مقالات ارسالی

دو وظیفه اساسی فرد مسلمان

اصلاح نفس و دعوت دیگران دو وظیفه­ ی اساسی فرد مسلمان

نوشته: استاد مصطفی مشهور / ترجمه وتلخیص: عبدالخالق احسان

امروزه بسیاری از جوانان پرسان می­کنند که وظیفه­ی اصلی ماچیست؟ حالا چه باید کرد؟ در پاسخ به این گونه سؤالات لازم است که در مورد دو وظیفه­ی مهم و حیاتی فرد مسلمان اشاراتی صورت گیرد، که عمل به این دو وظیفه بسا مشکلات ما را حل نموده و فرد مسلمان را آماده می­سازد تا وظایف دیگر اسلامی و انسانی خود را به خوبی اجرا نماید.

اول- اصلاح نفس:

اصلاح نفس وخود سازی اساسی ترین وظیفه­ی فرد مسلمان است که اگر فرد توانست نفسش را اصلاح کند، دعوت دیگران برایش خیلی آسان می­گردد. هدف ما از اصلاح نفس، ساختن فرد مسلمان است که باید مواصفات ذیل را دارا باشد:

  1. عقیده سالم:فردی که می­خواهد نفس خود را اصلاح کند باید در قدم اول عقیده اش را سالم نماید، یعنی عقیده اسلامی و صحیح سلف صالح را برگزیند و ازبدعات وخرافات دور باشد. مقصد ما ازعقیده­ی سالم این است که شخص باور نماید که درین عالم مقام والای دارد ورسالت عظیمی بردوش او گذاشته شده است، و این­که آن­چه نزد خداست را برهمه چیز ترجیح دهد، برادر مسلمان خود را گرامی داشته وبه او محبت ورزد وقرآن و حدیث پیامبرrرا مصدر و منبع عقیده­ی اسلامی بداند.
  2. عبادت صحیح: بعد از ترکیزعقیده سالم در اصلاح نفس نوبت به عبادت صحیح فرامی­رسد، وعبادت عام وشامل بوده وبه انجام نماز، روزه، زکات، و حج منحصر نمی­شود؛ چراکه رسالت ما در زندگی عبادت است چنانچه خداوندYمی­فرماید: {وماخلقت الجن والانس الالیعبدون} جنیات و انسان­ها رافقط برای عبادت آفریدیم.     لذا برهمه ما واجب است تا این معنای شمولی عبادت را درزندگی خود متحقق سازیم، ودرمقابل هرعملی نیت خویش را تصحیح نماییم تا تمام امور مباح عبادت محسوب شود. که درین صورت خانه، مکتب، پوهنتون، شرکت، تجارتخانه، باغ، ورزشگاه…. محراب های عبادت خدا به شمارمی­رود وتمام دنیا به معبد وپرستشگاه تبدیل می­شود. قابل ذکراست که درتصحیح عبادت دوشرط لازم است۱-اخلاص ۲-مطابقت باشریعت
  3. اخلاق حسنه: ازجمله­ی اساسات اصلاح نفس، آراستگی به اخلاق نیکووحسنه است، آن اخلاقیاتی که قرآن وحدیث به آن دستور داده اند؛ چراکه اخلاق بخش بزرگ حیات فرد را در برمی­گیرد و مربوط به روابطش بادیگران می­شود لذا باید فرد داعی متخلق به اخلاق حمیده بوده، الگو و اسوه­ی شایسته به مدعوین باشد. چنانچه پیامبربزرگوار اسلامrقدوه ما در اخلاق بودند و ایشان فرمودند: {انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق} فرستاده شدم تا اخلاق خوب را به کمال برسانم.
  4.  معلومات کافی: فرد مسلمانی که می­خواهد نفس خویش را اصلاح کند و به میدان عمل اسلامی و دعوت به سوی خداYقدم بگذارد؛ باید معلومات کافی داشته باشد که این معلومات به سه بخش می­باشد:
  5. شناخت درست و متکامل از اسلام تا بتواند برخود تطبیق نموده و اهلیت فراخوانی دیگران را کسب کند.
  6. از اوضاع گذشته و حال امت اسلامی آگاهی دقیق داشته، دشمنان اسلام را باانواع و اسلوب های شان بشناسد، و به دعوتگران به سوی خداYشناخت داشته و راه های همکاری با دعوتگران را دریابد.
  7. باید در یکی از رشته های علمی معاصر تخصص داشته باشد مثل: طب ، انجینیری ، زراعت، صنعت ، وغیره…
  8. توانائی جسمی: ازجمله­ی آن­چه به اصلاح نفس دعوتگر مربوط می­شود، توجه به صحت بدن است تا اینکه توان تحمل مشقات عمل و دعوت و جهاد را داشته باشد. چنانچه پیامبرrمی فرماید:{المؤمن القوی خیر واحب إلی الله من المؤمن الضعیف وفی کل خیر}مؤمن قوی ازمؤمن ضعیف نزد خدا برتراست ودرهمه خیر وجود دارد.
  9. نفع رساندن به دیگران: مسلمانی که می­خواهد اصلاح شود باید به دیگران نفع برساند وهمیشه به فکر این باشد که کجا کسی مشکلی دارد تا رفته به دادش برسد نه اینکه خدای نخواسته منتظر باشد که کجا مستمندی است تا از ناچاری او سوء استفاده نموده و او را برده­ی خویش سازد.
  10. حریص بودن بروقت:ونیز باید بروقتش حریص باشد ونگذارد اوقات گرانبها که نعمت الهی است بیهوده صرف شود.
  11. نظم در کارها: همه کارهای این فرد مسلمان باید منظم باشد ، وهرروز طبق تقسیم اوقات تمام وظایفش را تنظیم نموده و بداند که درکدام روز وکدام ساعت و درکجا برنامه دارد تا تمام دیگر کار ها را مطابق آن نظم ببخشد.
  12. توانائی کسب وکار: باید مسلمان داعی و کسی که می­خواهد خود را اصلاح کند، بیکار وباردوش جامعه نباشد، بلکه به یکی از وظایف مشروع مشغول فعالیت وکار باشد.

دوم- دعوت دیگران:وظیفه­ی حیاتی دیگر فرد مسلمان، دعوت وفراخوانی دیگران است. قضیه دعوت به سوی خداوندYدریک وچندمقاله نمی گنجد بلکه باید به کتاب های که در زمینه دعوت ودعوتگر نوشته شده مراجعه صورت گیرد؛ لذا به بعضی اشاراتی درین مورد بسنده می­شود.

احساس شرف وعزت:چقدر عزت وافتخار است ترا که به سوی الله متعال دعوت می­کنی، به سوی بالاترین مقصد وهدف فرامی­خوانی چون دعوت به سوی خدا وظیفه پیامبران است؛ سخنی که در راه دعوت گفته می شود نیکوترین سخن بشری می باشد چنانچه خداوند می فرماید: {ومن أحسن قولا ممن دعا إلی الله وعمل صالحاً وقال إننی من المسلمین} فصلت۳۳  سخن چه کسی نیکوتراست از کسی که به سوی خدا دعوت نموده وعمل صالح انجام می دهد ومی گوید من ازجمله­ی مسلمانانم.

ما به سوی خدا، توسط کلام خدا واقوال پیامبرش دعوت می کنیم؛ آیا سخنی ازین برتر وجود دارد؟

اموری که مربوط به دعوتگر می شود:

  • دعوتگر باید بداند که دعوت به سوی خداوندYبر او واجب بوده وکارنفلی نیست، لذا باید درهروقت ودرهرحالت وشرایط دعوت نماید، اگر درزندان یا زیر هرقسم فشاری قرار داشته باشد؛ واگر هرقسم اذیتی را در راه دعوت می بیند باید از دعوت باز نایستد. وباید همراه مردم مثل درخت باشد که درخت را به سنگ می زنند اما درخت در جای عکس العمل و انتقام میوه می دهد.
  • باید در حالت نیرومندی و توان دعوت نماید نه درحالت ضعیفی وکسالت.
  • دعوتگر باید الگوی نیکی به مدعوین باشد ، هیچ وقت خلاف گفته هایش کاری انجام ندهد تا مورد غضب خداوند قرار نگیرد.
  • دعوتگر باید دردعوت خود اخلاص داشته باشد وغیر از رضایت خداوندYچیزی را نخواهد ومنتظر توصیف و ستایش مردم نباشد.
  • دعوتگر باید مقداری از قرآن وحدیث را حفظ داشته باشد درموقع دعوت به آیات واحادیث استناد نماید.
  • دعوتگر باید حق بگوید و لوکه ظاهراً تلخ به نظرآید آن هم به اسلوب حکیمانه.
  • دعوتگر باید بین علم وعمل پیوند ناگسستنی را برقرار سازد.
  • دعوتگر باید زمان دعوت را مراعات نماید تا مدعوین را خسته نکند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا