دعوت و داعی

خدمت به دیگران و رفع نیازهای آنان

خدمت به دیگران و رفع
نیازهای آنان

دکتر فتحی یکن

از جمله شرایط موفقیت
دعوتگر در کار دعوتش تا بتواند میان جامعه ای که در آن زندگی می کند او را جایگاه
بخشد و تأثیر نفوذ داشته باشد عزم جزم او برای خدمت به دیگران و تلاش برای برآورده
نمودن نیازهای آنان است. دعوت اسلامی ایستگاهی برای پخش نظریات و افکار نیست و
دعوتگر نیز رادیو نیست که تنها به بازگویی عقاید و افکار بپردازد و بس. بلکه دعوت
و دعوتگر هر دو بایستی چنان حرکت کنند که بتوانند جایگاه خود را در میان مردم
بیابند و از درد و رنج های آنان اطلاع یابند و یا سعه ی صدر بار کمرشکن آنان را بر
دوش کشند.

چنین موضع گیری از طرف
دعوت و دعوتگر ادعای محض و تجارت کردن بر مردم و آنان را به ذلّت کشانیدن نیست،
همانگونه که بسیاری از جوامع امروزی چنین عملکردی دارند. بلکه به دوش کشیدن بار
دیگران ابتدایی ترین مسئله ای است که از درون قوانین اسلامی بر می خیزد که اسلام
بدون آن معنی پیدا نمی کند. رسول الله در این راستا می فرماید:

« هر کس شب را روز کند
و به مسایل مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست.»

در بسیاری اوقات
مشکلات و نابسامانی ها چنان فاصله ای بین مردم و دعوتگر ایجاد می کند که نمی
گذارند دعوتگر آن گونه که لازم است با مردم ارتباط پیدا کرده و آنان را از عقاید و
افکار باطلشان برحذر دارد.

بنابراین لازم است دعوتگر
پیش از هر چیز به فکر از میان بردن موانع سر راه باشد و سعی کند پل های ارتباطی را
پیدا کند تا بتواند به کمک آن ها با اندیشه ی خویش به میان مردم رفته و آنان را به
اسلام دعوت کند. گر چه ممکن نیست دعوتگر بتواند آن چنان که لازم است به مشکلات
مردم برسد و در رفع آن ها کوشا باشد. امّا نکته ای که نباید از آن غفلت ورزد جهد و
تلاش به اندازه ی توان، در راه رفع مشکلات است و اگر با مال و دارایی خود نتوانست
به دیگران کمکی داشته باشد سعی کند با خوش رفتاری و اخلاق پسندیده خلأ ها را پر
کند همانگونه که رسول الله (ص) می فرماید:

« به درستی شما با
اموال و دارایی خود از پس تمام مشکلات مردم برنمی آیید.پس سعی کنید با نیک رفتاری
آن را جبران کنید.»

ایمان، بر دعوتگر واجب
می گرداند آنچه را که برای خود دوست می دارد بریا دیگران نیز دوست داشته باشد.
برادری اسلامی، که مبنای آن محبت و دوستی به خاطر خداست هیچگاه ممکن نیست در زندگی
تحقق ایبد و از مرحله ی سخن به عمل درآید مگر اینکه مساعدت وپشت گیری و اهتمام
ورزیدن به یکدیگر حاکم باشد. وقتی رسول الله (ص) از فردی که شب سیر خوابیده و
همسایه ی او گرسنه مانده و او بدان آگاه است بیزاری می جوید پس بیزاری و نفرت او
به نسبت کسی که می تواند ظلمی را از برادرش دور کند و نیازش را برآورده سازد و
مشکلات او را حل کند، امّا اقدامی نمی کند بیشتر است؟؟

دعوتگر راستین آن است
که در حقیقت بریا دیگران زندگی کند نه برای خود و نگرانیش برای اطرافیان و
مسلمانان است نه فقط برای خود و در پی تلاش برای استراحت و رفاه حال دیگران است
اگر چه به حساب آسایش و رفاه خودش تمام شود. بله دعوتگر راستین آن کسی است که
سعادت خود را در گرو سعادت دیگران و بدبختی و شقاوت خود را در گرو بدبختی دیگران
می داند و هرگاه مردم را در آسایشی و امنیت و سعادت ببیند خود نیز احساس سعادت و
شادمانی می کند.

پس هرگاه چنین احساسی
بین دعوتگر و مردم به وجود آمد روابط مستحکم می شود و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری
صورت می گیرد و فعالیت اسلامی به اجازه ی پروردگار مثمر ثمر واقع خواهد شد و به
اهداف خود می رسد. در غیر این صورت نه دعوت و نه دعوتگری معنی و مفهوم پیدا نمی
کند.

پس هرگاه دعوتگر احساس
کرد که می تواند به مردم خدمتی داشته باشد و گره ای از مشکلات آنان را باز کند بر
او واجب است که از مردم دوری نکند و در رفع مشکلاتشان دریغ نورزد و خود از آنان
بیگانه نداند  همانگونه که بر او واجب است که
با آنان جلسه داشته باشد و به بحث و گفتگو و تبادل نظر بپردازد. از جمله ویژگی های
رسول الله (ص) این بود که با مردم می نشست و به صحبت آنان به دقت گوش فرا می داد
به گونه ای که بعضی از مردم و گروهی از منافقین چنین پنداشته بودند که رسول الله
(ص) از چند جهت می تواند شنود کند و مضامین صحبت مردم را تحلیل و بررسی و مورد
تأیید قرار دهد و خداوند در این راستا می فرماید:

(‏ وَمِنْهُمُ الَّذِینَ
یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَیِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّکُمْ
یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَهٌ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ
مِنکُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ‏) توبه /۶۱

« در میان منافقان
کسانی هستند که پیغمبر را می‌آزارند و می‌گویند : او سراپاگوش است ( و راست و دروغ
را می‌شنود و همه‌چیز را باور می‌کند ) . بگو : 
( او در نهایت لطف و محبّت به سخنان خوب و بد شما گوش فرا می‌دهد ، ولی به
سخن خوب عمل می‌کند و سخن بد را نادیده می‌گیرد و بدان عمل نمی‌کند ، و این )
سراپا گوش بودن او به نفع شما است . او به خدا ایمان دارد ( و همه فرموده‌های او
را تصدیق می‌کند ) و به مؤمنان ایمان دارد ( و هرچه بگویند باور می‌کند ، چون
معتقد به اخلاص ایشان است ) و او برای کسانی که از شما که ایمان آورده‌اند رحمت
است ( زیرا ایشان را به راستای خداشناسی آورده است و راه بهشت را بدانان نموده است
) . کسانی که فرستاده خدا را می‌آزارند ، عذاب دردناکی دارند.»

دعوتگری را می شناسم
که بسیار در پای صحبت دیگران می نشست و درد دل آنان را گوش می داد تا جایی که منزل
وی محل ایاب و ذهاب مردم قرار گرفته بود. مردم سفره ی دلشان را آنجا می گشودند و
از مشکلات خود می گفتند و برای آن مشکلات چاره جویی می کردند. این موضوع بر بعضی
از دوستان دعوتگر، گران آمد و بر این باور بودند که چنین عملکردی به هدر دادن وقت
و بازماندن از کارهای دینی است. آنا ن نمی دانستند که منزل او میدان فعالیت اسلامی
اوست و چنین روشی، بهترین روش برای پیوند مستحکم با مردم است و راهنمایی ها و
ارشاداتی که در این رفت و آمد صورت می گیرد تأثیر آن به مراتب بیشتر از توجیهات
عمومی است که از طریق خطبه و سخنرانی و گفتگو ایراد می شود. از جمله اسباب شکست و
جهود و رکود و عقیم ماندن دعوت، بسنده کردن دعوتگران به مقالات و نوشته ها در
مناسبت های مختلف مردم است.

دعوت مثمرثمر، دعوتی
است که خود را درگیر مشکلات مردم می کند و معتقد است که این راهی برای به دست
آوردن دل مردم است. تئوری محض وقتی می تواند جان گیرد و به اندیشه ای پویا و محرک
درآید که در میدان عمل بتواند اظهار وجود کند و خود را به نمایش گذارد. در غیر این
صورت چنین اندیشه ای نمی تواند با واقعیات موجود در هر دو بعد مثبت و منفی آن گام
بردارد و حرکت کند.

واقعیت این است که
مردم مسائل و مشکلات گوناگونی دارند بخشی از آن ها خصوصی و بخشی به عامه ی مردم
ارتباط دارد، بخشی جنبه ی روانی دارد و بخشی جنبه ی مادی. بخشی از آن ها ناچیز و
بخشی دیگر مهم است. بر دعوتگر لازم است هر کدام از مشکلات را بررسی و اولویت بندی
کرده و با توجه به اهمیت هر کدام برای رفع آن ها بکوشد. مسئله ای که راه گریز از
آن نیست و هیچ چیزی بدوون آن فایده ندارد این است که باید نیازها و سعی و تلاش در
راه رفع آن ها را به «اندیشه» دعوتگر و «دعوت» مرتبط دانست نه به شخص او. به عبارت
دیگر نباید قضایا را شخصی جلوه بلکه باید فکری و اندیشه ای دانست… و این بینش،
خود را با مشکلات مردم درگیر کرد و در فع آن ها کوشید. در غیر این صورت قضایا شخصی
شده و ربطی به دعوت و اندیشه ی اسلامی ندارد. آنگاه که برنامه ی اسلام، عمومی مردم
را به تلاش، برای رفع نیازهای یکدیگر تشویق می کند، مسلم است که دعوتگران بیش از
همه در این زمینه مورد انتظار قرار می گیرند.

از جمله دستوراتی که
رسول الله (ص) در زمینه ی تشویق مردم برای برطرف کردن نیاز دیگران فرموده می توان
به موارد ذیل اشاره کرد:

– « مسلمان برادر مسلمان
است و برادر به برادر خود ظلم نمی کند و نمی گذارد به وی ظلم شود هر کس درصدد رفع
نیاز برادر مسلمان خویش باشد. خداوند نیز نیاز وی را برطرف می کند و هر کس گرفتاری
و سختی را از برادر مسلمان خویش دور سازد خداوند نیز گرفتار و سختی از سختی های
قیامت را از او دور می سازد و هر کس عیوب برادر مسلمانش را بپوشاند خداوند نیز در
روز قیامت عیوب وی را از چشم دیگران می پوشاند.»

– «در صورتی که یکی از
شما برادرانش را همراهی کند تا نیاز او را برطرف کند و با انگشتان اشاره فرمود
برای او بهتر از آن است که دو ماه در این مسجد اعتکاف کند.»

– «خداوند مدام در پی
برطرف کردن نیاز بنده اش می باشد مادام که او در رفع نیاز برادرش بکوشد.»

و در زمینه ی تلاش و
سعی برای خدمت به مسلمین می فرماید:

– «آنکه به خدمتگزاری
بیوگان و مساکین می پردازد به مجاهدی می ماند که در راه خدا قیام می کند و مانند شب
زنده داری است که در روز هم روزه دار است .»

– «آنکه در حضور شخصی قدرتمندو
پادشاهی برای رسیدن خیری یا شاد کردن مسلمانی، شفیع و واسطه ی برادر مسلمانش می
شود خداوند او را به مرتبه های بلند بهشت بر می کشد.»

– «آنکس که با برادر
مسلمانش ملاقات می کند تا خیری به او رساند یا او را مژده ای دهد، خداوند در روز
قیامت او را شادمان می کند.»

– «آنکه برادر مسلمانش
را همراهی کند تا مشکل او را رفع کند خداوند هفتاد و پنج هزار فرشته را می فرستد
تا بر او سایه بیندازند و او را دعا کنند و بر او درود بفرستند هرگاه صبح باشد تا
شب و هرگاه شب باشد تا صبح و گامی برنمی دارد جز آنکه خداوند در برابر آن گناهی از
دور می کند و بدان وسیله مقام او را بلند می گرداند.»

و در زمینه تشویق
مؤمنان بر شاد کردن همدیگر می فرماید:

– « همانا از اموری که
موجب آمرزش گناهان شاد کردن برادر مسلمان است.»

– «برترین اعمال، شاد
کردن مسلمان است بدین گونه که عورتش را بپوشی یا شکمش را سیر کنی یا اینکه گرفتاری
او را برطرف کنی.»

– « هر کس که شادی و
سروری را وارد خانه ی مسلمانی کند خداوند جز به پاداش بهشت برای او راضی نمی شود.»

– «محبوب ترین مردم
نزد خدا، سودمندترین آنان برای مردم است و محبوب ترین اعمال در نزد خداوند شادی و
بشارتی است که به مسلمانی می دهی بدین گونه که از رنج هایش بکاهی یا به جای او
بدهی های او را بپردازی یا گرسنگی او را برطرف سازی و در صورتی که برادری را جهت
رفع مشکلش همراهی کنم برایم محبوب تر است از آنکه یک ماه در این مسجد به اعتکاف
بنشینم و آکه خشمش را فرو ببرد در حالی که توان انتقام را داشته باشد خداوند دلش
را در روز قیامت پر از رضای خویش می نماید و آنکه برادرش را جهت رفع نیازش همراهی
کند تا نیاز او را برطرف کند خداوند گام های او را در روزی که قدم ها می لرزد،
ثابت و استوار می گرداند.»

این چنین است ارشادات
نبوی که به وفور مردم را فرا می خواند تا برای رفع گرفتاری های یکدیگر سعی و تلاش
کنند و شادی و سرور را به دل یکدیگر بیندازند و طبیعی است که دعوتگران به اسلام از
همه ی مردم نسبت به چنین ارشاداتی و پیروی از سنت نبوی شایسته ترند.

——————————————————-

فراخوانی و ابعاد آن

مؤلف:فتحی یکن

مترجم:مسلم خدری

انتشارات:نشر احسان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا