چون در آیات بعد به آن اشاره کرده است.)
شما در آیه ۲۳ سوره طور که فاعل مشخص است و خوده بهشتیان فاعل هستند میفرمایید غلمان مقدمات جامها را آماده کرده!!!!!
اما اینجا در سوره صافات که اصلا فاعل مشخص نیست و سیاق آیات اشاره به خدمتکار دارد چرا گرداندن جام را به قاصرات الطرف نسبت نمیدهید؟
نمیشه که هر چی دل خودمون خواست اونو بگیم و هر جا دلمون نخواست عقیدمونو عوض کنیم.
سلام. نظرات کم و بیش خوب بودند، ولی انصافا تا آنجاکه من دنبال و تحقیق کردم، دیدم قول به کنیز بودن غلمان برای همه بهشتی ها تا نقش شوهر بودن شان برای زنان، خیلی بیشتر و قوی تر و منطقی تر است،
خب طبیعی است که در آن بهشت کذایی باید باشند کسانی که به بهشتی ها خدمت کنند.
بازم خدا می داند.
سلام. سمیه خانم گفتین وبلاگ و کتاب دارین. مشتاقم لینک وبلاگ یا اسم کتابتون رو بدونم تا بتونم بیشتر مطالعه کنم چرا که در زمینه حور و غلمان سوالات زیادی در ذهنم بود که به کمک شما و سایر دوستان تا اندازه ای ب لطف خدا جواب گرفتم و مشتاقم بیشتر بدونم.
سلام علیکم
این پاسخ زیر، در حقیقت، نشان از عدم اطلاع نگارنده نسبت به فعل مجهول – فعلی که فاعل آن ناپیدا و نامشخص است، یعنی، « یُطَافُ» دارد، چراکه وقتی سیاق و آیات قبل و بعد از آیه ۴۵ این سوره صافات را که ذیلا ذکر شده است مورد بررسی قرار می دهیم، به وضوح متوجه می شویم که قرآن کریم در این فراز از آیات شریفه، به دو نعمت بهشتی، بصورتی مشخص و معین اشاره می کند.
ابتدا می فرماید:
«یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ.»
یعنی: بهشتیان که همان، عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ هستند، با جام شرابِ طهور، طواف می شوند.
بی آنکه بگوید این عبادالله تنها مردان و یا فقط زنان دنیوی می باشند.!
و طبق قاعده تغلیب این واژه به شکل مذکر آمده است، ولی در حق همه بهشتیان می باشد.
سپس چند آیه بعد تصریح می کند:
«وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ.»
یعنی: (این عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ) نزد آنان همسرانى هستند، درشت چشم که چشم از غیر فرو بندند.
که باز طبق قاعده تغلیب اینجا ضمیر منفصل «هُم» به شکل مذکر آمده «عِنْدَهُمْ» ولی در حق همه بهشتیان می باشد.
پس شما را دعوت می کنم که یک بار دیگر آیات شریفه ای که در زیر مرقوم شده است، مورد تدبّر خویش قرار بدهید.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم.
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۴۰﴾
أُولَٰئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿۴۱﴾
فَوَاکِهُ وَهُمْ مُکْرَمُونَ ﴿۴۲﴾
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۴۳﴾
عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ ﴿۴۴﴾
یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعِینٍ ﴿۴۵﴾
بَیْضَاءَ لَذَّهٍ لِلشَّارِبِینَ ﴿۴۶﴾
لَا فِیهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا یُنْزَفُونَ ﴿۴۷﴾
وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿۴۸﴾
کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹﴾
فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿۵۰﴾
صدق الله العلی العظیم.
ببخشید با یک اصلاح تایپی کوچک دوباره ارسال کردم.
بله دقیقا درست گفتید.
همین گردش جام را در سوره صافات آیه ۴۵ قبل از قاصرات الطرف ذکر کرده که اگر مطابق حرف شما باشد یعنی دقیقا قاصرات الطرف و حوریان نیز جامها و نوشیدنی ها را میگردانند.
پس هم حوریان و قاصرات الطرف خدمتکارند و هم غلمان
و هم حوریان همسر بهشتیانند و هم غلمان ها.?
باسلام وعرض احترام. ضمن تشکر از برادرمان محمدرضا و نکته خوب و به حقی را که فرمودند، در پاسخ برخی که گفته اند: «اگر غلمان خدمتکار میبود چه نیازی بود بهشتیان از دست یکدیگر جامها را بگیرند؟ چرا از دست غلمان نمیگیرند؟» !!!
آری، مغفول نماند که آیه شریفه: «یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْساً لاَ لَغْوٌ فِیهَا وَ لاَ تَأْثِیمٌ.«)۲۳/طور) یعنی: بهشتیان با خوشی و شادی جام های شراب را که هیچ بیهودگی و گناهی در آن وجود ندارد، از دست یکدیگر می ربایند.
معنای خوشی و شادی در ترجمه فوق، برگرفته از فعل « یَتَنَازَعُونَ» می باشد که در باب تفاعل بوده و از ریشه نزاع است. و صد البته نزاع بین بهشتیان یک نزاع مجاز است و نه حقیقت، و آن نیز به معنای همان ربودن از یکدیگر با حالت خوشی و شادی است.
ضمن اینکه هیچ کجای قرآن کریم، هرگز نمی گوید: بهشتیان قرار است که مانند یک کلوخ چشم دار هیچ حرکتی را از خود نشان نداده و همه زیر و بم کارهای شان را غِلمان بهشتی برای شان انجام دهند! درست به مانند بیماران جا افتاده در دنیا که سخت محتاج پرستار می باشند.!!!
بله علی الظاهر مقدمات و تعارف این جامها توسط غِلمان شکل گرفته و بهشتیان، پس از برداشت، با این نحوه برخود، به شادی و خوشی می پردازند.
والله العالِم.
اتفاقا شما دقت نکرده اید
اگر دقت بسیار بفرمایید می بینید که سمیه خانم گفته غلمان به معنی مردان و در نقش همسران زیباروی زنان است که جناب علی در جواب وی اشاره به قاعده تغلیب در مورد غلمان نموده و خانم سمیه را متهم به ندانستن قاعده تغلیب کرده.
خب این چه ربطی به قاعده تغلیب دارد؟
غلمان فقط به معنی مردان است و طبق قاعده تغلیب نعمتی است هم برای مردان و هم برای زنان. همانطور که سمیه خانم نوشته است که غلمان برای مردان دوست و همنشین خوب و برای زنان شوهر مطیع و زیبارو است. (مقابل حور)
حور نیز برای زنان دوست و هم نشین خوب و برای مردان همسر زیبا و مطیع است.
البته من بسیار شنیده و دیده ام که طبق بعضی تفاسیر و سخنان بزرگان لغت، حور میتواند مذکر باشد و برای زنان نیز همسر شود اما غلمان فقط مرد و مذکر است و نمیتواند زن باشد.
برادر گرامی به حرف که نیست. سیاق و معنای غلمان هیچ اشاره ای به خدمت نکرده است و حرف شما در حد ادعا است. بلکه سیاق آیات ۲۰ تا ۲۴ سوره طور معنای غلمان را کاملا خلاف خدمتکار بیان میفرماید. چون در آیات قبل میفرماید بهشتیان جامهای پر از شراب طهور را از یکدیگر میگیرند.
اگر غلمان خدمتکار میبود چه نیازی بود بهشتیان از دست یکدیگر جامها را بگیرند؟ چرا از دست غلمان نمیگیرند؟
حرف را باید با مدرک زد نه از روی هوا
تعصب را کنار بگذاریم و صادقانه سخن بگوییم.
بهشت برای مومنان است و نه فقط برای مردان?
آقا یا خانم همیار چرا اینقدر بی دقت نظر دادید? بنده خدا علی کجا گفته غلمان یعنی زنان بهشتی? ,,,,
تازه برعکس، میگه غلمان از سیاق معنا و لغت آن معلوم است که یعنی خدمتکاران بهشتی اند و تمام.
جناب علی غلمان به معنی زنان نیست بلکه به معنی مردان و جنس مذکر میباشد و این ربطی به قاعده تغلیب ندارد تا معنایش را به زن و مرد گسترش دهیم که شما خانم سمیه را متهم به ندانستن قاعده تغلیب میکنید. فکر کنم خود شما کلا در مورد عربی دچار مشکل هستید و اطلاعاتتان پایین است بهتر است یک مرور دیگری بر قاعده تغلیب بفرمایید بعد اظهار نظر کنید.
این مقاله از کتب اهل سنت جمع آوری شده است
سلام
همیشه دوست داشتم نظر و عکس العمل خانم ها را درباره این سوال بدانم
سلام
نظرات خوبی داده شده
التماس دعا.
سمیه: پاسخ به بیداری:
ببینید در قرآن وعده چندین موجود بهشتی داده شده که یک سری از آنها مونث هستند و یک سری مذکر و یک سری از هر دو جنس اند. موجودات بهشتی از جنس خانم و مونث در قرآن با نام (قاصرات الطرف و کواعب اتراب و فرش مرفوعه) آمده اند و در آیات برای اینها ضمیر (هن) آورده شده. موجودات بهشتی از جنس آقا نیز با نام های (غلمان) و (ولدان مخلدون) آمده اند و برایشان ضمیر مذکر (هم) آمده. و اما سری سوم که از هر دو جنس هستند با نام (حورعین) آمده یعنی مردان و زنان سیاه چشم یا زیبا.
وقتی در قرآن این موجودات را وعده میدهد هیچکدام را اختصاص به گروه خاصی نمیدهد بلکه مالک این موجودات را بهشتیان و متقین و مومنان اعم از مرد و زن مینامد.
پس زنان مالک (قاصرات الطرف و کواعب اتراب و فرش مرفوعه و غلمان و ولدان مخلدون و حورعین) مخصوص به خود هستند و مردان نیز مالک (قاصرات الطرف و کواعب اتراب و فرش مرفوعه و حورعین و غلمان و ولدان مخلدون) مخصوص به خود هستند.
اما “قاصرات الطرف” و “کواعب اتراب” و “فرش مرفوعه” برای زنان نقش دوست و همنشین خوب و خدمتکار مطیع دارد و “غلمان” و “ولدان مخلدون” و “حورعین” برای زنان نقش همسر و شوهر مطیع و زیبا دارد.
و “قاصرات الطرف” و “کواعب اتراب” و “فرش مرفوعه” و “حورعین” برای مردان نقش همسر زیبا و مطیع دارد و “غلمان” و “ولدان مخلدون” برای مردان نقش دوست و همنشین خوب دارد.
دیگر حرف مردسالاران و از خدا بی خبران را باور نکن چون تمام قرآن را خوانده ام و زیر و رو کرده ام و ضمایر و قواعد تغلیب و قواعد زبان عربی را در آن تاثیر داده ام و با تمام فرهنگ لغت ها مطابقت داده ام تماما آن چیزی است که اینجا نوشتم خیالتان راحت و گوش خود را از هر چه غیر از این است ببندید. موفق باشید و سربلند.
آقای علی چی میگید اصلا خودتون میفهمید چی دارید میگید؟
سلام با توجه به این مطالب زن و شوهری که با هم وارد بهشت شوند در بهشت نیز زوج خواهند بود. حال یک سوال. یعنی زن باید بنشیند پای تخت اقا و در صف بایستد تا اقا کارشان با حوریان بهشتی و شراب بهشتی تمام شود و نوبت به ایشان برسد؟ یعنی زن در همان دنیا هم باید نوکر شوهرش باشد و لذات شوهرش با حوریان را ببیند؟ در این دنیا هم مانند کنیزی به شوهرش خدمت کند در ان دنیا هم کنیزی از کنیزان وی بشود؟
آدم کیف میکنه از جوابای خانم سمیه?. دمتون گرمممم و ممنوووون سمیه خانم???????
باسلام
۱- «وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ.»(۲۴/طور)
۲- «وَحُورٌ عِینٌ، کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ.»(۲۲و۲۳/واقعه)
۳- «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ، فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ.»(۷۷و۷۸/واقعه)
از معانی «مکنون» یعنی: گرانبها، قیمتی، آبدار، درخشان، مستور، محفوظ از هرگونه خطا و تغییر و تبدیل و کهنه شدن و از این قبیل.
واژه غِلمان نیز که جمع غلام است به معنی جوانی است که به سن غلامی و خدمت رسیده است. نه شوهر و سرور برای خانم های بهشتی!!!
مدیر لطفا فقط همین یک نظر من را در پاسخ به علی ثبت کن:
خوشبختانه من مثل شما نیستم ی بار با اسم ی کاربر و ی بار با اسم دوشیزه و ی بار با اسم علی نظر بدم. همه افرادی که موافق من نظر گذاشتند از دوستان و اعضای کانال قرآنی تلگرام من هستند. من فقط با یک اسم آن هم “سمیه” در این سایت نظر گذاشته ام.
حالا اینها به کنار متاسفانه آخرین تیرتان برای رد غلمان نیز به هدف نخورد و یک مطلب بی اساس از زبان احمد صبحی گذاشتی که واقعا نمیدانم چرا سخن این آقا برای شما از سخن خدا و قرآن بالاتر است.
قرآن خودش صریحا فرموده غلمان از موجودات بهشتی است و لؤلؤ مکنون است یعنی قبلا دستی به وی نرسیده و چشمی وی را ندیده. بنی آدم در این تعریف دخیل نیستند که قبلا چشمی آنها را ندیده باشد.
لطفا دیگر تلاش نکن همسر بودن غلمان را برای زنان رد کنی چون واقعا بی فایده است قرآن جای شکی نگذاشته. تمام
با سلام و احترام نسبت به همه ی کسانی که نظر دادن و این مطالب رو میخونن
حدیثی از پیامبر صلی الله علیه خوندم راجع به سوالی که همسرشون ام سلمه پرسیده بود با این مضمون: که زنی که در دنیا با دو مرد ازدواج کرده باشه در آخرت با کدوم یکی از همسرش خواهد بود آیا امکان داره که بتونه با همسر اولش باشه؟ که پیامبر (ص) به همسرشون ام سلمه جواب دادن در آخرت یا دنیای باقی آن همسری را انتخاب کن که با تو “در دنیا رفتار بهتری” داشته
و خدا هم در قران گفته برای مردان و زنان مومن از هر چه دلشان بخواهد برایشان فراهم می شود والسلام .
ترجمه قران :گرداگردشان خدمتکاراتی میگردند
برای مردان مومن: حورانی انس گیرنده برایشان محیاست زنان سیه چشم زیبا .
ولی نگفته که برای زنان محیا نیست! این تعبیر هارو از کجا آوردید !
خدا کریمه
ولی این نعمت ها در برابر مانوس بودن با امامان و پیامبران و رضایت الهی و ملاقات با ذات پاک خدا هیچه
با این توقع طلب کارانه به دیدار خدا بریم زشت نیست؟! براستی هیچ نعمتی شیرین تر و باشکوه تر و زیباتر از ملاقات با خدا و رضایت حق وجود نداره و هیچ نعمتی با دوست داشته شدن از طرف خدا برابری نمیکنه
پاسخ به علی:
واقعا خواندن مطالب شما فقط اتلاف وقت است و موجب سر درد میشود و پشیزی نمی ارزد.
شما دکتر احمد صبحی را میپرستی یا خدا را؟ قرآن را قبول داری یا احمد صبحی را؟
غلمان در قرآن به لولو مکنون تشبیه شده یعنی قبلا دستی به وی نرسیده و چشمی آنرا ندیده. موجودات دنیایی در این تعریف دخیل نیستند که قبلا چشمی آنها را ندیده باشد پس قرآن خودش صریحا فرموده غلمان از موجودات بهشتی است آنوقت شما حرف احمد صبحی را ارجح تر از قرآن میدانی؟ ضمن اینکه حور نیز در قرآن به لولومکنون تشبیه شده و این گونه نتیجه گرفته اند حور نیز از موجودات بهشتی است. پس شما که حتی درست و حسابی قرآن را نخوانده اید حرف نزنید.
در ضمن من با نامی بجز سمیه در این سایت نظر ننوشته ام آنها همگی دوستان من هستند که در کانال قرآنی تلگرام که ساخته ام عضو بوده و حدود ۱۰ هزار نفر حامی در این عقیده با من هستند. و شکر خدا بعد از گمراهی توسط امثال شما، به لطف خدا من سبب و وسیله هدایت آنها شدم.
قبلا هم گفتم لطفا دیگر به من رپلای نزن که گفتگو با جنابعالی مانند آب در هاون کوبیدن است. خدا هدایتتان کند و خدانگهدار…
سلام علیکم.
خانم سمیه لطفا رعایت تقوای الهی نموده و با آیدی های مختلفی چون: era the mass – Person – مسلمان -، نظر نداده و اینگونه خودتان را تایید نکرده و از خویشتن تقدیر و تشکر بیجا نفرمایید!.
بل الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره.
ضمنا این مطلب اخیر بنده که چند روز پیش ارسال و منتشر شده است، احیانا دچار چند ایراد تایپی سهوی و حذف یکی دو مورد واژه شده است که بابت آن عذرخواهی می کنم.
دکتر احمد صبحی منصور می گوید:
۱- کودکانی که قبل از تکلیف از دنیا می روند. ۲- مجانین. ۳ – افرادی که دعوت اسلام را قاصرا نه مُقصرا لبیک نگفته اند، در زمره غِلمان و خدمتکاران بهشتی اند چراکه نه از یک طرف اعمال صالحه داشته اند تا جزو ابرار باشند، و از نه طرفی دیگر گناهی داشته اند تا جزو گناهکاران دوزخ باشند.
خداوند متعال نیز که ارحم الراحمین است به آنان لطف کرده و آنان را در زمره غِلمان و خدمتکاران بهشتی قرار می دهد.
والله مع المتقین.
بحث سر آیه ۲۴ سوره طور هست در این آیه غلمان کاملا اختصاصی آمده چون میفرماید “غلمان لهم” این یعنی غلمانی که من دارم مخصوص خودم هست به عنوان شوهر و غلمانی که مثلا یک مرد مومن داره به قول سمیه خانم مخصوص خودش اما به عنوان دوست و هم نشین اش است. این تعبیر کاملا از خود قرآن استخراج شده و مطابق کلام وحیانی است. عجیب هم نیست چون ما در این دنیا از داشتن رفیقان همجنس و همسن خود خیلی لذت میبریم پس اینکه زنان حور را به عنوان رفیق و غلمان را به عنوان همسر داشته باشند و مردان حور را به عنوان همسر و غلمان را به عنوان دوست و رفیق داشته باشند هم مطابق آیات الهی و هم مطابق امیال انسان است و چیز عجیبی نیست.
ضمن اینکه در احادیث و حتی تفسیر قرآن نیز آمده هر کسی سرزمین بهشت و نعمت های داخل آنرا مخصوص خود دارد برای مثال حدیثی در کتاب بخاری یا مسلم داریم که پیامبر فرموده کمترین درجه شخص بهشتی مردی است که وسعت بهشتش اگر هزار سال با اسب از این طرف بهشتش تا آن طرف بدود هنوز تمام نمیشود.
بنابراین حرف خانم سمیه مطابق کلام وحیانی و سنت است.
از مکالمه علی و سمیه ظاهرا حق با خانم سمیه است. اختصاصی بودن سرزمین بهشت از آیات قرآن استخراج شده است. همان غلمان و حوری ها نیز اختصاصیند و شراکتی نیست.
غلام نیز در معنای اول یعنی جوان طالب نکاح. که غلمان جمع آن است.
باسلام و احترام
کسی که به اعتراف صریح خودش با خواندن فقط چند سطر، سر درد گرفته و آن را طومار توصیف می کند! همان شایسته است که به رسم قرآن کریم او را اینگونه خطاب نمایم: «سلام علیکم لانبتغی الجاهلین»
آری سمیه خانم، برای شما از این گزیده تر و دُرتر سراغ ندارم.
خانم بجای اینکه در خود قرآن کریم تدبر نماید تا ببیند چه از کلام وحی متوجه میشود؟ برداشته عده ای را برای خود بت کرده و سراغ کتب بنی بشر می رود تا مثلا معنا و مفهوم واژه غِلمان را در قاموس و سیاق کلام الله مجید پیدا نماید!
بدتر از همه اینکه مثل روز روشن دروغ گفته و قاعده تغلیب را که از نوشته هایش کاملا هویداست هرگز بلد نبوده است و بنام خود ثبت کرده و می گوید: آنوقت که تو نمی دانستی قرآن به چه زبانی است من این قاعده را می شناخته ام! وحال آنکه بحمدالله دست نوشته هایش موجود است که این بزرگوار از این قاعده هیچ اطلاعی نداشته است، وگرنه این مطالب پر از ایراد و مسخره را به زبان نمی آورد، و جالب تر اینکه لابلای این ایراداتش مرتکب گاف ها و سوتی های فاحش شده است، مثلا مبنی بر اینکه حوریان نیز خادم اند! والبته دریغ از یک سند و برهان قرآنی! خب دوستان فکر می کنند با شخص چه می شود گفت؟
فقط ادعا پشت سر ادعا که آری من فلان و بهمانم! من از تو باسوادترم! من کتاب نوشتم! من ولاگ دارم! من من من !!!
و حقیر نیز مجدد این خواهر پرفسورمأب را اینگونه خطاب کرده و طبق کلام وحی می گویم: «سلام علیکم لانبتغی الجاهلین»
و من الله التوفیق.
پاسخ به علی:
آقای علی لطفا “کم گوی و گزیده گوی چون در؛ تا ز اندک تو جهان شود پر”
یک طومار نوشتی سرمان را به درد آوردی اما دریغ از یک جمله با مدرک و قانع کننده. فقط چند تا سفسطه بافتی تا مخاطبان را فریب دهی که مثلا حق با توست. بله من مجددا میگم که با نوشتن مطالب کاملا موافق با قرآن باعث هدایت افراد بسیاری شدم که توسط شما و امثال شما از دین خدا فاصله گرفته بودند. بله هر کسی بهشت مخصوص خود و حوران و غلمان ها و ولدان هایی مخصوص به خود دارد. مردان حور را به عنوان همسر و غلمان را به عنوان همنشین دارند و زنان نیز غلمان را به عنوان همسر و حور را به عنوان همنشین دارند. نمیدانستم که اطلاعات شما آنقدر پایین است که اولین بار است میشنوید هر کسی بهشتی مخصوص به خود دارد و درک این موضوع ساده برایتان بسی دشوار است.
نیازی نمیبینم برای کسی که عمدا و از روی حسادت خود را به بیراهه زده مجددا چیزی توضیح دهم و در رابطه با معنای غلام مدارک بسی ارزشمند ارائه دادم اما شما در کمال وقاحت در رابطه با معنی غلام حرف خود را ارجح تر از چندین کتاب ارزشمند تاریخی میدانید و بجای ارائه حداقل یک سند معتبر مینویسید غلام، هم در لغت و هم در قاموس قرآن کریم و هم در سیاق آیات شریفه، همگی به معنای خدمتکاران می باشد. میشه بفرمایید کدام لغت و کدام قاموس و کدام آیه و کدام سیاق؟
در ضمن لات آن کسی نیست که از روی احترام و توجه میگوید در خدمتتم یا نوکرتم یا خاک زیر پاتم.
لات آنست که میگوید “زور نزن”
لطفا دیگر به مطالب من رپلای نزن که سخت است فهماندن نکته ای به کسی که منافعش در نفهمیدن است.
باسلام و ادب و احترام خدمت دوستان مؤمن و خواهر سمیه خانم
برای شلوغ نشدن و طولانی نشدن مطلب، بنده به سراغ تمام ایرادات علمی، ادبی، قرآنی و شخصیتی شما نمی روم که بس زیاد است، و فقط به همین جمله خودتان که عینا مرقوم نموده اید اشاره می کنم که فرموده اید:
«ما گفتیم هر زن و هر مردی در بهشت، حوران و غلمان و ولدان هایی مخصوص به خود دارد منتهی غلمان برای مردان نقش همسر که ندارد بلکه برای مردان دوستان و هم نشینانی نیکوست همانطور که حور نیز برای زنان نقش دوست و همنشین و خدمتکار نیکو دارد.» !
خب جناب نویسنده کتاب و مدیر وبلاگ که به قول خودتان بسیاری از طریق کتاب و وبلاگ شما اهل هدایت شده اند!
واقعا آیا متن فوق تان مؤیَّد به نص و تصریح کلام وحی است؟ و یا نه، در واقع برخاسته از اوهام و تخیلات و بلکه تعصب و توجیهات بارده شما می باشد؟
خب بفرمایید کدام آیه شریفه می فرماید که نعوذبالله: غلمانِ زنان، که به عقیده شما شوهران زنان بهشتی اند، دوستان و همنشینان بهشتیان بوده، و باز متقابلا حوریانِ مردان، که زنانِ مردان بهشتی اند، دوستان و همنشینان و خدمتکاران زنان بهشتی اند؟!!!
آری حتما همان عبارت و اصطلاح سخیف و مسخره دنیا را سند کرده اید که کسی به کسی که دوستش دارد، لات مانند می گوید: «نوکرتم» !!!
وآیا این عبارت مسخره و غیر وحیانی، شد سند و مدرک دین و آئین الهی؟ !
جدا چه بخت برگشته است کسی که کتاب شما را خوانده و اهل هدایت شده است!
خواهر من از خدا خجالت بکشید و اینقدر غرور نداشته باشید و خود و کتاب خود را هادی ملت توصیف نفرمایید.
هدایت الهی تنها و تنها در کتاب الهی منحصر شده است و لاغیر، ولذا قرآن کریم می فرماید: «ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین.»
نه کتاب خانم سمیّه و وبلاگ وی!!!
پس بیخود زور نزده و تعصب به خرج ندهید. حق این است که:
غِلمان، جمع غلام، هم در لغت و هم در قاموس قرآن کریم و هم در سیاق آیات شریفه، همگی به معنای خدمتکاران می باشد.
و آری بی شک این خدمتکاران بهشتی به تصریح قرآن کریم، بسی خوش چهره اند که کارشان طواف و چرخش به دور بهشتیان بوده تا به ایشان خدمت نمایند، همانطور که ظرف و ظروف و لباس ها و درختان و نهر ها و غرفه ها و دیگر نعمت های بیشمار بهشتی همه در اوج جمال و کمال و زیبایی خلق شده اند.
علیه توکلتُ و الیه انیب.
پاسخ به علی:
مدیر محترم لطفا نظرم را ثبت کن.
سلام
اتفاقا سطح معلومات شما (نسبت به من) آنقدر پایین است که سوالاتی را مطرح فرموده اید که بنده ۳ سال پیش به همگی آنها پاسخ داده ام و حتی وبلاگ و کتاب نیز در این مورد نوشته ام و باعث هدایت افراد بسیاری شدم. و اگر اینجا چیزی ننوشتم از سر خسته شدن از تکرار مکررات بود. شما میگید در آیه ۲۴ سوره طور “لهم” آمده یعنی برای مردان نیز غلمان هست. بله درست میفرمایید، ما که نگفتیم غلمان برای مردان نیست یا برای زنان حور نیست، ما گفتیم هر زن و هر مردی در بهشت، حوران و غلمان و ولدان هایی مخصوص به خود دارد منتهی غلمان برای مردان نقش همسر که ندارد بلکه برای مردان دوستان و هم نشینانی نیکوست همانطور که حور نیز برای زنان نقش دوست و همنشین و خدمتکار نیکو دارد.
جالب بود شما در اولین نظر که در پاسخ به من نوشتید از قاعده تغلیب سخن گفتید و پیش خود فکر کردید با کسی حرف میزنید که اولین بار است قاعده تغلیب را میشنود اما من اصلا متن شما را نخواندم چون آنموقع که من قاعده تغلیب را یاد گرفتم شما هنوز نمیدانستی قرآن به چه زبانی است!
شکی در این نیست که در آیه ۲۴ سوره طور سخنی از خدمتکار نیامده و اصلا اسم خدمت و خدمتکار نبرده بلکه این آیه میفرماید میگردند غلمان هایی که مخصوص آنهاست به گردشان.
گردش مردان بدور زنان نشانه علاقه و محبت مردان به زنان است و انسان برای معشوقه خود حتی خدمت نیز میکند.
ایذا شما اصلا نمیدانید حورعین در آیه ۲۰ سوره واقعه عطف به ولدان مخلدون است یعنی حورعین نیز میچرخد به گرد بهشتیان.
پس صرف گردش معنی همسری را ملغی نمیکند بلکه حتی همسر بودن غلمان را هویدا تر و آشکار تر میکند.
شما معنای غلام و غلمان را داخل فرهنگ لغت های معتبر (عربی به فارسی) که در زیر اسمشان را نوشته ام نگاه کنید نه داخل یک سایت ناشناس!
منتهی الارب صفحه ۴۶۹
لسان العرب جلد ۱۲ صفحه ۴۴۰
نفیسی ناظم الاطبا جلد ۴ صفحه ۲۴۷۰
در هر کدام از این فرهنگ لغت ها در معنای غلام نوشته افراد ذکور در هر سنی و اصلا اسمی از خدمتکار در ترجمه غلام نبرده اند.
و ۱۰۰ البته امام فخر رازی عالم و مفسر اهل سنت در تفسیر خود (تفسیر الکبیر و مفتاح الغیب) جلد ۲۱ صفحه ۱۵۶ معنای غلام را بسیار دقیق توضیح میفرماید: ایشان میفرمایند: “قطعا لفظ غلام برای جوان بالغ بکار میرود زیرا اصل آن از اغتلام است و آن شدت شهوت است و جوان را از آن رو غلام مینامند که او در طلب نکاح است”
بازم مدرک میخواید یا همین ۴ تا کافیه؟
آن سایتی هم که شما برای معنای غلام آدرسش را نوشته اید من سالها قبل دیده بودم. حتی در آن سایت نیز اولین معنی غلام را جوانی که موی پشت لب بالایش روئیده است ترجمه کرده و در معنای دوم نوشته خدمتکار
شما کل قرآن را بگرد برای خدمتکار هرگز از واژه غلام استفاده نکرده بلکه از خدمتکار تعبیر به فتی و عبد و ملک یمین فرموده است. (من بر خلاف شما کل قرآن را خوانده ام)
اصلا آیات قبل از آیه ۲۴ سوره طور را بخوان میفرماید بهشتیان جامهای پر از شراب طهور را از دست یکدیگر میگیرند و بعد میفرماید غلمان هایی مخصوص به آنها گرداگردشان میگردد. اگر هدف از غلمان فقط خدمت بود باید این جامهای شراب طهور توسط غلمان به بهشتیان داده میشد نه اینکه بهشتیان از دست یکدیگر جامها را بگیرند.
در پایان باید بگم که حتی اگر در آیه ۲۴ سوره طور غلام را در معنای اول آن که پسرجوان است ترجمه نکنیم و در معنای دوم آن که خدمتکار است تعبیر نماییم باز چیزی عوض نمیشود زیرا خدمت کردن به کسی که دوستش داری یکی از راههای اثبات محبت به طرف است همانگونه که در فرهنگ عامیانه نیز وقتی بخواهند نهایت ارادت و احترام و محبت خود را به کسی نشان دهند میگویند درخدمتتم یا نوکرتم!
پس اینکه غلمان به زن مومنه خدمت کند هیچ ایرادی ندارد و رابطه همسری بین آنها را نفی نمیکند بلکه نشان دهنده محبت و علاقه غلمان به زن مومنه اش است. و از مقام و منزلت غلمان نمیکاهد زیرا اگر حور سر و گردنی بالاتر از غلمان داشت برای هر دو توصیف یکسانی بکار برده نمیشد و در آیه ۲۲ سوره واقعه حور را نیز به لولومکنون که همان صفت غلمان است تشبیه نمیکرد.
شمایی که میگی غلمان خدمتکاره و نمیتونه شوهر باشه باید بگم اینطور نیست. به فرض محال اصلا خدمتکار هم باشه منافاتی با این نداره که شوهر باشه چنانکه می بینیم در ادبیات عامیانه وقتی کسی بخواد نهایت ارادت و محبت خودشو به کسی نشون بده بهش میگه نوکرتم. پس نوکر بودن واسه کسی که دوسش داری چیزی از مقام انسان کم نمیکنه بلکه نشون دهنده محبت و علاقه به طرف هست. در دین ما که مرد وظیفه نگهداری از خانمشو به عهده داره و وظیفه تامین خوراک و پوشاک و مسکنش، این خود یک نوع خدمت و محبت به همسرش محسوب میشه. چه اشکالی دارد؟
ضمنا اگر قرار باشد حوری همسر و غلمان خدمتکار و در مقامی پایین تر از حور باشد پس چرا در قرآن هر دو دقیقا با یک توصیف آمده اند و هر دو لولومکنون هستند؟
این تشبیه کاملا یکسان، نشان دهنده یکسان بودن حد و مقام حور و غلمان است و هیچکدام سر و گردنی بالاتر از دیگری ندارد.
والسلام
پاسخ به علی:
اتفاقا سطح معلومات شما آنقدر پایین است که سوالاتی را مطرح فرموده اید که بنده ۳ سال پیش به همگی آنها پاسخ داده ام و حتی وبلاگ و کتاب نیز در این مورد نوشته ام و باعث هدایت افراد بسیاری شدم. و اگر اینجا چیزی ننوشتم از سر خسته شدن از تکرار مکررات بود. حتی برای معنای غلمان و غلام تمام فرهنگ لغت های دنیا را زیر و رو کردم و برای آیه ۲۴ سوره طور و واژه ی “لهم” مطالب جذاب بسیاری در وبلاگ و کتابم نوشته ام که همگی پاسخ سوالات دیرینه شماست.
مثلا طبق قاعده تغلیب وقتی میفرماید “لهم” یعنی برای تمام بهشتیان اعم از زن و مرد است منتهی برای مردان دوست و رفیق و همنشین است و برای زنان همسر. همانگونه که برای حوری نیز میفرماید “هم” یعنی برای تمام بهشتیان حوری هست منتهی برای زنان دوست و رفیق است و برای مردان همسر.
جالب بود شما در اولین نظر که در پاسخ به من نوشتید از قاعده تغلیب سخن گفتید و پیش خود فکر کردید با کسی حرف میزنید که اولین بار است قاعده تغلیب را میشنود اما من اصلا متن شما را نخواندم چون آنموقع که من قاعده تغلیب را یاد گرفتم شما هنوز نمیدانستی قرآن به چه زبانی است!
شکی در این نیست که در آیه ۲۴ سوره طور سخنی از خدمتکار نیامده و اصلا اسم خدمت و خدمتکار نبرده بلکه این آیه میفرماید میگردند غلمان هایی که مخصوص انهاست به گردشان.
گردش مردان دور زنان نشانه علاقه و محبت مردان به زنان است و انسان برای معشوقه خود حتی خدمت نیز میکند.
ایذا شما اصلا نمیدانید حورعین در آیه ۲۰ سوره واقعه عطف به ولدان مخلدون است یعنی حورعین نیز میچرخد به گرد بهشتیان.
پس صرف گردش معنی همسری را ملغی نمیکند بلکه حتی همسر بودن غلمان را هویدا تر و آشکار تر میکند.
شما معنای غلام و غلمان را داخل فرهنگ لغت های معتبر (عربی به فارسی) که در زیر اسمشان را نوشته ام نگاه کنید نه داخل یک سایت ناشناس!
منتهی الارب صفحه ۴۶۹
لسان العرب جلد ۱۲ صفحه ۴۴۰
نفیسی ناظم الاطبا جلد ۴ صفحه ۲۴۷۰
در هر کدام از این فرهنگ لغت ها در معنای غلام نوشته افراد ذکور در هر سنی و اصلا اسمی از خدمتکار در ترجمه غلام نبرده اند.
و ۱۰۰ البته امام فخر رازی عالم و مفسر اهل سنت در تفسیر خود (تفسیر الکبیر و مفتاح الغیب) جلد ۲۱ صفحه ۱۵۶ معنای غلام را بسیار دقیق توضیح میفرماید: ایشان میفرمایند: “قطعا لفظ غلام برای جوان بالغ بکار میرود زیرا اصل آن از اغتلام است و آن شدت شهوت است و جوان را از آن رو غلام مینامند که او در طلب نکاح است”
بازم مدرک میخواید یا همین ۴ تا کافیه؟
پس لطفا شما معنی غلام رو به من یاد نده که من تا بخواهی در رد حرفهای شما مدرک معتبر دارم.
خب حالا چی میگید؟ بازم صد در صد به معنی خدمتکار است؟
اگر ادعا میکنید معلومات تان بالاست کاش حداقل یک مدرک معتبر میاوردید.
پاسخ به ی کاربر:
برادرجان شما خودتونو بگو. با یک زن دنیاییت کنار نمیای اونوقت ۱۰۰ تا ۱۰۰ تا حوری میخواین چیکار؟
انقد میگین حوری حوری گوش دنیا رو کر کردین انگار همه دغدغه اتون فقط حوریه ظاهرا
اونوقت ما یکبار بگیم غلمان، دیگه جرمه و فلان و بهمان؟
برا ما همون یک آیه ی “در بهشت هر آنچه دل بخواهد موجود است” کافیه و حرف زدن از چیز دیگه جرم محسوب میشه؟ ولی برای شما همون یک آیه کافی نیست و حوری حوری و هزاران چیز دیگه هم باید نام ببرید؟ چرا؟ چون ما زنیم و شما مردید؟
ما زنها که از مردا و شوهرای دنیاییمون خیر ندیدیم همانطور که در نظرات بسیاری از خواهران خطاب به شوهرانشون نوشتن و به شدت گلایه مند و آسی ان از شوهران هوسبازشون چه ایرادی داره به پاداشی که خدا وعده اش رو داده فکر کنیم و لذت ببریم؟
این چیز بدی نیست بلکه نشان دهنده ایمان قوی خواهران است و ان شاء الله به مدد این ایمان و عقیده محکم به بهشت در خواهند آمد.
خلاصه هیچ منطقی توی حرفاتون نبود فقط بوی حسادت میداد. بجا حسادت برو فکر اعمال خودت باش.
فی امان الله
باسلام و احترام خدمت دوستان محترم و خواهرمان سمیه
خواهر بزرگوار سمیه خانم، حقیقت بنده در ابتدا فکر کردم که شما سطح معلومات بالایی در حوزه مباحث قرآنی دارید و ان شاءالله هم به لطف خداوند متعال به آن سطح نائل خواهید شد، ولی اکنون از سیاق سخنان شما بخوبی متوجه شدم که اینگونه نبوده و شما ضمن عدم تسلط بالا به مطالب و مباحث ادبی و لسان وقواعد عرب، احتمالا معنا و سیاق آیات شریفه را نیز ندانسته و یا اصلا بدان دقت نمی فرمایید.
برای نمونه حقیر به چند ایراد شما اشاره می کنم:
اول اینکه عینا فرموده اید: «حوریان نیز خدمتکاران بهشت اند.» !!!
خب خواهر من، کو و کجاست چنین نص و تصریحی؟ اگر وجود دارد بسم الله، چرا آن را مرقوم نکرده اید؟
دوم اینکه شما اصلا به آیاتی چون: «وَ یَطوف عَلَیهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ.» توجه نکرده اید که بوضوح تمام می گوید: غلمان گرداگرد بهشتیان طواف نموده و می گردند. و اتفاقا از صفت مِلکی مذکر« لَّهُمْ» در این آیه شریفه و آیاتی دیگر مشخص می شود که ایشان نقش خدمتگزاری را به اهل بهشت دارند و نه همسری و شوهری برای زنان بهشتی.!!!
سوم اینکه خوب است آدرس ذیل را در ترجمه دقیق «غلمان» دنبال نمایید تا بدانید غلمان به دو معنای پسر و نوکر است و منتها در سیاق و معنای کلام وحی که فوقا اشاره شد، غلمان به معنای صدرصد نوکر و خدمتکار است و نه هرگز همسر و شوهر. !!!
غُلَام : ج غِلْمَان و غِلْمَه و أَغْلِمَه: جوانى که موى پُشت لب او تازه برآمده باشد، بنده و نوکر، مُزد بگیر.
https://www.almaany.com/fa/dict/ar-fa/%D8%BA%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/
والله ولی التوفیق.
سلام
واقعا مطالب زیاد بود
استفاده کردیم
خیلیاشونو ک خوندم فهمیدم وقتم هدر رفته
الان اینجا اقای مدیر از ی منبعی تفسیرش رو گذاشته
شما بجای اینکه برین خودتون جویای مطلب بشین
اینجا لجو لجبازی را انداختین مرد فلانه زن فلانه
اصلا ربطی ب موضوع نداره
شما اگه واقعا دین داری واقعا خدا پرستی واقعا دلت با خداس
همون کلام حق برات کافی بود خواهرم
ک وقتی میری بهشت هر چی دلت بخواد میدن بهت
شما خدارو ول کردی قرآنو ول کردی منابعو ول کردی
چسبیدی ب دیدگاه مردم ک مرد سالاریه فلانه
با دیدگاه،تفسیر،یا حرف ی بنده خدا
میشینی گریه میکنی؟
میشینی غصه میخوری؟
زندگیتو از دس رفته محسوب میکنی؟
با ی دیدگاه از خدای خودت فاصله میگیری؟
از روی لجاجت دیدگاه میزارین؟
شما چجوری میخواین برین به بهشت؟!
شما ک چجوری با دوتا کلمه باورهاتونو تغییر میدین؟
از اقا یوسف تشکر میکنین چون با حرف ایشون میتونین چنتا شوهر داشته باشین؟
تواین دنیا کمتر دیده شده زنو شوهری با هم خوب باشن…
شما با یکی ک نقد پیش روته را نمیای از این دلخوشی ک چنتا غلمان داری!!
خواهش میکنم از برادران و خواهران
نرین دو صفحه قرآن ک خوندین
با تفکر خودتون با مغز خودتون تفسیر کنین
بعدش بیاین اینجا ملتو با حرفاتون زابرا کنین
مردم ما زیر فشارن با خرف های نسنجیده
فورا از دینو ایمانو خدا و اعتقاد سرد میشن
بهشت یعنی دل
دلت ک اروم باشه،تو اعماق زمینم باشی راضی هسی
حالا چ برسه ب تفاسیر خوبی ک دوستان فرمودند
یادتون نره ک بخاطر همین خصلت های زشت
الان توی زمین زندگی میکنیم
وگرنه ادم و حوا از همون اول تو بهشت بودن ک
چون قاطی شدن با شیطان رجیم اینجا اومدن برا فیلتر شدن
تا خونی که از ادمو شیطان بوجود اومده
تو این دنیای فانی جداسازی بشه.
شیطان فلان سال خدارو عبادت کرده
شما حتی یک هزارمش رو هم نکردی عبادت
با ی دیدگاه از خدا سرد میشی.خدا خیلی بزرگتر از چیزیه ک مغز شما خواهرام تصورش کنه
من چنتا از خواهرامو دیدم مطالبشونو
متاسفانه همه هم عقیده بودن
وبریم سر خونه اولمون ک الان ارزوی خیلیاس
تو خدا رو قبول داشته باش نمیخواد ب غلمان فک کنی
جناب مدیر ی مطلب گران بهایی رو فرمودن
شما برو بهشت فکر اونجاهاشو نکن
سپاسگزارم از همه دوستان از مطالب مفیدتو ن استفاده کردم.
پاسخ به علی
سلام. خب حوریان نیز خدمتکاران بهشت اند
مگر در تفاسیر قرآن ندیده اید حوریان کنیزانند.
غلام در عربی به معنای کنیز نیست بلکه به معنای پسر است. شما معنی غلام رو از براشت ذهنی خودتون در فارسی نوشتید. به فرهنگ لغات مراجعه کنید آدرساشم برادر یوسف نوشتن. با تشکر
باسلام مجدد خدمت همه رفقا و سیّما سرکار خانم سمیه
اولا ملاحظه بفرمایید که در خصوص فعل و ضمیر مذکر و مؤنث، بنده قاعده «تغلیب» را توضیح دادم برای تنها مواردی که مذکر و مؤنث با همدیگر لحاظ می شوند، و نه تک به تک، وگرنه آری، اگر اختلاط جنسیَن مذکر و مؤنث در کار نباشد، بی تردید قاعده «تغلیب» معنا نداشته و افعال و ضمائر با ملاحظه همان تنها مذکر و یا تنها مؤنث خواهد آمد، مانند: «جاء رجلٌ» و «جاءت إمرأهٌ» یا «أفل القمر» و «أفلت الشمس»
ثانیا اینکه می فرمایید دوست ندارید جنسیت تأنیث خود را در آخرت از دست بدهید، باید به این نکته عنایت فرمایید آنچه را شما در این دنیا از لذت و احساس خوب درک نموده اید فقط و فقط بر اساس تجربه ذهنی چند صباح دنیوی تان می باشد که در برابر لذت ها و احساساتِ فوق العاده عجیب و خوشایند آخرت در بهشت خداوندی، حقیقتا صفر محسوب می شود، ولذا خداوند متعال می فرماید:
«فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ.»(۱۷/سجده)
یعنی: پس هیچ کس نمیداند که (بهشتیان) پاداش نیکوکاریشان (در بهشت) چه نعمت و لذّتهای بینهایت است که روشنی بخش دل و دیده آنهاست، و در عالم غیب برایشان ذخیره شده است.
در نتیجه پس قضاوت بندگان در خصوص آنچه را که ندیده و اصلا تجربه اش را ندارند، هرگز منطقی نبوده و هیچ منطق و دلیل قرآنی ندارد.
ضمنا این نکته را دقت نمایید که واژه «غِلمان» از غلام به معنای کنیز گرفته شده است. ایضا واژه «حُور» از ریشه «أحوار» به معنای روشن و بسیار سفید پوست می باشد، و یاران عیسی علیه السلام را که «حواریّون» نامیده اند بدین جهت بوده است که آنان همیشه لباس های سفید می پوشیدند.
پس ازدواج با غِلمان که مأموریت آنان، به تعبیر ما نوکری و خدمت به تمام اهل بهشت است، هیچ افتخاری برای زنان بهشتی نخواهد بود.
درود بر شما و التماس دعا.
سلام برادر ایمانی جناب آقای علی
اما شما دقت نفرمودید که در قرآن علاوه بر حور بهشتی به موجوداتی مذکر نیز اشاره میکند که جزو نعمت های بهشت است. اینها به کنار من شخصا اصلا دوست ندارم جنسیتم به مرد تغییر کند چون من یک زن هستم و زیبایی های جنس خودم رو درک کردم و وعده تغییر جنسیت برای ما زنها اصلا وعده ی جالبی نیست. پس فکر نکنم اینطور باشد که شما میفرمایید بلکه ظاهرا هر کس همان جنس دنیایی خود را دارد و از ظاهر قرآن بر می آید که زنان با غلمان و مردان با حور جفت و جور میشوند.
باسلام و احترام خدمت همه دوستان و سیّما خواهر بزرگوار سرکار سمیه خانم
عنایت بفرمایید، در لسان و ادبیات عرب قاعده ای وجود دارد با عنوان «تغلیب» بدین معنا که هرگاه تعدادی افراد، مورد خطاب واقع شوند که حتی یک نفر در میان آنان مرد و مذکر باشد، اینجاست که فعل و ضمیر، هر دو به سیاق مذکر بیان می شود. مثلا اگر شما به یک جماعت ۱۰۰ نفره سلام بفرمایید که ۹۹ نفر از آنان زن و مؤنث بوده و فقط ۱ نفر از آنان مرد و مذکر باشد، در اینصورت باید به آن جماعت ۱۰۰ نفر بگویید: سلام علیکم. نه هرگز سلام علیکنّ !!!
در نتیجه تمام افعال و ضمائر قرآنی که با سیاق مذکر، اهل ایمان و اهل شرک واهل کفر و اهل نفاق و یا بهشتیان و جهنمیان را مورد خطاب قرار می دهد، باید دانست که هدف آن آیات شریفه، تمام افراد بشر اعم از مردان و زنان آن گروه می باشد.
باز در خصوص ضمیر «هنّ» اتفاقا همین همین مطلب صادق است، بدین معنا که در روز قیامت، تمام اهل ایمان اعم از مرد و زن، نتیجه اعمال ایشان تبدیل و مجسم به حورعین بهشتی خواهد شد که به ازدواج و همسری مردان و زنان دنیایی (که همه یک جنس و مذکر می شوند) در خواهند آمد و در واقع هرکس اعم از مرد و زن، با نتیجه اعمال خویش جفت و همسر خواهد شد. حال اگر درستکار باشد، وی با حورعین همسر می شود و اگر بدکار باشد با عذاب سوزان جهنم جفت می گردد که او را در آغوش خواهد گرفت. پناه بر خدا.
لذا آیه تطهیر نیز که ضمیر «کُم» و با سیاق مذکر و با عبارت «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَیُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» بیان شده است، به همین خاطر است که:
گرچه سیاق آیات قبل و بعد و حتی خود آیه تطهیر، کاملا و با شدت تمام، در خصوص زوجات النبی و همسران پیامبر می باشد، ولی چون شخص پیامبر خاتم علیه السلام بعنوان یک شوهر و یک مذکر و یک عضوی از بیت همسران خود در میان آنان می باشد، ضمیر نیز طبق قاعده «تغلیب» با سیاق مذکر «عَنکُمُ»عنوان شده است.
پس انصافا مطلب دکتر احمد صبحی منصور بسیار دقیق و منطبق با کلام وحی و لسان و ادبیات عرب می باشد.
التماس دعا و من الله التوفیق.
اتفاقا من نظر علی رو کاملا رد میکنم که در بهشت زن و مرد نیست. این فقط توهمی از افراد نادان و بی خبر از قرآن است. قرآن وقتی از نعمت های بهشتی سخن میفرماید به چند دسته موجودات اشاره میکند که گروهی از آنها را مذکر و گروهی را مونث مینامد. و طبق قواعد عربی برای مذکرها ضمیر “هُم” و برای مونث ها ضمیر “هن” می آورد.
برای مثال حور و قاصرات الطرف مونث و غلمان و ولدان مخلدون مذکر هستند.
خدا خودش داره میگه جنسیت در بهشت هست.
آنوقت احمد صبحی و فلانی کیست که سخن خدا را رد میکند! خوده پیامبر هم نمیتونه سخن خدا رو رد کنه.
وقتی سخن خدا رو داریم احتیاجی به توهم نداریم و لطفا دروغ پراکنی و شایعه سازی نکنید.
لطفا از درج مطالب خلاف قرآن خودداری فرمایید.
سلام
من سوالی داشتم مثلا زنی در بهشت با مردی ازدواج میکنه آیا مرد دو تا زن میگیره خب من خودم دوست دارم من فقط معشوقه یک نفرباشم و اونم عشقشش من باشم خب با این حساب چطوری میشه؟
آفرین نظر علی رو با عنوان ، انکار وجود جنسیت زن و مرد در بهشت و جهنم آخرت، خیلی پسندیدم .
اینکه گفتم ازدواجی در بهشت وجود ندارد طبق خوده خوده آیات قرآن است. شما مگر سوره دخان آیه ۵۴ و طور آیه ۲۰ را نخوانده اید؟ اگر یک ذره عربی بلد باشید میفهمید که حورعین به ازدواج بهشتیان در نمی آیند بلکه فقط به بهشتیان اعطا میشوند. در تفاسیر متعدد نیز بر این امر تاکید شده و مفسرین بر طبق این ۲ آیه چنین نتیجه ای گرفته اند.
انکار وجود جنسیت زن و مرد در بهشت و جهنم آخرت
احمد صبحی منصور در پاسخی موجز با عنوان «لا نساءَ فی الجنه» به شخصی که سؤال میکند: «من در حق مادرم اینگونه دعاء میکنم و میگویم: خدایا مادر من را از زنان بهشتی قرار بده و آیا این دعاء، مقبول درگاه خداوند هست یا خیر؟» جواب میدهد: «اصلاً در بهشت، زنان یا مردانی وجود ندارد. جنس زن و مرد برای این دنیاست. کردار نیک هرکس به نعمتهای بهشتی وی تبدیل میشود، حال از آنِ یک زن باشد یا مرد. و نتیجه اعمال صالح و خوب افراد، برای لذت و بهرهمندی خودشان، حورالعین خواهد شد و این حورالعینِ بهشتیان که محصول عمل شان میباشد برای زاد و ولد نیست. در حقیقت اهل بهشت همه یکی و جنس واحد خواهند شد به این معنا که، در بهشت هیچ زن و مردی وجود ندارد، بلکه همان مؤمنان می باشند با پاداش اعمال نیک شان = حورالعین بعنوان و شکل همسران بهشتی که بازتاب کردار دنیوی خودشان است، حال در دنیا مرد بوده است یا زن، هیچ تفاوت نداشته و همه بهشتیان یک جنس می باشند. – عیناً جهنم نیز همینگونه است و در جهنم هیچ زن و مردی وجود ندارد بلکه هرگاه کسی زیانکار از دنیا برود، نتیجه کردار بد او به عذاب جهنم تبدیل خواهد شد ولذا در دوزخ همه، یکی و جنس واحد خواهند بود که بخاطر اعمال ناشایست خود، گرفتار عذاب میشوند؛ و به همین جهت است که به اهل بهشت و جهنم، هر دو گفته میشود: «إنّما تُجزَونَ ما کُنتُم تَعمَلُون» یعنی: شما به آنچه عمل کرده و مرتکب شدهاید، پاداش و جزاء داده خواهید شد؛ لذا (از طریق قرآن کریم) در خصوص اهل دوزخ بیان میشود: «وَما ظَلمناهُم ولکن کانوا أنفُسَهم یَظلِمون» یعنی: ما در حق ایشان هیج ستم نکردیم و این خودشان بودند که در حق خود ستم نمودند؛ بنابراین اهل جهنم، بخاطر گناهان خودشان که ماحصل اعمال شان است، عذاب خواهند شد. در نتیجه، زوجیّت و صفت تذکیر و تأنیث ویژه اشخاص و افراد زنده و یا حتی نیروی مثبت و منفی در جمادات بوده و آن نیز در همین دنیا میباشد. ولذا قرآن کریم میفرماید: «وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»(۴۹/ذاریات) یعنی: و از هر چیزی دو نوع نر و ماده بیافریدیم تا بلکه شما متذکر (حکمت و قدرت خدا) بشوید. – ولی زوجیّتِ در آخرت، همانگونه که ذکر شد، به معنای جفت شدن انسان، اعم از مرد و زن، با کردارهای خوب و یا بد دنیوی اش میباشد. بنابراین قرآن کریم میفرماید: «وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» یعنی: وقتی قیامت فرا برسد، هرکس دقیقاً با کردار خویش، جفت و جور (و همسر) خواهد شد.»
سلام
اینگونه موارد غیبی هست و باید مستدل به ایات قرآنی یا حدیث صحیح باشد
اینکه ازدواجی ئجود ندارد و…
سلام. ببخشید سوال داشتم .اگر زنان که به بهشت وارد شده اند همان شوهران قبلی خود را داشته باشند،می توانند شوهران خوری وبهشتی(علاوه بر شوهر قبل خود ) داشته باشند. وایا مردانی که به بهشت وارد شده اند اگر زنان قبل خود را داشته باشند .می توانند علاوه بر زن قبلی خود زنان حوری هم داشته باشند؟
مدیر کجایید چرا دیگه نظرات رو تایید نمیکنید؟ اگر چیز قانع کننده ای گفتم که خودتون روشن شدید و جوابی براش ندارید خب تایید کنید تا دیگران نیز آگاه بشن. وگرنه پیش خدا مسئولید. اگر هم جوابی در رد حرفهام دارید نظرات رو تایید کنید و بعد جواب خودتون رو بنویسید تا من آگاه بشم!
حداقل فقط آخرین نظری که قبل از این نوشتم تایید کنید و به نمایش بگذارید. خدانگهدار
لطفا این نظر من را حتما تایید کنید
اصولا چیزی به نام ازدواج در بهشت نداربم تا بخواهیم ازدواج زنان با غلمان و یا مردان با حور را اثبات کنیم و یا شک و شبهه ای در این مورد به ذهن خود بیاوریم. همینکه اسمی از این موجودات در قرآن آمده و فرموده بهشتیان صاحب آنهایند خود کافی است. انسان مالک چیزی باشد آن مملوک همه جوره برای اوست و برایش مایه لذت و آرامش و روشنی چشم است. نیازی نیست سر خود را در این باره به درد آوریم که آیا میرود پای سفره عقد با وی یا نه. آنجا سفره عقد و خطبه نکاح که نیست. فقط اعطا کردن است که خدا فرموده این موجودات را اعطا میکند و بهشتیان مالک آنهایند. تمام
سلام مجدد. اگر اسم این دلایل محکم را برداشت های ذهنی مینامید پس ازدواج مردان با قاصرات الطرف و کواعب اتراب را نیز میتوان برداشت ذهنی و سطحی و توهم نامید.
دلیل دیگری که موید ازدواج غلمان و ولدان با زنان مومن است آیات برابری پاداش زن و مرد و به ویژه آیه ۳۵ سوره احزاب است. پس یا هیچکس با موجودات بهشتی ازدواج نمیکند یا اگر مردان با قاصرات الطرف و کواعب اتراب ازدواج میکنند متقابلا زنان نیز با غلمان و ولدان ازدواج خواهند کرد و اینگونه پاداش زن و مرد برابر خواهد شد. و مجددا دلیل بعدی یکسان بودن توصیف غلمان و حور و ولدان است که هر سه لولو و مروارید میباشند.
وعلیکم سلام و رحمه الله
این برداشت های ذهنی دلیل نمیشه برای ایم امر مهم
با سلام خدمت مدیر گرامی سایت و سایر دوستان. فرمودید استدلال بیاور که غلمان و ولدان به ازدواج زنان در می آیند. استدلال های فراوانی دارد که به شرح زیر است:
اینکه غلمان و ولدان به ازدواج زنان مومن در می آیند دلایل بدیهی و زیادی دارد. مثلا معنای غلام جوانی است که بسیار طالب زن و نکاح است چرا خداوند بجای غلمان از واژه فتیان یا عبد و شباب و غیره استفاده نکرده خود مویدی بر این مدعاست. دلیل بعدی این است که همانگونه که شما میفرمایید همینکه قرآن فرموده کواعب اتراب یعنی دختران نوجوان و نتیجه گرفته اید پس این دختران نوجوان به ازدواج مردان در می آیند خب بلعکس هم چرا نباشد؟ یعنی وقتی قرآن فرموده غلمان و ولدان پس چرا نتیجه نگیریم که غلمان و ولدان به ازدواج زنان در می آیند؟
دلیل سوم این است که قرآن میفرماید این پسران بسیار زیبارو و جوان هستند و برای همه بهشتیان میباشند یعنی زنان مالک آنهایند همانگونه که زلیخا مالک یوسف بود و در عشق یوسف میسوخت و خلاصه دلایل بسیار فراوان دیگری نیز دارد. با سپاس
البته بنابر روایاتی زیبایی حورها به پای زیبایی زنان مومن دنیایی در بهشت نخواهد رسید . و الله اعلم
سلام
اگر حتی این استدلال شما مبنی بر جوان بودن ولدان و غلمان پذیرفته شود
ازدواج آنها با زنان را چگونه اثبات می کنید؟؟
البته با استدلال به قرآن فقط
دلیل نمی شود که چون برای مردان حور قابل تصور هست شما هم ولدان و غلمان را برای ازدواج زنان تصور کنید
لطفا دلیل قرآنی ارائه بدهید
ممنونم
با سلام بنده یوسف میباشم که قبلا هم در سایت نظر نوشته ام هم اکنون پس از مطالعات بیشتر به حقایق جدیدی دست یافته ام که لازم دانستم نظر قبلی خودم را ویرایش کنم. در خصوص غلمان که قبلا عرض کردم معنی آن جوان طالب نکاح است مطالب قبلیم را مجددا تایید می نمایم اما ولدان آن چیزی که قبلا نوشتم را رد می کنم. ولدان در آیات ۱۷ سوره واقعه و آیه ۱۹ سوره انسان به معنی کودک نیست بلکه جوانانی هستند که روی صورتشان موی اضافی نروییده است؛ نه کم سن و سال و صغیرند و نه جزو بزرگسالان به حساب میآیند. یعنی با وجود اینکه آنها بالغ و در عنفوان جوانی قرار داشته و موی صورتشان کامل نشده است؛ اما در صورت معاشرت با همسرانشان میتوانند صاحب فرزند شوند. محاسن نداشته و بین سن بیست تا زیر سی سال میمانند. سن تمام اهالی بهشت نعیم خداوند نیز همین قدر است و پروردگار ایشان را در دوران جوانی اول و بین بیست تا کمتر از سی سال برمیانگیزد. تصدیق حدیث حق محمد رسول الله که فرمود: [یَدْخُلُ أَهْلُ الجَنَّهِ الجَنَّهَ جُرْداً مُرْداً مُکَحَّلِینَ] آنان هم هم سن و سال “ولدان” بوده و بین بیست تا زیر سی سال هستند و سنشان بالا نرفته و پیر نشده و کهنسال نمیگردند و به جز مرگ اولی که در زندگی دنیوی تجربه کردند؛ دیگر طعم مرگ را نخواهند چشید.
در هر حال، وقتی در آیاتی تدبر میکنید که خداوند در آنها درباره “ولدان” درحیات دنیوی سخن گفته، درخواهید یافت که به أطفال اشاره نمیشود بلکه به مردان جوانی که محاسن نداشته و قادربه جنگ باشند اطلاق میگردد. برای مثال در سوره نسا آیه ۷۵ میفرماید (چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و جوانان مستضعفی که مىگویند: اى پروردگار ما، ما را از این قریه ستمکاران بیرون آر و از جانب خود یار و مددکارى قرار ده، نمىجنگید)
اما در اینجا مقصود از “رجال” مردان دارای محاسن است که بین میانسالی و کهنسالی قرار دارند و اما “ولدان” مردانی هستند که هنوز محاسن نداشته و در عنفوان شباباند.
پس ولدان آن گونه که المتابع تصور میکند از أطفال نیستند.
ای حقجویان درباره این سه گروه (رجال؛ نساء؛ ولدان) در آیات ۷۵ و ۹۸ سوره نسا تدبر کنید که فرمان هجرت در زمین و فرار به خاطر حفظ دینشان از آنها ساقط نمیشود مگر اینکه عذر شرعی داشته باشند و این عذر شرعی نداشتن توان مهاجرت است فرقی ندارد مردانی باشند که در سن میانسالی یا پیری هستند و یا جوانان ( ولدان ) ؛ مهم این است که ما از این آیه استنباط میکنیم که حکم مهاجرت از “ولدان” برداشته نمیشود مگر با عذر شرعی که آن هم نداشتن توانایی هجرت و زمانی است که هیچ راهی نیافته و وسیلهای برای انجام آن نمی یابند.
پس اگر حق تدبر در آیات را آنگونه که شایسته است بجا آورید؛ در مییابید به خاطر این که آنها پسران و دختران جوانی بوده و در ابتدای شباباند فرمان هجرت از “ولدان” برداشته نمیشود و ایشان مکلفند و مورد بازخواست قرار میگیرند؛ مگر اینکه توان یافتن چاره و راهی برای هجرت و فرار به خاطر حفظ دینشان را نداشته باشند.
در هر حال از تو متشکریم که از تفصیل درباره همسران “ولدان مخلدون” سرباز زدی چون برخی از زنان هستند که همسرشان را بسیار دوست دارند و در آخرت کسی جز او را نمیخواهند.در هر صورت ما به او فتوا نمیدهیم که خداوند او را به ازدواج کسی که میخواهد درنخواهد آورد؛ خداوند به صالحان وعده داده که هرچه بخواهند به ایشان داده خواهد شد و مال ایشان است ولی زنان مصری به خاطر جمال یوسف دستهایشان را بریدند؛ حال اگر “ولدان مخلدون” را ببینند چه خواهند کرد که مانند لؤلؤ مکنونند! آیا خداوند جمال ایشان را بیهوده آفریده است؟ سبحان الله
پس غلمان و ولدان در آیات قرآن مقابل حور و کواعب اتراب و فرش مرفوعه و قاصرات الطرف است یعنی غلمان و ولدان، مردان و جوانانی خوش سیما و خوش صورت اند که به ازدواج زنان مومن بهشتی درخواهند آمد.
حوران بهشتی بسیار زیبا،نوجوان،سفید رنگ،چشم های سیاه وبزرگ،موهای دراز،شوخ طبع وخوش منظره،واز زعفران وکافور وعنبر ومشک خلق شدند حوران دندان هایی که از مروارید سفید تر است دارند واگر آنها لبخند بزنن دندان های آنها از مروارید بیشتر میدرخشد وآنها مثل خورشید درخشانند وهر مردی دراین دنیا با همسرش خوب نباشد وبهشتی باشد به او یک حور داده میشود وهرزن ومردی که در این دنیا نسبت به یکدیگر مهربان و با اخلاق باشن وبهشتی باشن زنش از حور ها هم زیباتر میشود اگر حوران شالشان را بر زمین به تکانند دنیا سرسبز وقشنگ میشود وبویش آنقدر خوب و عالی میشود که مردم مات ومبهوت میمانند
حوران بهشتی خیلی زیبا هستن و زمانی ک به مردمان دنیا نگاه بکنند مردها از زیبایی بسیار زیاد آنها درحیرت فرو می روند و زمانی ک به یک مرده نگاه میکنند اون مرده از زیبایی این حور زنده میشه(سبحان الله)و زمانی که تف خود را به هفت دریا بیندازد آب آن دریاها از عسل شیرین تر میشود (سبحان الله)
چقدر زیبا وقشنگ است اما وقتی ک ما در این دنیا نیکوکار باشیم وقتی که در بهشت برویم هفتاد هزار از حوران زیباتر میشویم سبحان الله غیر قابل تصور است
ما نمیتوانیم زیبایی حوران را تصور بکنیم چه برسد هفتاد هزار زیباترش را بخواهیم تصور بکنیم
امااااا
خالقی ک اینچنین حورهای زیبایی به وجود آورده و اینچنین زیبایی را آورده این یکی از کوچتکرین خلقتش است پس آیا زیبایی خود الله چگونه است؟
سبحان الله سبحان الله سبحان الله
یا الله یاالله یاالله
دیدارت را نصیب همه ما بکن
الهی امین
با سلام بنده یوسف میباشم که قبلا هم در سایت نظر نوشته ام هم اکنون پس از مطالعات بیشتر به حقایق جدیدی دست یافته ام که لازم دانستم نظر قبلی خودم را ویرایش کنم. در خصوص غلمان که قبلا عرض کردم معنی آن جوان طالب نکاح است مطالب قبلیم را مجددا تایید و تصدیق می نمایم اما ولدان آن چیزی که قبلا نوشتم را رد می کنم. ولدان در آیات ۱۷ سوره واقعه و آیه ۱۹ سوره انسان به معنی کودک نیست بلکه جوانانی هستند که روی صورتشان موی اضافی نروییده است؛ نه کم سن و سال و صغیرند و نه جزو بزرگسالان به حساب میآیند. یعنی با وجود اینکه آنها بالغ و در عنفوان جوانی قرار داشته و موی صورتشان کامل نشده است؛ اما در صورت معاشرت با همسرانشان میتوانند صاحب فرزند شوند. محاسن نداشته و بین سن بیست تا زیر سی سال هستند. سن تمام اهالی بهشت نعیم خداوند نیز همین قدر است و پروردگار ایشان را در دوران جوانی اول و بین بیست تا کمتر از سی سال برمیانگیزد. تصدیق حدیث حق محمد رسول الله که فرمود: [یَدْخُلُ أَهْلُ الجَنَّهِ الجَنَّهَ جُرْداً مُرْداً مُکَحَّلِینَ] آنان هم هم سن و سال “ولدان” بوده و بین بیست تا زیر سی سال هستند و سنشان بالا نرفته و پیر نشده و کهنسال نمیگردند و به جز مرگ اولی که در زندگی دنیوی تجربه کردند؛ دیگر طعم مرگ را نخواهند چشید.
در هر حال، وقتی در آیاتی تدبر میکنید که خداوند در آنها درباره “ولدان” درحیات دنیوی سخن گفته، درخواهید یافت که به أطفال اشاره نمیشود بلکه به مردان جوانی که محاسن نداشته و قادربه جنگ باشند اطلاق میگردد. برای مثال در سوره نسا آیه ۷۵ میفرماید (چرا در راه خدا و به خاطر مردان و زنان و جوانان مستضعفی که مىگویند: اى پروردگار ما، ما را از این قریه ستمکاران بیرون آر و از جانب خود یار و مددکارى قرار ده، نمىجنگید)
اما در اینجا مقصود از “رجال” مردان دارای محاسن است که بین میانسالی و کهنسالی قرار دارند و اما “ولدان” مردانی هستند که هنوز محاسن نداشته و در عنفوان شباباند.
پس ولدان آن گونه که المتابع تصور میکند از أطفال نیستند.
ای حقجویان درباره این سه گروه (رجال؛ نساء؛ ولدان) در آیات ۷۵ و ۹۸ سوره نسا تدبر کنید که فرمان هجرت در زمین و فرار به خاطر حفظ دینشان از آنها ساقط نمیشود مگر اینکه عذر شرعی داشته باشند و این عذر شرعی نداشتن توان مهاجرت است فرقی ندارد مردانی باشند که در سن میانسالی یا پیری هستند و یا جوانان ( ولدان ) ؛ مهم این است که ما از این آیه استنباط میکنیم که حکم مهاجرت از “ولدان” برداشته نمیشود مگر با عذر شرعی که آن هم نداشتن توانایی هجرت و زمانی است که هیچ راهی نیافته و وسیلهای برای انجام آن نمی یابند.
پس اگر حق تدبر در آیات را آنگونه که شایسته است بجا آورید؛ در مییابید به خاطر این که آنها پسران و دختران جوانی بوده و در ابتدای شباباند فرمان هجرت از “ولدان” برداشته نمیشود و ایشان مکلفند و مورد بازخواست قرار میگیرند؛ مگر اینکه توان یافتن چاره و راهی برای هجرت و فرار به خاطر حفظ دینشان را نداشته باشند.
در هر حال از تو متشکریم که از تفصیل درباره همسران “ولدان مخلدون” سرباز زدی چون برخی از زنان هستند که همسرشان را بسیار دوست دارند و در آخرت کسی جز او را نمیخواهند.در هر صورت ما به او فتوا نمیدهیم که خداوند او را به ازدواج کسی که میخواهد درنخواهد آورد؛ خداوند به صالحان وعده داده که هرچه بخواهند به ایشان داده خواهد شد و مال ایشان است ولی زنان مصری به خاطر جمال یوسف دستهایشان را بریدند؛ حال اگر “ولدان مخلدون” را ببینند چه خواهند کرد که مانند لؤلؤ مکنونند! آیا خداوند جمال ایشان را بیهوده آفریده است؟ سبحان الله
پس غلمان و ولدان در آیات قرآن مقابل حور و کواعب اتراب و فرش مرفوعه و قاصرات الطرف است یعنی غلمان و ولدان مردان و جوانانی خوش سیما و خوش صورت اند که به ازدواج زنان مومن بهشتی درخواهند آمد.
سلام عزیزان
بهشت یعنی غرق شدن در خداوند
بزرگترین عذاب اینه که خداوند تبارک و تعالی دوستت نداشته باشه و روز قیامت ازت رو برگردونه و این یعنی آدم تهی و پوچ میشه …حتی تصورش مو به تنم سیخ میکنه …
جهنم حقمه …بهشت حقم نیست …
ولی همیشه از خداوند ذول جلال عاجزانه درخواست میکنم که حتی در دوزخ هم مهر و عشقی که بهش دارم رو از قلبم بیرون نکنه …
گناه زیاد کردم ولی نه از روی دشمنی با قادر متعال بلکه از روی کم عقلی ولی خدا رو شکر تونستم توبه کنم و انشالا برنگردم به گناه …
به نظرم عظیمترین و وصف ناپذیر ترین لحظه لحظه ایه که نور خیره کننده جلال و جبروت و شکوه خداوند در روز قیامت پدیدار میشه و انسان تو اون لحظه بتونه در برابر شکوه و جلال قادر متعال به سجده بیوفته و با تموم وجودش بگه خدایا عاشقتم …
بزرگترین آرزوم اینه که تبدیل به فرشته بشم و تا ابدیت در حال رکوع و سجده به حضرت حق باشم …الهی آمین
فقط از پادشاه یکتا و خالق یگانه مهربان عاجزانه التماسش میکنم همه انسان ها رو ببخشه و دوستمون داشته باشه …
“”””الله کاف به عبده””” خداوند برای بنده اش کافیست
یگانه عاشق الله…یگانه معشوق الله… قادر متعال الله… ارحم الراحمین الله…………….
بهشت یعنی غرق شدن و محو شدن در ذات و وجود پروردگار یگانه
سلام دوست گرامی که با نام nokte کامنت گذاشته اید. کاش بدون علم حرف نزنیم. غلام در عربی به معنای پسربچه و کودک و نوجوان و خدمتکار نیست بلکه طبق معتبرترین فرهنگ لغت ها معنای اول غلام مرد جوانی است که هیجان نکاح دارد. این هم سند و مدرک:
فرهنگ لغت منتهی الارب صفی پور صفحه ۴۶۹ در ترجمه غلام نوشته شده از لغات اضداد است و به معنای مرد میانه سال میباشد.
فرهنگ لغت تهذیب اللغه ازهری جلد ۸ صفحه ۱۳۶ نویسنده نوشته از عرب شنیده ام به نوزاد ذکور غلام میگویند و به مرد میانه سال نیز غلام میگویند.
در فرهنگ لغت لسان العرب جلد ۱۲ صفحه ۴۴۰ نیز نوشته شده غلام جنس ذکور از ابتدای تولد تا ابتدای پیری است پس شامل کودک و نوجوان و جوان و میانه سال میشود.
اما در فرهنگ لغت قاموس قرآن بسیار دقیق و ظریف? معنای غلام را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده صفحه ۱۱۹ جلد ۵ معنای غلام این گونه آمده?
❤غلام: جوانیکه تازه سبیلش روئیده
«الْغُلَامُ: الطَّارِدُ الشَّارب» یعنى موى پشت لب بالایش روئیده در مجمع آنرا جوان فرموده است در قاموس و اقرب معنى آنرا پیر نیز گفتهاند که در اینصورت از اضداد است و نیز با «او» تردید گفتهاند: غلام از حین ولادت است تا جوانى.
ناگفته نماند: نگارنده معنى اول را که «جوان» باشد بهتر میدانم بقرینه اینکه غلم و اغتلام چنانکه اهل لغت گفتهاند بمعنى هیجان شهوت نکاح است و جوان را از آن غلام گفتهاند که او در حال طلب نکاح است.
در اینصورت در آیاتیکه «غلام» بر بچه اطلاق شده باعتبار ما یؤل الیه است مثل قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ … آل عمران: ۴۰
آیه درباره حضرت زکریّا است که از خدا فرزندى خواست و ملائکه به او بشارت یحیى را دادند و چون یحیى بنا بود بزرگ و جوان بشود لذا بلفظ «غلام» تعبیر آورده شده.❤
پس دیدید که غلام در عربی اصلا و ابدا به معنای کودک و نوجوان و خدمتکار نیست بلکه معنای حقیقی و اولش مرد جوانی است که هیجان طلب نکاح دارد و به دنبال نکاح و ازدواج است.
ایذا هرگز در قرآن به نوکر و خدمتکار نگفته غلام بلکه نوکر با لفظ فتی و فتیان آمده و نه غلام و غلمان!
کاش بدون تحقیق و بدون علم حرف نزنیم. با تشکر
بله همه بخصوص زن قدرت اختیار دارد بایدی در بهشت نیست چون همه چیز درست است هر کس هر چه دلش بخواهد در در آنچه است اگر زن یا مردی در آنجا نخواهند با کسی ازدواج کنند می تواند ازدواج نکنند و زن با هر مردی که دوست داشته باشد میتواند ازدواج کند چه اشکالی دارد این حرف های مرد سالارانه کاملا اشتباه است و من که مرد هستم میدانمهم مرد انسان است و هم زن پس جفتشان حق انتخاب دارند در تمام لذت های بی نهایت زیرا زن و مرد با هم یکسان اند پس تاکید شده که برابر است و آن خانم گریه نکند چون وقتی همسر آدم عاشق آدم باشد هیچ خانمی نمی تواند جای اورا پر کند مثل بهترین دوست وقتی او است دوستان دیگر نیستند و من از برای می گویند بهشت مال مردان است واقعا متاسفم بهشت مال مومنان است و چه مرد و چه زن وربطی به جنسیت ندارد دنیا مبنای نیاز است یهنی تا تشنه نشویم از آب لذت نمی بریم ولی آنجا این گونه نیست از دوستانی که نظرات درست گذاشتن تشکر میکنم خدا خیرتون بده راستی تو پست قبلیم راجع ارزش زیاد خانم ها غلط املایی داشتیم از دوستان عذر خواهی میکنم
دوستان عزیر غلمان تنها به منزله غلام و نوکر است و به عنوان شوهر نمی تواند باشد و فقط برای پذیرایی از بهشتیان است ولی حورالعین به معنای همسر است که ما مرد بهشتی را داریم که می توانند همسران زیادی بگیرند بس ما در انجا کمبود همسر مواجه نمیشویم اصلا با کمبود مواجه نمی شویم و برای مردان و زنان بازاری است در بهشت که هر صورتی را دوست بدارند ان را انتخاب می نمایند و از این جهت که بعضی از ازنان مومن در نیا شوهری نداشتند ویا آن شوهر آدم جهنمی بوده پس آنجا با هر مردی که دوست داشتند میتوانند ازدواج کنند ما غلمان دختر هم داریم ولی با آن ازدواج نمی کنیم آن هم به منزله نوکر است کلا غلمان به منزله نوکر و خادم است ولی حورالعین به منزله ازدواج چه برای مرد و چه برای زن بذارید مثالی بزنم تا برای شما جا بیفتد غلمان برای ازدواج نیست مثلا شما میتوانید با خانم یا آقایی سنش به شما میخورد ازدواج کنید دلتان نمیخواهد پسر بچه یا دختر بچه ازواجکنید زیرا بهشتیان جوانند و همسرانشان هم سن آنها هستند و جوانند نه نوجوان پس بهتر است روایات را اشتباه تفسیر نکنیم و به عمق بیاندیشم تا حقیقت آشکار شود
بله دوستان بالا ترین نعمت بهشت دیدن جلوه الهی و بودن با امامان و حضرات معصوم است و لذت های حلالی که در دنیا برای مردان و زنان بوده در آنجا و جود دارد و من ر آنجا لذت هایی می بریم و در آنجا چیزهایی می بینیم که در دنیا اصلا وجود ندارد و حتی نعمت های آنجا با اینجا مقایسه نیست راجع خانوم باید بگم خانم ها درای زیبا های بیشتری از مردان هستند هم زیبایی باطنی و هم ضاهری مهربان تر هستند مانند مادر که جانم فدای مادرم من عاشق مادر هستم زیرا فدا کار و مهربان است خدا مرد و زن را قرار داده تا همدیگر را کامل کنند و از وجود یکدیگر لذت ببرند زیبایی اخلاقی از زیبایی ظاهری خیلی مهم تر است پس ما به صرف زیبایی ظاهری نکنیم زیرا وقتی ظاهر زیبا و باطن زیبا با هم همراه میشود خوب است و آنجا عقل انسان به اوج تکامل رسیده و همش خود درگیر یک لذت نمی کند و اعتیاد دچار او نمی شود چون. جسمش خیلی بهتر جسم این دنیایش بوده و نقصی ندارد و از دایره لذت های حلال که در دنیا بوده که در بهشت موجود است و مثلا ظاهر انارش شاید شبیه انار دنیوی باشد اما مزه زمین تا آسمان فرق دارد ببیند خانم ها یک شوهر خوب مومن میخواهد کامل انرژی اش را در اختیار همسر و فرزندش قرار دهد و همسر و فرزندش را عاشق خویش نماید اگر دو همسر داشته باشد ولی نتواند به هر دو آن ها به یک اندازه محبت کند خودش ناراحت و پیر میشود و حس حسادت بین دو همسر پیش می آید و از همدیگر متفر میشود ولی ما داشتیم در دنیا کسانی هوو بودند ولی ماننند دو دوست بودند ولی نداشتیم مردی عاشقی پیرزن باشد!این شبه و وسوسه شیطان است او میخواد شمارا از حقیقت وا بدارد وبه شما دروغ میگوید یک زن فقط با یک مرد ازدواج کند چون فقط میتواند نیاز یک مرد را برابرده کند برای همین خدا دستور داده که یک زن با چند شوهر نمی تواند ازدواج کند زیرا در حق زن ظلم میشود و زنان اگر نبودند مردان. می مردند مگر فقط لذت جنس است اصلا اگر محبت مادر نبود فرزند کمبود محبت و همیشه غمگین اگر همسر نبود مرد دردش به کی میگفت پیش کی بیان می کرد که او را آرام کند مرد تحریک نمی شود مرد از این خوشحال میشود که دوستش همسر خانموم مومنش سبب رسیدن او به خدا میشود در همسرش بدی وجود ندارد و آنچه آنقدر انسان دارد که حسودی نمی کند اصلا در آنجا گناه نیست نه غیبت نه تهمت و نه آزار و اذیت جای اینها جهنم است اگر انسان توبه کند خدای رحمام اورا وپاک میسازد و این نکته رو باید خانوم ها بدانند که مردان هشتی مردان مومن هستند مردانی که دید ابزاری به خانوم ندارد و عاشق همسر خویشند وجان خود نثار همسرانشان میکند در این دنیا چه رسد به آن دنیا تازه من شنیده ام مردان مومن اگر زن گنه کاری داشته باشد در جهنم برای آن دعا می کند از خشم الهی نجات یابند مرد ها دوست دارند همیشه همراه همسر خود باشد زیرا در اول خلقت فقط آدم و حوا با هم بودندو انسان دیگری در کار نبود زیرا آنجا زندگی ابدی است و وقتی انساتن به آنجا برود میفهمدکه خدای مهربان چه زیبایی های در آنجا قرار داده و خدا زیباست و زیبایی ها را دوست دارد و زن انتخاب یک همسر مرد کم ویا محدود نمی داند زیرا کافی است و یک نکته که زن ها مومن روحشان به خدا نزدیک است و مردان وبه واسته انان به خدا نزدیک میشوند زیرا با ازدواج مرد نصف دینش میشود سعی کنید این شبهات از ذهن خود بیرون بیاندازید بهشت هیچ نقصی ندارد و خدا جواب قانع کننده برای همه ما انسان ها دار زیرا ما خلق او هستیم و او خالق ما یک مرد نمی تواند یک زن رابفهمد
وبالعکس زیرا کلا در آفرینش با هم مخالف اند و خدا این دو جنس مرد و زن را بهتر خودشان میفهمد انشالله از خواب غفلت بیدار شیم با فکر دروغ که خدا مرد هارا بیشتر از زنان دوست داشته خودمان عذاب ندهیم زیرا مردان باید برای رفاه خانم هایشان تلاش کنند و فرزندانشان و با عدالت حرف بزنند امید وارم حرف بنده حقیر قابل درک برای شما دوستان واقع شده باشد واز وسوسه شیطان دوری کنیم زیرا پیامبر ازدواج میکردند با همسران متعدد نه این که از آن ها لذت ببرند بلکه ان زیر پر بال خود بگیرند تا از مردان هوس باز و آلوده در امان باشد حضرت خدیجه همسر اول پیامبر بوده و هیچ همسری جای ایشان را برای پیامبر نتوانسته بگیرد هر کس جای خودش را دارند دورد بر مردان مومن و باغیرت و همسر دوست و دورد بر زنان با حیا و صبور دنیوی که بهشتی اند و زنانی که فقط خود را برای شوهر خود زینت میدهند نه برای جلب توجه نامحرم زیرا زنانی که خود را برای نامحرم آرایش میکنند اگر از رفتار خویش پشیمان نشده و از این عمل زشت توبه نکنند بهشت نمیروند و مردی که نسبت به همسرش غیرت ندارد و به زنش دید ابزاری مینگرد و اورا آزار میدهد نه خوشی دنیا را می بیندد نه آخرت زیرا اگر دل همسرش را به دست نیاورد و یا غیرت پیدا نکند بهشت نمی رود وتا ابد در جهنم میسوزند این هم عدل خداونند پس نعوذبالله نگوییم خدا عادل نیست نه در حق مرد ظلم میشود نه در حق زن خدا حق هرو به آن میدهد چه در دنیا چه در بهشت ولی در نهایت هر انسانی حق خود را دریافت میکند ان هم به زیبا ترین شکل
انشاالله
خدا نیامرزه شماهایی رو که این مطالب دروغ رو تو سایت قرار میدید این متن حاکی از ناعادل بودن خداست خدا توی مرد رو بها بده و من زن رو نه ؟؟؟ چرا چون تو مرد هستی ؟؟؟ اگر تو زن بودی هم به نظرت این مطالب عادلانه بود ؟؟ این خدای خیالی که برای خودتون ساختید خدا نیست نوعی بت پرستیه ؟ این خدایی که توصیفش میکنید خدای قشنگی نیست این خدا فقط خدای مردان هست . چرا در دین و حقیقت خدا تحریف ایجاد میکنید ؟؟ از خدا بترسید
از اونجایی ک طبق سرشماری ها میگن تعداد زنان و مردان در کل تاریخ و سراسر جهان با هم برابره (که من نمیدونم درسته یانه)طبق چیزی ک شما گفتین تعداد زنانی ک وارد بهشت میشن ۴ برابر مردان هست …از ی طرف دیگه ام یه حدیث از جانب پیامبر میگفتن (که اینم نمیدونم درسته یانه )که شب معراج دیدن سه چهارم جهنم رو زنان تشکیل دادن خب یکی از این روایتا نباید درست باشه …حالا من با اینش کاری ندارم اقا من اصلا فقط و فقط ب دودلیل بهشت رو میخوام وفقط و فقط دوتا خواسته از خدا دارم تو بهشت یکیشم اینه که منم مرد حوری داسته باشم چرا چون مردای این دنیا فقط تو فکر حرمسرا تو بهشتن اقا حالا شما میگی اون دنیا زنان خودشون براشون شیرینه وراضی ان ک مردشونو با حوریا شریک شن خوب بود خدا تو بهشت ب جا شراب گوارا ب شما وعده زهر مار میداد و دنبالشم میگفت ک چون تو بهشت نارضایتی و غم واندوه نیست اصلا نگران نباش این زهر مار برات شراب تسنیمه یا ب جای حوران درشت چشم زیبارو وعده پیرزن پشمالوی غوز کرده سیاه سوخته میداد و دنبالش میگفت چون تو بهشت غم واندوه نیست نگران نباش از زندگی با این موجود ن چندان قشنگ خیلی خوشحال وشنگولی این چیزی ام ک اینجور شما با اطمینان ویقین میگی همین معنی رو داره زنان رو ب چیزی وعده میدی ک تلخ تر از اون واسشون معنی نداره داشتن هوو بعد ب دنبالش میگی براشون شیرینه شاید چیزی ک شما میگی درست باشه اما این فعلا ب عنوان ی وعده واقعا ناخوشاینده طوری ک من اوایل از همه چی زده شده بودم فکر میکردم بهشت با این اوصاف بدترین شکنجه گاه واسه ی زنه الان هم شما هر چقدر با دوجفت پای خودتون ک هیچ با دوجفت پایه همه مردان دنیا هم رو این مسئله پافشاری کنید من اصلا باور نمیکنم چون خدا رو بسیار نیکوکار تر ازاین حرفا میبینم خدا اجر هیچ زن ومرد مومنی رو تباه نمیکنه ….جسارتا تمام این حرفایی ک زدم ب هیچ وجه قصد تمسخر وتوهین شما بزرگوار رو نداشتم اما ببینید این مسائل حتی اگر حقیقت هم دارن ب مصلحته ک اینقدر با یقین واطمینان بیان نکنین شما بین ما خانم ها نیستین اگر کسی از خانم ها بروز نمیده باور کنین از سر حجب وحیاس ن اینکه این موضوع واسش ناراحت کننده نیست میخواین چند تا خانم نام ببرم ک ب خاطر همین ک احساس میکنن مورد ستم تو بهشت قرار میگیرن نمازشونو ترک کردن از خدا کینه دارن بی حجابن خود من ی زمانی ک سنم کم بود این حرفا روم خیلی اثر بد گذاشت ب قدری ک تا ته گناه و کفر پیش رفتم چون پیش خودم میگفتم من اینهمه تو دنیا ب خودم سختی بدم تازه واس اینکه مردا ب گناه نیوفتن حجاب و همه کاری کنم دست اخرم مفت مفت تو بهشت بازیچه مردا باشم خب بیحجاب شم ب درک اونم ب گناه بیوفته بهشت ک از جهنم برا من بدتره …الانم باور کنید من ی شاهد خیلی از خانم های جامعه رو هم میشناسم ب همین دلایل از دین فاصله گرفتن حالا هی برین جار بزنین خواهرم حجابت عفافت …نمیدونم منظورمو متوجه شدین یانه اما ب هیچ وجه قصد جسارت ب شما نداشتم فقط خواستم بگم با این حرفاتون خیلی خانوما رو از خدا دور میکنین قسم میخورم …خواهش میکنم حتی اگه حقیقته هم نگین چون شاید مردا رو راضی کنین اما زنان رو ناراحت میکنین زنان در تعداد نیمی از جامعه ان و در واقع کل ی جامعه قبول دارین زن خراب شه جامعه میشه ؟اینا رو گفتم اصلا از شما توجیه و توضیح نمیخوام چون هر چی بگین زن هزارتا هوو داره و حوری واسش نیستو این حرفا ن باور میکنم و ن میخوام ک باور کنم فقط از قصدم گفتن چیزی بود ک شاید خبر ندارین اثرش مخربه …موفق باشید در پناه حق …
با سلام اولین بار است که از سایت شما دیدن میکنم و انگار سلایق شخصی و مردسالارانه خودتون رو که کاملا خلاف آیات قرآن است در توصیف بهشت دخیل کردید. در هیچ جای قرآن اشاره ای به تعداد حوری برای مردان نکرده فقط اسم حور و غلمان آمده و ظاهرا حور برای مردان و غلمان برای زنان است. همچنین اشاره به تعداد همسر برای مردان و زنان نکرده اما فرموده پاداش زن و مرد یکسان است. احزاب۳۳
در بهشت روابط جنسی دنیایی که برای زاد و ولد و بقای نسل است وجود ندارد و لذا مانعی برای چند همسری زنان نیست.
