یکی از ظالمترین و ستمگرترین انسانها چه کسانی هستند؟
یکی از ظالمترین و ستمگرترین انسانها چه کسانی هستند؟
نویسنده: استاد ناصر سبحانی
خداوند در آیهی ۱۱۴ سوره بقره میفرماید: « وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُوْلَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِینَ لهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ »
«و چه کسی ستمگرتر است از کسی که از یاد و ذکر خداوند در مساجد جلوگیری به عمل آورده و در جهت ویرانی آنها تلاش مینماید؟ چنین افرادی جز با «ترس/خشوع» نمیبایست در این مساجد داخل میشدند؛ اما به دلیل تغییر وضعیت، افراد نالایق و ناشایستهای دارای قدرت و سلطه شدهاند که از یاد و ذکر خداوند در مساجد ممانعت به عمل میآورند و در جهت نابودی مساجد تلاش میکنند.
این حکمی است که برای تمام زمانها و مکانها صادق بوده و مصداق آن در هر زمان و مکانی وجود دارد. در هر زمان و مکانی تلاش شود تا در مساجد خداوند ـ آن گونه که شایستهی اوست و بدان راضی است ـ یاد و ذکر خداوند در آنها صورت نگیرد و در جهت ویرانی آنها (مساجد) تلاش ـ محسوس و غیر محسوس ـ صورت گیرد؛ افرادی که چنین کنند مصداق همان چیزی هستند که در این آیه بیان شده است؛ یعنی در ردیف ظالمترین و ستمگرترین انسانها قرار خواهند گرفت. چنین افرادی در دنیا نصیبی جز ذلت و خواری ندارند و در آخرت نیز عذابی بس بزرگ در انتظار ایشان است.
همچنین در آیهی ۳۶ سورهی نور به صورت عام و کلی به این نکته اشاره میشود که هدف از بنای مساجد، انجام وظیفهی بندگی مخلصانه برای خداوند ـ در بارزترین صورتهای آن ـ در آنها است؛ کسانی که این موضوع را درک کرده و برای تحقق بخشیدن به این هدف اقدام مینمایند، شایستهی ستایش از سوی خداوند هستند.
منظور از به کارگیری کلمهی «بیوت» و تسبیح در این آیه
پس از آن که در آیهی قبل (۳۶نور) به هدایتشدن گروهی از بندگانش به نور هدایت اشاره میکند میفرماید:
« فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ* رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَهٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاهِ وَإِیتَاء الزَّکَاهِ یَخَافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ * لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ »
در خانههایی که خداوند اجازه داده است برافراشته شوند و در آنها نام خدا یاد شود، سحرگاهان و شامگاهان در آنها او را ستایش و نیایش میکنند. در این خانهها مردانی خداوند را ستایش میکنند که تجارت و دادوستد و معاملهای، آنان را از یاد خدا و خواندن نماز و دادن زکات ـ بخشش قسمت اضافی مال و ثروت برای رشد فضایل خود ـ غافل نمیسازد. آنها از روزی میترسند که دلها و چشمها در آن دگرگون و پریشان میگردد. برنامهی ایشان همین است، تا اینکه خداوند برابر بهترین کارهایشان پاداششان را بدهد و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید؛ چرا که خداوند هر کس را که خود بخواهد، بیحساب از مواهب خویش بهرهمند میسازد و آن را برای ایشان نیز خواستار بوده و از اینرو، بیشتر از اقتضای اعمالشان ـ بر اساس رحمت خود ـ بدیشان نعمت میبخشد.
کلمهی «بیوت» در این آیه هم مساجد را دربرمیگیرد و هم غیر مساجد را. هر خانهای که در آن ستایش خداوند انجام گیرد ـ بر اساس کیفیت بیان شده ـ خودِ خانه و ستایشکنندگان، مشمول این مدح میشوند؛ اما پیش از هر خانهای، این مساجد هستند که مصداق این قاعدهی کلی خواهند بود و از اینجاست که به هدف از بنای مساجد پی میبریم.
«تسبیح» مورد بحث در این آیه عبارت است از اینکه بندهی خداوند در انجام وظیفهی بندگی لحظهای متوقف نشود؛ زیرا اگر مخلوقی از مخلوقات خداوند در درجه و مرتبهای متوقف شود، به زبان حال بیان میکند که خالق و آفریدگارش ناقص میباشد ـ سبحان الله ـ ؛ چرا که اگر او ناقص نمیبود، مخلوق و آفریدهاش در این درجه و پایه از نقص متوقف نمیشد. در نتیجه هیچ مخلوق و آفریدهای نباید در هیچ مرتبه و درجهای توقف نماید، بلکه باید همیشه در حال سیر باشد و از نقص به سوی کمال بگریزد تا این گریزِ از درجهی نقص، منزه و مبرا ساختن خداوند باشد ـ با زبان حال ـ از نسبت دادن آنچه که ناشایست است. وقتی با زبان حال از این مرتبه به سوی مرتبهای کاملتر میگریزد، همین گریز خود بیان میکند که خالق و آفریدگارش کامل بوده و بدین سبب است که مخلوقش از حرکت به سوی کمال متوقف نمیشود. حرکت مخلوقات و آفریدههای بدون اختیار و مسخر، مداوم و بدون وقفه بوده و از مخلوقات دارای اراده ـ انس و جن ـ خواسته شده است که ایشان نیز چنین بوده و همیشه در پی افزودن بر معرفت و شناخت خود و کسب اعمال صالح باشند.
هم چنین در آیهی ۴ سورهی طور به آنچه که باید در مسجدالحرام و مرکز فرمانروایی خداوند انجام گیرد و به نتیجهی این حکمی که خداوند از ابتدای بنای این خانه و مسجد بدان امر فرموده است، اشاره میشود. در این آیه اشاره میفرماید پس از بنای این خانه، در هر زمانی گروهی بودهاند که به امر خداوند لبیک گفته و این خانه را با ادای مراسم بندگی آباد نمودهاند. خداوند به آن سوگند یاد کرده و میفرماید: «وَالبیتِ المَعمور» سوگند به خانهی آبادشده، که هم با بنای ظاهری آباد شده است و هم با انواع عبادات و مراسم بندگیای (طواف، قیام، رکوع و سجود) که در آنجا ادا میشود.
همچنین در آیهی ۳۴ سورهی انفال بیان میدارد که این خانه متعلق به کسانی است که وظیفهی بندگی را در آنجا به صورت درست و کامل ـ برای خداوند ـ انجام میدهند و به هدف موردنظر از بنای آن خانه تحقق میبخشند و نیز سوء عاقبت کسانی را بیان میکند که اهالی واقعی آن مساجد را از انجام وظیفهی بندگی خود در آنجا باز میدارند. حالِ مشرکین و کافرین مکه در زمان نزول قرآن را بیان میدارد. البته هر زمان دیگری میتواند مصداق آن و مشمول این فرمودهی خداوند باشد که:
« وَمَا لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُواْ أَوْلِیَاءهُ إِنْ أَوْلِیَآؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ»
در آیهی قبلی (۳۳) به بیان سنتی از سنتهای خداوند در ارتباط با انسان میپردازد و آن این است که: افرادی که منحرف میشوند، تا زمانی که «داعی» در میان ایشان حضور داشته و «اقامهی حجت» کامل نشده باشد و تا زمانی که اشخاصی در میانشان حضور داشته باشند که برای گناهان و خطاهایشان استغفار نمایند، خداوند ایشان را عذاب نمیدهد. پس از آن میفرماید: اما در مورد اینها دو سببی که مانع عذاب ایشان میشد، از بین رفته و وجود ندارند. مگر چه اتفاقی برای ایشان افتاده است که خداوند آنها را عذاب ندهد در حالی که هر دو سبب در موردشان منتفی شده است؟
افراد شایستهی عذاب، کسانی را از حضور در مسجدالحرام منع میکنند که سزاوارند در آنجا حضور داشته باشند و همانها هستند که هدف از بنای مسجدالحرام را متحقق میسازند. کسانی که حق دارند در آنجا بوده و وظیفهی بندگی خود را ادا نمایند، از ایشان ممانعت به عمل میآورند؛ در حالی که ایشان (منع کنندگان)، سرپرستان و اولیای مسجدالحرام نبوده و به ناحق بر مسجدالحرام سلطه پیدا کرده و مانع از این کار میشوند. کسی جز متقیان شایستگی این را ندارد که ولی و سرپرست مسجدالحرام بوده و در آنجا حضور داشته باشد و وظیفهی بندگی را به جای آورد؛ اما بیشترشان از این واقعیت بیخبر بوده و متوجه آن نیستند و نتیجه این شده است که آن را مصادره کردهاند و افرادی را که شایستگی حضور در آنجا را داشته و میباید در آنجا باشند تا وظیفهی بندگی خود را به انجام برسانند، محروم نمودهاند.
]] در این نوشتار کوتاه استاد شهید و از منظر این آیات اهمیت مساجد و نقش آنها مشخص شده است و همچنین بزرگی گناه و عمل کسانی که مانع کارکرد اصلی مساجد می شوند روشن هست…
براستی اگر امروز ما مسلمانان با سستی و غفلت و بی توجهی خود مساجد را از کارکرد و نقشی که خداوند برایش تعیین کرده دور بکنیم… فردای قیامت چگونه پاسخگو خواهیم بود؟؟؟ [[
—————————
منبع: کتاب حج / مولف: ناصر سبحانی / مترجم: کیومرث یوسفی / نشر: احسان