روزه عموم و خصوص و ویژگی روزه ی خواص
روزه عموم و خصوص و ویژگی روزه ی خواص
نویسنده : ابو رقیه احمد سلیمان الدبشه، از علمای أزهر شریف
ترجمه: ادریس قیصری
بنا براین روزه با این مفهوم چنانچه علما آن را تقسیم کرده اند دارای سه مرتبه است:
اول: روزه ی عموم، روزه ای است که مفهوم روزه درک نشود مگر ظاهر آن که امساک و خود داری شکم و عورت از قضای شهوات است.
دوم: روزه ی خصوص، این هدفی است که امسال آن را از روزه ی خود خارج می کنیم، و تلاش می کنیم که در زندگی و معایش خود همراه رمضان پیاده کنیم. که عبارت از پرهیز گوش و چشم و زبان و دست و پا بلکه سایر اعضای بدن از گناه است.
سوم: صوم خصوص خصوص، عبارت است از روزه ی دل از مشغله ی غیر خدا و افکار دنیوی و انواع اخلاق رزیله ، این مرحله به روزه ی انبیا و صدیقین و مقربین درگاه خدا معروف است.
آنچه که ما آلان مد نظر داریم روزه ی خصوص است ، آنهم روزه ی صالحینی است که می خواهنددر این سال رمضان ماه تغییر آنان باشد ، بنابراین بر اموری که منحصر نیست بلکه ابندای آن تغییر موردنظر و مرحله ی صوم خصوص است اتفاق می کنیم که عبارت از پرهیز جوارح و مهار شهوات و مجاهده ی نفس است، که در موارد زیر خلاصه می کنیم.
مراحل روزه ی خصوص
- چشم پوشی از نظر حرام و ترک نظر به تمام آنچه مکروه و مذموم است، تا شاید جامعه ای نظیف که عفت و طهارت و لطافت اخلاق زمام آن را به دست بگیرد داشته باشیم، پس چشم نگه داشتن از نگاه حرام سنگ زیربنای کیان اخلاقی مورد نظر است، چشم خود را از تمام آنچه که مارا از یاد خدا غافل می سازد محفوظ داریم، ونفس خود را از اطاعت چشم منصرف کنیم، این روزه ی چشم است که امتثال به حدیث پیامبر- صلی الله علیه وسلم- می کند.
عن حذیفه ، رضی الله عنه قال : قال رسول الله صلى الله علیه وسلم : « النظره سهم من سهام إبلیس مسمومه فمن ترکها من خوف الله أثابه جل وعز إیمانا یجد حلاوته فی قلبه » « هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه »و روی جابر عن انس عن رسول الله صلی الله علیه وسلم أنه قال:
خمس یفطرن الصائم وینقضن الوضوء الکذب والغِیبه والنمیمه والنظر بالشهوه والیمین الکاذبه»
نگاه حرام تیری زهرآلود از تیرهای شیطان است هرکس به خاطر ترس از خدا وند عزو جل آن را نگاه دارد دارای ایمانی خواهد شد که لذت آن را در قلبش احساس خواهد کرد. جابر از انس روایت کرده که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرموده اند پنج چیز روزه را افطار و وضو را نقض می کند که عبارتند از: دروغ، غیبت، نمامی، نگاه شهوانی، سوگند دروغ.
- حفظ زبان از هذیان و دروغ و غیبت و نمامی و فحشا و خشونت و دشمنی و جدل و اینکه خود را ملزم به فضیلت سکوت کند و مشغول ذکر خدا وند و تلاوت قرآن باشد. این روزه زبان است، سفیان گفته است که غیبت روزه را فاسد می کند، بشر بن حارث از سفیان روایت کرده و همچنین لیث از مجاهد روایت کرده که : دوخصلت روزه را فاسد می سازد یکی غیبت و دیگری دروغ گفتن است. پیامبر- صلی الله علیه وسلم- فرموده اند:« إنما الصوم جنه، إِذَا کَانَ أَحَدُکُمْ صَائِمًا فَلَا یَرْفُثْ وَلَا یَجْهَلْ فَإِنْ امْرُؤٌ قَاتَلَهُ أَوْ شَاتَمَهُ فَلْیَقُلْ إِنِّی صَائِمٌ إِنِّی صَائِمٌ(صحیح بخاری و مسلم) (ترجمه ی آن گذشت) و در خبر آمده که دو زن در زمان رسول خدا روزه بودند و گرسنگی و تشنگی بسیاری را تا پایان روز تحمل می کردند تا نزدیک بود که تلف شوند نزد پیامبر –صلی الله علیه وسلم رفتند پیامبر به آنان اجازه ی افطار داد و ظرفی را نزد آنان فرستاد و فرمودند که هرچه خورده اند در آن قی کنند یکی از آن نصفی از آن ظرف را از خود تازه قی کرد و دیگری نیز نصف دیگرش را از گوشت تازه قی کرد تا ظرف پر شد، مردم بسیار تعجب کردند ، پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرمودند این دو زن از حلال خدا روزه بودند و با آنچه که خدا حرام کرده بود افطار می کردند، یکی از آنان پیش دیگری می رفت و با هم می نشستند و گوشت مردم را می خوردند یعنی غیبت می کردند.
- محفوظ داشتن گوش خود از تمام شنیدنی های مکروه؛ چرا آنچه را که گفتنش حرام است گوش دادنش نیز حرام است، به این دلیل خداوند متعال خورندگان مال حرام و گوش دادن به دروغ را مساوی دانسته و فرموده است: « سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ»[مائده/۴۲] آنان بسی دروغ را میشنوند و میپذیرند ، و بسیار مال حرام را میخورند . و باز فرموده اند:« لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الإِثْمَ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ» [مائده/۶۳] چرا پیشوایان مسیحی و علماء یهودی آنان را از سخنان گناهآلود و خوردن مال حرام نهی نمیکنند و باز نمیدارند ؟ و در سوره ی نساء فرموده اند :« إِنَّکُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ»[نساء/۱۴۰] شما هم مثل آنان خواهید بود.
- نگه داشتن بقیه ی جوارح از گناهان ازجمله دست و پا ، و محفوظ داشتن شکم از شبهات در وقت افطار، روزه هیچ معنی ای ندارد وقتی که از حلال خود را نگه داری و با حرام افطار کنی، مثال چنین روزه داری مانند کسی است که قصری را بنا می کند ولی شهری را ویران، و طعام حلال نیز زیادی اش ضرر دارد نه نوعش و روزه برای کم کردن آن زیادی است. کسی که از خوردن داروی بسیار به خاطر ضررش ترس داشته باشد و به خوردن سم تن دهد سفیه است، حرام نیز سمی است که هلاک کننده ی دین، و حلال دوایی است که کم آن نفع دارد و زیادش ضرر دارد، هدف از روزه کم کردن آن حلال است، از ابی هریره روایت شده که پیامبر-صلی الله علیه وسلم- فرموده اند:« کم من صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ»[رواه الأحمد فی مسنده] بسیاری از روزه داران هستند که از روزه شان بهره ای نمی برند بجز گرسنگی . گفته شده این کسی است که از حرام افطار می کند ونیز گفته شده کسی است که از طعام حلال خود داری می کند و با گوشت مردم ( غیبت ) افطار می کند، و نیز گفته شده که منظور کسی است که جوارح خود را از گناه نگاه نمی دارد.
- اینکه در وقت افطار در خوردن زیاده روی نکنید؛ به طوری که شکم را پر کنید، مبغوض ترین ظرفی که پر می شود در نزد خداوند عزوجل ظرف شکم است که از حلال پر شود،چگونه می توان از روزه در برابر دشمن و شکستن شهوت استفاده برد در حالی که در وقت افطار جبران آنچه را که در روز نخورده می کنید. چه بسا انواع طعام مختلف را نیز اضافه می کنید، تا جایی که در رمضان از خوراکی هایی استفاده می شود که در ماه های دیگر از آن استفاده نمی شد. آنچه معلوم است این است که هدف از روزه گرسنگی و شکستن هوی نفس است . وقتی که از صبح تا غروب معده استراحت کند اشتها بیشتر و رغبت به غذا قویتر می شود سپس از طعام لذیذی می خورد و سیر می شود که باعث زیادی لذتها و مضاعف شدن قدرتها می شود در نتیجه شهواتی که قرار است راکد شود- اگر ترک عادات شود- برنگیخته می شود.
روح روزه و اسرار آن تضعیف قوایی است که آلت دست شیطان است تا انسان را به طرف شرها ببرد، و آن تضعیف قوا حاصل نمی شود مگر با کم کردن آنچه که در شبهای غیر از رمضان می خوردی ،پس اگر تمام آنچه را که در روز نمی خوری ذخیره کنی و در شب مصرف کنی روزه تو چه نفعی دارد، وهمچنین از جمله ی آداب کم خوابیدن است تا خوب گرسنگی و تشنگی را حس کنی، و ضعیف شدن قدرت را درک کنی، در آ ن وقت است که قلب پاک می شود ، وهرشب کمی انسان ضعیف می شود، تا جایی که تهجد و اوراد برایش آسان می شود، و شیطان را از اینکه نمی تواند قلب او را مشغول سازد نا امید می سازد، آن وقت است که به ملکوت آسمان نگاه می کند.
شب لیلهالقدر از جمله شب هایی است که چیزهایی از ملکوت آشکار می شود، و این آن چیز مورد نظر از این قول خداوند است که می فرماید:« إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ »[قدر/۱] ما قرآن را در شب با ارزش « لیلهالقدر » فرو فرستادهایم . پس اگر کسی بین دل و سینه اش را با غذا پر کند از آ ن (چیزهای کشف شده در ملکوت) محجوب می شود، وکسی که معده اش خالی باشد به تنهایی برای رفع این حجاب کافی نیست بلکه باید آن را از غیر خداوند عزوجل خالی سازد ، که سرچشمه ی تمام اینها کم کردن طعام است.
- این که دلش در وقت افطار در بین خوف و رجا واقع شود، آیا نمی دانی که اگر روزه ات مقبول درگاه حق واقع شود از مقربین و اگر مقبول واقع نشود از ممقوتین حساب خواهید شد.؟ البته در مورد تمام عبادات باید در بین خوف و رجا واقع شود.از حسن ابن ابی الحسن بصری روایت شده که بر قومی مرور کرد که داشتند می خندیدند، گفت: خداوند عزوجل ماه رمضان را میدان سابقه ی مردم قرار داده است ،با طاعت و عبادت مسابقه دهید، قومی سبقت گرفتند و نجات پیدا کردند و قومی جا ماندند و خسارتمند شدند، واقعا جای تعجب است برای کسی که در روزی مسابقه دهندگان نجات می یابند و تنبلان جامی مانند او بخندد. اما قسم به خداوند اگر پرده ها از بین می رفت می دیدید نیکوکاری که مشغول انجام دادن کار نیک بود چقدر خوشحال و بدکاری که مشغول انجام دادن کار بد بود چقدر حسرتمند است، از احنف بن قیس روایت شده که به او گفته شده که: تو پیر هستی و روزه تو را ضعیف می کند، در جواب گفت که: من خود را برای سفری طولانی آماده می کنم، صبر گرفتن بر طاعت الهی آسان تر از تحمل عذاب است . این است معانی باطنی روزه.
بنابراین اگر کسی شکم خود و عورت خود را نگه دارد و لی این معانی را ترک کند ، روزه اش در نزد فقها صحیح است، البته ناگفته نماند که فقها شروط ظاهر را قبول دارند که از شروط باطنی ضعیف تر است؛ علی الخصوص غیبت و امثال آن در نزد فقهایی که ظاهر قضیه را نگاه می کنند از جمله ی مبطلات روزه نیست.
اما علمایی که باطن قضیه را نگاه می کنند صحیح بودن را به معنای قبول شدن درگاه الهی می دانند و روزه ی مقبول روزه ای است که مورد نظر می باشد و انسان را متخلق به اخلاق الله تعالی می کند ، که صمدیت و اقتدا به ملائکه –چرا که ملائکه از شهوات فاقد هستند- در ترک شهوات تا جای ممکن است.
جایگاه انسان – به این سبب که توانایی دارد به وسیله ی عقل شهوات را کم کند- از بهائم والا تر و بالا تر است، و از ملائکه پایین تر است چرا که شهوات بر او مستولی است، مورد امتحان قرار می گیرد اگرخواسته های نفسانی و شهواتش بر او چیره شد و نتوانست آن را کنترل کند- و از مجاری غیر مشروع مورد استفاده قرار داد- تا درجه ی اسفل السافلین سقوط خواهد کرد، ولی اگر توانست خواسته های نفسانی و شهوات خود را کنترل کند تا درجه ی اعلی علیین رفعت پیدا می کند و به ملائکه ملحق خواهد شد.
ملائکه مقربان درگاه الهی هستند کسی که به اخلاق آنان اقتدا کند همانند آنان به خداوند عزوجل نزدیک می شود، (چرا که مشابه نزدیک نزدیک است اگر چه نزدیک هم نباشد.) سپس با مکان و صفات نیز نزدیک خواهد شد. این است اسرار روزه در نزد ارباب عقول و اصحاب قلوب پس چگونه شایسته است که به خاطر ترک یک وعده عذا شبها به اندازه ی دو وعده بخوریم این است که در شهوات غرق خواهیم شد. اگر اینطور می باشد پس معنای حدیث پیامبر-صلی الله علیه وسلم- چگونه تحقق پیدا نخواهد کرد که می فرماید:« کم من صائم لیس له من صومه الا الجوع والعطش» (ترجمه ی آن گذشت)و به این سبب است که ابو درداء گفته که« خواب انسانهای زبردست و نگرفتن روزه ی آنان از روزه ی احمقان و بیداریشان بهتر است، ذره ای عبادت از صاحبان یقین و تقوی بهتر و ارجح تر از اندازه ی کوها عبادت گمراهان است ) و به این سبب است که بعضی از علما گفته اند : چقدر روزه دار هستند که روزه نیستند و چقدر بی روزه هستند که روزه اند. بی روزه ای که روزه است کسانی هستند که جوارح خود را از خوردن و آشامیدن و تعدی کردن حفظ می کنند . روزه دار بی روزه کسی است گرسنگی و تشنگی را تحمل ، ولی جوارحش را رها می کند.
کسی که معنای روزه و اسرار روزه را درک کرده باشد می داند کسی که خوردن و آشامیدن و جماع را از خود منع می کند ولی از طرفی دیگر با گناه مخلوط می شود همانند کسی است که در وضو اش سنتها را رعایت می کند ولی غسلی که بر او واجب است انجام نمی دهد، پس به وسیله ی این نادانی نمازش باطل است. ولی مثل کسی که روزه نیست ولی جوارح خود را محفوظ نگاه می دارد همانند کسی است که نمازش را به درستی و با رعایت تمام ارکان انجام می دهد که به خاطر رعایت ارکان نمازش مقبول است اگر چه سنت ها را ترک کرده باشد.
و کسی که هم سنتها و ارکان را با هم در نماز انجام دهد چه بهتر ، پیامبر –صلی الله علیه وسلم –فرموده اند:« إن الصوم أمانه فلیحفظ أحدکم أمانته»(خرائطی در مکارم اخلاق از حدیث ابن مسعود در حدیث امانت روزه آن را تخریج نموده و اسناد آن حسن است) یروزه امانت است امنات را محفوظ نگاه دارید.
و وقتی که قول خداوند که می فرماید:« نَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ»[نساء/۵۸] بیگمان خداوند به شما ( مؤمنان ) دستور میدهد که امانتها را ( اعم از آنچه خدا شما را در آن امین شمرده ، و چه چیزهائی که مردم آنها را به دست شما سپرده و شما را در آنها امین دانستهاند ) به صاحبان امانت برسانید. را تلاوت کرد دست روی گوش و چشمش قرار داد و گفت:« السمع أمانه والبصر أمانه» (اخرجه ابو داود) پس اگر سمع و بصر از امانات روزه نمی بود چگونه پیامبر –صلی الله علیه وسلم- می فرمودند «بگویید که من روزه ام» در جواب کسی که با شما دعوا می کند یا شما را دشنام می دهد . یعنی من زبان خود را نگاه می دارم . پس جایز نیست که شما جواب دعوا کننده و دشنام دهند را بدهید در حالی که عبادات ظاهر و باطن و پوست و لب دارد، و پوست آن دارای درجاتی و هر درجه دارای طبقاتی است پس تو مختار هستی که آیا به پوست راضی شوی و هسته را رها کنی یا اینکه برای جایگاه ارباب الألباب تلاش می کنی.(احیاء علوم الدین امام ابی حامد غزالی جلد ۱ ص ۲۳۵ با تصرف).
پس حالا رمضان رسیده یا اینکه ما رابه طرف مثبت تغییر خواهد داد و در روز قیامت برای ما شفاعت می کند یا اینکه العیاذ بالله به طرف منفی تغییر و تبدیل خواهیم کرد در این صورت در روز قیامت دشمن ما خواهد شد.
در پایان بلیغتر و رساتر از کلام امام ابن قیم در مورد تغییر خواسته شده و فلسفه رمضان نیافتم پس در اینجا بیان کلام وی خالی از لطف نیست.« منظور از روزه و فوائد آن حبس نفس از شهوات و گرفتن نفس از مألوفات ، و تعدیل قدرتهای شهوانی است تا برای آنچه کههدفش است آمادگی لازم را پیدا کند و برای زندگی ابدی مورد قبول واقع شود، و با گرسنگی و تشنگی یاد مساکین و فقرایی بیافتد که اکثر وقت گرسنه اند، و با تنگ کردن مجاری طعام مجاری شیطان را تنگ کند، و اعضای خود را از رها کردن نگاه دارد ، هر عضو را درجای خود و هرنیروی نفسانی را در جای خود استقرار دهد، و آنان را با افساری که متقین و سپری که محاربین و ریاضتی که ابرار و مقربین از آن استفاده می کردند مهار کند، چرا که روزه دار کاری نمی کند به جز اینکه شهوات و طعام و شراب را به خاطر رضای معبودش ترک می کند ، که آن هم ترک دوست داشتنی های نفس و تلذذات است به خاطر ایثار محبت خدا وند و رضایت خداوند ، و این سری است که در بین خدا و عبدش است و کسی از ان خبر ندارد ، بندگان بعضی اوقات از مفطارت ظاهری خبر دارند ، اما از ترک طعام و شراب و شهوت به خاطر خدا خبر ندارند و این است حقیقت روزه . و روزه تأثیر عجیبی در حفظ جوارح و قدرتهای باطنی دارد. روزه است که قلب را محفوظ و جوارح را سالم نگاه می دارد و انچه را که به وسیله ی شهوات از او سلب می شود به او برمی گرداند و این بزرگترین یاری بر تقوا است. چنانچه خدواند متعال فرموده اند:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ »
و پیامبر-صلی الله علیه وسلم فرموده اند« الصوم جنه» روزه سپر است و امر فرموده که اگر کسی آرزوی نکاح در او شدت گرفت و توانایی ازدواج نداشت روزه بگیرد چرا که روزه سپراین شهوت است ، مقصود از مصالح روزه-که خداوند آن را تشریع نموده – وقتی که با عقل سلیم و فطرت مستقیم قابل درک است نسبت به انسان رحمت و برکت ونیکی و سپر است ، و هدایات رسول خدا در این مورد از جمله اکمل و اعظم هدایات حاصله و منظور از روزه است که برای نفس انسان آسان است. گرفتن مآلوفات و شهوات از نفس کار دشواری بود و به این سبب اسلام آن را تا میانه های اسلام و بعد از هجرت به تأخیر انداخت . چون وقتی که نفوس بر توحید و نماز پایدار ، و به اوامر قرآنی الفت گرفت به تدریج روزه ی رمضا را نیز تشریع نمود.(زادالمعاد فی هدی خیر العباد امام ابن قیم ج ۲ ص ۲۶- ۲۹)
در پایان از خداوند بزرگ با توسل به اسمای حسنایش خواستارم که ما را به رمضان برساند و از نیت صادق و عمل صالحی که نشان از صدق در نیت است هرساله از خیر رمضان بی نصیب نفرماید. تقبل الله منا ومنکم