اندیشهكردستانمطالب جدیدمقالات

وطن دوستی از منظر سنت پیامبر (ص)

وطن دوستی از منظر سنت پیامبر (ص)

نویسنده : : محمد احمدیان

چهار محور ملیت و قومیت، زبان، نژاد، رنگ و وطن است، و این علاقه یک علاقه درونی است که جزء فطرت لاینفک انسان است؛ و اسلام آمده است تا ضمن هدایت، آن را پرورش دهد. این علاقه و محبت در سیره ی رسول اکرم ( ص) به چشم می خورد و در احادیثی این احساس درونی را اظهار می کند، هنگامی که پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدبنه هجرت می کند؛ اگر چه این هجرت یک هدف والای دینی، و هدف دعوت و رساندن پیام رسالت و ایجاد عدالت اجتماعی بود، ولی این رسالت مهم مانع بروز علاقه به وطن و اظهار درونی او نشد و چنین فرمود:

” ما أطیبُک من بلد و احبک الی، و لو لا أن قومی أخرجُونی منک ما سکنتُ غیرک ” [۱]

” هیچ سرزمینی محبوب تر و پاک تر از تو ( ای شهر مکه) نزد من وجود ندارد. و چنان چه قوم من، مرا بیرون نمی کردند، غیر از تو جای دیگری را برای سکونت انتخاب نمی کردم.”

و در روایتی دیگر با همین محتوا و الفاظی ظریف تر و لطیف تر، عشق و علاقه خود را به وطن و محل پرورش خود اظهار می دارد.

” والله إنی أعلم إنک أحب بلاد الله الی قلبی، و لو لا أن أهلک أخرجُونی منک ما خرجتُ “[۲]

” به خدا قسم تو ( ای مکه) محبوب ترین سرزمین خدا در دل من هستی، و اگر شهروندان مکه مرا بیرون نمی کردند؛ هرگز تو را ترک نمی کردم.”

چنین اظهاری ریشه در قلب انسان دارد و چیزی است که هر فردی صاحب درک و شعور، از آن مطلع تست و قابل پنهان کردن و پوشاندن نیست. چون وطن انسان همانند مادر ی است، که انسان از هنگام تولد تا روز مرگ نیز در آن آارم می گیرد.

خداوند هم در آیاتی به این موضوع اشاره فرموده است.

” أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا ، أَحْیَاء وَأَمْوَاتًا “

” مگر زمین را محل اجتماع نگردانیدیم ،چه براى مردگان چه زندگان ”     (مرسلات ۲۵-۲۶)

و در جای دیگر رسول خدا (ص) به همراه اصحاب، حُبّ وطن رنج دوری از آن و اشتیاق فراوان برای بازگشت به وطنرا اظهار می کند؛ چنین احساسی را فقط کسانی درک می کنند، که خود جلای وطن کرده اند. والا تنها بیانات وطن دوستانه، چنین احساسی را به انجام نمی رساند. هنگامی که حضرت عایشه ( رض) از شیوه ی هجرت از ” اُصیل ” سؤال می کند، اُصیل هم چگونگی ترک مکه و اطراف آن را توصیف می کند؛ پیامبر گرامی (ص) اشک از چشمانش جاری گردید و فرمود:

یا اُصیلُ دع القلُوبَ تَقِرَّ

” ای أصیل، بگذار دل ها با ریختن اشک خوشحال شوند”

در همین مجلس وطن دوستانه که حضرت (ص) و اصحاب بودند بلال حبشی(رض) که تمام حیات خویش را در راه عقیده و دین قربانی کرده، در دیار غربت در نهایت عشق و علاقه به وطن؛ اشعاری را زمزمه می کند که شیرینی و لطافت از آن می بارد.

” ألا لیت شعری هل أبیتن لیله                                         بواد و حولی إذ خرّ و جَلیلُ

و هل أردن یوما” میاهُ مجنه                                               وهل یبدُون لی شامه و طفیلُ “

” ای کاش می دانستم می آید شبی، که من شب را به روز کنم در بیابانی که اطراف آ« اذخیر و جلیل باشد.( منظور اظراف مکه است) آیا روزی می آید که وارد آب های مجنه شوم، آیا می آید روزی که من دو کوه شامه و طفیل را ببینم ( دو کوه اطراف مکه.)”

——————————–

منبع : اسلام وملیت از منظر قرآن و سنت / مؤلف: محمد احمدیان / نشر : احسان

[۱] ترمذی حدیث شماره ۳۹۲۶

[۲] به نقل از کتاب الغزو الفکری، محمد عماره، دارالشروق ص۶۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا