انواع خواب و رؤیا ، مکتوب بیست و هشتم از مکتوبات سعید نورسی
انواع خواب و رؤیا ، مکتوب بیست و هشتم از مکتوبات سعید نورسی
نویسنده: بدیع الزمان سعید نورسی/ مترجم: داود وفایی
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِن کُنتُمْ لِلرُّؤْیَا تَعْبُرُونَ»
نه شبم نه شب پرستم من
غلام شمسم از شمس میگویم خبر
آن خیالاتی که دام اولیاست
عکس مهرویان بوستان خداست
آری برادر! با تو عادت کردهایم که درباره درس حقیقت محض مذاکره کنیم.
موضوع بحث کردن خوابهایی که درهایشان رو به خیالات گشوده است، آن هم به صورت تحقیقی، با مشرب تحقیق مناسبت تام ندارد، لذا پیرامون آن حادثه نومیه جزیی شش نکته حقیقی، علمی و اصولی را درباره خواب که برادر کوچک مرگ است طبق اشارتهای قرآنی بیان میکنیم . در مورد هفتم هم تعبیر مختصر خواب تو را خواهیم گفت.
نکته نخست: یکی از پایههای اصلی سوره یوسف رؤیای یوسفیه است. و بسیاری از آیات قران مانند آیه (وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا) (نبأ:۹) نشان میدهند که در خواب و رؤیا حقایق مهم پوشیدهای وجود دارد.
نکته دوم: اهل حقیقت طرفدار اعتماد به خواب و رؤیا و تفأل با قرآن نیستند. زیرا قرآن حکیم غالبا و به شدت به اهل کفر می تازد. در تفأل، اگر شدت آیات در برابر کافر برای تفأل زننده در آید مأیوس کننده خواهد بود و قلب او را مشوش میکند؛ همچنین گاه با اینکه رؤیا خبر است اما چون به عکس حقیقت دیده شده از آن تلقی شر میشود و موجب یأس و ناامیدی میگردد، به قدرت معنوی صدمه میزند و موجب سوء ظن خواهد شد. بسیاری از خوابها دارای صورتی ترسناک، زیانبار و ملوّثاند اما تعبیر و معنایشان خیلی خوب است. یافتن نسبت میان صورت خواب و معنای حقیقی آن کار هر کس نیست. لذا این کار موجب تقلای بیهوده و یأس و تکدر خاطر میشود.
صرفاً بدین دلیل بود که مانند اهل حقیقت و همچون امام ربانی در آغاز گفتم «نه شبم نه شب پرستم»
نکته سوم: در حدیث صحیح آمده است که یک جزء از چهل جزء نبوت به صورت رؤیای صادقه در خواب ظاهر میگردد. پس معلوم میشود رؤیای صادقه هم حق است و هم به مسؤولیتهای نبوت تعلق دارد. بیان نکته سوم را که بسیار مهم و طولانی و عمیق است و با نبوت ارتباط دارد به زمان دیگری موکول میکنیم و فعلا به آن نمیپردازیم.
نکته چهارم: رؤیا سه نوع است. دو نوع آن به تعبیر قرآن «أضغث أحلام» است و ارزش تعبیر ندارد. اگر معنا هم داشته باشد اهمیتی ندارد. یا قوه خیال بر اثر انحراف مزاج و نسبت به بیماری شخص ترکیب و تصویری پدید میآورد یا حوادث مهیجی که در طول روز یا پیشتر حتی یکی دو سال پیش در همان ساعت برایش اتفاق افتاده توسط قوه خیال یادآوری و تعدیل و تصویر میگردد و شکل دیگری به خود میگیرد. این دو قسم، «أصغث أحلام»اند و ارزش تعبیر ندارند.
نوع سوم، رؤیای صادقه است؛ که در آن، لطیفه ربانی موجود در ماهیت انسان پس از آنکه حواس مرتبط با عالم شهادت متوقف و تعطیل میشوند، نسبتی با عالم غیب مییابد و منفذی بدان سو میگشاید. از آن منفذ حوادثی را مشاهده میکند که قرار است وقوع یابند؛ و با یکی از جلوههای لوح محفوظ و نمونهای از مکتوبات قدریه مواجه میشود و برخی از وقایع حقیقی را میبیند. در این وقایع گاه خیال تصرف میکند و لباس صورت میپوشاند. این قسم از رؤیا انواع و طبقات بسیاری دارد. در مواقعی همانطور تعبیر میشود که دیده شده بود؛ گاه زیر پردهای نازک مشاهده میشود و برخی اوقات نیز با پردهیی ضخیم پوشیده شده است.
در حدیث شریف آمده است که رؤیاهای رسول اکرم(ص) در آغاز دوره پیامبری به روشنایی صبح ظاهر و آشکار بود و درست تعبیر میشد.
نکته پنجم: رؤیای صادقه ظهور زیاد حس قبل از وقوع است. حس قبل از وقوع هم کم و بیش در همه وجود دارد. حتی در حیوانات هم هست، حتی من زمانی آن (حس قبل از وقوع) را علاوه بر حواس شناخته شدهی ظاهری و باطنی، به عنوان دو حس دیگر به نام های « سائقه و شائقه» همانطور که در انسان و حیوان حواس «سامعه و باصره» هست را علماً یافته بودم. اهل ضلالت و فیلسوفان، آن حواس غیر مشهور را به خطا و طرز احمقانهیی «گرایش طبیعی» مینامند. حاشا! این گرایش طبیعی نیست ؛ بلکه قَدَر الهی با نوعی الهام فطری انسان و حیوان را سوق میدهد. برخی از حیوانات مانند گربه وقتی نابینا میشوند با همان سوق قَدَر الهی به راه میافتند و گیاهی را که علاجشان است پیدا کرده، به چشم خود میمالند و بهبود مییابند.
همچنین وجود لاشههای حیوانی با فاصله یک روز به پرندگان گوشت خواری مانند عقاب ـ که در حکم مأموران بهداشتی روی زمین هستند و موظف به از میان برداشتن لاشه حیوانات وحشی میباشند ـ به واسطه سوق تقدیر الهی و الهامی برخاسته از حس قبل از وقوع و سائقه (جهت دهی) الهی اطلاع داده میشود؛ در نتیجه حیوانات مذکور لاشههای فوق را مییابند.
نیز زنبور تازه به دنیا آمده در حالی که عمری یک روزه دارد مسافتی یک روزه را در هوا طی میکند و بی آنکه مسیر خود را گم کند با همان گرایش تقدیر الهی و سائقه الهامی به لانه خود باز میگردد. حتی برای همه بارها اتفاق افتاده است که وقتی درباره فردی صحبت میکنند در یک لحظه در باز شده و همان فرد به نحوی فوق حس و گمان وارد میگردد. از ضربالمثلهای کردی است که: « ناڤ گر بینه پالاندار لی وڕینه» یعنی و قتی از گرگ صحبت میکنی چماق را آماده کن و بزن؛ چون گرگ میآید. به عبارت دیگر لطیفه ربانی موجود در انسان به واسطه حس قبل از وقوع آمدن آن فرد را اجمالاً احساس میکند. لیکن چون درک و شعور عقل پی به موضوع نبرده، نه به قصد که بیاختیار انسان را به بحث از فرد مورد نظر سوق میدهد. اهل فراست میگویند این قبیل حالات گاه مانند کرامت حاصل می گردد. زمانی این نوع حساسیت در من فراوان بود. خواستم آن را قاعدهمند کنم اما توانش را نیافتم و نتوانستم. این حس، یعنی حس قبل الوقوع در کسانی که اهل صلاحاند و به خصوص در کسانی که اهل ولایتاند به طرز پیشرفتهتری ظاهر میشود و آثار خود را به صورت کرامت نشان میدهد.
همهی عوام نیز میتوانند مظهر نوعی ولایت شوند؛ طوری که مانند اولیا در رؤیای صادقه حقایق غیبی و مربوط به آینده را ببینند. آری، همچنان که خواب برای عوام به لحاظ رؤیای صادقه بودن در حکم مرتبهیی از ولایت است برای عموم نیز مانند تماشاگه یک سینمای زیبا و باشکوه ربانی ست . اما کسی که دارای اخلاق نیکوست در سر نیز افکار زیبا میپروراند . کسی که دارای افکار زیباست الواح زیبا را خواهد دید. بد اخلاقان بد میاندیشند لذا الواح زشتی خواهند دید. همچنین خواب برای هر کسی در عالم شهادت پنجرهیی رو به غیب است . و عرصهی بی پایانی برای انسانهای مقید و فانی؛ تماشاگهی که در آن گذشته و آینده در حکم حال است و مظهر نوعی بقا میباشد، نیز محل استراحت ذی روحانیست که مشقت دیده و زیر بار مسؤولیتهای زندگی له شدهاند. به دلیل همین اسرار است که قرآن حکیم با آیاتی چون (وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا) حقیقت خواب را با اهمیت تعلیم میدهد.
ششمین و مهمترین نکته : رؤیای صادقه در من به درجه حق الیقین رسیده است و با تجربههای زیادی که داشتهام حجت قاطعی برایم شده که قَدَر الهی بر همه چیز احاطه دارد. آری، این رؤیاها مخصوصاً در این چند سال برایم به درجهیی رسیدهاند که به قطع میدانم مثلاً کوچکترین واقعهای که فردا با آن مواجه خواهم شد یا بیارزش ترین معامله و حتی عادیترین گفتگویم نگاشته شده و پیش از وقوع، معین گردیده لذا با دیدنشان در شب، آنها را نه با زبان که با چشم مطالعه میکنم. نه یک بار نه صد بار بلکه هزار بار اتفاق افتاده است افرادی یا مسائلی که اصلاً فکرشان را هم نمیکردهام در خواب دیدهام و صبح روز بعد با اندک تفاوتی تعبیر شدهاند. معلوم میشود جزییترین حوادث پیش از وقوع، هم مقید و هم مکتوب شدهاند. پس تصادفی در کار نیست و رویدادها بیحساب و کتاب و بینظم رخ نمیدهند.
—————————-
منبع: مکتوبات/ مؤلف: بدیع الزمان سعید نورسی/ مترجم: داود وفایی / نشر احسان