عذرهای مجاز برای روزه نگرفتن در رمضان
عذرهای مجاز برای روزه نگرفتن در رمضان
ترجمه: حمید محمودپور – مهاباد
برداشتن سختی و تنگا ومشقت وآسیب نرساندن به مکلف از اهداف اساسی شریعت است و دلایل کتاب و سنت با هم بر این موضوع متفق هستند. خداوند متعال در این باره می فرماید: {یرید الله بکم الیسر} (البقره:۱۸۵)« خداوند برایتان آسانی می خواهد»،
و نیزخدای سبحان می فرماید: {یرید الله أن یخفف عنکم} (النساء:۲۸)« خداوند می خواهد ( با وضع احکام سهل و ساده) کار را بر شما آسان کند ( چرا که او می داند که انسان در برابر غرائز و امیال خود ناتوان است).»
و در آیه ای دیگر می فرماید: {وما جعل علیکم فی الدین من حرج} (الحج:۷۸)«
و در دین کارهای دشوار و سنگین را بر دوش شما نگذاشته است.» پیامبر(ص) می فرماید:« یقیناً خداوند واجب می کند که رخصت هایش را انجام دهی، همچنان که دوست ندارد که او را نافرمانی کنی.» ( به روایت از امام احمد)
در روایتی دیگر فرمود:« بی شک خداوند متعال دوست دارد که رخصت هایش را به انجام رسانی، هم چنان که دوست دارد واجباتش را انجام دهی.» ( به روایت بیهقی و غیره )
دانشمندان به استناد این نصوص چندین اصل فقهی را وضع کرده اند که بیانگر رفع سختی و مشقت و برداشتن زیان و مشقت از دوش مکلف می باشد؛ از جمله ی آن ها، اصول زیر است:
۱- « المشقه تجلب التیسیر» « مشقت و سختی، زمینه ی آسان گیری را فراهم می کند.»
۲- « الضرر مدفوع شرعاً » « زیان و ضرر شرعاً مردود است.»
۳- « الأمر إذا ضاق اتسع » « هرگاه کاری رنج آور باشد و عرصه را بر انسان تنگ نماید، زمینه گشایش فراهم می شود.»
و اصول دیگری که فقها در قواعد فقهی خویش آن را وضع نموده اند.
گر چه روزه گرفتن ماه رمضان بر هر مکلف عاقل و بالغی واجب است، اما برخی از پیشامدها و عذرها که برای مکلف رخ می دهد موجب برداشتن حکم وجوب از او می گردد و در آن هنگام نگرفتن روزه برایش مباح می شود و چه بسا در حالات و شرایط معینی، خوردن روزه بر او واجب خواهد شد. این رویدادها یا اوضاع و احوال به رخصت های روزه نگرفتن یا عذرهای مباح برای روزه خواری معروف است. عذرهای روزه نگرفتن عبارتند از:
1- بیماری
بیماری، دگرگونی و تحولی است که برای انسان رخ می دهد و او را از حالت عادی خارج می گرداند و آن مطابق این فرموده ی خدای بلند مرتبه، یکی از عذرهای مباح برای روزه نگرفتن است: {فمن کان منکم مریضًا أو على سفرٍ فعده من أیام أخر} (البقره:۱۸۴)« و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند ( اگر افطار کردند و روزه نگرفتند، به اندازه ی آن روزها ) چند روز دیگری را روزه می دارند.» بیماری به شرطی مجوز ومباح کننده ی روزه نگرفتن یا افطاری است که با وجود آن، بیم ضرر و هلاکت از آن رود یا رنج و مشقت شدیدی به شخص برساند و به بیماری او بیفزاید، یا این که شفا و بهبودی اش را به تاخیر بیاندازد، تنها این نوع بیماری مجوز روزه نگرفتن است و چنین افرادی باید پس از رفع عذر و بهبودی، روزه های خود را قضا نمایند؛ اما اگر بیماری به روزه دار آسیب نرساند و او را به مشقت و سختی نیاندازد، مانند درد دندان یا انگشت یا چیزی نظیر آن به او اجازه ی افطاری یا روزه نگرفتن داده نمی شود.
2- پیری
پیرمردان یا پیرزنان به خاطر عدم توانای، اجازه ی روزه نگرفتن را دارند و اگر روزه گرفتن برای آنان در تمامی فصل های سال بسیار سخت باشد قضای روزه برآن ها واجب نیست و تنها باید برای هر روز ، مسکینی را طعام دهند؛زیرا خدای متعال می فرماید:{وعلى الذین یطیقونه فدیه طعام مسکین} (البقره:۱۸۴) ابن عباس (رض) فرمود: « آیه منسوخ نیست، و شامل پیرمردان و پیرزنانی می شود که نمی توانند روزه بگیرند، بنا بر این به جای هر روز مسکینی را غذا می دهند.» حکم مریضی که امید شفای او نمی رود نیز مانند پیرمردان و پیر زنان است؛ زیرا روزه بر او سخت می باشد و به جای هر روز مسکینی را غذا می دهد.
3- حاملگی و شیردادن
فقها بر این امر اتفاق دارند که روزه نگرفتن برای زن حامله و شیرده مباح و مجاز است؛ هرگاه از خودشان یا فرزندشان نگران باشند؛ زیرا پیامبر(ص) می فرماید:« خداوند روزه و نصف نماز را از مسافر و روزه را از دوش زنان حامله و شیرده برداشته است.» ( نسائی و غیره آن را روایت کرده اند) و باید به جای روزهایی که روزه نگرفته اند هر وقت که برایشان ممکن شد،روزهایی دیگر روزه بگیرند. لازم به یادآوری است که تنها حاملگی و شیر دادن مجوز روزه نگرفتن در رمضان نیست؛ بلکه علت اصلی مباح شدن روزه خواری همان ترس و نگرانی زن حامله یا شیرده از جان خویش یا فرزندش می باشد.
4- مسافرت
به شرطی به مسافر اجازه ی روزه نگرفتن داده می شود که هدف از سفرش به کار بستن حیله برای روزه خواری نباشد؛ زیرا خداوند متعال می فرماید: {فمن کان منکم مریضًا أو على سفرٍ فعده من أیام أخر} (البقره:۱۸۴)،« و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند چند روز دیگری را روزه می دارند.» و پیامبر در روایت مذکور فرمود: « خداوند روزه را از دوش مسافر برداشته است.» مسافرت به شرطی روزه نگرفتن را مباح می کند که سفری طولانی باشد که بتوان در آن نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت خواند. در چنین حالتی نیز قضای روزه بر مسافر واجب است. مسافر در سفرش بین روزه و افطار مخیر است، به دلیل روایت « أنس » ( رض ) که در صحیح بخاری و مسلم آمده است: « با رسول خدا(ص) در رمضان سفرکردیم، در این سفر روزه دار از روزه خوار و روزه خوار از روزه دار عیب جویی نکردند.» و در صحیح مسلم از أبی سعید خدری(رض) روایت شده است که فرمود: « یاران پیامبر بر این باور بودند که هر کس توان روزه گرفتن را – در سفر – در خود ببیند، خوب است که روزه بگیرد و هرکس احساس ضعف و ناتوانی کند بهتر است روزه را بشکند.»
5- برطرف نمودن نیاز و ضرورت
روزه نگرفتن برای دفع حوادث اضطراری و غیر مترقبه مانند نجات غریق یا خاموش کردن آتش و مانند آن مجاز و چه بسا واجب است؛ به شرطی که روزه دار تنها با افطار بتواند آن را دفع کند، اما ضروری است آن روزه را قضا نماید. دلیل این امر تمام ادله ای است که برداشتن سختی و مشقت و دفع زیان و ضرر را بیان می کنند. اصل این است که « آنچه که واجب تنها به وسیله ی آن انجام و تکمیل می شود، آن هم واجب است.» هرگاه کسی برای توانایی بر جهاد در راه خدا و جنگ با دشمن نیاز به روزه خواری داشته باشد می تواند روزه نگیرد و بعدا روزه را قضا نماید؛ خواه به هنگام مسافرت باشد یا در سرزمین خود با دشمن روبرو شود. در صحیح مسلم از ابی سعید خدری(رض) روایت شده که فرمود: [ با پیامبر خدا(ص) به مکه سفر کردیم در حالی که روزه بودیم، در جایی توقف کردیم، پیامبر(ص) فرمود: شما به دشمنتان نزدیک شده اید و روزه نگرفتن توانایی شما را بیشتر خواهد کرد.» این مجوز و رخصتی برای ما بود؛ پس برخی از ما روزه دار ماند و برخی دیگر افطار کردند. سپس در جایی دیگر فرود آمدیم، پیامبر فرمود: « شما فردا صبح با دشمنتان رودرو می شوید و روزه نگرفتن شما را تواناتر خواهد کرد پس روزه نگیرید.» این بار افطار واجب بود پس روزه نگرفتیم.]
این مهمترین عذرهای مجاز برای روزه نگرفتن بود که خدای بسیار مهربان نسبت به بندگانش، برای برداشتن سختی و مشقت و زیان و ضرر از دوش بندگان وضع فرموده است. برای برخی از این عذرها، قضای روزه برای مسافر و زن شیرده و حامله و بیماری که امید شفایش می رود واجب است و برای برخی افراد قضای آن لازم نیست؛ مانند پیرمردان و پیرزنان و بیماری که امید شفایش نمی رود؛ در چنین حالتی فقط دادن فدیه یعنی غذا دادن به مسکینی به جای هر روزی که افطار کرده اند، واجب است. اما روزه خواری در رمضان بدون عذر شرعی از گناهان کبیره ای است که موجب مجازات شدید انجام دهندگانش می گردد.