سوریه حال و آینده
سوریه حال و آینده
عبدالعزیز مولودی
روزنامه ی تایمز لندن از آنچه در غوطه ی شرقی می گذرد با عنوان جهنم در زمین یاد کرده است. آنتونیو گوترش، دبیر کل ملل متحد نیز از همین عبارت در توصیف آنچه در غوطه می گذرد یاد کرده است. بمباران شدید این منطقه از سوی دولت سوریه با حمایت روسیه تا کنون ضمن ایجاد تخریب شدید، به کشته و زخمی شدن افراد غیر نظامی اعم از زن و مرد و کودکان انجامیده است و تلاش بین المللی در شورای امنیت سازمان ملل برای اعلام یک ماه آتش بس به دلیل مقاومت روسها، تاکنون بی نتیجه بوده است. گو اینکه امشب بعد از یک فصل بمباران فسفری دهشتناک روسها بر مردم غوطه ی شرقی، در نهایت با یک اتش بس مقید روسیه موافقت کرد و شورا ظاهرا موفق شد اتش بس را به طرفین بقبولاند.
از سوی دیگر، با وارد شدن نیروهای شبه نظامی مورد حمایت دولت سوریه به عفرین، سرنوشت این کانتون با پیچیدگی بیشتری روبرو شده است و احتمال رویارویی ترکیه و سوریه در این منطقه به عنوان تهدیدی برای عفرین مطرح است.
به نظر می رسد که هر یک از دو دولت درگیر در قضیه که هر کدام با یکی از دو قدرت بزرگ جهانی یعنی امریکا و روسیه در ارتباط هستند، تخریب عفرین و اطراف آن چه از نظر انسانی و چه از نظر طبیعی را به عنوان هدفی مشترک می نگرند. شاید از این رو است که حتی دو کشور بر نیروهای شبه نظامی عمل کننده در میدان جنگ تاکید می کنند.
با این وصف، در حالی که وضعیت سوریه در شرایط پیچیده ای گرفتار آمده است، سخن گفتن یا نسبت خیانت دادن به “ی.پ.گ” و “ه.س.د” در مورد ارتباط با دولت سوریه و دادن اجازه ورود نیروهای شبه نظامی به عفرین را تنها می توان به ذهنیت های ایدئولوژیک نسبت داد. مشخص است در این شرایط بایستی بر مبنای واقعیت های میدانی تصمیم گیری و عمل کرد. اگرچه این رفتار ی.پ.گ با انتقاداتی روبرو شده است، اما به نظر می رسد چاره ای به غیر از چنین انتخاب دشواری نداشته اند. در حالی که در جبهه ای دیگر در حال جنگ با دولت سوریه هستند.
توماس هابز که نگرشی سخت محافظه کارانه در حمایت از حفظ وضع موجود داشت، در هنگامی که قدرت سیاسی به سرکوب جامعه می پردازد و در نتیجه ی آن جان شهروندان به مخاطره می افتاد، چون معتقد بود دولت برای حفظ امنیت تاسیس شده است، می اندیشید که قدرت دچار تناقض شده و جان و امنیت جامعه را سلب کرده است بنابراین، مقاومت در برابر چنین قدرتی را مشروع و معتقد به فروپاشی چنین نظامی بود. یعنی جان انسان برای او تا آن اندازه اهمیت داشت که علیرغم نظرگاه شخصی خود، حاضر به پذیرش شورش مشروع در برابر چنین دولتی بود.
اکنون کار دولت سوریه با همکاری روسیه از این هم در گذشته است و با نظر به ایده ی سیاست تجویزی، می توان تصور کرد که این کشور جز با جابجایی قدرت اصلاح پذیر نیست.