عناصر مردمی و دموکراتیک جنبش اخوان المسلمین
عناصر مردمی و دموکراتیک جنبش اخوان المسلمین
نویسنده: محمد آقایی
در دموکراسی اخوانی شریعت باید بر دولت محاط شود و البته نوع حکومت، مدنی و مبتنی بر فرایندهای دموکراتیک باشد. اصل شورا که در نظریه های سنتی اهل سنت تحت الشعاع اصل خلافت و شخص خلیفه قرار داشت، در نظریه های جدید اسلام گرایی و به ویژه تئوری های میانه رویی نظیر اخوان المسلمین، به مهمترین اصل حکومت داری تبدیل می شود. دموکراسی اخوانی به عنوان یک نظام سیاسی مبتنی بر تشکیل حکومت پارلمانی با محوریت اصل شورا است.
اسلام گرایی و مسئله دموکراسی
دموکراسی در لغت به معنای حکومت مردم بر مردم و در اصطلاح به نظام حکومتیای اطلاق میگردد که در آن مردم بهطور مستقیم حکومت کرده و یا آزادانه حاکمان موردنظر خود را انتخاب میکنند. بر مبنای همین تعریف رویکرد جریان های مختلف اسلامی نسبت به دموکراسی از یکدیگر تفکیک میشود.
از دهه ی ۸۰ میلادی به اینسو عوامل بههمپیوستهی زیادی اسلامگرایان را به مسئله ی دموکراسی جذب و ترغیب کرده است. در وهله ی اول اوجگیری قدرت و نفوذ روشنفکران عرب باعث شد آنها برای هدایت طرفداران خود به بحث در خصوص کلیدیترین مباحث بپردازند و دموکراسی نیز یکی از همین موضوعات کلیدی بهحساب می آمد. در ثانی اسلامگرایان خود را مجبور به واکنش در مقابل برخی دولتهای عربی می دانستند که قصد داشتند آنها را خارج از حوزه ی فرایندها و روندهای سیاسی قرار دهند. مثلاً در مصر و پسازآن در تونس، اسلامگرایان مجاز به سازماندهی خود بهعنوان یک نیروی سیاسی مستقل نبودند. بنابراین اظهارات ایدئولوژیک رهبران اسلامگرا و رفتار سیاسی حامیان آنها در راستای سازگاری با اصول دموکراسی مورد ارزیابی و نظارت دقیق قرار گرفت. تحت این شرایط اسلامگرایان دریافتند که باید به جریان مباحثه در باب دموکراسی ملحق شوند و موضع خود در قبال جنبههای مختلف آن را تعیین کنند. سومین عامل، رشد نشریاتی بود که در حال رقابت با دیگر گروه ها و سازمانها برای جلبتوجه عمومی بودند. این نویسندگان اسلامگرا همچنین خود را مجبور به واکنش در مقابل افزایش علاقه ی عمومی به دموکراسی، چه در سطح ملی، چه منطقه ای و چه بین المللی میدانستند.(el-solh, 2007: 58)
اسلامگرایان در مواجهه با دموکراسی به سه گروه تقسیم می شوند: گروه اول دربرگیرندهی کسانی است که دموکراسی را بهطور کامل رد می کنند. شیخ شعبان رهبر جنبش وحدت اسلامی در لبنان اعلام کرد: ما در لبنان نیازی به پارلمان نداریم چرا که به حکومت پارلمانی اعتقادی نداریم. از نظر این گروه شکل حکومت دموکراسی حکم یک کالای وارداتی غربی را دارد و بر این اساس بدعت محسوب میشود. این باور که دموکراسی را مترادف با ارتداد می دانست به اشکال مختلف در میان بسیاری از گروه های اسلامی در جهان عرب پدیدار شد. برخی چون “عبدالقادر مغنی” رهبر جبهه ی رهاییبخش الجزایر با وجود اینکه حزب مورد حمایتش به شرکت در فرایندهای سیاسی مشغول بود، همچنان بر این باور خود پافشاری می کرد.
گروه دوم از افرادی تشکیل می شود که معتقدند اسلام ذاتاً دموکراتیک است و تمامی اصول و پایه های دموکراسی با آن هماهنگ است. بر این اساس این گروه اسلامیزاسیون و دموکراسیزاسیون در جوامع اسلامی را یک فرایند واحد قلمداد می کنند.
اما گروه سوم نیز متشکل از کسانی است که بر اشکال نمایندگی دموکراسی تأکید دارند. به نظر می رسد این گروه با تأکید بر دموکراسی پارلمانی در مقایسه با دو گروه دیگر، کمتر در خصوص وام گرفتن تجربه ی جوامع غیر اسلامی تردید داشته باشند. (همان: ۵۹)
عناصر تشکیل دهنده دموکراسی اخوانی
حاکمیت اسلام سیاسی
از نظر متفکران اخوانی، اسلام بهعنوان یک دین نمیتواند فارغ از وجوه سیاسی باشد و به کار بردن اصطلاح اسلامِ سیاسی این معنا را به ذهن متبادر میکند که اسلام میتواند غیرسیاسی نیز باشد. سیاست، بخش جداییناپذیر اسلام است و تشکیل نظام سیاسی یکی از مبانی دین مبین اسلام به شمار میآید. بالطبع دموکراسی بهعنوان یکی از انواع شیوههای حکومتی و نه ایدئولوژی، قابلیت تطبیق با اصول اسلام را دارد به شرط آنکه آن را از صافی اسلام گذرانده و به پالایش وجوه نامأنوس آن با اسلام بپردازیم. اسلام به لحاظ سیاسی در وهلهی اول مبتنی بر اصل حاکمیت خداوند است اما این اصل بههیچروی تناقضی با اصل حاکمیت مردم ندارد.
به منظور فهم مناسب اهداف اخوان ابتدا باید بدانیم که اسلام در روابط میان فرد و معبود چیزی بیش از یک مذهب است. در یک تعریف دقیق از اسلام هم باید عناصر مربوط به دین و هم عناصر مربوط به دولت را در نظر بگیریم. عمر تلمیسانی مرشد عام اخوان، اسلام را بهعنوان یک کیش، عبادت، میهن، فرهنگ، حقوق، بخشش، قدرت و … توصیف می کند. در این رویکرد، اسلام یک نظامِ کامل و حاکم بر همه ی ابعاد زندگی است. اسلام دربرگیرندهی همه ی امور مادی و معنوی، فردی و اجتماعی و شخصی و سیاسی است. طبق این دکترین، اخوان المسلمین سازمانش را بیش از یک حزب سیاسی یا موسسه خیریه یا جامعه ی اصلاحی صرف توصیف می کند. اخوان المسلمین یک سازمان معنوی است که:
یک دعوت است
با سنت همخوانی دارد
یک انجمن سیاسی است
یک انجمن ورزشی است
یک سازمان فرهنگی است
یک بنگاه اقتصادی است
یک مفهوم اجتماعی است.
این سازمان فراگیر اهدافی را طراحی کرده است که از زمان تأسیس تا به امروز تغییری نکرده است. اخوانِ امروزی بر هدف البنا مبنی بر ایجاد نسلی از معتقدین که از دعوت حمایت کنند و به الگویی برای دیگران تبدیل شوند، صحه گذاشته است. بر این اساس هدف جماعت که مبتنی بر تشکیل دولت است همچنان به قوت خود باقی است اما در عصر کنونی روش و شیوه ی تحقق این هدف دچار تغییر شده و بهنوعی فرایندهای دموکراتیک جایگزین فرایندهای خشونتآمیز شده است. (Abed- kotob,1995: 322)
حاکمیت اصل شورا
به نظر متفکران اخوانی فلسفه ی شورا در اسلام، کنترل مردم بر مردم در چارچوب قوانین الهی است. پس باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اولویت با اعمال و اجرای شریعت اسلام است نه حکومت شخص یا طبقه ای خاص. هدف اساسی رهبران اخوان، برقراری نظامی است که به یک رشته اصول شرعی پایبند باشد و بنابراین شریعت اسلامی بهعنوان یک اصل مسلم و لایتغیر، بر دولت اسلامی اولویت می یابد. نکته ی مهم و ضروری این است که در دموکراسی اخوانی شریعت باید بر دولت محاط شود و البته نوع حکومت، مدنی و مبتنی بر فرایندهای دموکراتیک باشد. اصل شورا که در نظریه های سنتی اهل سنت تحت الشعاع اصل خلافت و شخص خلیفه قرار داشت، در نظریه های جدید اسلام گرایی و به ویژه تئوری های میانه رویی نظیر اخوان المسلمین، به مهمترین اصل حکومت داری تبدیل می شود. دموکراسی اخوانی به عنوان یک نظام سیاسی مبتنی بر تشکیل حکومت پارلمانی با محوریت اصل شورا است.
دولت مدنی مبتنی بر شریعت
هیچکس نمی تواند این واقعیت را نادیده بگیرد که در ۲۰ سال گذشته بسیاری از اعضای نسل دوم و سوم اخوان دیدگاه بازتری نسبت به دموکراسی و جایگزینی قوانین بشری با قوانین شریعت، اتخاذ کردهاند. اعضای نسل جدید مدعی هستند که ایده ی «دولتِ اسلامیِ مبتنی بر شریعت» را رها کرده و در عوض از ایده ی جدیدی تحت عنوان«دولتِ مدنیِ مبتنی بر شریعت» سخن می گویند. ایده ی اخیر، حامی نظام دموکراتیک همراه با برابری حق شهروندی برای همگان است. بر این اساس اخوانیها تصمیم گرفتند دموکراسی را بپذیرند و درعینحال هویت مذهبیشان را نیز حفظ کنند.
اخوان حکومت اسلامی را، اجرای احکام اسلامی به دست فردی مسلمان می دانند که مردم آن را به حاکمیت برگزیدهاند و فردی که بهعنوان حاکم انتخاب می شود، مقید به احکام اسلام بوده، باید آنها را اجرا کند. مسلمانانی که این حاکم را انتخاب میکنند میتوانند اعمال او را محاسبه و انحرافات او را برطرف و در صورت اصرار بر انحراف او را عزل کنند. حسن البنا می گوید:
«امت حق دارند مراقب رفتار حاکمان خود باشند. همانطور که قرآن به حاکم دستور مشورت با مردم داده، مردم را نیز به سبب مشورت ستوده است. از نظر اخوان، مشورت بین مردم بر اساس قرآن و سنت فعلی و قولی رسول الله و اجماع مسلمانان ضروری است و مهمترین مورد از موارد شورا، انتخاب حاکم است. بدین ترتیب دموکراسی از نظر اخوان نتیجه ی رشد بشر و رسیدن به راهکاری پیشرفته برای جلوگیری از استبداد است. دشمنان اسلام که می دانند در سایه ی دموکراسی این امکان وجود دارد که مسلمانان بتوانند به درجات بالای نظام دست یافته، اسلام را به طور کامل عملی و حکومت اسلامی را بر پایه ی اراده ی مردم برقرار کنند، همواره به وسیله ی کودتاها جلوی شکلگیری دموکراسی واقعی را گرفتهاند». (قرضاوی، ۲۰۱۳: ۱۵۸)
نظام حزبی آزاد
تحول در ایدئولوژی اخوان المسلمین بیش از هر چیز خود را در نظام احزاب سیاسیِ مورد نظر آنها نشان میدهد. درحالیکه رهبران نسل اول اخوان تأکید بر احزاب سیاسی را عامل ایجاد تفرقه و جدایی مسلمانان می دانستند، نسل جدید رهبران تاکتیک های جمعیت را تغییر دادهاند. امروزه اخوان خواستار یک نظام کامل حزبی آزاد و قابل رقابت است که در آن به ایشان هم اجازه ی فعالیت و مشارکت انتخاباتی و حضور در پارلمان داده شود. اخوان المسلمین نوین آشکارا خواستار دموکراسی است و دموکراسی را نظامی می داند که درها را به روی همه ی افکار و عقاید باز مینماید و بنابراین نقطه ی مقابل دیکتاتوری است که در آن هیچگونه آزادی عقیده، جز برای حاکم مطلق وجود ندارد. از نظر اخوان دموکراسی قادر است هرگونه اشتباهی را روشن کند و هیچکس در آن مصون از انتقاد نیست، درحالیکه در دیکتاتوری تصمیمات همگی توسط حاکم اتخاذ می شود و همه باید بدون بحث و انتقاد از آن اطاعت کنند.
مشروعیت قوانین موضوعه
مفسران مسلمان چه در گذشته و چه در حال هیچگاه در خصوص اهمیت نقش شریعت در جوامع اسلامی تردید نداشتهاند اما نحوهی تأثیرگذاری قوانین شریعت بر زندگی مسلمانان همیشه محل نزاع دیدگاه های مختلف اسلامی بوده است. در این خصوص می توان میان «گفتمان اسلامی مدرن» از یکسو و «گفتمان اسلامی سنتی» از سوی دیگر تمایز قائل شد. بهمنظور بحث و گفتگو در خصوص شریعت اسلامی قبل از هر چیز باید به بررسی رابطه میان قانون الهی[۱]و قانون بشری[۲]بپردازیم. اخوان المسلمین بهعنوان مهمترین نماینده ی «گفتمان اسلامی مدرن» با پذیرش مشروعیت قانونگذاری بشری راه خود را از همنوعان سنتی نظیر جنبش های سلفی جدا کرده است. یکی از مهمترین باورهایی که دین اسلام مسلمانان را نسبت به آن هشدار داده است، احترام به قوانین جهانشمولی است که از سوی خدای یگانه فرستاده شده است اما تحفظ این قوانین و اعمال آنها در جامعه ی اسلامی هیچ تناقضی با اصل قانونگذاری و توانایی بشر در اداره ی جامعه ندارد چرا که قوانین الهی مبتنی بر احکام کلیای هستند که جاری شدن آنها در جامعه مستلزم ایجاد قوانین جدید و مطابق با نیازهای بشر است.(al-qaradawi, 1997: 235)
درحالیکه نظام سابق بر حاکمیت فرد بر فرد تأکید میکرد و این امر به بردگی انسان برای انسان تفسیر میشد، قانون جدید مورد نظر اخوان ضمن تأکید بر حاکمیت خدا بر انسان، حاکمیت الهی را به موازات آزادی انسان بهپیش میبرد. در طول ۲۵ سال گذشته یک ایدئولوژی سیاسی جدید و واحد در میان رهبران اخوانالمسلمین ظهور کرده است. این ایدئولوژی هم در برنامه های سیاسی اخوان و هم در محافل و سخنرانی های عمومی و خصوصی رهبران آن بهوضوح مشاهده شده است. تغییر در چشمانداز سیاسی اخوان بهوسیلهی رهبران نسل جوانتر پایهگذاری شد و خود را در مشارکت انتخاباتی فعال اخوان در میان فرصت های دموکراتیک محدودی که رژیم مصر به وجود آورده بود، نشان داد. ( (chris harnisch, Quinn mecham,2009: 18
مقابله با تحریم انتخابات
ایدئولوژی جدید اخوان دربرگیرندهی هدف اساسی این گروه مبنی بر تأسیس یک دولت مبتنی بر شریعت و همراه با نظام دموکراتیکی است که حمایت از طیف وسیعی از آزادی های مدنی را در دستور کار خود دارد. اخوانِ امروزی حول یک چشمانداز دموکراتیک متحد شده است که این چشمانداز رژیم سیاسی مصر را با چالشهای زیادی مواجه ساخته است. گرچه همه ی رهبران اخوان عموماً نگرش دموکراسی اخوانی را پذیرفته اند اما این ایده بیشتر در میان نسل جوانتر اخوان رواج پیدا کرد؛ نسلی که دربرگیرندهی افرادی چون عصام العریان، محمد عبدالقدوس، عبدالمنعم الفتوح و …. بود. بنابراین انقلابی مهم در اندیشه ی سیاسی اخوان در طول دو دهه ی اخیر اتفاق افتاده است که این انقلاب پشتوانه ای اساسی برای مشارکت انتخاباتی فعال در سیستم قانونی و رسمی مصر فراهم کرده است. علیرغم برخی محدودیت های اسلامی، ایدئولوژی جدید اخوان از هنجارهای دموکراتیکی حمایت می کند که آزادی های مدنی محدودشده بهوسیله ی رژیم مصر را مجدداً مورد طلب قرار می دهد. قلب تپنده ی ایدئولوژی سیاسی معاصر اخوان، مفهوم دولت مدنی است که از آزادیهای مدنی و حکومت قانونی در قالب شریعت اسلام دفاع میکند و این دولت تنها از طریق مشارکت سیاسی فعال نیروهای اسلامگرا در انتخابات، تشکیل خواهد شد.
اعتدال و انعطاف پذیری
یکی از مهمترین مشخصه های اعتدال و میانه روی، تلاش برای در هم آمیختن ثبات و انعطافپذیری است. از نظر قرضاوی اسلام به طور عام و اخوان المسلمین به طور خاص توانسته است به طرز شگرفی میان این دو نیروی به ظاهر متناقض هارمونی ایجاد کند به گونه ای که هر یک از آنها در جای درست خود به کار رود؛ ثبات در مواردی که باید همیشه وجود داشته باشد و انعطاف در مواردی که نیاز به تغییر دارد(al-qaradawi, 1995: 160)
بنا بر آنچه گفته شد باید به این نکته ی مهم اشارهکنیم که اخوان المسلمین نوین خیلی از ایده ی حسنالبنا مبنی بر اسلامی شدن تدریجی جامعه بهوسیله ی اصلاح دور نشده است اما مفاهیم اساسی این ایدئولوژی با توجه به تفکر مدرن و شرایط خاص جوامع امروزی مورد بازتعریف قرار گرفته و شبکه ی جدیدی از مفاهیم را ایجاد کرده است که بر اساس آن تحقق اهداف جماعت تنها از طریق بهکارگیری روش های صلح آمیز و دموکراتیک امکانپذیر خواهد بود.
منابع
قرضاوی، یوسف(۲۰۱۳): «الدین و السیاسه»، الطبعه الثانیه، قاهره، نشر دارالشرق.
Ei-solh, raghid(2007): »islamist attitudes toward democracy«, oxford university press, pp. 57-63
Abed-kotob, sana(2014): » The Accommodationists Speak: Goals and Strategies of the Muslim Brotherhood of Egypt«, International Journal of Middle East Studies, Vol. 27, No. 3 (Aug., 1995), pp. 321-339
Al-qaradawi, yusuf(1997); the lawful and the prohibited in islam, cairo, al-falah foundation press
Al-qaradawi, yusuf(1995): »introductionto islam«, cairo, Islamic inc press
Mecham, Quinn and harnisch, chris(2009): »Democratic Ideology in Islamist Opposition? The Muslim Brotherhood’s ‘Civil State«, routledge press, vol.45, no.2, pp: 189-205