مقالات

شراب و شرابخواری از دیدگاه اسلام

شراب و شرابخواری از دیدگاه اسلام

استاد محمد ابوزهره / مترجم: محمود ذبیحی

در آیات قرآن به ضررهای شراب و این که نوشیدنی مضری است، اشاره شده و انسانها را از نوشیدن آن منع کرده است. و نخستین آیه ای که اشاره به ناپسندی آن دارد آیه زیر است :

{ ‏ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَهً لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ‏} نحل/۶۷ { ‏ ( خداوند ) از میوه‌های درختان خرما و انگور ،  ( غذای پربرکتی نصیب شما می‌سازد که گاه آن را به صورت زیانباری در می‌آورید و از آن ) شراب درست می‌کنید و ( گاه ) رزق پاک و پاکیزه از آن می‌گیرید . بی‌گمان در این ( گردآوری دو و چند خاصیّت و قابلیّت در میوه‌ها ) نشانه‌ای ( از قدرت آفریدگار ) برای کسانی است که از عقل و خرد سود می‌گیرند . ‏}

این آیه ضمن اشاره به زشتی شراب دارد، به این طریق که می فهماند شراب فی حد ذاته امر پسندیده و خوبی نیست و آن را در مقابل چیزی که «حسن» و پسندیده می باشد قرار داده است و طبعا" در مقابل امر پسندیده، امر ناپسند و زشت می باشد.

این نخستین هشدار به عربها در مورد زشتی و ناپسندی شراب بود، زیرا آنان در زمان جاهلیت _ مانند مردم جاهل زمان ما _ با آن انس و الفت داشتند و با نوشیدن آن بر یکدیگر فخر می فروختند.

این آیه در مکه نازل شد، وچون هجرت به وقوع پیوست و مسلمانان لذّت اسلام را چشیدند، قران به فلسفه تحریم آن اشاره کرد و فرمود: {  یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا…}بقره/۲۱۹ {  درباره باده و قمار از تو سؤال می‌کنند . بگو : در آنها گناه بزرگی است و منافعی هم برای مردم دربر دارند ، ولی گناه آنها بیش از نفع آنها است.}

این استدلال عالی موجب تحریم شراب شد زیرا هر چیزی که ضررش بر سودش افزونی یافت، انسان باید به حکم عقل آن را بر خود حرام کند، زیرا هر چیزی دارای سود و زیان نسبی است وملاک حرمت و جواز به غلبه یکی از سود و زیان بر دیگری است، اما باز این آیه صراحت در تحریم نداشت، و لذا عمر پس از نزول آن گفت: « خدایا حکم شراب را به طور صریح بیان بفرما!»

عربها در آن زمان به میگساری خو گرفته و به آن عادت کرده بودند، بنابراین نیاز به پرورشی بود که ایشان را از این عادت ناپسند به دور نگه دارد، از این رو آیه دیگری به همین منظور نازل شد و فرمود:{ ‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَهَ وَأَنتُمْ سُکَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ … } نساء/۴۳ { ‏ ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! در حالی که مست هستید به نماز نایستید تا آن گاه که می‌دانید چه می‌گوئید ….}

و چون ایمان بدون نماز قابل تصور نیست، زیرا نماز امری است قطعی، و نزدیک شدن به آن د رحال مستی نهی شده است، تا انسان بداند که چه می گوید یعنی: سخن شایسته و با ارزش و راست را از غیر آن تشخیص دهد، و این جز برای انسان های هشیار و درک کننده حقیقت امور و اهداف آن امکان پذیر نیست، و این وقتی است که انسان مدتی طولانی شراب ننوشد، و خداوند تعبیر به «لا تقربوا الصواه» کرده و نفرموده است « لا تدخلوا الصلوه» زیرا تعبیر اول رساتر است.

و چون نمازهای پنجگانه بر روز و پاره ای از شب تقسیم شده اند. بنابراین باید انسان پیش از طلوع فجر در هشیاری کامل به سر برد تا در حال مستی نزدیک به نماز صبح نشود و بداند که چه می گوید، و همینحالت را باید قبل از نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء حفظ کند، تا به ترک شراب _ که نوشیدنی ناگوار است _ عادت کند، و رسم جاهلیت را کنار گذارد.

بنابراین، آیه مزبور، نفس آدمی را با ایمان تربیت می کند و رها کردن امری مذموم و عادی را از راه امر یپسندیده و شناخته شده و گوارا علاج می کند.

عمر این بیان را برای حرمت کافی نمی دانست زیرا به دنبال امری قاطع برای حرمت بود.

پس از آن بود که امری قاطع و حتمی در این مورد نازل شد و فرمود: { ‏ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ‏‏ إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاء فِی الْخَمْرِ ‏َالْمَیْسرِ وَیَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَهِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ‏} مائده /۹۰- ۹۱

{ و‏ ای مؤمنان ! میخوارگی و قماربازی و بتان ( سنگیی که در کنار آنها قربانی می‌کنید ) و تیرها ( و سنگها و اوراقی که برای بخت‌آزمائی و غیبگوئی به کار می‌برید ، همه و همه از لحاظ معنوی ) پلیدند و ( ناشی از تزیین و تلقین ) عمل شیطان می‌باشند . پس از ( این کارهای ) پلید دوری کنید تا این که رستگار شوید. ‏ اهریمن می‌خواهد از طریق میخوارگی و قماربازی در میان شما دشمنانگی و کینه‌توزی ایجاد کند و شما را از یاد خدا و خواندن نماز باز دارد . پس آیا ( از این دو چیزی که پلیدند ، و دشمنانگی و کینه‌توزی می‌پراکنند ، و بندگان را از یاد خدا غافل می‌کنند ، و ایشان را از همه عبادات ، به ویژه نماز که مهمترین آنها است ، باز می‌دارند ) دست می‌کشید و بس می‌کنید ؟ ! ‏}

علمای بلاغت گفته اند: جمله« فهل انتم منتهون» بلیغ ترین و رساترین صیغه های نهی می باشد.

در این جا ذکر دو نکته شایسته است،

اوّل: نادانهای زمان ما می گویند. این جمله دلالت بر نهی ندارد و اگر حرام بود باید می فرمود:«لا تشربوا»، این سخن بی مزه، قابل توجه نیستف اما چون زیاد تکرار می شود، در پاسخ آن می گوییم:

آیه مزبور از چند جهت تأکید در نهی دارد:

۱-      شراب و قمار را در کنار بتها ذکر کرده است و این نشانه حرمت ذاتی آن است.

۲-      آن را کار شیطان و پلیدی توصیف کرده، یعنی ذاتا" ناپاک است و مضر، و فطرت آدمی آن را نمی پذیرد، و ضررهای جسمی آن نیز در نزد هر فرد هشیاری آشکار است.

۳-      دستور اجتناب از آن داده است یعنی از شراب و مجالس آن و شرابخوار باید پرهیز کرد و این بلیغ تر از «لا تشرب» است.

۴-      شراب عامل کینه و دشمنی، که سبب فرو ریختن نظام جامعه است، می شود.

۵-      انسان را از یاد خدا و نماز باز می دارد، و چون نماز واجب و شعار اسلام است، و بازداری از آن در اسلام از بدترینن گناهان می باشد و حرام است بنابراین هر چه که منجر به آن شود نیز ممنوع خواهد بودف زیرا هر چه باعث حرام شود خود نیز حرام است.

۶-      چنانچه گفتیم جمله «فهل انتم منتهون» رساترین صیغه های نهی است.

دوّم: شراب هر چیزی است که عقل را زایل کند و آن را از درک صحیح و درست باز دارد، خواه از آب انگور باشد یا از پخته آن به دست آید، و خواه از انگور یا خرما و یا غیر آنها باشد.

و هنگام نزول آیه تحریم شراب، صحابه پیامبر(ص) تمام خمره های شراب خود ار دور ریختند، و در هیچکدام از آنها آب انگور نبود، بلکه محتوای تمام آن ظروف، نبیذ بود، پس هر نوشیدنی که مسکر باشد یا منجر به مستی شود حرام است، چه شراب انگور باشد یا سیب و یا خرما و یا پیاز و یا نیشکر و سایر چیزهایی که انسان برای فساد عقلش می سازد و خواه جامد باشد یا مایع.

ما این نکته را به این جهت یاد آور شدیم که یکی از فقهای بزرگ پنداشته است که شراب تنها آب انگوری است که بجوشد و سخت شود و کف دهد، و به همین فتوا، نادانان تمسک جسته اند و گفته اند که وی با این که می دانسته که سایر باده ها، مستی آور است در عین حال نوشیدن آنها را جایز می دانسته اند، و این موضوع را بهانه ای برای حلال بودن شراب قرار داده اند.

به نظر ما آن فقیه بزرگ اشتباه کرده است و دیگران نباید در این مسأله از نظر او پیروی کنند، بلکه باید عملش را ملاک قرار دهند که گفته:« اگر مرا بخواهند در فرات غرق کنند و یا این که قطره ای از این نبیذها بنوشم، هرگز قطره ای از این ها را نخواهم نوشید.»

قرآن کریم که با شدت شراب را تحریم کرده، طبعا" کیفری مطابق با آن را تعیین کرده است. اما در خود قران تصریحی به کیفر نشده است، اما در آن کیفرهای گناهی که در بسیاری از اوقات نتیجه شراب خواری است بیان شده است، زیرا انسان مست نمی داند که چه می گوید، و سخن ناروا به زبان می آورد و این گناه قذف است، و حضرت علی (ع) در رابطه بین گناه شراب خواری و قذف و حدّ میگساری می فرماید:« هرگاه کسی شراب نوشد، افترا می بندد، پس باید حدّ افترا یعنی قذف بر او وارد شود»

در این جا مقدار حدّ شرابخواری صریحا" ذکر نشده است، از پیامبر(ص) نیز در مورد اجرا کردن این حدّ مطلبی نقل نشده است، فقط از آن حضرت نقل شده که در باره شرابخوار فرموده: « هرگاه شراب نوشد او را بزنید و اگر تکرار کرد تازیانه اش بزنید و در مرتبه سوم او را به قتل برسانید»

و عده ای به آن حضرت گفتند: منطقه ما سرد سیر است و ما خود را با شراب گرم می کنیم. پیامبر (ص) فرمود آن را ننوشید، گفتند: مردم آنجا نمی توانند ترک شراب کنند؟ فرمود: با آنان پیکار کنید.».

___________________________________________

منبع: معجزه بزرگ (پژوهشی در علوم قرآنی )

مؤلف: محمد ابوزهره

مترجم: محمود ذبیحی

انتشارات: بنیاد پژوهش های اسلامی

نوبت چاپ: ۱۳۷۰ مشهد

نمایش بیشتر

‫۲ دیدگاه ها

  1. با سلام
    دوست عزیز این طرز تفکر شما ناشی از ناآگاهی از دین و شیوه برخورد دین با انحرافات اخلاقی و اجتماعی می باشد .
    اگر کمی به خودتون زحمت مطالعه بدهید می دونید که اصلا اینجوری نیست که شما می فرمایید .
    موفق باشید @:@:

  2. سلام، وقت بخیر
    من موندم که خدا با این عظمتش که به قبل از اشاره کردن کاری رو انجام می ده چطور نتونسته با یک آیه قانع کننده اعراب (ایرانی ها نه… خودتون نوشتید) رو قانع کنه؟ یه آیه فرستاده بعد دیده گوش نمی دن گفته حالا اینجوری آیه بفرستم تا قانع بشن. این نوع طرز تفکر فقط مختص انسانه!

    دوم اینکه پیامبر عظیم شان فرمودند که هر کی سه بار شراب خورد و به نصیحت دیگران گوش نداد اونا رو بکشن؟ آخه می شه چنین چیزی؟ حالا اومدیم و یه دانشمندی که یه چیزی اختراع کرده که بشر از اون استفاده میکنه مثلا مثل تلویزیون، الانم داره روی اختراع بشر ساز بعدیش کار می کنه! مثلا می خواد وسیله ای بسازه که انسانها از روی زمین به دیگر کُرات برن و اونجا زندگی کنن… این آقا بیاد و برای چندمین بار شراب بخوره. بعد یه آخوند محترمی دستور قتلش رو بده… اون بدبخت رو می کشن و اختراعش هم ناتمام می مونه و بشر درجا می زنه روی همین زمین و باید منتظر یه دانشمندی باشه که در آینده های دور ظهور کنه و شراب هم نخوره!! پیامبر اسلام که فرمودند کسی که برای بار سوم شراب خورد بکشین… و وای به حال مشکلات دیگه. به نظر شما آیا مردم این طرز فکر رو می پذیرن؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا