جوانان

۲۰ وصیت امام اعظم أبوحنیفه به فرزندش حماد

۲۰ وصیت امام اعظم أبوحنیفه به فرزندش حماد

بسم الله الرحمن الرحیم

فرزندم!

خداوند ترا براه راست ارشاد و تأیید کند، مى‌خواهم ترا چند وصیت کنم که اگر آنها را بیاد سپارى و در عمل پیاده کنى امیدوارم که انشاء الله سعادت دنیا و آخرت را حاصل کنى.

 اول: اولین آن تقوا است، که اعضاء و جوارح خود را بخاطر ترس از خداوند از گناهان محفوظ بدارى و اوامر و دستورات پروردگارت را جهت عبودیت و بندگى همواره بجاى آورى.

دوم: اینکه آنچه را احساس کردى که به دانستن و آموختن آن محتاجى بیشتر خود را در جهل و نادانى مگذار و هر چه سریعتر آنرا بیاموز.

سوم: کسى که در امور دین و دنیا به وى محتاج نیستى با وى نشست و برخواست مکن.

چهارم: اینکه حقى که دیگران را ذمه تو دارند با انصاف ادا کن و اگر تو بر ذمه دیگران حقى داشتى هرگز براى خودت طالب انصاف مشو، مگر اینکه ضرورتى باشد.

پنجم: هیچگاه با مسلمان یا ذمى دشمنى مکن.

ششم: برآنچه که خداوند از مال دنیا و مقام و مرتبه به تو عنایت کرده قناعت کن.

هفتم: آنچه در دست دارى با حسن تدبیر مصرف کن تا از مردم بى نیاز باشى.

هشتم: خودت را در چشم دیگران بى ازرش مگردان.

نهم: خودت را از مداخلت در کارهاى پوچ و لایعنى باز بدار.

دهم: هنگام برخورد با مردم در سلام دادن پیشدستى نما، چون سخن گفتى نیکو بگو، با مردم خوب دوستى و محبت پیشه کن، و با بدان مدارا داشته باش.

یازدهم: ذکر خدا را بیشتر بکن و درود و سلام بر رسول مجتبى ص هر چه بیشتر بفرست.

دوازدهم: تا مى‌توانى به سیّد الاستغفار مشغول باش، که عبارتست از این ارشاد رسول گرامى ص: «اللهم أنت ربی لا إله إلا أنت خلقتنی وأنا عبدک وأنا على عهدک ووعدک ما استطعت أعوذ بک من شرّ ما صنعت، أبوء لک بنعمتک علیَّ وأبوء بذنبی فاغفر لی فإنه لا یغفر الذنوب إلا أنت»([۱]).

کسى که این دعا را شب بخواند و در آن شب بمیرد به بهشت داخل مى‌شود، و کسى که آنرا هنگام صبح بخواند و در آن روز بمیرد به بهشت داخل مى گردد.

و از حضرت ابو الدرداء t روایت است وقتى که به او گفته شد: خانه‌ات آتش گرفت، فرمود: آتش نمى گیرد، زیرا که من کلماتى از رسول خدا ص شنیده ام که هر کس آنها را در اول صبح بخواند با شب هیچ مصیبتى به او نمى رسد و کسى که آنها را در شب بخواند تا صبح هیچ مصیبتى به او نمى رسد، (و آن کلمات چنین است)([۲]).

«اللهم أنت ربی لا إله إلا أنت علیک توکلت وأنت رب العرش العظیم ما شاء الله کان وما لم یشأ لم یکن لا حول ولا قوه إلا بالله العلى العظیم أعلم أن الله على کل شیء قدیر, أن الله قد أحاط بکل شیء علماً، اللهم إنی أعوذبک من شر نفسى من شر کل ذی شر  ومن شر کل دابه أنت آخذ بناصیتها إن ربی على صراط مستقیم» ([۳]).

سیزدهم: اینکه هر روز بر قرائت قرآن مواظبت نمایى و ثواب آنرا به رسول اکرم ص و پدر و مادرت و اساتذه ات و سایر مسلمین هدیه کن.

چهاردم: از دوستانت بیشتر از دشمنانت حذرکن، چونکه فساد در میان مردم گسترش یافته است چه بس ممکن است دوستت به دشمن تبدیل شود.

پانزدهم: با همسایه خوش رفتارى نما و بر آزار و اذیت آن صبر کن.

هفدهم: مذهب اهل سنت و جماعت را همواره لازم بگیر و از جاهلان و گمراهان بپرهیز.

هیجدهم: در تمام کارها نیت خودت را خالص گردان و در هر صورت کوشش کن که حلال بخورى.

نوزدهم: به پنج حدیثى که از میان پانصد هزار حدیث (۵۰۰۰۰۰) انتخاب کرده ام عمل کن:

۱-         «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّیَّات، وإَنمَا لکل امْرِئٍ مَا نَوَى…». یعنى: دار و مدار تمامى اعمال بر نیت است، و پاداش هر شخص مطابق نیت آن خواهد بود.

۲- «مِنْ حُسْنِ إِسْلامِ الْمَرْءِ تَرْکُهُ مَا لا یَعْنِیهِ». یعنى از علامات دیندارى یک شخص مسلمان این است که کار هاى لا یعنى و بى فایده را ترک گوید([۴]).

۳- «لا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یُحِبَّ لأَخِیهِ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ». یعنى هیچ یک از شما با هنگامى مسلمان کامل نمى تواند باشد که آنچه براى خودش مى پسندد براى برادر مسلمانش نیز بپسندد.

۴- «إنَّ الْحَلَالَ بَیِّنٌ، وَالْحَرَامَ بَیِّنٌ، وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ، لَا یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنْ النَّاسِ، فَمَنْ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ فَقَدْ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِی الْحَرَامِ: کَالرَّاعِی یَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى یُوشِکُ أَنْ یَقَعَ فِیهِ، أَلَا وَإِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى، أَلَا وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ، أَلَا وَإِنَّ فِی الْجَسَدِ مُضْغَهً إذَا صَلُحَتْ صَلُحَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ کُلُّهُ، أَلَا وَهِیَ الْقَلْبُ». یعنى حلال وحرام آشکارست و در میان آن دو مسائل زیادى مشتبه است که بسیارى از مردم آنرا نمىدانند پس کسى که از شبهات پرهیز کند دین و آبرویش را محفوظ داشته است و کسى که در شبهات بیفتد در حرام افتاده است، مانند چوپانى که رمه اش را در اطراف کشتزار مى‌چراند عنقریب به کشتزار داخل خواهند شد، سپس فرموند: خبردار! هر پادشاه حدودى دارد، خبردار! که حدود خداوند همان چیزهایى است که ارتکاب آنها را بر بندگانش حرام کرده است، خبردار! در جسم انسان تکه گوشتى است که اگر درست شود تمام جسم درست مى‌شود و اگر آن فاسد گردد تمام جسم فاسد مى‌گردد، خبر دار! که آن قلب است.

۵- «الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ». مسلمان کامل کسى است که مسلمانان دیگر از دست و زبانش سالم بمانند([۵]).

بیستم: اینکه تا سالم هستى در میان ترس و امید قرار داشته باش، و با حسن ظن به خدا، و غلبۀ امید، با قلبى سالم بمیر، که خداوند بخشنده و مهربان است.

——————————————–

منبع : مجموعه وصایاى إمام أعظم أبو حنیفه (رحمت الله علیه)

تألیف:مولانا مفتى محمد عاشق الهى بلند شهرى

ترجمه:عبدالله حیدرى



[۱]– مشکوه الصابیح.

[۲]– الهى! تو پرورگار منى، جز تو معبود دیگرى نیست، توکلم بر توست و تو پروردگار عرش عظیم هستى، آنچه خدا بخواهد همان خواهد شد، و تا خدا نخواهد هیچ کارى انجام نخواهد گرفت، جز خداى بزرگ و برتر هییچ نیرویى نیست که انسان را از معصیت باز دارد و به نیکى وادار نماید یقین مؤکد دارم که خداوند بر همه چیز قادر است و اینکه علم پروردگار بر همه چیز احاطه دارد، پروردگارا! از شر نفسم و از شر هر صاحب شرى و از شر هر مخلوقى که تو اختیارش را دارى به تو پناه مى جویم، براستى که پروردگارم بر صراط مستقیم است.

[۳]– این روایت را امام نووى در کتاب الأذکار (باب ما یقال عند الصباح وعند المساء) از کتاب عمل الیوم واللیله تألیف ابن السنی / نقل کرده است البته لفظ (کل ذی شر) در آن نیست. مؤلف.

[۴]– «لا یعنى»: به حرفها و کارهایى گفته مى شود که بى فایده بوده و هیچگونه منفعت دنیوى یا اخروى به آن وابسته نباشد، و جز هدر دادن وقت هیچ ثمره اى نداشته باشد. بعضى علماء مى گویند: بر اثر مشغول شدن به کارهاى لا یعنى نور و رونق اعمال صالح از بین مى‌رود و اضافه بر آن ضررش این است که این وقت گرانبهایى که باید به تلاوت و ذکر دعا و درود و غیره صرف مى‌شد ضایع گردید، عجیت این است که تاجران دنیا بدست نیاوردن فایده را نیز ضرر میشمارند، اما طالبان و عاشقان آخرت فکر نمى کنند که با اشتغال به لایعنى چقدر ساعات و لحظات ازرشمندى را بر باد مى دهند، در ضمن این را نیز باید مد نظر داشت که وقتى پرهیز از لایعنى اینقدر مورد تاکید است پس اجتناب از گناه چقدر واجب و ضرورى است. مؤلف.

[۵]– از امام أبو داود سجستانى صاحب سنن / نقل شده که فرمودند: من پانصد هزار حدیث (۵۰۰۰۰۰) از رسول خدا ص نوشته ام که از آنجمله چهار هزار و هشت صد (۴۸۰۰) حدیث در کتاب خودم جمع کرده ام، که همه آن یا صحیح یا نزدیک به صحیح است، براى کسى خواسته باشد به دین عمل کند فقط چهار حدیث آن کافى است، آنگاه از یک تا چهار به همین ترتیب احادیث مذکوره فوق را برشمردند، حدیث پنجمى که امام ابوحنیفه / به پسر شان حماد توصیه کردند در انتخاب امام ابوداود دیده نمى شود. پنج حدیث مذکور بسیار جامع بوده و تقریبا شعبه هاى زندگى را در برمیگیرد. مؤلف.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا