مقایسهای میان سهم ارث مردان و زنان
مقایسهای میان سهم ارث مردان و زنان
نویسنده: دکتر اسامه نمر عبدالقادر، دانشگاه الزرقاء اردن / ترجمه: امین سلیمانی – سقز
تعمیم این سخن که ” سهم الإرث زنان در اسلام نصف سهم الإرث مردان است” خطای بزرگی است.
واقعیت آن است که زنان به چهار شیوه ارث میبرند که عبارتند از:
۱- زنان در برخی حالات نصف مردان ارث میبرند.
۲- حالت دوّم، زنان با مردان به طور مساوی سهم الإرث میبرند.
۳- زنان بیش از مردان ارث میبرند.
۴- بعضی اوقات زنان ارث میبرند، امّا مردان ارث نمیبرند.
و امّا شرح مختصر هر کدام از حالات چهارگانه؛
? حالت اوّل: زنان نصف مردان ارث میبرند که به چهار صورت است:
۱- هرگاه دختر متوفّی به همراه برادرش ارث ببرد.
۲- هرگاه دختر پسر [نوهی پسری]، به همراه برادرش ارث ببرد. [سهم پسر از خواهرش بیشتر است.]
۳- خواهرِ شقیقه [خواهر پدر و مادری] از برادرِ شقیق [پدر و مادری] ارث کمتری میبرد.
۴- خواهر پدری، از برادر پدری،[برادر خودش] سهم الإرث کمتری میبرد.
? حالت دوّم: زنان با مردان به طور مساوی سهمالإرث میگیرند، این حالت صورتهای متفاوتی دارد از جمله:
۱- هرگاه شخصی فوت نمود و دختر و پدرش وارث او بودند، دختر نصف میراث پدرش [یعنی سه ششم] را میبرد، و بقیهی میراث هم که سهششم است به پدر متوفی میرسد. پس در این حالت دختر متوفی به اندازهی پدر او ارث میبرد.
۲- هرگاه شخصی وفات نمود و یک دختر و نوهی پسری او، وارثش بودند، در این حالت دخترش نصف میراثش را میبرد، و چون نوهاش در اینجا عَصَبه محسوب میشود، مابقی میراث که همان نصف آن است به او میرسد. پس چنانکه ملاحظه میشود دختر متوفی به اندازهی نوهی پسری او ارث میبرد.
۳- هرگاه شخصی وفات کرد و یک دختر و برادرش وارث او بودند، دخترش نصف میراث را میبرد، و باقی میراث که نصف دیگر است هم به برادر متوفی که عصبه است میرسد. در این جا نیز سهم دختر متوفی با عمویش مساوی میباشد.
? حالت سوّم: در این حالت سهم الإرث زنان از مردان بیشتر است. این حالت دارای صورتهای متفاوتی است که به برخی از آنها اشاره میشود:
صورت نخست: اگر فردی وفات نمود و یک دختر و پدر و مادرش وارث او بودند، وضعیت همانند صورت اوّل از حالت دوّم است. با این تفاوت که در اینجا مادر متوفی نیز اضافه شده ولی از سهم الإرث دختر نمیکاهد؛ بلکه از سهم پدر [همسر خود] کم میکند و یکششم میراث را خواهد برد. پس در این صورت دختر متوفی نصف میراث، مادرش یکششم و پدرش نیز یکششم بهعلاوه مابقی میراث که در اینجا همان یکششم است.[یعنی پدر یکسوّم ماترک را میبرد] در نتیجه سهم دخترِ متوفی بیشتر از سهم جد [پدر متوفی] میباشد.
صورت دوّم: هرگاه شخصی وفات نمود و یک دختر و ده برادر او وارثش بودند، دخترش نصف میراث و ده برادرش به عنوان عَصَبه به طور مشترک بقیهی میراث یعنی نصف باقی را میبرند. این بدان معناست که دختر به تنهایی نصف ترکه و هر یک از برادران یکبیستم(۱/۲۰) ترکه را میبرند. اگر فرض کنیم متوفّی یکصد دُونُم[هر دونم معادل یک هزار متر مربع است.] زمین دارد، دخترش پنجاه دونم و برادرانش هر کدام دو و نیم(۲/۵) دونم از زمین را به ارث میبرند.
صورت سوّم: هرگاه شخصی وفات کرد و دو دختر و سه عمو از خود بر جای گذاشت، دختران دو سوّم(۲/۳) میراث و سه نفر عموهایش به طور مشترک به عنوان عصبه، مابقی میراث که همان یک سوّم(۱/۳) میباشد را به عنوان سهمالإرث میبرند. یعنی دو دختر دوسوّم(۲/۳) و هر کدام از عموها یکنهم (۱/۹) ارث میبرند. اگر فرض کنیم متوفی نود دُونُم ارث بر جای گذاشته، سهم هر یک از دختران سی دونم و سهم هر یک از عموها ده دونم خواهد بود.
? حالت چهارم: حالاتی که زنان ارث میبرند؛ امّا مردان از سهمالإرث محروم میشوند. برخی از صورتهای این حالت به قرار زیر است:
صورت اوّل: وقتی شخصی وفات کرد و یک دختر، یک خواهر شقیقه و یک برادر پدری از او به عنوان وارث بر جای بماند، در این صورت دخترش نصف میراث، و خواهر شقیقه که در این جا با دختر عصبه است، بقیهی میراث را میبرد، چون هرکدام از دختر و خواهر شقیقه، برادر پدری را حَجب میکنند و چیزی از میراث به او نخواهد رسید. در حالیکه اگر خواهر شقیقه نبود، بقیهی میراث به عنوان عصبه به برادر پدری تعلّق میگرفت. و این بدان معناست که خواهر شقیقه به همراه دختر متوفی، برادرِ پدری را حَجب نموده است.
[تذکّر: اگرچه صاحب مقاله در ابتدا به ذکر چندین صورت از این حالت اشاره نموده؛ امّا ظاهراً به آوردن تنها یک صورت اکتفا کردهاند. مترجم]
یک ملاحظهی مهم:?
اصحاب فروض عبارتند از: ” کسانی که مقدار معیّن و مشخّصی از میراث مثل: نصف، یکسوّم[۱/۳]، یکچهارم[۱/۴] یا یکششم[۱/۶] به آنان تعلّق میگیرد. در حالیکه عصبه، کسانی هستند که بعد از اصحاب فروض باقیماندهی میراث به ایشان میرسد و چنانچه ملاحظه میگردد بیشتر اصحاب فروض از زنان و تمام عصبهها از جنس مردان میباشند، و این امر به معنای آن است که:
?اوّلاً: اولویت تقسیم میراث برای اصحاب فروض است که اغلب ایشان را زنان تشکیل میدهند. و پس از تقسیم میراث در میان ایشان است که مابقی آن در بین عصبه که تمام آنان را مردان تشکیل میدهد تقسیم خواهد شد.
? دوماً: مجالی برای کاستن از سهم معینی که شرع برای زن تعیین نموده است وجود ندارد. چون اگر وارثان دیگری در ارث بردن با او مشارکت نمایند از سهم معیّن شده برای او چیزی کاسته نمیشود. امّا در رابطه با مردی که به عنوان عَصَبه ارث میبرد، اگر وارث دیگری با او مشارکت کند از سهمالإرث او کم خواهد شد. اگر هم اصحاب فروض [ که دارای سهم معیّنی از میراث میباشند ] تمام میراث را ببرند، دیگر چیزی برای مردانی که به عنوان عصبه ارث خواهند برد باقی نخواهد ماند.
? سوّم: اگر میزان کسور اصحاب فروض، از یک عدد[کسر] صحیح تجاوز نمود، یعنی: به ارزش و حد نصاب کلّ میراث چیزی اضافه گردید، مقدار اضافی در میان تمام ایشان تقسیم خواهد شد. و در این صورت ارث به شیوهای که “عَول” نام دارد میان وارثان تقسیم میگردد. چون در عول، مقدار سهمِ مشخصِ شرعیِ هر یک از اصحاب کسور، محفوظ است. در حالیکه اگر اصحاب کسور [فروض] تمام ماترک را ببرند و چیزی از ارث باقی نماند، مردان عصبه از ماترک سهمی نمیبرند.
به این ترتیب برای خواننده مشخّص میگردد که شرع، عَول را برای عصبه اجرا نمیکند و آن را تنها به اصحاب فروض اختصاص داده است.