فقه معاصرمطالب جدیدمقالات

تفسیر آیه جزیه ، اهل ذمّه یا شهروندان غیر مسلمان

تفسیر آیه جزیه ،  اهل ذمّه یا شهروندان غیر مسلمان

نویسنده:  رسول رسولی کیا – کارشناس ارشد قرآن و سیره

– در سال هشتم هجری سوره توبه و از جمله آیه ۲۹ از این سوره مبارکه نازل شد آیه
{قاتلواالذین لایؤمنون بالله ولابالیوم الآخرولایحرمون ماحرم الله ورسوله ولایدینون دین الحق من الذین اوتواالکتاب حتی یعطواالجزیهعن یدوهم صاغرون ،با کسانی که به خداوروز واپسین ایمان نمی آورند وچیزهایی را که خدا و رسولش حرام شمرده، حرام نمی دانند و با کسانی که کتاب آسمانی بر آنان نازل گشته و به آیین حق نمی گروند، بجنگید تا آن هنگام که به دست خویش جزیه بپردازند درحالی که دربرابراسلام خاضع اند}.
خداوند جل جلاله در این آیه به پیامبر (ص) ومسلمانان دستور داد که با همه کسانی یا همه اهل کتابی هایی که دارای صفات چهارگانه مذکورهستند،بجنگید مگر اینکه به امضای قرارداد مشترک ذمه بپردازند.

– صاحب المنار،اخذجزیه را به قبل از اسلام ارجاع داده و می گوید :انوشیروان،اولین کسی بود که اصول وپایه هایی برای جزیه قرارداد و آن را وضع کرد .
– داستان جزیه و قرارداد ذمه بعد از جنگ روم(غزوه مؤته)ودر سال هشتم هجری آغاز شد ، آنگاه که رومیان خواستند بر دولت اسلامی یورش برده و مسلمانان را ریشه کن نمایند، غزوه مؤته که در آن چندین فرمانده رشید مسلمان از جمله جعفربن ابیطالب و ابن رواحه درآن به شهادت رسیدند ، پس از پیروزی مسلمانان در این جنگ تاریخی ، آیه جزیه نازل شد، رومیان به سرکردگی پسر هرقل خواستند کاری را که مشرکان قریش ( ویهودیان مدینه و اطراف)از انجام آن عاجز بودند(نابودی محمد و دولت مدینه)به اتمام برسانند،پس آیه قرآن نازل شد تا اعلام کند اهل کتابی که بر باطل اصرار می ورزندوبامسلمانان عداوت دارند ، شایسته صلح و آتش بس نیستند ،بلکه باید باآنان بجنگید تا بر آنان پیروز می شوید و یا تسلیم شده و قرارداد ذمه امضاء می کنند .

– قانون پرداخت جزیه بانزول این آیه تشریع وبرای نخستین باردرباره مردم نجران وایله به مورداجرا گذارده شد .
– در تفسیراین آیه عده ای، چنین پنداشته اند که آیه مزبور متضمن اعلان جنگ به اهل کتاب بوده و این جنگ باید تا حصول نتیجه ای که در آیه اعلام شده ،ادامه پیدا کند و غایت و هدف جنگ آن است که اهل کتاب در حالت خواری و خفت و ذلت، جزیه بپردازند و درباره چگونگی حالت مزبور نیز نظریات(عجیبی) ابراز شده است که به برخی از آنها اشاره می شود:

۱-ذمیان به اجبار برای پرداخت جزیه به حالت خواری به جایگاه مأمورین دریافت جزیه کشانده می شوند .
۲-جزیه در حالی از ذمیان گرفته می شود که مأمورین مسلمان نشسته و آنان ایستاده باشند .
۳-اهل ذمه به هنگام پرداخت جزیه مورد اهانت و ضرب و شتم قرار می گیرند .
۴-ذمیان موقع دادن جزیه در برابر آفتاب سوزان نگاه داشته می شوند .
۵-ذمی سرخود را پایین می آورد و گیرنده جزیه ریش وی را گرفته و ضربه ای به سرش می نوازد .
نظریات افراطی مذکور به تعبیر القاسمی صرف نظر از اینکه فاقد دلیل از قرآن و سنت و عمل اصحاب است با ماهیت پیمان ذمه و آثار حقوقی آن و همچنین با روش اصولی اسلام در زمینه روابط خارجی و روح عدالتی که اسلام همواره حامی آن بوده و بالأخره با سماحت و عفو دینی منافات دارد و آیه مذکور هم به هیچ وجه با نظریات مزبور سازگار نبوده و نمی تواند مورد استناد قرار گیرد .

@ برای تحلیل وتفسیر بیشترآیه، نکات زیررامتذکر می شویم:
۱-نخستین فراز آیه (قاتلوا الذین لا یومنون با لله …) که متذکر پیکار با اهل کتاب است ، جنبه تشریعی نداشته و این آیه بعداز نزول آیات جهاد نازل شده و قطعاً باید همه شرایط جهاد با توجه به آیات پیشین لحاظ شود که در حقیقت مفهوم آیه چنین می شود :
هر گاه طبق مقررات قانون جهاد،در مواردی که پیکار بااهل کتاب مجاز باشد ، قبول پیشنهاد قرارداد ذمه از طرف آنان باید به عنوان پایان مخاصمه تلقی گردد ، لذا کسانی که قسمت اول آیه را به عنوان اعلان جنگ با اهل کتاب محسوب نموده اند مرتکب اشتباه بزرگ شده اند ؛ زیرا بررسی آیات مربوط به قانون جهاد به خوبی می رساند که اسلام در هیچ موردی حتی درباره گروه های مشرک و ضد مذهبی به طور ابتدایی مبادرت به اعلان جنگ نکرده است و جهاد را در موارد خاص و باشرایط معین به منظور از میان بردن موانع دعوت جهانی اسلام فرض شمرده است .
۲- کلمه «حتی» در لغت عرب پایان و نهایت امر را می رساند و بکار رفتن کلمه مزبور در آیه، روشنگر این نکته است که با انعقاد قرارداد ذمه که مبتنی بر مسئولیت های متقابل است حالت مخاصمه ودرگیری وبالأخره خشونت و بیگانگی پایان پذیرد و روابط طرفین بر اساس پیمان مشترک به اتحادومسالمت وهمکاری گراید.
۳- تعبیر«عن ید» که در پرداخت جزیه به کار رفته مبین این مطلب است که جزیه باید در حدود امکانات اهل کتاب باشد، ضمناً مراد از «یعطوا» درآیه ،آمادگی پرداخت است .

ابن عباس درتفسیراین بخش ازآیه می فرماید:شخص ذمی خودش باید جزیه را بپردازد .

۴- جمله ای که در پایان آیه آمده (و هم صاغرون) متضمن دومین شرط و پایه اساسی قرارداد ذمه است و این شرط به صورت ذیل در قرارداد ذمه قید می گردد : متحدین باید به هنگام احکام صادره از دادگاه های صلاحیت دار اسلامی ملتزم شوند و دربرابراجرای قوانین اسلامی خاضع باشند.

-امام شافعی در باره مفهوم و«هم صاغرون» می فرماید: یعنی اینکه احکام اسلامی بر آنها اجرا شود .
– دکتر قرضاوی ، تسلیم شدن و انداختن سلاح و پایبندی به قوانین دولت اسلامی رامصداق (و هم صاغرون) می داند.
-صاحب تفسیر مراغی هم دراین باره می نویسد:« وهم صاغرون » یعنی اینکه آنها با پرداختن جزیه به مسلمانان حسن نیت خودشان را نشان داده باشند .
با توجه به توضیحاتی که درباره تفسیر آیه جزیه گذشت و همچنین سایر مدارکی که در زمینه لزوم تعهد مالی در متن قرارداد ذمه بیان شد جای تردیدی باقی نمی ماند که جزیه یکی از دو شرط و ماده اساسی پیمان بوده است نه هدف پیکار با اهل کتاب .

@ وامادرباره چهار صفتی که باعث شده که مسلمانان بااهل کتاب وارد نبردشوند ،
-امام فخر رازی می گوید : اهل کتاب مادامی که دارای این چهار صفت باشند ، نبرد با آنان واجب است تادر نهایت تسلیم شده یاجزیه بپردازند .
* « لایحرمون ماحرم الله و رسوله» یعنی آنان مواردی را که خدا حرام اعلام کرده حرام نمی دانند یا اینکه از محرمات تورات و انجیل پرهیز نمی کنند بلکه به تحریف آن دو پرداخته واز خود احکام می سازند .
* «ولایدنیون دین الحق» منظوراز دین الحق : ۱- منظور واژه حق،و گرایش وعمل به دین حق است . ۲- منظو از حق ، ذات پاک خداست و منظور از دین ، آیین آسمانی اسلام است. ۳-آنان به اسلامی که حق است ،ایمان نمی آورند.
-ابوعبیده گوید:کفر گرایان اهل کتاب،خدا را بسان توحید گرایان نمی شناسند .

منابع :

۱. سوره توبه آیه ۲۹ .
۲. رشید رضا ، تفسیر المنار ،ج۱۰ ، ص ۲۹۲.
۳. جعفر سبحانی ، فروغ ابدیت ، ج۲ ، ص ۲۸۸.
۴.ابن قیم ، زادالمعاد ،ج۳،ص۲۲۳.
۵. عمید زنجانی ، فقه سیاسی و…، ص ۱۱۷ -۱۱۸.
۶. محمدجمال الدین القاسمی، تفسیر قاسمی ، ج ،۴ص ۱۰۹.
۷. همان ، به نقل از امام نووی.
۸. عمید زنجانی ، فقه سیاسی و…، ص ۱۱۸.
۹. همان ، ص ۱۱۹.
۱۰. همان.
۱۱. قرطبی ، الجامع لأحکام القرآن ، ج۸ ، ص ۱۱۵.
۱۲. عمید زنجانی ، فقه سیاسی و…، ص ۱۱۶،به نقل ازحسن نجفی ،جواهر الکلام ، ج ۲۱ ، ص ۲۴۷.
۱۳. قرطبی ،الجامع لأحکام القرآن ، ج ۸ ، ص ۱۱۵.
۱۴. قرضاوی ، غیرالمسلمین فی المجتمع الاسلامی ، ص ۶۷.
۱۵.احمدمصطفی المراغی،تفسیر المراغی ، ج ۱۰ -۱۲ ، ص ۹۵.
۱۶. عمید زنجانی ، فقه سیاسی و…، ص ۱۲۱.
۱۷. الفخر الرازی ، التفسیر الکبیر ، ج ۸ ، ص ۲۷.
۱۸. همان ، ص ۲۹ .
۱۹. طبرسی ،مجمع البیان (ترجمه) ، ج ۹ ، ص ۵۵۸.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا