تربیت فرزندان

جنبش ندوه العلماء

جنبش ندوه العلماء

نویسنده: استاد ابوالحسن علی حسنی ندوی / مترجم: داود ناروئی

جنبش فکری ندوه العلماء، به بنیان گذاری محمد علی مونگیری۱ و رهبری علامه شبلی نعمانی۲ و دوستانش و دارالعلوم وابسته به آن، سزاوار آن بود که پلی میان فرهنگ اسلامی و غربی بزند و دو طبقه ی عالمان دینی را با تحصیل کردگان جدید نزدیک کند و اندیشه ای نو پدید آورد که جنبه های مثبت قدیم و جدید را در کار هم نهد و به گفته ی صاحبان این مکتب فکری، امور شایسته ی گذشته و امور سودمند نو و نیز صلابت در اصول و غایات و انعطاف پذیری در امور فرعی و ابزاری را با هم گره زند.

 

پیشگامان این اندیشه، به روش ها و برنامه های آموزشی، به مثابه ی ابزاری آهنین و انعطاف ناپذیر بدان نمی نگریستند( البته در همه ی این ها به حفظ روح و غایات و دانش های بنیادی باور داشتند). از نگاه آنان این روش ها و برنامه ها سرشار از سر زندگی و شکوفایی کامل هستند. به سخن دیگر، دین، حقیقتی ابدی و بی نیاز از تغییر و تحول است؛ اما دانش، درختی بارور است که همواره به بار می نشیند و پیوسته رشد می کند و شکوفا می شود. از نگاه آنان، اسلام، دین همه ی آدمیان و همه ی زمانه هاست. از این رو بدیهی است که ادوار گوناگون تحول و پیشرفت فکری را پشت سر بگذارد و ناگزیر به رهبری در جاهایی شود که اندیشه ها و مفاهیم متغیری دارند. بدین سبب باید آن دایره ی آموزشی و فرهنگی، که نمایندگان و مفسران اسلام را آماده می سازد و همواره شایستگی و سرزندگی آن را اثبات می کند، فراخ و فراخ تر شود. بنیان گذاران ندوه العماء فریاد اصلاح، تحول و فراخ سازی روش های آموزشی را سر دادند. این فریاد در هند که نیز بسیار پایین بود.

 

 این موضوع از دو مطلب که یکی را از نوشتار شیخ محمد علی مونگیری، بنیان گذار ندوه العلماء و دیگری را از نوشته های علامه شبلی نعمانی اقتباس کرده ایم،قابل ارزیابی است:

در این روزگار،اوضاع و شرایط دگرگون شده است. نقدهایی که در گذشته، اندیشه ها و کلاس های درس را به خود سرگرم کرده بود، ارزش و اهمیت خود را از دست داده است. نحله هایی که این نقدها را برمی انگیختند و به آن ها دست می یازیدند، نیز منقرض شده اند. این وقت گذراندن برای مطالعه و درک آن ها،اتلاف وقت به شمار می رود. جهانی نو پدید آمده و نیازهایی نو برآمده است. در این روزگار بدخواهان اسلام پرسش هایی نو که به اندیشه ی کسی نمی گذشت، مطرح کرده اند تنها با تکیه بر فلسفه ی سنتی ، دادن پاسخ کافی و ایجاد قناعت علمی، اماکن پذیر نیست. هرچند بپندارند که چنین توانند کرد. علت آن است که آدمی تنها هنگامی می تواند شبهه را پاسخ گوید و مخالف را خاموش کند که پیامد نقد و خاستگاه آن را بفهمد.

 

دانش های یونانی، دانش دینی ما نیستند و فهم و شناخت دین ما به آن ها وابسته نیست. امام غزالی در روزگار خود این مواد درسی را به برنامه های آموزشی زمان خود افزود تا عالمان با روش های جدلی یونانیان آشنا شوند. در آن روزگار نحله های  باطنی در ترویج آن ها فعال بودند. عالمان با کاربست آن ها می توانستند با سیر رو به افزایش بی دینی در آن روزگار، مبارزه کنند اما اکنون آن ملحدان و آن دانش های یونانی وجود ندارند و روشنفکران و کسانی که مدعی برخورداری از هوشیاری هستند، به درستی آن ها باور ندارند. بدین سبب آن ها تأثیر خود را از دست داده اند و از جانب آن ها بیم هیچ گونه خطری بر اسلام نمی رود. اینک دانش هایی نو، قضایایی نو و پژوهش ها و مطالعاتی نو، جای آن ها را گرفته است. اکنون سخت ضروری است که عالمان ما از پژوهش های نو دانش های نو آگاهی یابند تا برای معضلات نو، راهگشایی هایی ارائه کنند و آگاهانه و با تکیه بر مطالعه و پژوهش، به نقدها پاسخ بگویند.

جنبش ندوه العلماء بیش از آن که صرفا" حرکتی برای بهبود روش های آموزشی باشد، جنبش و مکتبی فکری بود. اگر خداوند مقدر می کرد، گامی فرخنده بود که در دیگر جوامع اسلامی که در آن روزگار وارد کارزار کشاکش قدیم و جدید( سنت و مدرنیسم) شده بودند، شایسته ی دنباله روی بود، اما این جنبش آن گونه که باید از سوی دو قشر سنتی و نو، از همکاری گسترده و جدی برخوردار نشد؛ زیرا فاصله میان آن ها بسیار بود و در هر دو قشر، زیاده روی و افراط وجود داشت. در صف خود فعالان این اندیشه نیز اختلافاتی پدید آمد و در نهایت نیز گروهی از استادان وجود نداشت که در دو فرهنگ مدرن و سنتی مهارت یافته باشند و هر دو را به درستی درک و هضم کرده باشند و از این داده های به ظاهر متضاد، باده ای ناب، آن گونه که زنبور عسل از درختان و گل ها به دست می دهد، شکل داده باشند. اکثریت ملت نیز بین این دو قشر سرگردان بود. یک قشر آن بود که انحراف از سنت و ساختارهای آموزشی آن را گونه ای تحریف و بدعت گذاری می شمرد و قشری دیگر آن بود که هر چه از غرب آمده بود مقدس می شمرد و از هر کاستی و عیبی آن را پاک می دانست و درباره ی تمام دیدگاه ها و مکاتب فکری، برای صاحبانشان قایل به نبوغ و عظمت بود.

 

با همه ی این ها، اندیشه ی ندوه العلماء هم چنان اندیشه ای میانه و راستین است که می تواند نظام آموزش دینی را از فرو پاشی برهاند، و کشمکشی را که میان قدیم و جدید (سنت و مدرنیسم) پدید آمده و دو قشر دشمن و رقیب پدید آورده( قشر عالمان دینی و قشر تحصیل کردگان و نوگرایان) از میان امت بردارد؛ زیرا اوضاعی که پدید آمده برای کشورهای اسلامی نگون بختی های بسیاری به بار آورده و در بسیاری مواقع موجب شده که کشورها رو به سکولاریسم و بی دینی بیاورند.

رهبران این اندیشه و دانش آموختگان مدرسه ی آن ( دارالعلوم ندوه العلما) در ترویج فرهنگ اسلام و ارائه ی سیره ی پیامبر و نکوی ها و آموزه های اسلام در قالب سبکی عصری و نیرومند نقشی مهم داشتند. آثار علمی و ادبی علامه شبلی نعمانی به  ویژ ه کتاب های سیره النبی، الفاروق، غزالی، رومی و رساله های جزیه در اسلام، کتابخانه ی اسکندریه و نگاهی تاریخی به عالمگیر، تأثیر بسیاری در بازگرداندن اعتماد نسل جدید نسبت به فرهنگ اسلام و مبارزه با احساس حقارت داشتند. شاگرد نابغه ی وی دکتر سید سلیمان ندوی۱ نیز نقش مهمی در این زمینه داشت. تکلمه ی چهار جلدی که بر کتاب سیره النبی اثر شبلی نعمانی نگاشت، دائرهالمعارفی بزرگ در زمینه ی سیره و علم توحید به شمار می رود. کتاب خطبات مدراس۲ از زیباترین و پرمایه ترین کتاب ها در زمینه ی سیره تلقی می شود. دیگر آثار وی درباره ی شخصیت های مسلمان و دیگر موضوعات پژوهشی نیز چنین اند.

 

سید سلیمان ندوی در روند علمی، ادبی و سیاسی کشور هند فعالانه شرکت داشت. این کار وی موجب شد که عالمان مورد بزرگ داشت روشنفکران و دانش آموختگان جدید و ادیبان و دانشوران قرار گیرند و اتهام انزواخواهی، که در روزگار انحطاط دامنگیر عالمان شده بود، از دامن آنان پاک شود. مجله ی المعارف به سردبیری سید سلیمان ندوی در جهان اسلام از نوگراترین مجلات علمی و اسلامی به شمار می رفت.

 

_______________________________
منبع: رویارویی اندیشه اسلامی و اندیشه غربی در جهان اسلام / مؤلف: استاد ابوالحسن علی حسنی ندوی / مترجم: داود ناروئی / انتشارات: نشر احسان-۱۳۸۸

 



۱ محمد علی فرزند عبدالعلی حسینی در ماه شعبان ۱۲۶۲ ه.ق مصادف با ۲۸ ژوئیه ی ۱۸۴۶ م. در کانپور دیده به جهان گشود. از مدرسه ی فیض عام کانپور فارغ التحصیل شد و با عارف نامدار شیخ فضل الرحمن گنج مرادآبادی بیعت کرد و سخت به او وابسته شد. با جنبش تبشیری هند نیز فعالانه مبارزه کرد. در ضمن کناب هایی نیز نوشت و سفرهای بسیاری در هند کرد و سرانجام به سال ۱۳۱۰ ه.ق /۱۸۹۳ م. ندوه العلماء را بنیان گذارد و به سال ۱۳۱۶ ه.ق دارالعلوم وابسته به آن را تأسیس کرد. در بیهار نیز با جنبش قادیانی سخت مبارزه کرد و صدها هزار تن از مردم نیز با او بیعت کردند. وی سرانجام در ۹ ربیع الاول ۱۳۴۶ ه.ق درگذشت. وی از آن دسته از انسان های مخلص و عالمان با خدایی بود که دگرگونی ها و تحولات جهان اسلام را درک کرده بودند و به نوسازی روش های آموزش دینی روی آورده بودند.

۲ شبلی فرزند حبیب الله به سال ۱۲۷۴ ه.ق در اعظم گرده دیده به جهان گشود. وی مدتی در دانشکده ی علی گره تحصیل رد و با سر ید احمد خان، بنیان گذار دانشکده، مصاحبت کرد و با برخی از اندیشه ها و رویکردهای افراطی او سرناسازگاری گذاشت. در ضمن از ترکیه، مصر و سوریه دیدن کرد. پس از مدتی دانشکده را ترک کرد و به مدت پنج سال به عنوان مدیر و ناظر دانش و هنر در حیدرآباد اقامت گزید. وی در جنبش ندوه العلماء شرکت داشت و به مدت هشت سال، عضو فعال و ناظر دانش و هنر در حیدرآباد اقامت گزید. وی در جنبش ندوه العماء شرکت داشت و به مدت هشت سال، عضو فعال و ناظر آموزشی آن بود. پس از آن استعفا کرد و انجمن علمی دارالمصنفین را در اعظم گره بنیان گذارد. شبلی نعمانی در زمینه ی تاریخ اسلام کتاب های مهمی نگاشت. وی در نقد شعر و ادب و تاریخ جایگاه مهمی داشت. کتاب های سیرت مأمون، سیرت نعمان، جزیه رد اسلام، حقوق ذمیان، فاروق، اشعار عجم و … از آثار معروف اوست. وی سرانجام به سال ۱۳۳۲ ه.ق در شهر اعظم گره درگذشت.

۱ سید سلیمان ندوی فرزند حکیم سید ابوالحسن به سال ۱۸۸۴ م. در هند دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در مدرسه ی ندوه العلماء لکنو به پایان رساند. وی در بیشتر دانش های اسلامی تبحری ژرف داشت و در نگارش کتاب و مقاله از توان و نکته سنجی بالایی برخوردار بود، سید سلیمان سرانجام به سال ۱۹۵۳ م . دیده از جهان فروبست

۲ این کتاب را استاد محمد ناظم ندوی به عربی ترجمه کرده و با عنوان الرساله المحمدیه از انتشارات دارالفتح دمشق منتشر شده است.

نمایش بیشتر

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا