علمی ، پزشک

بهداشت روانی – دین و راهکارهای آرامش در ز

بهداشت روانی – دین و راهکارهای آرامش در
زندگی

عبدالقادر پاک نیت ، دانشجوی پزشکی ، ارومیه

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO)
، سلامت روانی و رضایت از زندگی یکی از ویژگی های فرد سالم است. با این وصف، تلاش
جهانی درجهت فراهم کردن یک بستر مناسب برای زندگی عاری از بیماری تنها معطوف به پیشگیری
و درمان بیماری هایی همچون قلبی و عفونی و … نمی شود بلکه علاوه بر سلامت جسمانی
، توجه ویژه ای به فراهم کردن محیطی آرام جهت آرامش درونی و سلامت روانی افراد
معطوف داشته است.

با وجود پیشرفت های سریع در جهت حل مشکلات
جسمی انسان ها ، علم پزشکی هنوز گامی موثر در جهت حل مشکلات روحی – روانی انسان ها
بر نداشته است ، این در حالی است که مشکلات روانی نقش مهمی را در ایجاد بیماری های
جسمی نیز ایفا می کند.

از اوایل قرن بیستم نظریات روانشناسی دینی
مطرح شدند.آنها به بررسی عمل بروز رفتارها بر پایه ی عقیده و دیدگاه مردم می
پرداختند ولی اندکی بعد با بروز علم رفتار شناسی این حوزه ی پژوهشی رو به خاموشی
نهاد و دانشمندان به تفسیر ساده ی رفتارها پرداختند . بعد از مدتها روانشناسی دینی
به شکل نوینی دوباره پا به عرصه ی اجتماع گذاشت . ویلیام جیمز شکل جدیدی از
روانشناسی دینی که آن را نوگرایی دینی می نامید مطرح کرد که طی آن فرد خاطی ونابه
هنجار طی بازگشت به عقاید دینی پیشین خود به فردی صالح و درستکار تبدیل می شد .

بر خلاف جریان مذکور، دانشمندانی همچون فروید
، دین را حاصل توهم انسانها می دانستند ، آنها خاستگاه دینی را ناشی از احساس گناه
بشر قدیمی نسبت به مسایل جنسی می دانست . امروزه کمتر دانشمندی سراغ نظریات این
دسته از دانشمندان می روند ، وبیشتر به دین به عنوان یک وسیله تاثیر گذار مداوم می
نگرند که سبب احساس خوب بودن (
well-being) وسلامت جسمانی می
شود. امروزه دانشمندان ریشه دین را در مسایلی همچون تأثیرات اجتماعی (مثل تجارب
دوران کودکی ,تماس با افراد مذهبی و واکنش قدرت تلقین ) ، ارضای نیازهای خود (مثل
امنیت,معنا در زندگی وهدف ومرگ)وتأثیرات طبیعت و تفکر در آن مثل(خدای زیبای آفرین)می
دانند.

درطی سالهای اخیر بیشتر توجه روانشناسان
ودانشمندان علوم بهداشت روان بر جنبه های مختلف دین مثل نیاز به دین، دین اجتماعی
وجنبش های دینی با گرایش سیاسی و… بوده است.

در طول تاریخ همیشه یک اعتقاد در میان مردم
رایج بوده است وآن اینکه بیماری را حاصل گناه و زیر پا گذاشتن اصول انسانی واخلاقی
می دانسته اند ، اگر چه اکنون کمتر مردم بر این باور هستند ولی شیوه جدیدی از این
دیدگاه در میان اجتماع به وجود آمده است وآن اینکه برای سلامت خود مدیون خالق
خودشان اند ویا برای مرگ وبیماری خود دعا می کنند وهمه ی این مسایل حاکی از آن است
که سلامت خود را به شیوه ای در ارتباط با عقیده وایمان خود می دانند.

هدف از بهداشت روانی ایجاد آرامش وسکونت در
فرد است .آرامش وشادی ناشی از احساسی است که نسبت به زندگی داریم که این احساسات
هم بر گرفته از تفکر ماست.آرامش زایده ی تفکر وایده ای است که نگاه خاصی به اطراف
خود دارد به طوری که تمام اضطراب ها وپریشانی ها را از فرد دور می کند . طی مطا
لعاتی که تا کنون انجام شده است نقش دین همواره به عنوان یک عامل مؤثر در تأمین
سلامت روانی وحتی جسمی افراد مطرح بوده است ,که به صورت اجمالی به ذکر چند نمونه
از آنها می پردازیم :

وودز وهمکارانش در۱۹۹۱وهایزویارانش در۱۹۹۷طی
مطالعاتی که بر روی افراد ایدزی انجام دادند ، سازگاری با مشکلات و امید به زندگی
در افراد ایدزی که معتقد به دین بوده وشرایط رشد معنوی برایشان فراهم شده بود نسبت
به افراد ایدزی فاقد باور به مسایل دینی بسی بیشتر بوده است .

در سال۱۹۹۵میکلی کارسون وهمکارانش رابطه ی
معنا داری را بین مذهبی بودن با همبستگی اجتماعی ، ایجاد معنا در زندگی و راه حل
مناسب برای مشکلات، یافتند. آنها همچنین دریافتند که افسردگی ورفتارهای نا بسامان
در افرادمذهبی کمتر دیده می شود واز طرفی اعتماد به نفس ورفتارهای منسجم در آنها بیشتر
دیده می شود.

فرید لنز در سال ۱۹۸۶در طی مطالعه ای به این
نتیجه رسید که مرگ ومیر ناشی از جراحی قلب در افراد مذهبی خیلی کمتر است.

در مطالعه ای که توستط هلال احمر صورت گرفته
است ۷۱%افراد مصدوم که دارای سلامت روانی بالایی بودند از لحاظ نیایش واعتقاد به
مسایل دینی در سطح بالا تری قرار داشته اند.

در مطالعه دیگری بر روی ۱۵۵نفر توسط فرانکل
وهمکارانش صورت گرفته است,رابطه ی معنا داری بین رضایت از زندگی ومذهبی بودن وجود
داشته است . در مطالعه دیگری که روی دانشجویان آمریکایی انجام شده است نشان داد
توجه به مسایل معنوی مثل نگاه کردن به تندیس مادرتزا که یک تندیس مقدس آمریکایی ست
باعث افزایش ترشح ایمنوگلوبولین (یک ماده ی دفاعی بدن)در بزاق می شود واین در حالی
است که نگاه کردن به یک فیلم مربوط به جنگ جهانی دوم شدیداً باعث کاهش ایمنوگلوبولین
بزاق می شود.

از طرفی در بسیاری از مطالعات نشان داده شده
است که مصرف الکل و اعتیاد در میان افراد مذهبی کمتر است ونیز فشار خون افراد مذهبی
در حد پایین تری قرار دارد .

یونگ می گوید در طی سالها که صدها مریض به
من مراجعه کرده اند , کمتر بیمار بالای ۳۵سال را سراغ دارم که مشکلش از نبود دین
در زندگی منشأ نگرفته باشد،که با روی آوردن وی به مسایل دینی به طور جدی مشکلش رفع
شده است.

آرنولد توئین یکی از مورخان بزرگ غربی می گوید
که مشکل غرب نبود معنویات است. او می گوید با وجود پیشرفتهای زیاد در زمینه ی پزشکی
، بهداشت روانی هنوز به عنوان یک معزل مطرح است . روز به روز بر طرفداران حل
مشکلات روانی انسانها افزوده می شود به طوری که ویلیام جیمز معتقد است که باور به
ارزشهای بالا وقدرت برتر برای زندگی ضروری است .

توماس هاسلیوپ پزشک معروف هلندی می گوید: مهمترین
عامل آرام بخش که طی سالها تجربه ومهارت خویش در طبابت به آن رسیده ام ، همین نماز
است.

ژزف ولپه دو روان درمانگر معاصر ، از روشی
به نام منبع متقابل برای درمان بیماران خود کمک می گیرند واز طریق آرام سازی فرد
آن را انجام می دهند کهطی آن روان درمانگر سعی می کند بین عامل اضطراب انگیز و
واکنش مخالف یعنی همان حالت آرامش رابطه ایجاد کند. تحقیقات نشان داده است که
بازگو کردن حالت روانی خود نزد فرد مطمئن ویک دوست صمیمی باعث آرامش فرد می شود ،
حال تصور کنیم که اگر همین فرد راز خود را پیش خالق خود بازگو کند که او را منشأ
همه قدرتها می داند چه تغییری در روحیه ی او به وجود می آید؟

حال که تحقیقات انجام شده بیان شد، به بررسی
مهارتهای کسب آرامش در پرتو دین بویژه دین اسلام می پردازیم:

برای رسیدن به یک زندگی آرام وتوأم با آرامش
و رضایت بخش قبل از هر چیز باید تفکرمان را اصلاح کنیم ، آنگاه زندگی خود به خود
تغییر خواهد کرد. چرا که زندگی ما بر پایه ی اندیشه ی ماست ، به طوری که اگر فکر می
کنیم خوشبخت هستیم و به این خوشبختی ایمان داریم به راستی آنطور خواهیم شد و در
مقابل اگر فکر کنیم بدبخت هستیم و کوله بار ی از مشکلات بر دوش ماست همانطور خواهیم
بود.پس قبل از هر چیزی یک تفکر منطقی و صحیح لازمه ی یک زندگی پر نشاط است که این
تفکر ناشی از شناخت منطقی است ، همان شناختی که منطبق بر واقعیات است .لازم نیست
واقعیات را انکار کنیم بلکه باید خوب آنها را نظاره کنیم و بشناسیم و در گروه این
شناخت است که موانع به راحتی بر طرف می شوند . از طرفی این تفکر منطقی باعث ایجاد
انتظاراتی منطبق با واقعیات خواهد شد و آنگاه هیچ وقت شما یک فرد با تحصیلات ابتدایی
را با یک فرد با تحصیلات دانشگاهی قیاس نمی کنید .

صبر و تحمل و بردباری یکی از مهارت های اساسی
در حفظ آرامش روان است . صبردر مقابل عبادت ، در مقابل معصیت و همچنین در مقابل
ناملایمات زندگی . انسان صبور همیشه قدرت برتر و حکمت او را بالای سر خود می بیند
و از دیدگاه او زند گی یعنی طی یکسری موانع ، که باید سعی کند با تلاش و کوشش انها
را طی کند و نه اینکه موانع سد راه زندگی باشند . یعنی انسان فکر نکند برای تن آسایی
روی زمین آمده است بلکه او آفریده شده است تا در آبادانی زمین بکوشد . چنین فردی
همیشه فکر می کند که دنیا باب طبع او پیش می رود واگر هم چنین نیست با برنامه ریزی
وتلاش وکوشش سعی در تغییر زندگی وشرایط خود دارد . چنین فردی می داند بین زنده
بودن وزندگی کردن فاصله ها وجود دارد .

یکی از مهارتهای دیگر که منشأ آرامش روانی
است ، یافتن معنا در زندگی است که در گرو شناخت هستی وخالق وشناخت خود به عنوان
جزئی از این مجموعه ی هستی است .معنا در زندگی یعنی چیزی که به خاطر آن زندگی می
کنیم وزندگی برای یک ایده وتفکر وبرای خدمت صادقانه به خلق بهترین معنا ومفهومی
است که دین به انسان می دهد . بهتر است آرزوهایمان را معقولانه وکم در نظر بگیریم
، چرا که آرزوهای طولانی که از دایره عمر انسان خارج باشد سبب تنش وفشار روانی می
شود . باید توانایی های خود را بشناسیم وبه داشته های خود ارزش بدهیم ,انسانهای
شاد وسالم کسانی هستند که از آنچه دارند به بهترین شیوه استفاده می کنند وکمتر در
افسوس آنچه ندارند وقت خود را تلف می کنند ، زندگی را با آنچه که دارند به سر می
برند نه با قیاسهای نا بجای خود با دیگران که لذت شادی را از کامشان بگیرد.

مهارت دیگری که در آرامش درونی فرد بسیار
مهم است این است که تلاش کنیم ولی نگران نتیجه نباشیم . البته وجود اندکی استرس
ونگرانی برای فرد لازم است چون به عنوان جرقه ای در شروع فعالیت مؤثرند ولی نباید
اجازه دهد این استرس ونگرانی سراسر وجود ما را در بربگیرد ودین توکل را سفارش کرده
است تا با دیدن قدرت برتر به عنوان یاری رسان وشاهد بر فعالیتهای خود به آرامش
روانی بیشتری برسیم .لازم نیست تمام پله های ترقی را یک شبه طی کنیم کافی است پیوسته
واهسته حرکت کنیم ، که اگر در مسیر صحیح تلاش وتکاپو باشیم طبق سنت الهی در زمین نتیجه
عاید ما خواهد شد .

از جمله مهارتهای دیگر اینکه دل کندن از
تعلقات دنیوی واینکه بیش از حد به فکر جمع اموال نباشیم، پشتوانه مالی در حد معقول
خوب است ولی اینکه خود را موظف به خزانه داری آیندگان کنیم بسی استرس زاست ، قانع
باشیم ولی در حین حال برای بهتر شدن وبه بهتر رسیدن تلاش کنیم .

یکی دیگر از مهارتهای اساسی در تأمین آرامش
روانی انسان ، در جمع بودن وبا جمع بودن است ,جمع دوستان خوب و مطمئن بهترین نعمت
دنیوی است ,دوستانی که مایه ی خیر وبرکت اند وبا دیدن آنها به یاد خدا می افتیم
وبهترین آرامش بخش دلها یاد خداست .

هدف از فرد مذهبی صرفاً روحانی بودن نیست
بلکه هر فردی که تلاش می کند در راستای برنامه ی روحانی قرار گیرد جزء این دسته
محسوب می شود .

به طور کلی نقش دین و راهکارها آن به عنوان یک
عامل مؤثر بر سلامت روانی بسیار پر اهمیت است ، مطالعات انجام شده همه حاکی از آن
است که می توان در گرو اعتقادات واعمال صالح واخلاقی پسندیده به یک آرامش روانی
دست یافت وانسان معتقد را به یک انسان سر زنده وبشاش که همیشه در حال تلاش وتکاپوست
در می آورد ، که همیشه در ارتباط با جامعه ی خود است ودر هر زمینه فرهنگی ,اجتماعی
و اقتصادی سعی بر آن دارد که با توجه به توانایی های خودش بهترین باشد ، واین خلاف
عقیده ونظری است که افراد مذهبی را به عنوان انسانهای عبوس ومنزوی می شناساند که
شاید ناشی از عملکرد نادرست ودیدگاه غلط بعضی از افراد مذهبی باشد که فکر کرده اند
دیندار یعنی جدیت ورسمی بودن .

منابع:

۱. گزارش نشست سلامت و معنویات در سی ام تیرماه
۱۳۸۶

۲. نقش اعتقادات دینی و نیایش در بهداشت
روانی آسیب دیدگان حوادث ، لیلا رجایی و همکارانش

۳. مهارت های دینی در کسب آرامش و ایجاد
سلامت روانی برگرفته از
www. hawzah.net

۴. روانشناسی دینی و نقش دین در سلامت جسم
وروان ،مجله ی معرفت

۵. حیات طیبه و توسعه ی شخصیت ،محمود ویسی ،
انتشارات احسان

۶. نقش رفتار های دینی در بهداشت روانی ، سید
مهدی موسوی اصل ،فصل نامه ی علمی تخصصی روانشناسی در تعامل با دین ،سال اول ،شماره
ی اول ،۸۷-۱۱۳

۷.دین و بهداشت روان ، دکتر ابوالفضل ساجدی
،فصل نامه ی علمی تخصصی روانشناسی در تعامل با دین ،سال اول ،

شماره ی اول ،۵۵ -۸۶

۸. Dule A. Malthews MD etal ,Religious
commitment and health statue ,American Medical Association ,1998

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا