سياسي اجتماعيمطالب جدیدمقالات

تاریخ و فساد فراگیر جامعه انسانی، مسئول این همه فساد کیست ؟

تاریخ و فساد فراگیر جامعه انسانی، مسئول این همه فساد کیست ؟

نویسنده : سید ابوالحسن ندوی / مترجم: رضا قادری

 

تاریخ پر فراز و نشیب انسان

دوستان و برادران! بسیاری از شما شاید تاریخ را مطالعه نموده باشید. می‌دانید که انسان هزاران سال است که ساکن زمین است. تاریخ چند هزار ساله‌ی او محفوظ می‌باشد. تاریخ انسان مانند سطح آب هموار و مسطح نیست؛ بلکه دارای فراز و نشیب است. در آن، یکجا آدمی بر جایگاه بلند و والایی قرار دارد و در اوج است، و در جای دیگر در حضیض. گاهی چنان به نظر می رسدکه این، تاریخ انسان نیست؛ بلکه تاریخ حیوانات درنده و خونخوار است. از مطالعه ی آن، آدم سرافکنده می گردد و از خود می پرسد که آیا واقعاً این تاریخ انسان است!؟ ادوار و اعصاری از تاریخ انسان موجود است که اگر می توانستیم، آن اوراق را از کتاب تاریخ انسان محو و نابود می نمودیم. چنان کارنامه ی سیاهی است که ما حاضر نیستیم آن را به دست فرزندان خود بدهیم. نمی خواهم داستان و سرگذشت انسان را بیان نمایم؛ بلکه می خواهم توجه شما را به یک حقیقت جلب کنم و آن اینکه، چرا در تاریخ انسان ادوار ناگواری گذشته و علت و منشأ آن چه بوده است.

 

چه کسی مسئول فساد در جامعه است؟

حضار محترم! به طور عموم، مردم، یک قشر و طبقۀ خاص، یک گروه وبسا اوقات یک فرد را مسئول فساد در تمام جامعه می دانند، و می پندارند که آن عناصر فاسد یا آن فرد فاسد، تمام زندگی را در مسیر نادرست قرار داده اند؛ لیکن بنده با این نظر و عقیده موافق نیستم. بنده بنابر مطالعۀ تاریخ بر این باورم که، یک ماهی مرده حوضی را آلوده می کند؛ اما یک فرد نمی تواند جامعه ای را به فساد بکشاند. حقیقت این است که در یک جامعۀ خوب و صالح، یک فرد بدکردار و فاسد توان گذر ندارد، و چنانچه بخواهد از آن بگذرد، می میرد، همان گونه که یک ماهی اگر از آب بیرون گردد، می میرد.

جامعه ای که در آن، بدی و فساد ترغیب نمی شود و از آن استقبال نمی گردد، فساد قادر به ادامۀ حیات در آن نخواهد بود و خواهد مرد. در هر زمانه ای افراد فاسد وجود داشته اند؛ اما این درست نیست که تنها آنها را مسئول تمام بدی ها و فسادها بدانیم و همۀ کاسه و کوزه ها را بر سر آنها بشکنیم.

 اگر در برهه ای، عده ای افراد فاسد غالب و چیره بوده اند، این بدین معنا نیست که زمام زندگی تماماً در اختیار آنان بوده و آنان به هر سو که خواسته اند، آن را هدایت نموده اند؛ بلکه حقیقت این است که در آن زمان تمام جامعه مبتلا به فساد بوده است. در آن زمان، وجدان انسان ها آلوده به گناه بوده، در درون آن ها تاریکی، ظلم و تمنای شدید برآورده کردن خواسته ها و امیال نفسانی وجود داشته است. آنان خودخواه و نفس پرست بوده اند.دلی که کرم زده گردد،قلبی که آلوده به گناه شود،شما به هیچ وجه نمی توانید او را از جرم و جنایت بازدارید؛ حتی اگر آن را به بند و زنجیر بکشید.

انسان خود خواه

در هر زمانه بوده اند کسانی که فقط خود و اهل و عیال خود را انسان و دیگران را خدمتگزار خویش تصور نموده اند. عده ای چنان اند که با آنکه از همنوعان خود هزاران هزار نفر را می بینند؛ اما انسان ها را فقط به همان دایرۀ خود محدود می دانند.اینان می پندارند که اهل و خاندان بیست و سی نفری آن ها انسان اند.و دیگران که از این دایره خارجند، انسان به شمار نمی روند. چنین انسان هایی همیشه بوده اند که، به کوچکترین و ریزترین مسائل و نیاز های خود و اهلشان با کمال دقت و توجه اهتمام نموده اند؛ اما چشمان خود را نسبت به مسائل و مشکلات دیگران بسته اند. بعضی ها دو عینک دارند، که با یکی خود را می بینند و با آن دیگری، تمام دنیا را. به عقیدۀ من آنها عینکی دارند که با آن، چنان می بینند که، فرزندانشان با فرشتگان آسمانی سخن می گویند. آنان خواستۀ خود را اگر به اندازۀ ارزن باشد، کوهی می بینند، و کوه خواستۀ دیگران را ذره ای هم به حساب نمی آورند!

——————————

منبع : باز سازی شخصیت انسان / مؤلف: سید ابوالحسن ندوی / مترجم: رضا قادری

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا