چرا ترکیه مواضع کردهای سوری را گلولهباران میکند؟
چرا ترکیه مواضع کردهای سوری را گلولهباران میکند؟
آیا آمریکا و ناتو میتوانند برای کنترل و موازنه روسیه راهی پیدا کنند یا ترکیه تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ منافع خود به طور مستقیم، تقابل و جدال با کردها را انتخاب کند.
نویسنده: محمدعلی دستمالی
یکی از موضوعاتی که باعث شده یک بار دیگر همه نگاه ها به سوی سوریه جلب شوند و فدریکا موگرینی اعلام کند که دنیا با لحظهای سرنوشت ساز در سوریه روبرو شده، این نیست که در جدال بین دمشق و مخالفین، یکی از آنان، قدرت بیشتری به دست آورده باشد و بازی به فینال رسیده باشد، چرا که وضعیت داخلی سوریه، پیچیدهتر از این است که بدون در نظر گرفتن عوامل خارجی و پیرامونی، تغییری در آن حاصل آید. در واقع آن چه که موجب شده، خانم موگرینی و خیلیهای دیگر، احساس و تصور کنند که رفته رفته در سوریه تکلیف کار یکسره میشود، این است که بازیگران بزرگ و متفقین منطقهای آنان، به ایستگاهی رسیدهاند که منافع متنازع آنان، اجازه نمیدهد که بیش از این تعلل و درنگ صورت بگیرد. دیدیم که پس از قدرتنماییهای نیروی هوایی روسیه و حمایت از ارتش تحت فرمان اسد در جبهه حلب، ارتش ترکیه، مناطقی از حلب و عزاز را گلولهباران کرد تا کردهای وابسته به پ.ک.ک یعنی «واحدهای دفاع از خلق» (YPG) نتوانند با خاطر آسوده، به قلمروگشاییهای خود ادامه دهند.
اما چه شد که ترکیه در این شرایط، دست به چنین اقدام مخاطرهآمیزی زد؟ آیا این اقدام ترکیه میتواند مقدمهای برای حملات هوایی و زمینی به مناطق خاصی از شمال سوریه باشد؟
در تبیین دلایلی که میتواند وضعیت ترکیه در آرایش نظامی جدید را به طور روشن نشان دهد، میتوان نکات زیر را برشمرد:
۱. جبهه عزاز و جرابلس، برای ترکیه از اهمیتی حیاتی برخوردار است و رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه بارها اعلام کردهاند که ورود کردها به کرانه باختری رود فرات را خط قرمز می دانند و اگر مدافعین کُرد مسلح پ.ک.ک سر از غرب فرات دربیاورند، ارتش ترکیه وارد عمل می شود. اهمیت این منطقه برای ترکیه، به موضوع مهم سرمایه گذاری آنکارا در حمایت از مخالفین سوری باز می گردد. در یک دید کلی، دولت مبتنی بر حزب عدالت و توسعه در پنج سال اخیر، به طور جدی، بخش مهمی از اعتبار، سرمایه و آمال خود را در گرو تغییر رژیم در سوریه نهاده و به این منظور، از چندین گروه سیاسی و نظامی مخالف اسد حمایت کرده که ارتش آزاد و جیش الاسلام و ائتلاف مخالفین مستقر در استانبول و گازی عنتاب، جدی ترین بخش های آن هستند و اگر جرابلس و عزاز در یک روند سریع و کوتاه، با حمایت های روسیه به دست کردها بیفتد، عملا مخالفین سوری تحت حمایت آنکارا، در حلب و پیرامون حلب، قیچی می شوند و یک محاصره سنگین و بی امان می تواند در کوتاه مدت همه آنان را از پا درآورد. بدون هیچ شک و شبههای، چنین چیزی می تواند به مثابه از دست رفتن همه امیدهای ترکیه، برای اثرگذاری برای آینده ی سوریه باشد و اگر ارتباط مرزی بین ترکیه و سوریه بر اساس تشکیل نوار کُردی قطع شود و مخالفین سوری از دست بروند، در این صورت، اردوغان و داوداوغلو، سنگین ترین شکست خود را تجربه خواهند کرد.
۲. اگر عزاز و جرابلس به دست کردها بیفتد، در این صورت کل مرز ترکیه و سوریه، تبدیل به یک منطقه ی کُردی خواهد شد که به تمامی تحت فرمان پ.ک.ک اداره می شود و این به معنی اتصال سه منطقه کردنشین از هم گسسته ی جزیره، کوبانی و عفرین خواهد بود و در این صورت صالح مسلم و نیروهای او، به دریای سفید، نزدیک خواهند شد و عفرین می تواند برای ترکیه، دردسرهای بزرگ به وجود بیاورد. می دانیم که کردها، پیش تر با حمایت های آمریکا توانستند منطقه ی حساس و استراتژیک تل ابیض (گرکی سپی) را فتح کرده و جزیره و کوبانی را به همدیگر متصل کنند و شاید همین اقدام، یکی از مهم ترین دلایل شعله ور شدن مجدد آتش جنگ بین ترکیه و پ.ک.ک بود.
۳. اگر عزاز و جرابلس به دست کردها بیفتد، همه رویاهای ترکیه برای مدیریت مشترک پرونده منطقه حایل در حد فاصل غرب و شرق فرات بر باد می رود و در این صورت، به خاطر قدرت گرفتن کردها و روسیه و اسد، نه تنها منافع، بلکه امنیت ترکیه نیز در خطر خواهد بود.
۴. رویدادهای پیش رو، می تواند در یک بازه زمانی کوتاه، دست کم چهارصد هزار نفر دیگر از شهروندان سوریه را آواره کرده و آنان را راهی ترکیه کند و در شرایط کنونی، این کشور از منظر اقتصادی و امنیتی، نمی تواند بیش از این در برابر سنگینی کار و عملیات نگهداری از سه میلیون آواره، تاب بیاورد.
۵. برخی از مقامات امنیتی و نظامی ترکیه مدعی شده اند که پ.ک.ک در جنگ در استان های جنوب و جنوب شرقی ترکیه، از سلاح ها و مهماتی استفاده کرده که از سوی آمریکا و آلمان در اختیار شاخه ی نظامی حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) گذاشته شده و استمرار چنین مساله ای می تواند در داخل نیز، کار را برای مقابله با پ.ک.ک دشوار کند.
این دلایل پنجگانه؛ مجموعا ترکیه را به سوی اتخاذ مواضع تند در مرز سوریه سوق داده اند.
حال باید دید در شرایطی که به نوروز نزدیک می شویم که همواره برای عملیات نظامی پ.ک.ک و اتخاذ مواضع سیاسی اوجالان مهم بوده است و از دیگر سو، برگزاری نشست ژنو ۴ در دستور کار قرار گرفته است، ترکیه تا چه اندازه خواهد توانست، فضا را به گونه ای مدیریت کند که با برخورداری از حمایت های آمریکا، ناتو و عربستان و قطر، در زمینی بازی کند که نتیجه آن، تحمل یک شکست سنگین نباشد. باید دید آیا آمریکا و ناتو می توانند برای کنترل و موازنه روسیه راهی پیدا کنند یا ترکیه تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ منافع خود، به طور مستقیم، تقابل و جدال با کردها را انتخاب کند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941126000841