بحث جالبی بود
اولین بار بود غلمان رو شنیدم.
خسته نباشید
گاهی وختا مغزم قفل میکنه
هنگ میشم
بعد میگم
خدایا هر چی ک مصلحتت هستو سر راهم قرار بده
قبلا میگفتم فقط فلان چیز و میخوام
ک نتیجه اش جالب نبود.
الان مطمینم ک بهتر تر مصلحت خداست
.
یا حق
من یه پسر ۲۳ سالم از یه چیزی خیلی در تعجبم که مردم چرا باید از چیزی که ندیدن آنقدر دقیق صحبت کنند من فقط یک چیزی رو میدونم که باید خوب و نیک زندگی کرد و به گونه ای زندگی کرد که دیگران از کنار بودن با تو لذت ببرند این که به قرار آن دنیا چی نصیب ما بشه زیاد برام مهم نیست ولی این برام خیلی مهمه که توی لحظه ای که دارم زندگی میکنم چطور آدمی هستم و این میشه میراث پس از مرگم در دنیایی دیگه دقیقا ما انسانها قراره که آنچه را که میکاریم برداشت کنیم.
سلام
بحث تعداد حوری جای یقین نیست
ولی در قرآن که یقینی هست خداوند فرموده خواسته بهشتیان برآورده خواهد شد
پس شما برید بهشت نگران این چیزها نباشید
بدون شک خداوندخواسته شما را برآورده خواهد کرد
آیات زیادی این را تایید می کنند
سلام من دختری ساده و با ایمان هستم که عاشق شوهرم هستم و شوهرم هم عاشق من هست من بسیار ادم احساسی هستم و از دیروز که فهمیدم هیچ مردی وارد بهشت نمیشود مگر انکه هفتاد حوالعین و ۴زن زمینی همسر اویند من از دیروز دارم دارم گریه میکنم من همه ی زنگیمو واسه این میکنم که برم بهشت و اونجا هم نمیخوام که شوهرم چند زن داشته باشه من فقظ میخوام که تنها خودم همسرشوهرم باشم تنها خواسته ی من از خدای بزرگ همینه زندگیم خراب شده و فقط دارم گریه میکنم میدونم که ممکنه که واسه ی شما خنده دار باشه فقط لطفا بگید که میشه در بهشت فقط من همسر شوهرم باشم؟
خیلی سایت بی نظم و خشکیه!! ادم دو خط میخونه خسته میشه !!یکم خلاقیت بد نیست
مطالب نامفید و مرد سالارانه بود
درضمن شاید زنی نخواد در آخرت باشوهر دنیایی خودش باشه هرچند که هردو بهشتی باشند باید اون زن حق انتخاب داشته باشه وگرنه دیگه اسمش بهشت نیس چون اجباره هم چنین شاید هم پس از مرگ شوهرش دردنیا ازدواج کرده باشه و نخواد با شوهر دومش در آخرت باشه و شوهر اولشو بخواد باهم فک نمیکنم دربهشت کسی را اجبارکنن
و شاید شما نظرات شخصی و مردسالارانه ی خودتونو در مطلب دخیل کرده باشید
ممنونم اقا یوسف که به دینمان امیوار شدیم
بهترین دلیل و مدرک که زنان نیز تنوع طلب هستند خوده قرآن هست. قرآن در آیه ۳۱ سوره نور به زنان نیز میگوید چشمانشان را فرو بندند.
همیشه می بینیم که زنان متاهل و مجرد وقتی بیرون می روند آرایش های آن چنانی میکنند تا مردان را به سوی خود بکشند و حتی در طول روز توجه صدها مرد را به سوی خود جلب میکنند در صورتی که اگر تنوع طلب نبودند باید فقط دختران مجرد آرایش میکردند و با نگاه اولین مرد سیر میشدند و آرایش خود را پاک میکردند. اما میبینیم که با نگاه ۱۰۰ مرد هم هنوز آرایش چهره خود را پاک نکرده و بلکه حتی روز بعدش هم همچنان این عمل را تکرار میکنند. بنده اصلا و ابدا در پی تشویق اینکار نیستم و این کار را محکوم می نمایم و فقط میخواهم بگویم این عمل اثبات کننده سرشت تنوع طلب زنان است اما خدا در سوره نور آیه ۳۱ میفرماید زنان چشمان خود را فرو بندند و زینت خود را آشکار نکنند و در قبال اینکه زنان خود را کنترل می کنند پاداشی عظیم به آنان میدهد که از جمله آن اعطای ازواج مطهره مخصوص خود به بانوان و اعطای غلمان های متعدد و حورالعین های مردانه به بانوان است.
سلام. خیلی از خانوما پیام گذاشتند که براشون فرقی نداره… باید اینو بگم این حرفت مختص به این دنیا و حال و هوای این دنیاست. اینطور که از بهشت توصیف شده آرزوی هر انسانی بودن در بهشته. خانومی که الان اینو میگی اون دنیا هم میگی نعمتهای بهشت و نمیخوام یا نه؟؟ مسلما که در اون حال حتما نعمت های بهشتی را انتخاب میکنی. چون ما انسان هستیم و خدا همه نعمتهایش را در اختیار ما میگذارد. آونوقت چطور میگی نمیخوام؟؟؟؟؟ من هم زنم و ازدواج کردم اما همیشه از خدا میخوام منو همسرم و خانوادم در بهشت باشیم و از بودن در کنار هم لذت ببریم و درعین حال از نعمتهای بی پایان خداوند مهربان که برای انسانها مهیا کرده استفاده کنیم. ان شاءالله همه بهشتی باشیم…… آمین…….
من کسی را دوست داشتم که در این دنیا به او نرسیدم چون او زن دارد و عشق من را نادیده گرفت . اما من هنوز هم دوستش دارم چون واقعا انسان مومنی بود . با اینکه می دانست دوستش دارم حتی یک بار هم سعی نکرد من را فریب بدهد. دوست دارم ازدواج نکنم تا شاید در قیامت به هم برسیم
یجوری نوشتید که چیزی که بر زنان واجب است این است که از خدا بترسند تا خدا رخسارشان را با آتش جهنم نسوزاند انگار خدا همه برادران محترم رو به بهشت میفرسته و همه خواهران محترمه رو به جهنم میفرسته. و انگار قراره فقط صورت زنان با آتش جهنم سوخته بشه چون زن هستند و ضعیف!
با نگاهی به جامعه میتوان دریافت که اکثریت جهنم مردانند. گناهان کبیره ای همچون اختلاس و دزدی و تجاوز و قتل و همجنس بازی و چاقو کشی و بی احترامی به والدین و قضات ناعادل و حکومت فاسد و کسب در آمد حرام و بختیان و دروغگویی و کودک آزاری و خوردن حق ارث خواهر از گذشته تاکنون و کتک زدن زنان و بسیاری از گناهان دیگر را مردان انجام میدهند. پس چطوری حساب کردید که زن اکثریت جهنم باشه؟
ســوره طــور آیــه ۲۴
۞ وَیَطــُوفُ عــَلــَیْهِم غــِلــْمــَانٌ لــَّهُم
کَأَنــَّهُم لــُؤْلــُؤٌ مــَّکْنــُونٌ
یطوف علیهم ? کنایه است از شدت عشق غلمان به زن مومنش (چرخیدن پروانه دور شمع)✅
غلمان لهم ? غلمان مختص آنها (شراکتی نیست یعنی شماری از غلمان ها همسر یک زن میشود)✅
کانهم لؤلؤمکنون? تشبیه غلمان به مروارید پوشیده در صدف (یعنی قبلا دستی به آن نرسیده و چشمی آنرا ندیده و دنبال تباهکاری و فسادکاری و دختر بازی نبوده) پس غلمان همچون حور از مخلوقات بهشتی است زیرا بنی آدم در این تعریف دخیل نیستند که قبلا چشمی آنرا ندیده باشد.✅
غلمان ? مردان جوان (لسان العرب، منتهی الارب، نفیسی ناظم الاطبا)✅
مطلب خیلی جالب و جذاب و امیدوار کننده ای نبود! یعنی الان باید خوشحال باشیم که اون دنیا با چند تا مرد میتونیم باشیم؟ بهشت میخواییم یا کاباره؟؟!!! این حرفا یعنی چی، از بهشت فقط همینا رو میدونید؟ بهشت یعنی این؟ یعنی تا ابد زنا با چند تا مرد و مردها هم با چند تا زن پرسه بزنن؟ واقعا که همچین بهشتی جذابیتی نداره، من دوست دارم فقط و فقط با همین شوهر دنیایی خودم با بچه هام، به دور از ترس و نگرانی از دست دادنشون زیر سایه رحمت خدا زندگی کنم، فقط همین، کاخ و رودخونه شیر و عسل و خامه و انواع میوه ها رو نمیخوام، فقط یک زندگی آرام کنار خانوادم با آرامش قلبی که خدا تو قلبم گذاشته میخوام، بدون ترس و نگرانی، بهشت برای من یعنی اینکه صبح با شادی و انرژی از خواب بیداربشم، با لذت آشپزی کنم با خانوادم دور هم سر سفره جمع بشیم فقط بگیم و بخندیم و قلبمون لبریز از شادی ابدی باشه، مسافرت و تفریح بریم به دور از هررررججوووور ترس و اضطرابی، شب با آرامش کنار شوهرم و بچم به خواب برم، هرروز کارای جدید رو با موفقیت انجام بدم، این یعنی بهشت! این چیزایی که شما گفتید بهشت رو خیلی کم مرتبه و کم ارزش نشون داده، تو بهشت فقط مسایل جنسی مطرحهههههه؟؟؟!!!!!! این خیلی بهشت زشتیه!!!! از صبح تا شب به تخت تکیه بزنیم با لباسای گرانبها، مردها هم دور و برمون بچرخن!! واقعا که خسته کننده اس،لطفا جواب های قانع کننده به من بدید
نصیب زن در بهشت غلمان است
آیه ۲۴ سوره طور
یطوف علیهم کنایه از شدت عشق غلمان به زن مومنش است. (چرخیدن پروانه دور شمع)
اثبات همسر بودن غِلمان با زنان مومن بهشتی با استفاده از معنای غلام در فرهنگ لغت های معتبر عربی به فارسی و آیه ۲۴ طور:
?? معنای غلام در فرهنگ لغت عربی به فارسی منتهی الارب صفحه ۴۶۹:
کودک، مرد میانه سال، از لغات اضداد است. جمع آن غلمان و غلمه و اغلمه
?? معنای غلام در فرهنگ لغت نفیسی ناظم الاطبا جلد چهارم صفحه ۲۰۰:
کودک، مرد میانه سال، جمع آن غلمان و غلمه و اغلمه
که غلمان جمع کثرت هست و غلمه و اغلمه جمع قلت هستند.
پس ثابت شد که غلام در عربی معانی مختلفی دارد و فقط به معنی کودک نیست.
یکی از معانی غلام مرد میانه سال است و معنی غلام یا غلمان در متون عربی باید با توجه به کاربرد آن در متن مشخص شود.
در خصوص معنی غلمان در آیه ۲۴ سوره طور در زیر ثابت میشود که به وضوح مشخص است که به معنی کودک نبوده بلکه به معنی مرد میانه سال و بزرگسال است. میانه سال هم سنی است از ۳۰ سالگی تا ۵۰ سالگی و طبق حدیثی از پیامبر بهشتیان در بهشت در سن ۳۰ الی ۳۳ سالگی هستند.
اما دلیل استخراج معنی بزرگسال برای غلمان از آیه ۲۴ سوره طور در خوده همین آیه است?
ما الفرق بین ولدان و غلمان؟
الولدان هم الصغار أما الغلمان أی الغلام هو الشاب. الولید منذ أن یولد إلى أن یصل إلى سن البلوغ الغُلمه یسمى ولداً ثم یقال غلام. فی الجنه لما یذکر غلمان یقول غلمان لهم أی مختص بهم (وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ (۲۴) الطور) أما ولدان فعامّه (یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ (۱۹) الانسان) لا یقول ولدان لهم لأنهم صغار أما الکبیر یکون مثل الأسره خاص بالبیت.
یعنی با توجه آیه ۲۴ سوره طور و آیه ۱۹ سوره انسان، غلمان با ولدان فرق دارد و فرق آن این است که ولدان صغار و کودک است اما غلمان همان شاب است. در جنت هنگامی که نام غلمان را میبرد میفرماید “غلمان لهم” یعنی غلمان مختص آنها یعنی هر مومنی اعم از مرد و زن غلمان هایی مخصوص خودش دارد یعنی شراکتی نیست اما آنجا که اسم ولدان می آورد نمیفرماید “ولدان لهم” زیرا ولدان کودک است.
➡️⬅️➡️⬅️➡️⬅️➡️⬅️
? واژه لؤلؤمکنون که در قرآن حور و غلمان به لؤلؤمکنون تشبیه شده اند خیلی معانی درش جمع هست:
✅ معنی اول اینکه یعنی حور و غلمان در بهشت خودت هستن کسی نمیبیندشون
✅ معنی دومش این هست که مثل مروارید پوشیده در صدف تا حالا دستی بهشون نرسیده و چشمی اونا رو ندیده یعنی دنبال فسادکاری و تبهکاری و دختر بازی و پسر بازی نبودن. یک حالتی مثل این دنیا که وقتی ازدواج میکنی دوست داری شوهرت یا زنت گذشته ی پاکی داشته باشه قبلا با کسی نبوده باشه و …
✅ سومین معنیش که خودبه خود از معنی دوم برداشت میشه این هست که این موجودات “مخصوصا” تو بهشت خلق شدن و جزو بنی آدم نیستن یعنی از مخلوقات بهشتی هستن که خدا به عنوان پاداش برای زنان و مردان مومن تو بهشت خلق کرده. چون بنی آدم در این تعریف دخیل نیستند که چشمی اونا رو ندیده و دستی بهشون نرسیده.
? اما ولدان در آیه ۱۹ سوره انسان به لؤلؤمنثور تشبیه شده یعنی مروارید پراکنده که یعنی ولدان هم باز جزو مخلوقات بهشتی هست اما چون کودک هست و برای همسری نیست نیازی نیست از چشم دیگران پوشیده و مخفی باشه و کودک مسئله پاک بودن گذشته براش مطرح نیست دیگه نیازی نیست به مروارید پوشیده در صدف تشبیه بشه که دستی بهش نرسیده و چشمی اونو ندیده.
? حالا دیدید یک کلمه از قرآن چقد شبهات رو رفع میکنه و چقد معانی یکجا درش جمع هست که اگه بهش دقت نکنید فکر میکنید خدا صریح اشاره نکرده!
❤️نتیجه❤️⬅️ تمام بهشتیان اعم از مرد و زن، بهشتی مخصوص خود و غلمان و حورانی مخصوص دارند که از چشم دیگران پنهان است. و نتیجه و تجلی اعمال نیک آنهاست. و زنان هر اندازه دلشان بخواهد غلمان خواهند داشت دقیقا مثل مردان که هر اندازه دلشان بخواهد حوری خواهند داشت زیرا همانطور که در بالا ذکر شد غلمان جمع کثرت هست یعنی به تعداد نامحدود.
منظور از ازدواج و زوجیت در آخرت نیز به معنای این ازدواج و نکاح شرعی نیست؛ که مستلزم عقد شرعی و نظایر آن باشد، بلکه نوعی زوجیت و با هم بودن است. مقررات محرمیت و حلال و حرام برای زندگی دنیوی است و لذا در آخرت چیزی به نام حلال وحرام برای بهشتیان نیست. بلکه هر عملی برای آنها مجاز است و لذا تصور اینکه زنان هم چندین زوج داشته باشند؛ ایرادی ندارد.
.(لطفا پست قبلیمو حذف کنید اینو به جاش بذارید.)
واى خدا یعنى ما میتونیم تو بهشت چند تا شوهر داشته باشیم؟؟؟؟!!! خدایا شکرت، عاشقتم اگه اینجورى باشه??????????، خدایا اگه اینجورى باشه دست از پا دیگه خطا نمیکنم، خدا لعنت کنه اون استادى رو که تو دوران دانشگاه گفت یه شوهر، از اون موقع به بعد روحیه ام داغون بود، کافر داشتم میشدم، خدایا دوستت دارم، ۱۰ سال زجر کشیدم، استاداى محترم نکنید این اشتباه ها رو که دروغ بگید ، خدایا شکرت, مرسى آقاى یوسف
خواهش میکنم خواهرانم ان شاء الله خداوند به شما نیز جزای نیک بدهد. مطلبی را فراموش کردم که بیان کنم. قرآن در توصیف غلمان در آیه ۲۴ سوره طور فرموده همانند مروارید پنهان در صدف است اما در توصیف ولدان در آیه ۱۹ سوره انسان فرموده همانند مروارید پراکنده است. این بهترین دلیل بر این است که غلمان برای همسری زنان است و چون برای همسری است فرموده پوشیده در صدف است یعنی این غلمان ها شراکتی نیست هر خانمی شوهرانی از جنس غلمان دارد که مخصوص خودش است و این غلمان هایش را با زنان دیگر شریک نیست. دقیقا همانند حور که در قرآن به مروارید پوشیده در صدف تشبیه شده زیرا حور نیز شراکتی نیست. و مردی که حور هایی برای خود داشته باشد این حوریان مخصوص خودش هستند. اما ولدان چون کودک است و برای همسری نیست نیازی نبود به مروارید پوشیده در صدف تشبیه شود بلکه به مروارید پراکنده تشبیه شده است.
اقا یوسف خدا خیرت بده جدا خدا خیرت بده
بسیار عالی آقا یوسف این مساله باعث شده بود تا همیشه به عدالت خداوند شک داشته باشم و ایمانم رو تضعیف میکرد با این استدلال کامل و جامعی که کردید منو نجات دادید ان شاالله خداوند به شما خیر کثیر عنایت کنه و تمامی نعمات بهشتی و بهشت رو روزی شما قرار بده
سلام علیکم
متاسفانه عده ای از شهوترانان و یا مردسالاران بهشت را هم اختصاص به مردان داده اند. در حالی که به صراحت در قرآن فرموده هیچ تفاوتی در پاداش بین زنان و مردان وجود ندارد خداوند هر آنچه را که به مردان بدهد به زنان نیز خواهد داد.
بعضی از مردسالاران به اشتباه میگویند هیچ نصی بر وجود همسران از جنس موجودات بهشتی برای زنان نیست در صورتی که نص از قرآن داریم که غلمان به معنی مردان جوان زیبارو نیز در بهشت وجود دارد که همانند حور از مخلوقات بهشتی است و به دور هر مومنی مردانی زیبارو مخصوص خودش میگردد. (آیه ۲۴ سوره طور)
همسری در بهشت با همسری در دنیا تفاوت دارد. احکام بهشت با احکام دنیا تفاوت دارد. در بهشت بحث اختلاط نسل و توالد و تناسل نیست زیرا رابطه جنسی در بهشت به این شکل دنیایی نیست و بنابراین زنان محدود به یک شوهر واحد نیستند. و همانند مردان که حور دارند زنان نیز غلمان خواهند داشت.
غلمان های مطیعی که جز به زن خود به کسی توجه ندارند.(طبق خواست زنان)
این از غیبیات است که زناشویی و ازدواج و چگونگی کیفیت لذت بردن از همسر در بهشت چگونه است.
اما هرگز قوانین دنیا مبنی بر تعدد زوجات برای مردان و تک شوهری برای زنان در بهشت جاری نیست.
بهشت فراتر از فکر بشر است خداوند وعده ی نعمت هایی داده که به ذهن بشر هم خطور نکرده است و حتی انسان در بهشت نماز و روزه ندارد و طلا برای مردان در بهشت حلال است(طبق آیه ۲۳ سوره حج) پس خداوند بهشتی را آماده فرموده که می فرماید هر آنچه بخواهند در آنجا هست و البته فراتر از آن هم که وعده داده اند و این را هم بدانید طبیعت بشر در بهشت متفاوت است البته نه آن تعبیری که علما فرموده اند که حجاب و هوو و نشستن در خیمه ها برای زنان است و خدا آنان را به اینها راضی می گرداند زیرا این راضی شدن به اجبار است نه به نفس زن!
در خصوص معنی لغوی غلمان با توجه به منابع معتبر به متن زیر دقت کنید:
سوال: آیا لفظ “غلمان” و لفظ “ولدان مخلدون” در قرآن یکی است؟
پاسخ: خیر
با بررسی فرهنگ لغت های معتبر در هیچ کجای دنیا و نزد هیچ لغت شناس و زبان شناسی این دو واژه یکی نبوده و به یک معنا نیستند.
ابن منظور در کتاب لسان العرب جلد دوازدهم صفحه ی ۴۴۰ غلام را به افراد ذکور از هنگام تولد تا ابتدای پیری ترجمه کرده است پس غلام یعنی کودک، نوجوان، جوان و بزرگسال و اهل لغت میگویند غلام به قرینه ی (شدت طلب و هیجان نکاح) بیشتر به جوان گفته میشود.
غلام در صفحه ۴۴۰ جلد دوازدهم لسان العرب: الطار الشارب، هو من حین یولد الی ان یشیب
یعنی غلام افراد ذکور از هنگام تولد تا ابتدای پیری است.
توجه شود که یشیب “از ریشه شابَ” به معنای مویش سفید میشود یا پیر میشود میباشد. همچنان که شَیب دو بار در قرآن در سوره های مریم آیه ۴ و سوره روم آیه ۵۴ در معنای پیر آمده است و در سوره مزمل آیه ۱۷ واژه شِیب به معنای پیران آمده است زیرا شِیب جمع مکسر واژه اَشیَب (آنکه مویش سفید باشد) است که به معنای پیران میباشد.
از کل مطالب بالا نتیجه میشود غلمان مردان جوانی از جنس موجودات بهشتیند که به ازدواج زنان مومن در می آیند.
اما برای واژه ی ولدان در فرهنگ لغت معجم اللغه العربیه دکتر مختار صفحه ی ۲۴۹۳، نوشته شده مفردش میشود وَلَد یا وَلید
در ترجمه وَلَد نوشته شده “کودک تازه متولد شده و هم بر دختر و هم بر پسر اطلاق میشود” و در ترجمه ولید نیز نوشته شده “نوزاد، کودک”
از جمع بندی مطالب بالا نتیجه میشود ۳ گروه موجودات بهشتی در خدمت مردان و زنان اهل بهشتند.
دختران زیبارو (حور)
پسران زیبارو (غلمان)
کودکان خوش سیما (ولدان)
مردان از جنس مخالف لذت میبرند که همان حور است.
زنان از جنس مخالف لذت میبرند که همان غلمان است.
مردان و زنان هر دو آرزوی داشتن کودکان را دارند که همان ولدان است.
در بهشت هیچ نعمتی مختص به گروه خاصی نیست برای همین در آیات مربوط به حور و غلمان و ولدان از ضمیر “هُم” برای بهشتیان استفاده کرده است که ضمیر “هُم” یعنی آن نعمت هم برای مردان است و هم برای زنان
اینطور نیست که چون حور دختر است فقط متعلق به مردان باشد یا چون غلمان مرد است فقط متعلق به زنان باشد بلکه در بهشت هر مرد و هر زن مومن، بهشتی مخصوص خود و حوران و غلمان هایی مخصوص خود دارد.
این که بگیم زنان در بهشت از مردان بیشترند چون حوریان نیز از جنس زن هستند حرف غلطی است زیرا در بهشت غلمان نیز وجود دارد که موجودات بهشتی مذکر و از جنس مرد هستند. و برای مردان مومن به صورت دوست و رفیق و خدمتکار هستند و برای زنان مومن به عنوان شوهر یا خدمتکار میباشند. علاوه بر این ولدان نیز طبق آیات قرآن در بهشت وجود دارد که به معنی پسران است. همچنین حور مذکر و مرد نیز در بهشت هست.
من یک زن هستم میدانید من جاه جلال شربت از شراب طهور وغیره لذایذ که در بهشت است نمیخواهم و به هیچ کدام یک علاقه ندارم همین که خداوند مرا بپذیرد ودوستم داشته باشد وازاهل دوزخ مرا دور بذارد و ایمانم را کامل کند تا دیدار مبارکش ببینم کافیست چون عشق من بهشت و لذایذش نیست تنها خدای عالم است که مرا خلق کرده وازش امید دارم که هیچ چیزی جز خودش نمیخواهم واگر در دنیای ابدی چیزی برایم اعطا نمود فقد همین شوهرم که در دنیا هستیم میخواهم آن هم تنها مال خودم باشد خدایا مرا ببخش فقد ترا میخواهم.
وقت به خیر.من به عنوان یک زن فرقی برام نداره خدا بهم چی می ده، به کم و زیادشم کاری ندارم همین که منو طرف جهنم نفرسته از سرمم زیاده.
سلام علیکم
مرحبا به این دل و حال و هوای ایمانی…
براستی برشما خجسته باد…
امید است در دنیا و آخرت در جوار رحمت و لطف پروردگار لطیف باشید .
با سلام.
راستش من یک زن هستم و به نظرم به خاطر کمبودهایی که در دنیا برای زنان وجود دارد و زنان پاکدامن به خاطر خدا بسیاری از این کمبودها و سختی ها را تحمل می کنند، مسلما خداوند هم با رحمت بیشتری نسبت به مردان که در دنیا آزادتر بودند، با زنان برخورد خواهد کرد چون اگر غیر این باشد از عدل خدا به دور است. هر چند خداوند خود دانای مطلق است و هر چه کند خود عدل مطلق است.
من به عنوان یک زن مسلمان، برایم زیاد فرقی نمی کند که خداوند در بهشت چه چیزی به من می خواهد بدهد، کاخ های مجلل، شوهر خوب و غلامان و کنیزان و … راستش برایم زیاد اهمیتی ندارد. همین که بدانم خداوند از من راضی است و مرا دوست دارد و به عنوان یک بنده خوب و اشرف مخلوقاتی که شیطان بر او سجده کرد، مورد قبول و پذیرش خدا هستم برایم از همه چیز بیشتر می ارزد. حتی اگر در بیابان سکنایم دهد.