خبر های جدید

فروش جزایر آخرین میخ بر تابوت السیسی

فروش جزایر آخرین میخ بر تابوت السیسی

عبدالفتاح السیسی این روزها شاهد جدی‌ترین خیزش علیه خود از زمان روی کار آمدنش در مصر طی حرکتی کودتاوار در سال ۲۰۱۳ است. حرکت مردم در قاهره و برخی شهرهای دیگر مصر بی‌شباهت به بپاخیزی‌ها و تظاهراتی نیست که در سال۲۰۱۱ مشاهده شد و در نهایت همزمان با کودتای نظامیان علیه محمد مرسی مقدمات روی کار آمدن السیسی را مهیا کرد. شعار «مرگ بر حکومت نظامیان» که اکنون مصر را درمی‌نوردد، یک حرکت فی‌البداهه و بدون زمینه نیست. از چندی پیش که برخی تصمیم‌های جنجالی دولت مصر مشکل آفرین شد، السیسی دریافت که حکومت آهنینش به این کشور شمال آفریقایی و تأثیرگذاریش در ورای مرزها در معرض محو شدن قرار گرفته است.

به گزارش روزنامه ایران، سارا یرکز؛ عضو پیشین شورای سیاستگذاری وزارت‌خارجه امریکا می نویسد: از همه دردسرسازتر واگذاری دو جزیره- تیران و صنافیر- به عربستان از سوی دولت مصر بوده که طی سفر اخیر ملک سلمان حاکم سعودی به قاهره رسمیت یافت. این انتقال در ارتباط با یک معامله عظیم ۲۲ میلیارد دلاری بین دو کشور بر سر نفت و فرآورده‌هایی از این دست است و بیش از آنکه اقتصاد کمی مضمحل شده مصر را احیا کند، پایه‌های حکومت السیسی را سست کرده است. بدتر از سیاست‌های بین‌المللی السیسی گزینش‌های داخلی اوست که ناخواسته تخریب وی را تعقیب می‌کنند. به محض واگذاری دو جزیره مورد بحث به عربستان تقابل معترضان با السیسی چه در فضای مجازی و چه با برپایی تظاهرات در سطح خیابان‌ها آغاز شد و عده‌ای حتی پرونده‌های قضایی مرسی علیه دولت مصر در محاکم این کشور را گشوده‌اند. آنچه نگران کننده‌تر از اصل این حرکات است، ناتوانی دولت مصر در یافتن راه‌های خنثی‌سازی آن است. درست است که نیروهای دولتی و افراد دست نشانده السیسی نیز در روزهای اخیر گردهمایی‌ها و تظاهراتی را به سود وی برپا داشته‌اند و ارتش مصر نیز در خیابان‌های قاهره نمایش قدرت داده اما نیروی مردمی مخالفان وی بیشتر می‌نماید. بازداشت شماری از تظاهرکنندگان و برخی فعالان حقوق بشر در مصر طی روزهای اخیر بحران را کاهش نداده بلکه بر حساسیت‌ها افزوده است.

سال‌هاست مردم مصر در قبال یکی دو نکته کلیدی صبر به خرج نمی‌دهند و در قبال آن حساسیت ویژه‌ای دارند و آنها، از دست رفتن حاکمیت ملی یا ثروت‌های کهن و سنتی است. اینک مصر در عرصه مانورهای سیاسی چیزی نیست که باید باشد و مخالفان دولت در قوی‌ترین دوران خود از زمان شروع زمامداری السیسی بسر می‌برند. بزرگترین لطمه تازه‌ای که به دولت السیسی طی جریانات اخیر وارد شده، خارج شدن طبقه متوسط و اکثریت خاموش در مصر از جمع موافقان وی است. اینها کسانی هستند که اصولاً سیاسی نیستند و در زندگی امنیت می‌خواهند و چون السیسی آن را برای این طیف تأمین می‌کرد، مورد علاقه و وثوق‌شان بود و حالا دیگر نیست. آنها از ناآرامی‌ها و برخوردهای اواخر دوران زمامداری حسنی مبارک به ستوه آمده بودند و السیسی و آرامش «تحمیلی و ارتشی» او بهترین فضا و وسیله برای یک زیست توأم با امنیت از منظر آنها بود و هنوز هم هست اما این قشر نیز اینک به السیسی بدبین شده و از خود می‌پرسد آیا این امنیت به بهای از دست رفتن برخی ارزش‌های ضروری‌تر حاصل نیامده است؟

باز بدتر از تمامی اینها شایعه‌ها و گزارش‌هایی است که تصریح می‌دارند دولت مصر قبل از واگذاری جزایرش به سعودی‌ها، در این باب با رژیم‌های اسرائیل و امریکا مشورت کرده است. این در حالی است که با وجود پایدار ماندن تعهدنامه صلح چند دهه پیش مصر و اسرائیل، چنین صلحی بسیار سست بنیان و از نظر مردم مصر مردود و محکوم است و از دیدگاه همین قشر رویکرد السیسی به اسرائیلی‌ها یک خیانت آشکار و بزرگ به شمار می‌آید. حالا این یک باور و فرضیه پرطرفدار است که السیسی مردم کشورش را احمق فرض کرده و چنین باوری نمی‌تواند بدون مجازات بماند و این سؤال را رایج‌تر نکند که آیا این مقدمه‌ای بر پایان کار حاکم نظامی سال‌های اخیر مصر نیست؟

منبع: Brookings/ مترجم: وصال روحانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا