چرایی اهمیت فهم مقاصد شرعی و مقاصدگرایی
چرایی اهمیت فهم مقاصد شرعی و مقاصدگرایی
نویسنده: : دکتر نورالدین بن مختار الخادمی/ مترجم: سهیلا رستمی
تألیف مجموعهای علمی دربارۀ مقاصد شرعی، اهمیت و جایگاه خاصی دارد که در سطح اول؛ از خود مقاصد شرعی، و در سطح دوم؛ از تحدیات، خواستهها، و رخدادهای مختلف عصر حاضر مایه میگیرد.
در سطح اول، بر اساس نقل و عقل، اعم از قدیم و جدید بیان میشود که مقاصد شریعت اسلامی در فهم احکام، پرداختن به تکلیف، ادای عبادت و ترسیم و اجرای عملی برنامۀ دینورزی اسلامی، در سطح افراد، ملتها، دولت و کل امت، و نیز در حوزههای مختلف زندگی، احوال، مسائل، نیازمندیها و نیز در ظاهر و امور آشکار و در باطن و امور نهفته چه جایگاه، نقش و کارکردی دارد.
بنابراین، این نظر شکل گرفته است که مقاصد شرعی اکنون به صورت یک دادۀ شرعی اسلامی بسیار مهم در آمده، در گذشته نیز چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود. همچنین یکی از قواعد دین خداوند عزوجل، و یکی از اصول فقه، اجتهاد، تأویل و ترجیح بوده، هست و خواهد بود.
به علاوه، بر مبنای این قول این نظر شکل گرفته است که مقاصد همواره در گذشته و نیز در آینده یکی از فنها و یکی از علوم شریعت بوده و خواهد بود، درست مانند علم عقیده، علم فقه، علم تفسیر و علم حدیث.
اخبار و وقایع نیز بیانگر همین امرند؛ چرا که کتاب و سنت سرشار از نصوص، اشارات، و مفاهیم مقاصدگرایانهی فراوان است. عصر مبارک نبوی نیز گواهی بر پذیرش مقاصد، عمل به آن و التفات به آن در مراحل متعدد و فراوان بوده است.
عمل مقاصدگرایانه در عصر صحابه و تابعین نیز در توسعه، تفصیل و ژرفابخشی به مرحلۀ عصر مبارک نبوی بوده است. به علاوه، علمای قدیم و جدید صریحاً این امر را بر زبان آورده و بیان کردهاند، به آن عمل کردهاند و آن را آموزش دادهاند، به آن دعوت کرده و بر آن تأکید نمودهاند. چرا که وقایع نشان میدهد که موضوع مقاصد، امری سرشار، مالامال و فراخ است. و در کتابهای اصول، قواعد[فقه]، احکام، تفاسیر، شروح احادیث، سیره، سیاست شرعی، فروق، اشباه و نظائر و… پراکنده و گسترده است.
به علاوه، وقایع نشان میدهد که حلقههای روند مقاصد به هم متصلاند و دادههای آنها یکدیگر را کامل میسازند. به گونهای که مطابق آنچه که اندکی پیش بیان شد این امر؛ از زمان عصر مبارک نبوت، نزول قرآن کریم، برپا شدن دعوت [به اسلام]، پدید آمدن نخستین دولت [اسلامی]، گسترش یافتن فتوحات، پخش شدن فقها، علما، قرّاء و افراد آگاه آغاز گشت و این مسیر مبارک با رشدی قابل ملاحظه و توسعه فزاینده، در طول تاریخ صحابه، تابعین، و تابعین آنها، و نیز توسط ائمه مذاهب، علمای سرشناس بزرگ، عموم فقها، مجتهدین و مجدین، و تا عصر کنونی که در آن در قبال حقیقت مقاصد شرعی، از لحاظ فهم، اجرا، نظریهپردازی، نهادینه سازی، و پیاده سازی آن، اهتمام افراد افزون شده و دعوتها فراوان گشته است.
بر این اساس، چنین اهمیتی مستلزم پرداختن به چنین مجموعهای است؛ هم از لحاظ تعامل با این موضوع مقاصدگرایانهی انبوه گسترده و هم از لحاظ احاطۀ نیک بر آن، رصد کردن، پالایش و تجمیع آن، و هم از لحاظ ساختاربندی، باببندی، و ساماندهی نیکوی آن و بهرهبرداری و بهرهوری نیکوی آن در سطح فهم، و اجرای دین و احکام در متن واقعیت و زندگی.
چنانکه گفته شد، این موضوع درمیان فنون و علوم مختلف پراکنده است، در منطوق و مفهوم کلام سریان دارد، و در فهم علما و آثار، فتاوا و سیرۀ آنها تمرکز یافته است. این امر نیز مستلزم تلاشهای گروهی و فعالیتهای رسمی و مؤسساتی است ـ نه تلاشهای فردی، خودجوش و سلیقهای ـ بلکه تلاشهایی که دارای نفس بلند، ارادهای پویا، گرایشهای صادقانه، امیدوار به خداوند و مصمم به نفوذ در ژرفای مشکل باشد. و همۀ مشکلات، موانع و دشواریهای موجود در پژوهشپردازی، تألیف و رنجهای آن، نظریهپردازی، بازنگری در آن، و تأمل و جرأت را به چالش و ستیز بکشاند.
با زبان آمار و ارقام نیز میگویم. موضوع مقاصد به اندازۀ تعداد فنون و علومی که مقاصد در آن پخش و توزیع شده است به پژوهشگران و نظریهپردازان نیازمند است. پیشتر هم گفته شد که مقاصد در علوم شرعی فراوان، اعم از نقلی و عقلی، نظیر علم اصول، قواعد، ضوابط، احکام، سیاست شرعی، تفسیر، شروح حدیث، زبان و ادبیات، فلسفه، منطق و… پخش شده است.
بر این اساس میتوان گفت که شایسته است پالایش موضوع مقاصدگرایانه از این فنون و علوم را اهل این علوم و فنون، که مقاصد را درک میکنند و نسبت به حقیقت، مُراد، و همۀ امور متعلق به آن شناخت دارند، درک کنند.
همۀ این مطالب مربوط به جنبۀ اول، یعنی جنبۀ اهمیت خود مقاصد شرعی است.
دربارۀ سطح دوم [یعنی تحدیات و خواستههای عصر حاضر] نیز باید گفت که این امر نیز ضرورت تعامل با سیستم مقاصدگرایی را به منظور ساخت آینده و راهبردی زمان حال، ناگزیر میسازد. چرا که عصر حاضر، با اختصار کامل، به صورت شدید نیازمند است به: علمی دقیق، فقهی عمیق، تحصیلات آگاهانه و گسترده، و کارکردی نسبت به مقاصد شرعی و جایگاه آن در زمینۀ فهم، استنباط، اجتهاد و ترجیح، و به نوبۀ خود در زمینۀ پرداختن به تکلیف فرد، عبادت، و طاعت وی و نیز به پرداختن جمع مسلمانان به رسالت خود و تأثیر آنها در حوزههای فراوان حیاتی اسلامی، نظیر حوزۀ افتاء، قضاء، حُکم، حوزۀ دعوت، حُسبه، اصلاح و ارشاد، حوزۀ آموزش، پرورش، و تهذیب و حوزۀ توسعه و رستاخیز تمدنی به طور عام. چرا که عصر کنونی ما شاهد تحولات فراوان و ارتباطات خطرناکی در زمینۀ رویکردها، افکار، سیاستها و برنامهریزیها، حوادث، و اتفاقات است امور مختلف، در آن با هم تداخل یافتهاند، حقایق شاخه شاخه شده و همان گونه که تحلیلگران و افراد صاحب نظر میگویند: امور مختلف با هم مختلط گشتهاند. به گونهای که مسألۀ نفقه بر اساس حضانت، شبهه انگیز شده و برخی از مردم ندا برمیآورند که: امور چنان بر ما مشتبه شده است که نمیدانیم کدام مورد نظر است. دستهای از بندگان نیز از تکلیف خود مبنی بر وارد شدن در این میدان پیچیدۀ تو در تو برای تأثیرگذاری بر آن، جهتدهی، و راهبری آن، خود را عقب کشیدهاند. یعنی پس از فهم، درک، و تعقل آن، و در اختیار داشتن راه حلها، و جایگزینهای لازم برای درمان و اصلاح آن.
با این حال، برای تعداد برگزیدۀ مجتهد راسخ، و برگزیدگان خداشناس، که حامی حقاند؛ این واقعیت بر شور، شوق، بینش، نگرش، صبر، و امیدواری آنان افزود تا آن را مطابق هدایت و رهنمود شرع، و در پرتو دلایل، مقاصد و غایتهای آن درمان نمایند.
در سطح امور نوپدید معاصر نیز عصر کنونی ما شاهد دستهای بسیار بزرگ از حوادث نوپدید، در همۀ حوزههای زندگی، و به صورتی پیچیده و فزاینده به شکل بسیار قابل ملاحظه است.
برای نمونه، در حوزۀ زیستشناسی، مهندسی ژنتیک، پزشکی و تندرستی مشکلات و مسائل متعددی ظهور کرده است. از جمله: مسألۀ شبیهسازی و ژنوم انسانی، کنترل ژنتیکی و شبیه سازی اندامهای انسانی، اثر ژنتیکی، کمک گرفتن از حیوانات برای درمان انسان، آزمایش یا درمان ژنتیکی و پیش از آن، مسائل مربوط به جنین آزمایشگاهی یا باروری مصنوعی، تشریح اندام، مرگ مغزی، بانک اسپرم و سلولهای منجمد جنسی، بانک شیر، رحم اجارهای، جراحی زیبایی، تغییر جنسیت، کاشت اعضا و… به ظهور رسیده است.
در زمینۀ دارایی، اقتصاد، و تجارت نیز مسائل مربوط به بورس و سهام، مالکیت کارخانهها، کارگاهها و ساختمانها، کارمزد وکلا، قضات، حاکمان و کارشناسان، به ظهور رسیده و به تبع آن بحث زکات در این حوزههای مالی جدید از لحاظ چگونگی، حکم و ترجیح آن به ظهور رسیده است.
مسائل متعددی نیز دربارۀ بسیاری از اشکال مالی، اقتصادی و تجارت جدید به ظهور رسیده که فقها و مجامع [فقهی] باید از طریق بحث، حُکم و إفتاء به آنها بپردازند.
در حوزۀ آنچه هم که انقلاب ارتباطات نامیده میشود نیز مسألۀ کانالهای ماهوارهای، شبکۀ اینترنت، فکس [دورنگار]، تلفن و تلکس به ظهور رسیده و به تبع همۀ اینها بحث مربوط به احکام مربوط به جاری ساختن عقود بیع، ازدواج، طلاق و سایر معاملات از طریق این سیستمها، و نیز بحث مربوط به شکلهای مباح و بهرهبرداری مفید از این کشفیات معاصر، در زمینۀ إفتاء، دعوت و پرورش، و نیز در سطح آموزش، تحقیق، و گسترش مبادلات، تقویت امور اقتصادی، ژرفا بخشی به روابط، و اصلاح آن، به گونهای که موجب تعمیق عقیدۀ صحیح، تقویت اخلاق درست، و نمایان ساختن شخصیت موزون و استوار انسانی باشد، گردد.
خلاصۀ آنچه که بیان شد این است که عصر کنونی ما و تحولات و حوادثی را که شاهد بوده است، بر عموم مسلمانان و به طور خاص بر مجتهدان و مصلحان آن وجوب تلاش و اجتهاد در زمینۀ این تحولات و حوادث و نیز لزوم ایجاد راهحلها و احکام متناسب با آنها را به منظور خیرخواهی بشر و آبادسازی زمین، حتمی ساخته است.
فهم عمیق مقاصد و شروط آن
آگاهی دقیق، فهم عمیق و درک اصیل از مقاصد و اهداف اسلام و عام بودن موارد آن، و نیز روح تعالیم و مبادی و قواعد بزرگ آن، راه استواری را برای علاج این تحولات و حوادث، و پاسخ دادن به آنها به گونۀ موافق با مُراد شرعی و نیز همراستا با مصالح [و منافع] انسانی و نیازمندیهای مرتبط با واقعیت ایجاد میکند.
به دست آوردن فهم عمیق مقاصدی نیز شروط و ضوابطی دارد که جزء جانمایۀ قواعد استدلال و روش معروف استنباط است. به همین خاطر، بر کسی که میخواهد از لحاظ فهم و اجرا، با مقاصد [شرعی] تعامل کند، الزامیست که با علم اصول، قواعد استنباط و شروط اجتهاد، تأویل و ترجیح، ملازمت داشته باشد.
تکیه بر مقاصدگرایی به معنای شانه خالی کردن از دین نیست
نباید اینگونه فهمید که تقریر این الگوی مقاصدگرایانه، به صورت صریح یا ضمنی ،دعوتی است به شانه خالی کردن نصوص، اجماعها، ثوابت، و امور قطعی [دین] یا فروکاستن از اولویت و قدسیت آنها، هرگز! و امیدواریم که کسی طرفدار این نحوه دعوت نباشد. زیرا این امر، موجب ابطال عمل میشود، فرد را در زیان میافکند و موجب خشم و غضب خداوند میگردد.
برعکس باید این الگو را این گونه فهمید که دعوتی است به سوی ژرفای شریعت، بازگشت به سوی خدا و رسول او، زیرا مقاصد شرعی، آنگونه که مقرر و معلوم است ـ مجموعهای قواعد پالایش شدهی اسلامی ثابت شده با ادلۀ فراوان ـ از طریق مستقیم و صریح و از طریق نظر، استنباط و اجتهاد است.
آنچه اطمینان و باور ما را بر پدید آوردن مجموعهای برای مقاصد شرعی افزایش داد، امور مربوط به به برخی فهمها، و تصورات معاصری است که نسبت به حقیقت مقاصد و نقش و اثر آنها در فهم و اجتهاد، تأسیس و بنا، و تحول و توسعه فهمی خاص و اشتباه دارند.
چرا که طرفداران این نوع فهم و نگرشها گمان کردهاند که عمل به مقاصد [شرعی] امری است رها از اعتبار شرعی، رها از رهنمود قرآنی، و تبیین نبوی. آنان همچنین گمان کردهاند که مقاصد، یعنی مفاهیمی بیسمت و سو و افکاری بیبصیرت که هر فهمی دربارۀ آنها صورت میگیرد، قابل هرگونه تأویلی است، به هر شیوهایی قابل اجرا است، با هر شرایطی سازگاری دارد و با هر مزاج و سلیقهای تناسب دارد.
به علاوه، آنان گمان کردهاند که دین بر اساس تغییر زمان، مکان و حالت تغییر میکند و در احکام، هیچ گونه ثبات و جاودانگیای ندارد. انسان، منبع تکلیف است، عقل اساس تشریع است. عادت، به طور مطلق مبنای حکم است. عرف بدون هیچ قیدی مورد تبعیت است، واقعیت موجود، حاکم و مورد تبعیت است و اینکه وحی، جهت بخش نیست و به آن گوش فرا داده نمیشود.
بر اساس این اشتباه در فهم مقاصدگرایانه، طرحها، راهحلها، و موضعگیریهایی صورت گرفت که با جوهر اسلام مخالفاند و با تعالیم، مُرادها، مقاصد حقیقی و مصالح مشروع آن اصطکاک مییابند.
نمودهای این اشتباه نیز معلوم و قابل حصر است که گاه گاهی به ظهور میرسد؛ البته، با تفاوتی از لحاظ تصریح و کنایه، یا ظهور و نهانی، یا از حیث میزان گستردگی دایرۀ زمانی، مکانی، حالی و واقعی.
آنچه در این باره مورد نظر ما است ذکر دورنماها، سیاستها، شواهد، و نمونههایی برای این اشتباه یا خلل نیست؛ چرا که این امور در جای خود، در کتابها، پژوهشها و تقریرهای گذشته و جدید به صورت مفصل ذکر شده است. آنچه مدنظر ما است، ضرورت تأسیس یک سیستم مقاصدگرایانۀ متکامل و لزوم اشاعۀ فرهنگ مقاصدگرایانۀ اصیل است به منظور مواجهه با این خلل و نیز برای برخورد قاطع با هر وسیلهای که به فشار، تکلف یا افراط و تفریط میانجامد.
این همان چیزی است که از آن به جنبۀ دوم، یعنی جنبۀ انتظار و امید تعبیر کردیم. انتظار خیر و افزایش آن از طریق بنای فهم مقاصدگرایانۀ آگاهانه، پویا و درمان کنندۀ امور نوپدید عصر حاضر و دغدغههای مربوط به آینده. و امید به خداوند متعال و سپس علما، مصلحان و تجدیدگران فعال عامل، و همۀ مؤسسات، مراکز و انجمنهای علمی شرعی پویا تا این امر دین را تجدید کند، وضعیت این امت را بهتر سازند و برای نهضت مورد انتظار، نقش تمدنی جهانی جدید آن، خود را آماده سازند. هم برای وضعیت کنونی این عصر و هم برای آیندۀ آن.
امید از این مجموعه و دعوت به همکاری
این مجموعۀ مقاصدگرایانۀ شرعی چیزی جز تلاشی به منظور مشارکت در ساختار یک سیستم مقاصدی نیست. هدف از آن نیز آگاهی بخشی، فرهنگسازی، روشنگری و برانگیختن اهل علم و تشویق اهل پژوهش و صاحبان هیئتها و مجامع بود تا همه، این پروژه را به منظور خدمت به دین خدا در عصر حاضر برپا سازند و آثاری از خود بر جای بگذارند که وقتی ذکر شود، از آنها سپاسگزاری گردد و پس از آنها برجا ماند و در کارنامۀ نیکیهای آنان، و در اوقات و اماکن خیر و عطا در سرای دنیا و روزگاران آینده محاسبه شود.
از خداوند عزوجل درخواست میکنم که راه را برای من آسان سازد، موانع را باز دارد، درهای خیر و روزنههای دستیابی به این چشمه و دسترسی به این آبشخور را در برابر من بگشاید.
از خداوند درخواست میکنم که این عمل سخت و طولانی را موجب خیر صاحب آن، پدر و مادرش، همسر و خانوادهاش، نزدیکان، دوستان، استادان، دانشجویان، همکاران، افراد هم مسیر، و نیز موجب بهرهمندی همۀ کسانی قرار دهد که آن را منتشر میسازند، میخوانند و در راه فایدهرسانی و فایده بردن از آن، کمک و یاری میکنند.
با تواضع نیز از آفریدگار ارجمند میخواهم که از گناهان و اشتباهات رخ داده در آن درگذرد، رشد و استواری را به من الهام نماید، و این کار را خالصانه برای خود قرار دهد؛ چرا که او ولیّ این کار و توانا بر آن است. آخرین خواستۀ ما نیز آن است که: حقیقت هر گونه سپاس و ستایش شایان خداوند است که پروردگار جهانیان است.
———————————–
منبع: اهداف دین (دیباچهای بر مفهوم و جایگاه مقاصد الشریعه در فقه اسلامی)/ مؤلف: دکتر نورالدین بن مختار الخادمی/ مترجم: سهیلا رستمی/ نشر احسان