دعا سلاحی برنده و داروی سودمند ، اسرار دعا
دعا سلاحی برنده و داروی سودمند ، اسرار دعا
نویسنده: امام ابن القیم الجوزیه / مترجم: مهدی مصطفایی
همانا دعا سودمندترین دواهاست و دشمن بلا بوده و آن را دفع و معالجه نموده است. از نزول بلا جلوگیری نموده و آن را برطرف می کند و اگر نازل شده باشد از تأثیر آن می کاهد. و دعا سلاح مؤمن است.
رابطه دعا با بلا به سه صورت زیر است:
اول اینکه: دعا از بلا قوی تر باشد پس آن را دفع می کند.
دوم اینکه: دعا از بلا ضعیف تر باشد و بلا بر آن ظفر یابد؛ پس بلا به شخص می رسد ولی خفیف و اندک است زیرا دعا اگر چه ضعیف بوده ولی تأثیر آن را کم کرده است.
سوم اینکه: هر دو در مقابل هم مقاومت کرده و هر کدام مانع دیگری می شود.
در صحیح حاکم از ابن عمر روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود: (الدعاء ینفع مما نزل و مما لم ینزل فعلیکم عباد الله بالدعاء)[۱] (دعا در آن چه نازل شده و یا نازل نگشته مؤثر و سودمند است، پس ای بندگان خدا به دعا روی آورید.)
هم چنین حاکم از ثوبان روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: ( لا برد القدر الا الدعاء و لا یزید فی العمر الا البر و إن الرجل لیحرم الرزق بالذنب یصیبه )[۲] (هیچ چیز قدر را تغییر نمی دهد مگر دعا، و هیچ چیز بر عمر نمی افزاید مگر نیکوکاری و همانا انسان به خاطر گناهی که مرتکب شده است از رزق و روزی محروم می شود.)
اصرار در دعا
از سودمندترین دواها اصرار در دعاست. ابن ماجه در سنن خود از ابوهریره روایت کرده است که گفت رسول خدا (ص) فرمود: (من لم یسئل الله یغضب علیه)[۳] (هر که از خدا درخواست نکند، خداوند بر او خشم می گیرد.)
امام احمد در کتاب «زهد» از قتاده نقل کرده است که مورق گفت: برای مؤمن مثالی نمی یابم مگر مانند شخصی که در دریا بر روی چوبی سوار است و دعا می کند: یا رب! یا رب! شاید خداوند او را نجات دهد.
عجله در استجابت دعا
از آفت هایی که مانع می شود آثار دعا به دنبال آن بیاید این است که شخص عجله نموده و اجابت را آهسته و دیر بپندارد؛ لذا ناامید گشته و دعا را رها کند. این شخص همانند کسی است که بذری و یا نهالی را بکارد و از آن مواظبت نموده و آن را آب دهد و چون به آرامی رشد می یابد آن را ترک نموده و رها کند.
در صحیح بخاری از ابوهریره روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمود: (یستجاب لاحدکم ما لم یعجل یقول دعوت فلم یستجب لی)[۴] ( دعای هر کدام از شما اجابت می شود در صورتی که عجله نکند و بگوید: دعا نمودم و اجابت نشدم.)
در صحیح مسلم از ابوهریره روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود: (لا یزال یستجاب للعبد ما لم یدع بأثم أو قطیعه رحم، ما لم یستعجل قیل یا رسول الله ما الاستعجال قال یقول قد دعوت و قد دعوت فلم أر یستجیب لی فیستحسر عند ذلک و یدع الدعاء)[۵] (دعای شخص اجابت می شود تا زمانی که به گناه و قطع صله رحم دعا نکند و تا زمانی که عجله نکند. گفته شد: ای رسول خدا عجله کردن چگونه است؟ فرمود: شخص می گوید: دعا نمودم و دعا نمودم اما ندیدم که اجابت شوم. پس ناامید می شود و دعا را رها می کند.)
اوقات دعا
اگر شخص به همراه دعا حضور قلب داشته باشد و با تمام وجود مطالبه نماید و زمان دعا هم با اوقات شش گانه اجابت دعا مصادف باشد [دعایش حتماً پذیرفته خواهد شد] که عبارتند از:
یک سوم آخر شب، هنگام اذان، بین اذان و اقامه، بعد از نمازهای واجب، هنگامی که امام نماز جمعه روی منبر می رود تا وقتی که نماز آن روز را ادا می کند و ساعت آخر بعد از نماز عصر.
همچنین باید دعا همراه خشوع قلب باشد و شخص در مقابل خداوند احساس شکستگی و ذلت کند و تضرع نماید، و رو به قبله کند و بر طهارت [وضو] بوده و دست ها را به سوی خدا بلند کند. و با حمد و ثنای پروردگار شروع نماید و سپس با صلوات بر رسول خدا (ص) ثنایش را ادامه دهد و قبل از اعلام درخواست خود توبه و استغفار نماید و سپس رو به سوی خدا نموده و بر طلب و درخواست خود اصرار ورزد و با بیم و امید از او درخواست نماید و به اسماء و صفات و توحید او توسل کند و قبل از دعای خود صدقه ای تقدیم نماید؛ همانا چنین دعایی ممکن نیست که رد شود و اجابت نگردد خصوصاً اگر با دعاهایی که رسول خدا (ص) آن ها را مظنه اجابت معرفی نموده است مصادف باشد و یا این که شامل اسم اعظم خداوند باشد.
و از جمله دعاهای فوق آن است که در سنن و صحیح ابن حبان آمده که عبدالله بن بریده از پدرش نقل کرد که رسول خدا (ص) شنید که مردی می گوید: (اللهم إنی أسالک بانی أشهد أنک أنت الله لا اله الا أنت الأحد الصمد الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد فقال لقد سأل الله بالأسم الذی إذا سئل به أعطی و إذا دعی به أجاب)[۶] (خدایا بدین وسیله شهادت می دهم که تو خدا هستی و خدایی جز تو وجود ندارد. تو یکتایی و بی نیازی، نه کسی فرزند توست و نه تو فرزند کسی هستی. و کسی مثل و مانند و همتای تو نیست. از تو درخواست می کنم. سپس پیامبر (ص) فرمود: بی گمان او از خداوند به اسم اعظمش درخواست نموده، اسمی که هر که به آن درخواست کند به او عطا می شود و چون بدان دعا شود اجابت می گردد.)
نیز در آن دو از انس بن مالک روایت شده که: (أنه کان مع رسول الله جالسا و رجل یصلی ثم دعا فقال اللهم إنی أسلک بأن لک الحمد لا اله الا أنت المنان بدیع السموات و الارض یا ذاالجلال و الاکرام یا حی یا قیوم فقال النبی لقد دعا الله باسمه العظیم الذی إذا دعی به أجاب و إذا سئل به أعطی)[۷] (او [انس] همراه رسول خدا (ص) نشسته بود و مردی نماز می خواند. سپس دعا کرد و گفت: خدایا بدین وسیله از تو درخواست می کنم که حمد و ستایش فقط شایسته توست، و خدایی جز تو وجود ندارد، تو منان و آفریننده ی آسمان ها و زمین هستی، ای دارای شکوه و بزرگی و ای زنده و پایدار. پس رسول خدا(ص) فرمود: او از خداوند به اسم اعظمش درخواست نموده که هر که به آن دعا کند اجابت می شود و هر که به وسیله آن درخواست نماید بدو عطا می گردد.)
امام احمد نیز این دو حدیث را در مسند خویش آورده است.
در مسند امام احمد و صحیح حاکم از ابوهریره و انس بن مالک و ربیعه بن عامر روایت شده است که پیامبر (ص) فرمود: (ألظوا ﺑ «یا ذالجلال و الاکرام»)[۸] (به «یا ذالجلال و الاکرام» متمسک شوید و بر آن مداومت کنید.)
در جامع ترمذی از انس بن مالک روایت شده که کفت: (کان النبی إذا حزبه أمر قال یا حی یا قیوم برحمتک أستغیث)[۹] (هنگامی که چیزی رسول خدا (ص) را در اندوه و سختی قرار می داد می فرمود: ای زنده و پایدار من به واسطه رحمتت از تو درخواست می کنم.)
در جامع ترمذی و صحیح حاکم از سعد بن ابی وقاص روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود: (دعوه ذی النون اذ ذعا و هو فی بطن الحوت « لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ »[۱۰] إنه لم یدع بها مسلم فی شی قط الا استجاب الله له)[۱۱] ( دعای ذی النون یونس (ع) هنگامی دعا نمود در حالی که در شکم ماهی قرار داشت: «پروردگاری جز تو نیست و تو پاک و منزّهی من از جمله ستمکاران بودم ». همانا هیچ مسلمانی در چیزی به وسیله آن دعا ننموده است مگر این که خداوند او را اجابت فرموده است.) ترمذی گفته که این حدیث صحیح است.
در مستدرک حاکم نیز از سعد بن ابی وقاص روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمود: (ألا أخبرکم بشیء إذا نزل برجل أمر مهم فدعا به یفرج الله عنه یعنی دعاء ذی النون)[۱۲] (آیا شما را از چیزی باخبر کنم که هنگامی که بر شخصی بلا و اندوهی برسد و بدان دعا کند خداوند در حالش گشایش ایجاد کند؟ منظورش دعای ذی النون بود.)
در صحیحین از ابن عباس روایت شده که پیامبر (ص) هنگام سختی و مصیبت می فرمود: (لا اله الا الله العظیم الحلیم، لا اله الا الله رب العرش العظیم، لا اله الا الله رب السماوات السبع و رب الارض رب العرش الکریم)[۱۳] (هیچ معبودی به جز خدای بزرگ و بردبار وجود ندارد. هیچ معبودی جز الله که پروردگار عرش بزرگ است وجود ندارد. هیچ معبودی به جز الله که پروردگار آسمان های هفتگانه و پروردگار زمین و عرش گرامی است وجود ندارد.)
در مسند امام احمد از علی بن ابی طالب (رض) نقل شده است که گفت: پیامبر (ص) به من آموخت هنگامی که مصیبتی بر من وارد شود بگویم: ( لا اله الا الله الحلیم الکریم، سبحان الله و تبارک الله رب العرش العظیم، والحمد لله رب العالمین.)[۱۴] (هیچ خدایی به جز پروردگار بردبار و صاحب کرم وجود ندارد. خداوند پاک و منزه است، پروردگار عرش بزرگ مبارک و بزرگ است و سپاس فقط شایسته ی پروردگار جهانیان است.)
همچنین در مسند امام احمد آمده است که عبدالله بن مسعود (رض) روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمودند: (ما أصاب أحد قط هم و لا حزن فقال اللهم إنی عبدک ابن عبدک ابن أمتک ناصیتی بیدک ماض فی حکمک عدل فی قضاؤک أسألک اللهم بکل اسم هو لک سمیت به نفسک أو علمته أحدا من خلقک أو أنزلته فی کتابک أو استأثرت به فی علم الغیب عندک أن تجعل القرآن العظیم ربیع قلبی و نو صدری و جلاء حزنی و ذهاب همی الا أذهب الله همه و حزنه و أبدله مکانه فرحا فقیل یا رسول الله ألا نتعلمها قال بل ینبغی لمن سمعها أن یتعلمها)[۱۵] (هیچ غم و اندوهی بر انسان وارد نمی شود در حالی که فرد بگوید: الهی من بنده تو و فرزنده بنده و کنیز تو هستم پیشانی من (زمام ) در دست توست، فرمان تو در حق من نافذ است، حکم تو در حق من عین عدالت است. الهی من به وسیله هر اسمی که اسم توست و خود را با آن مسمی کرده ای یا به یکی از مخلوقاتت تعلیم داده ای یا در کتابت نازل کرده ای یا ترجیح داده ای که نزد تو در علم غیب باق بماند از تو مسألت می نمایم که قرآن را بهار دل و نور سینه و برطرف کننده غم و اندوه من بگردانی. مگر این که خداوند غم و اندوهش را برمی دارد و به جای آن سرور و شادمانی جایگزین می کند. گفته شد ای رسول خدا آیا آن را به دیگران نیاموزیم؟ فرمود: شایسته است هر که آن را شنید به دیگران نیز بیاموزد.)
ابن مسعود (رض) می گوید که: هیچ پیامبری از پیامبران خدا دچار مصیبت نمی شد مگر این که با تسبیح[۱۶] استغاثه می نمود.
اسرار دعا
دعاهای بسیاری را می یابیم که کسانی به آن دعا نموده و مستجاب گشته اند و دعای آنان با احتیاج و رو نمودن به سوی خدا همراه بوده، یا همراه حسنه ای بوده که تقدیم داشته اند و خداوند در پاداش آن حسنه دعایشان را برآورده است و یا با اوقات اجابت مصادف گشته است و اجابت شده اند.
پس ممکن است شخص گمان کند که سر در لفظ دعاست و فقط باید آن را بگوید و از سایر امور مؤثر در دعا غافل باشد.
این مانند دوایی است که شخص باید آن دوای مشخص را در وقت مشخصی و به روش مشخصی مصرف کند تا برایش سودمند باشد در حالی که دیگران ممکن است فکر کنند که فقط خوردن دوا به هر شیوه ای برای درمان کافی است و این اشتباهی است که بسیاری در آن به غلط می افتند.
و از همین اشتباهات است که بعضی مواقع، دعای کسی که با درماندگی و تضرع همراه است در کنار یک قبر اجابت می شود و انسان نادان می پندارد که سر اجابت از قبر است و نمی داند سر این اجابت از درماندگی و تضرع صادقانه شخص به سوی خداست و اگر این تضرع را در خانه ای از خانه های خداوند [مسجد] انجام دهد فضیلت بیشتری داشته و نزد خداوند محبوب تر است.
دعا مانند سلاح است
دعا و اعاذه نمودن مانند سلاح است، قدرت سلاح نیز به [قدرت شخص] ضارب بستگی دارد نه فقط به تیزی آن.
پس تا زمانی که سلاح کامل بوده و مشکل نداشته باشد و در دستان قوی قرار گرفته و مانعی در برابرش نباشد بیشترین ضربه را بر پیکر دشمن وارد خواهد کرد. و هرگاه یکی از این شرایط نباشد از تأثیر آن کاسته خواهد شد.
پس اگر خود دعا صالح نباشد یا قلب و زبان گوینده آن هماهنگ و هم صدا نبوده و یا مانعی در کار باشد دعا تأثیر نخواهد کرد.
—————————————
منبع: ضعف ایمان و درمان آن / مؤلف: امام ابن القیم الجوزیه / مترجم: مهدی مصطفایی / انتشارات: آراس سنندج ۱۳۸۹
[۱] – المستدرک ۱/ ۴۹۳ و صحیح الجامع ۳۴۰۹٫
[۲] – المستدرک ۱/ ۴۹۳.
[۳] – ابن ماجه ۳۸۲۷ و ترمذی ۳۳۷۰٫
[۴] – بخاری ۵۹۸۱٫
[۵] – مسلم ۲۷۳۵٫
[۶] – ترمذی ۳۴۷۵ و ابن حبان ۸۹۱٫
[۷] – ترمذی ۳۵۴۴ و ابن حبان ۸۹۳٫
[۸] – امام احمد ۴/۱۷۷ و حاکم ۱/۴۹۸- ۴۹۹٫
[۹] – ترمذی ۳۵۲۲٫
[۱۰] – انبیا ۸۷٫
[۱۱] – ترمذی ۳۵۰۰ و حاکم ۱/۵۰۵ و ۲/ ۳۸۲٫
[۱۲] – حاکم ۱/۵۰۵ – ۵۰۶٫
[۱۳] – بخاری ۵۹۸۵ و مسلم ۲۷۳۰٫
[۱۴] – امام احمد ۷۰۱٫
[۱۵] – امام احمد ۱/ ۳۹۱ و ۴۵۲٫
[۱۶] – سبحان الله گفتن.