سياسي اجتماعيمطالب جدیدمقالات

عوامل فروپاشی جامعه و بررسی نقش زنان

عوامل فروپاشی جامعه و بررسی نقش زنان

نویسنده : محمد غزالی/مترجم: عبدالعزیز سلیمی

 

فروپاشی و اضمحلالی که در قرون اخیر گریبانگیر امّت اسلامی گردید به عوامل علمی، اقتصادی و سیاسی بسیاری بر می گرد. امّا فقدان تربیت صحیح و اخلاق مستحکم معلول ناکارآمدی فوق العاده شیوه های تربیتی است که اوّلین آنها زنان و مادران پوچ و خرافی و محیط بسته و بی محتوای خانه و خانواده بوده است.

در عصر رسول خدا(ص) و اصحاب و تابعین، زنان در مساجد خاصّی نماز تراویح می خواندند و در نمازهای جمعه و جماعت حضور می یافتند و با امام و پیشوا در راستای نصرت اسلام و اعتلای فضایل اخلاقی بیعت می نمودند، تا اینکه دست هایی زمینه را برای دور ساختن آنان از مساجد و بی خبریشان از تعالیم و اهداف مهمّ اسلام و مبارزه با دشمنان در کمین نشستۀ آن، فراهم گردانید.

روزی یک نفر از کسانی که طرفدار زندانی نمودن زنان در خانه است به من گفت:ما در منزل آنها را نگاه می داریم و همه چیز را خود به آنان می آموزیم!

به او گفتم: ما برای رشد فکری خود شما بسیار تلاش کرده ایم و متأسّفانه تا کنون نیز موفّق نشده ایم، چگونه می توانیم برای موضوع مهمّی همچون تعلیم و تربیت به شما اطمینان کنیم؟

آیا رسول خدا و اصحاب به خاطر بی اطّلاعی از رأی شما درهای مساجد و عرصه های جهاد را به روی خانم ها باز نگاه می داشتند؟!

نباید اسلام را از زبان کسانی که از بیماری و عقده های روانی رنج می برند شناخت. فرقی هم نمی کند این غیرت و حمیّت آنها در مورد زنان ناشی از ناتوانی جنسی یا افراط در آن باشد.

 

اسلام را باید از قرآن و سنّت صحیح رسول خدا(ص) شناخت. جامعه ای هم که بر پایۀ قرآن و سنّت بنا شود این زمینه را برای زنان فراهم می کند که فرزندانی آگاه و اهل ایمان و ارزشمند تحویل جامعه بدهند، نه اینکه همچون جانور حیواناتی در میان جامعه رها کنند!

امسال داشتم لیست برندگان جایزۀ جهانی نوبل را نگاه می کردم که در میان آنها نام راهبه ای هندی به اسم«ترزا» توجّهم را به خود جلب کرد. لذا پرسیدم به چه دلیل چنین جایزۀ بزرگی را به او داده اند؟

پاسخ این بود که بخاطر موفّقیّتهای بسیاری در ادای مسئولیّت و تبلیغ آیین مسیحیّت بوده است!

روزنامۀ«الرّائد» چاپ هند در مورد آن راهبه می نویسد: او از سال ۱۹۴۷م در مرکز(خیریّه ای) در شهر کلکته خدمات بسیار بزرگ و گسترده ای در زمینۀ کمک به مستمندان و بیماران نیازمند انجام داده است. بهای جایزه ای که به او داده شده حدود یک ونیم میلیون روپیه است. سناتور «کندی» مقارن بروز بحران بنگلادش طیّ دیدار رسمیش از هند و اطّلاع از فعالیّتهای گستردۀ آن راهبه در زمینۀ اسکان آوارگان پاکستان شرقی، نامش را در فهرست واجدین شرایط دریافت جایزۀ نوبل درج کرد. او خود شاهد فعّالیّتهای همه جانبۀ خانم«ترزا» برای گسترش مسیحیت در میان قشرهای مستمند و محروم، از طریق تأسیس مدارس و بیمارستانها و ایجاد اردوگاهها برای آوارگان و خانه هایی برای نگهداری از کودکان بی سرپرست، بود.

زمانی دامنۀ فعّالیّت های خانم«ترزا» بیشتر مشخّص می شود که یادآور شویم تنها در مرکز خیریّه او در شهر کلکته هند دویست و پنجاه راهبه زیر نظرش مشغول فعّالیّتند؛ حدود هزار و هشتصد راهبه در بیست کشور عربی در ارتباط با مرکز خیریّه اش در کلکته کار می کنند. مرکز خیریّه اش هشتاد و هفت مرکز نگهداری از کودکان بی سرپرست را در داخل و چهل مرکز را در خارج هند اداره می نماید. همچنین دویت و سیزده بیمارستان رایگان، پنجاه و چهار بیمارستان برای بیماران جذامی و شصت مرکز آموزشی و بیمارستان یکصد تختخوابی برای بیماران صعب العلاج و در شرف مرگ را اداره می نماید!!

روزنامۀ«الرائد» می نویسد: به پاس این خدمات گسترده سازمان هواپیمایی کشوری و راه آهن هند، هزینۀ همۀ مسافرتهای او را خارج از نوبت و مجّانی تقبّل کرده اند. این خبر را جهت اطّلاع آن دسته از به اصطلاح مبلّغان اسلام ذکر کردم که حضور زنان در اجتماع و مساجد را خار چشم خویش می دانند و نه از سوی خدا بلکه از سوی خود موانعی برسر راه زنان قرار می دهند که نتوانند در عرصه های امر ونهی و وعظ عمومی و خصوصی حضور یابند!

اینان البته با مهارتی ستودنی به گونه ای گردن آیات قرآن را می پیچانند و معانی احادیث نبوی را وارونه و سخنان و نظرات دیگران را تحریف می کنند تا مردم تحت تأثیر این افسونگری ها دین خود را از افرادی دیوانه و تهی مغز بگیرند!

اما اکنون خانم های محترمی را می شناسم که در دانشکده ها و مراکز آموزشی و پزشکی خدمت می کنند و در تأسیس آن ها نقش مهمی ایفا کرده اند که پیشاپیش آنان، سرکار خانم«زهیرهعبدین» استاد دانشکدۀ پزشکی دانشگاه قاهره قرار دارد. وی یک بار از من کمک خواست که فتوایی مبنی بر جواز کار زنان در خارج از خانه صادر کنم تا بر اساس آن یک دانشجوی دختر فارغ التحصیل دانشکدۀ داروسازی را از خانه نشینی و ارتزاق از خیّاطی منع و(به حضور در عرصۀ تخصّص خویش، تشویق) کند. گویا یکی از شیوخ به دانشجوی مزبور گفته بود:«جایز نیست زن، مردی را بببیند و یا مردی او را ببیند»!

من به آن خانم بزرگوار گفتم فتوای آن شیخ سست و بی اساس بوده و ارتباطی با اسلام ندارد. و در واقع او و امثالش نور چشم دشمنان اسلام هستند.

اسلام هیچگاه با کار اقتصادی و فعّالیّتهای اجتماعی زنان به شرطی که همراه با حفظ حجاب و حرمت و آداب اخلاقی باشد و خود را از چشم طمع گرگ صفتان مصون بدارند، مخالفت ننموده است.

———————————–

منبع : فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی/ مؤلف: محمد غزالی/مترجم: عبدالعزیز سلیمی / نشر احسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا