سياسي اجتماعي

اصلاح تفکر اسلامی

اصلاح تفکر اسلامی

« دکتر طه جابر العلوانی »

 مؤسس ، « مؤسسه ی بین المللی اندیشه ی اسلامی »

 

امروزه اندیشه های بدیل و راه حلهای تک محوری در حوزه ی فعالیت های اسلامی رواج یافته است . هر گروه مدعی است.دیگران به خطا رفتند و از وصول به هدف  باز ماندند .وفقط همین گروه میتواند امت اسلامی را نجات دهد وفقط این گروه است که حق مطلق محسوب می شود این وضعیت ، تفرقه و جدای و بلکه رویاروی فراوانی میان گروههای مختلف به وجود آورده است حتی شاهدیم که بسیاری  از گروه های اصلاح طلب ادبیات و گفتمان خود را به گونه ای تنظیم کرده اند ، که گویی تنها بدیل مشکلات کنونی هستند .

 

نمونه های این تفرقه و جدایی و رویارویی میان گرایشهای مختلف یک گروه و میان این گروه و دیگر گروههای امت اسلامی که در عرصه فعالیتهای اسلامی شاهد آن هستیم عواقب وخیمی برای امت اسلامی در پی دارد، تک محوری واین که هر گروه خود را تنها به دلیل بر حق و تنها سخنگوی اسلام وامت اسلامی بداند موجب شده است که دیگر گروهها نیروی خود را در راه درگیریهای درونی تلف کرده ومنافع عالی امت اسلامی را در قتلگاه مناقشه ها و فتنه های داخلی قربانی کنند. رویکرد پاره ای از سازمانها در مورد اصالت دادن به تشکیلات و رهبری آن کمک فراوانی به تشدید وضعیت فوق کرده است. بدین ترتیب گروهها از وسیله بودن به هدف اصلی تبدیل شدند . رویکرد روشمند به مو ضوع بحرانها ی امت اسلامی به مثابه دیدگاهی مخالف با بدیل تک محور یکی از منظر های است که هر یک از جریانهای اسلامی را به دیده عامل اشاعه دهنده فر هنگ اسلام ویکی از عوامل پر کننده خلآ های موجو د در جوامع اسلامی می نگرد . مقوله اصلاح روش تفکر (اسلامی کردن معرفت) خلأمهمی راپر می کند ، اما خلأ در جوامع اسلامی بسیار است .با این حال مقو لهء یاد شده پایهء اصلی اندیشه و فر هنگ و معر فت را در امت اسلامی تشکیل می دهد و نقش مهمی در تعیین خط سیر اصلی و ترتیب دهندهء اولویتها و سازندهء پایه های تعامل روشنمندانه با واقعیتها و مشکلات آن و ارائه دهندهء راه حل بحرانها با تکیه بر اصول و پایه و اهداف شریعت و احیا کنندهء روش تجدید حیات و اجتهاد در امت اسلامی ایفا می کند . رویکرد اصلاح روش تفکر و اسلامی کردن معرفت می کوشد این باور را که میان آرمان و تفکر اختلاف ، و حتی از دیدگاه بر خی تضاد وجود دارد اصلاح کند باور ما این است که نحوهء برخور د با این دو مقوله و روابط میان آنها در فهم ماهیت هر یک از آنها موءثر است زیرا اندیشه ورزی راه فهم عقیده و آرمان و ارزشهای ناشی از آن است .هیچ اندیشهء سالمی نمی تواند از بستر و نقطهء عزیمت خو د یعنی عقیده و آرمان بی نیاز با شد عقیده و آر مان نیز به نو بهء خو د نمی تواند از اند یشه بی نیا ز با شد .زیرا اندیشه تجسم عینی و فراهم کنندهء شرایط بروز و ظهور و قوام و مقاومت عقیده است عقیده ی  سالم اندیشه را پیرا سته کرده و انرژی و کارای آن را آزاد می کند و امکانات آن را در خدمت امت طبق یک رو ش علمی منضبط و سالم به کار می اندازد .بسیاری از اسلام گرایان می کوشند برنامه ی  تمدنی خود را بخشی از عقیده و آرمان معرفی کنند، گمان آنها این است که این راه در تحرک و بالندگی امت اسلامی که عقیده به مفهوم اعم کلمه در زندگیش نقش مهمی ایفا می کند موءثر است از این رو پاره ای از گروهها به ناچار وارد مقوله های تکفیر و دیگر داوریهای بحران زا شدند ، پاره ای از آنها نیز دچار این توهم شدند که سخن گفتن از اندیشه و بالا بر دن شأن آن ایمان و عقیده را سست می کند ، پاره ای دیگر با این توهم که ترادف لفظی میان این دو مقوله وجود دارد حمله های وسیعی علیه اندیشه ورزی و اندیشه ورزان مسلمان به راه انداخته و گمان کردند رابطه ای میان این دسته از متفکران اسلامی و معتزله وجود دارد آنها از این نکته غافل اند و یا خود را به غفلت  می زنند که دعوت به اصلاح عقیده مستلزم چارچوب فکری است که مفا هیم آن را ریشه یابی کرد ه و مقوله های آن را به وسایل حر کت زا در حیات امت اسلامی و بنیان تمدنی آن تبدیل کند . هیچ عقیده و مکتبی نمی تواند بدون تفکر ، باور ، بر ها ن و استد لال و یا تقلید که دلها و ایمان مردم را بدان وا بسته کند ، پا بگیرد اصلاح روشهای تفکر و اسلامی کر دن معر فت ، در حقیقت پیا می است که پایه های عقیده و مکتب را نادیده نمی گیرد . بلکه آن را پایه ی اصلی تفکر می داند که همه ء اند یشه ها روی آن بنا می شود .وحی  منبع معرفت ، فرهنگ و تمدن است و عقیده و مکتب نقطه ی عزیمت هستی شناسی است .عقیده محوری است که امت اسلامی حول آن متّحد می شود و هو یت خود را می یابد .اگر چه گفتمان اصلاح روش تفکر و اسلامی کر دن معرفت اهمیتی بالا و حو زه ای گسترده دارد ، اما نباید از این نکته غفلت کنیم که ما عاملی در کنار دیگر عوامل امت محسو ب می شویم و نباید خود را جا نشین دیگر عوامل بدانیم ، پیام ما برای همه ی  امت است ، مخاطب ما اسلام گرایا ن هستند که باید از بی حضوری فر هنگی و اتکا به گذ شته به درآیند . همچنین مخا طبان ما دیگر قشر های جوامع اسلامی است که از وضعیت نابهنجار به ویژه مصرف کردن فرهنگ غر ب خارج شدند پیام ما برای خارج از مرز های جوامع اسلامی باید با دیگر پیامهایی که امروز در جستجوی راهی برای خروج از بحران جهانی ، جدای علم و دین است ، گره بخورد . از این رو پیام مقوله ی « اصلاح » روش تفکر و اسلامی کردن معرفت فقط اختصاص به اسلام گرایان و مولدان فکری آنان ندارد ، بلکه سایر لایه های امت را به رغم اختلاف مشربهای فکری و فرهنگی شان در بر می گیرد این پیام هنگامی که با گروه اول در میان گذا شته می شود ساماندهی اندیشه و قوام گیری و اصالت سازی آن را تعقیب می کند و هنگامی که با گروه دوم یعنی لائیکها درمیان گذاشته می شود می کو شد آنها را قانع کند که رویکرد ها و بر نامه های فکری آنان با اعتقادات امت و هویت آنا ن تعارض دارد و به همین دلیل با فقدان کارای و اعتبار و قدرت در بسیج مردم مواجه شده و شکست و رویگردانی مردم را نصیب خود کردند، به طور خلاصه ما باید به این نکته واقف باشیم که مقولهء اصلاح روش تفکر و اسلامی کردن معرفت به رغم اهمیت آن ، از سوی بسیاری از محافل مورد غفلت واقع شده است ، از زمان رخنه ی استعمار در جهان اسلام الگو های معرفتی فر هنگی و آموزشی ملتها تحت هدایت و کنترل فرهنگ غرب قرار گرفت و در منظومه ی آن به چرخش در آمد بسیاری از مناطق اسلامی از استعمار نظامی و سیاسی رهای یافت اما تاکنون موفق به پاره کردن زنجیر استعمار فکری و فر هنگی که به مهار اندیشه ی مسلمانان و باز تولید آن بر پایه ء پیروی از غر ب انجامید نشدند، از همین رو ضرورت رهای از الگو های تحمیلی مطرح شده و دردمندا ن امت اسلامی باید برای رهای ملتها از بحران فرهنگی چاره جوی کنند .

—————————————————————————————————

اصلاح تفکر و اسلامی کردن معرفت و موضوع تحزب :

آدمی ممکن است در توصیف مقوله ی اصلاح روشهای تفکر و اسلامی کردن معرفت دچار حیرت شود ، آیا این مقوله یک جنبش است یا حزب یا چیز دیگر ؟ در پاسخ باید گفت: ما هیچ یک از هویتها ی یاد شده را دنبال نمی کنیم  و همان طور که قبلا یادآوری کردیم این حرکت هرگز قصد ندارد خود را به مثابه جایگزین یا بدیل رویکردهای دیگر معرفی کند به عبارد دیگر این رسالت هرگز بیانگر رویکرد یک حزب یا جنبش سیاسی نیست زیر ا حاملان این رسالت از ماهیت نقش تمدنی خود در روند اصلاحگری آگاهند و به این نکته واقفند که امت اسلام چندان نیازی به تکثر احزاب سیاسی و تشتت رویکرد ها ندارند، این رسالت در واقع حرکتی وحدت خواه است که به مقوله های فکر ،معرفت ،فرهنگ ،تمدن، روش و وحدت امت به مثابه عوامل مهم تمدن سازی می اندیشند در نتیجه حاملان این رسالت بر این با ورند که تمامی جنبشهای دردمند و اصلاح طلب باید نقش خود را در این چارچو ب ایفا  کنند .   

 

  اما حاملان این رسالت که از ماهیت وظیفهء اصلی خود آگاهی دارند معتقدند باید به عنوان جریان فر هنگی باقی بمانند تا در حوزه ءرسالت روشنگری مددرسان احزاب و دیگر جر یانهای اجتماعی با شند .

***********************************************************

 

‫۲ دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا