تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدید

حسّ شرم و حیا، شرم از برهنگی و لزوم بکارگیری لباس برای پوشاندن “سوأه”، ریشه در فطرت آدمی‌ دارد!

حسّ شرم و حیا، شرم از برهنگی و لزوم بکارگیری لباس برای پوشاندن “سوأه”، ریشه در فطرت آدمی‌ دارد!
 نویسنده : ابوالأعلی مودودی / مترجم: عبدالغنی سلیم‌قنبرزهی

{وَیَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّهَ فَکُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ} [الأعراف آیه۱۹]

{فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاکُمَا رَبُّکُمَا عَنْ هَٰذِهِ الشَّجَرَهِ إِلَّا أَنْ تَکُونَا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ} [الأعراف آیه۲۰]

{وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ} [الأعراف آیه  ۲۱]

 {فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَکُمَا عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَأَقُلْ لَکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُبِینٌ} [الأعراف آیه  ۲۲]

《 و ای آدم! تو و همسرت هردو در این بهشت بمانید و از هر جای آن هر چیزی را که دوست دارید میل کنید، امّا به این درخت نزدیک نشوید که از ستم‌کاران خواهید شد.》

《آن‌گاه شیطان آن‌دو را وسوسه کرد تا آنچه را از شرمگاه‌شان از یکدیگر پنهان داشته شده بود در برابرشان آشکار کند. او گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده است مگر  به این دلیل که مبادا تبدیل به دو فرشته شوید و یا زندگی جاودان نصیبتان گردد.》

《و سوگند یاد کرد و به آنان گفت من بدون تردید خیرخواه‌تان هستم.》

《و این‌گونه او آهسته‌آهسته آن دو را با نیرنگ و فریب رام خود کرد. و سرانجام هنگامی که آن دو طعم آن درخت را چشیدند، شرمگاه‌شان در برابر یکدیگر آشکار شد و شروع به چسباندن برگ‌های بهشت به جسم خود کردند. آن‌گاه پروردگارشان بر آنان بانگ زد که: آیا مگر من شما را از این درخت باز نداشته بودم و به شما نگفته بودم که شیطان دشمن آشکار شماست.》

در این مورد بخوانید: شرمگاه پرتگاهی بر دوزخ

این داستان چندین واقعیت مهم درباره حس شرم و حیا را آشکار می‌کند:

الف)- حسّ شرم و حیا در انسان، یک حسّ فطری و طبیعی است و نخستین مظهر آن، شرمی است که وی در لخت‌کردن اندام‌های مخصوصِ بدن خود در برابر دیگران به صورت فطری احساس می‌کند. قرآن به ما می‌گوید این شرم و حیا در اثر رشد و تکامل فرهنگی و تمدن در انسان پدید نیامده است. و نه ‌آنگونه که برخی از شاگردان شیطان پنداشته‌اند چیزی است اکتسابی، بلکه چیزیست که از روز نخست بصورت طبیعی و فطری در انسان بوده است.

ب) نخستین حیله‌ای که شیطان برای به در بردنِ انسان از راه راستِ فطرتِ بشری آن را به کار بست، این بود که حس شرم و حیای او را نشانه رفت و با گشودنِ دروازه‌ی کارهای زشت و ناپسند از راه برهنگی در برابر او، در امور جنسی وی را به انحراف کشاند. به عبارت دیگر ضعیف‌ترین نقطه‌ای  که برای وارد کردن ضربه بر جبهه‌ی حریف پیدا کرد، جنبه‌ی جنسی زندگی او بود و نخستین ضربه را نیز به حجابِ او وارد کرد که به صورت شرم و حیای خدای بلند‌مرتبه در فطرتِ او به ودیعت نهاده بود. این نیرنگ شیطان و شاگردانِ او تا به امروز نیز به همان صورت ادامه دارد. هیچ کاری تحت عنوان”پیشرفت” نزد آنان مادام که حجاب را از زن نگرفته و او را به بازار نیاورده و به گونه‌ای برهنه نکرده‌اند، آغاز نمی‌شود.

ج) این پندار که برهنه شدنِ عورت آدم و حوا، به محض چشیدن از آن درخت، در اثر خاصیتی که در آن درخت وجود داشته، بوده است، هیچ‌گونه دلیل منطقی‌ای ندارد.

در اصل برهنه‌شدن آنان پیامد چیزی جز نافرمانی خدا نبود. پیش از آن خدای بلندمرتبه به تدبیر خود عورت‌های آنان را پوشانده بود، اما زمانی که خدا را نافرمانی کردند، خدا حفاظت خویش را از آنان برداشت، عورتِ آنان برهنه گردید و به حال خود رها شدند تا اگر خواسته باشند و لازم بدانند خود به پوشاندنِ عورت خویش بپردازند و اگر هم لازم ندانند برای آن سعی نکنند، برای خدا مهم نیست که در چه حالی می‌گردند. این گویا نشان دادنِ این حقیقت برای همیشه بود که اگر انسان خدا را نافرمانی کند، دیر یا زود بی‌پرده خواهد گردید و این که تأیید و حمایت خدا تا زمانی همراه انسان است که او مطیعِ فرمانِ خدا باشد. به محض خارج شدن از محدوده‌ی اطاعت، تأیید و حمایت خدا را از دست خواهد داد و به خودش سپرده خواهد شد. این همان چیزی است که پیامبر صلی الله علیه و سلم در احادیث متعددی آن را بیان فرموده و همواره چنین دعا می‌کرده است که:

《اللَّهُمَّ رحمتَک أرجو فلا تَکِلْنی إلى نفسی طَرْفهَ عَینٍ》

(خدایا امید به رحمتت دارم، پس حتی برای یک لحظه هم مرا به خودم وانگذار.)

{یَا بَنِی آدَمَ…} [الأعراف آیه۲۶]

 《ای فرزندان آدم!…》

اینک با اشاره به جنبه‌ای خاص از داستان آدم و حوّا، توجه عرب‌ها به یکی از بارزترین آثار اغوای شیطان در زندگی خود آنان جلب گردیده است. آنان لباس را تنها برای زینت و مصون ماندن از سرما و گرما می‌‌پوشیدند و نخستین و اساسی‌‌ترین هدف لباس، یعنی همان پوشاندن بخش‌های شرم‌آور بدن برای آنان هیچ‌گونه اهمیتی نداشت. آنان از برهنه‌شدن در برابر یکدیگر هیچ ابایی نداشتند‌. برهنه در انظار عموم اقدام به شستن سر و بدن، سر راه برای قضای حاجت نشستن و از باز شدنِ پوشش زیرین و برهنه شدن عورت باکی نداشتن، برایشان عادی بود. افزون بر این بسیاری از آنان به هنگام حج برهنه طواف می‌کردند و حتّی زنانشان در این باب از مردان بی‌حیاتر بودند. به باور آنان این یک سنّت مذهبی بود و به عنوان کار نیک اقدام به آن می‌کردند. وانگهی از آن‌جایی که این بیماری تنها در عرب‌ها وجود نداشت،  بلکه بسیاری از اقوام جهان گرفتار این بی‌حیایی بودند و تا به امروز هم هستند‌، قرآن تنها عرب‌ها را مورد خطاب قرار نداد، بلکه با مخاطب قرار دادنِ همه‌ی انسان‌ها به آنان یادآوری کرد که بنگرید، این نشانه‌ی آشکارِ اغوا و فریب شیطان در شما است. شما با بی‌نیاز نشان دادنِ  خود از هدایت و راهنمایی پروردگارتان و روی برتافتن از دعوت پیامبرانِ او، خویش را به شیطان سپرده‌اید و او هم با منحرف کردنِ شما از راه فطرتِ بشری شما را گرفتار بی‌حیایی‌ای کرده است که پیش از آن می‌خواست نخستین پدر و مادرتان را گرفتار آن کند. اگر به این نکته توجه کنید این حقیقت برایتان روشن خواهد شد که بدونِ راهنمایی پیامبران شما حتّی قادر به درک و برآورده کردنِ خواسته‌های اوّلیه فطرت‌تان هم نخواهید بود.

{…قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ۚ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ} [الأعراف آیه ۲۶]

{یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّهِ یَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ}

[الأعراف آیه ۲۷]

《ما لباسی را بر شما فرو فرستادیم که هم قسمت‌های قابل شرم بدن شما را می‌پوشاند و هم مایه‌ی حفاظت و زینت شما است و و بهترین لباس، لباس تقوا است. این نشانه‌ای از نشانه‌های خداست، باشد که پند گیرند.》

《ای فرزندان آدم! مبادا شیطان همان‌گونه که والدین شما را از بهشت بیرون کرد و لباس‌هایشان را از آنان برکَند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند، شما را نیز دچار فتنه کند. او و یارانش شما را از جایی می‌بینند که شما آن‌ها را نمی‌بینید. این شیاطین را ما سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند.》

از آنچه در این آیه‌ها اشاره شده است چند حقیقت به خوبی روشن می‌شوند:

یکی آن‌که لباس یک چیز تشریفاتی برای انسان نیست. بلکه یکی از مهم‌ترین خواسته‌های فطرت اوست. خدای بلندمرتبه بر بدن انسان همانند حیوانات به صورت طبیعی لباسی نیافرید، بلکه به جای آن صفت شرم و حیا را در فطرت او به ودیعت نهاد. اندام‌های تناسلی او را تنها اندام‌های تناسلی قرار نداد، بلکه آن‌ها را “سوأه”  هم قرار داد که در عربی معنای چیزی را می‌دهد که آدمی آشکار کردن آن را قبیح می‌داند. سپس برای برآورده کردنِ این خواسته‌ی شرم و حیای فطری لباسی آماده برای وی فراهم نکرد، بلکه لباسی را بر فطرت او الهام کرد {…قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا…} تا او با استفاده از عقل خویش این خواسته‌ی فطرت خود را درک کند و سپس با استفاده از موادی که خدا آفریده است برای خودش لباسی تهیه کند.

دوم آن‌که از روی این الهامِ فطری، ضرورتِ اخلاقیِ لباس برای انسان، یعنی پوششِ عورت بودن آن، از ضرورتِ طبیعیِ آن، یعنی “ریش” بودن و مایه‌ی زینت بودن و مایه‌ی مصون بودن از سرما و گرما مقدم‌تر است (اشاره به مقدم بودن “یُوَارِی سَوْآتِکُم” قبل از “رِیشًا” در آیه). در این باب نیز فطرت انسان برعکس فطرت حیوانات است. لباس و پوشش  برای حیوانات تنها “ریش” یعنی وسیله‌ی زینت و وسیله‌ی مصون ماندن از سرما و گرما است، اما پوششِ عورت بودنِ آن منظور نیست؛ زیرا اندام‌های تناسلی آن‌ها به هیچ وجه “سوأه” نیستند تا برای پوشاندن آن‌ها در فطرت آن‌ها غریزه‌ای وجود داشته باشد و برای برآورده شدنِ این نیازِ غریزیِ آن‌ها، لباس بر تن آن‌ها آفریده شود و این موضوع در حق آن‌ها مصداق پیدا نمی‌کند‌. اما زمانی‌که انسان‌ها راهنمایی شیطان را پذیرفتند مسئله به‌طور کامل برعکس شد. او شاگردانش را دچار دچار بدفهمی کرد که ضرورت لباس برای شما، دقیقاً همانند ضرورت حیوانات به آن، تنها به عنوان وسیله‌ای برای زینت و وسیله‌ای برای در امان ماندن از سرما و گرما است، اما پوششِ عورت بودنِ آن اصلاً اهمیتی ندارد، بلکه همانگونه که اندام‌های تناسلی حیوانات “سوأه” نیستند، اندام‌های شما نیز “سوأه” نیستند، بلکه فقط اندام‌های تناسلی‌اند.

سوم آن‌که تنها کافی نیست که لباس انسان فقط پوشاننده‌ی عورت و مایه‌ی زینت و وسیله‌ی در امان ماندن از سرما و گرما برای وی باشد، بلکه در واقع جایگاه والایی که در این‌باره انسان بایستی به آن برسد، این است که لباس او لباس تقوا باشد، یعنی به‌طور کامل پوشاننده باشد، در زینت و آرایش نیز نه بیش از حد و نه فروتر از جایگاهِ آدم باشد و نه همراه با فخر، غرور، تکبر و ریا باشد و نه نشان‌دهنده‌ی بیماری‌های روانی‌ای باشد که در اثر آن مردان زنانگی و زنان مردانگی اختیار کنند و برخی اقوام با مشابه کردنِ خود به اقوام دیگر تبدیل به تابلوی زنده‌ای از ذلّت خود گردند. رسیدن به این جایگاهِ مطلوب در باب لباس به هیچ وجه در توان کسانی که به پیامبران ایمان نیاورده و خود را را به‌طور کامل به هدایت الهی نسپرده‌اند نیست. وقتی که آنان  از پذیرش راهنماییِ خدا خودداری می‌کنند، ناگزیر شیاطین سرپرست آنان قرار می‌گیرند و آن‌گاه آن‌ها را به هر نحو و به هر قیمتی که که شده دچار انحرافات و اشتباهات خواهند کرد.

چهارم این که لباس نیز از نشانه‌های بی‌شمار خداست که در چهار طرف دنیا پراکنده‌اند و به انسان در رسیدن به حقیقت کمک می‌کنند. به شرطی که انسان خود در پی پند گرفتن از آنها باشد. اگر به واقعیت‌هایی که در بالا به انها اشاره کردیم با دیده‌ی تأمل و تدّبر نگریسته شود، این مطلب به خوبی قابل درک خواهد بود که لباس چگونه یکی از نشانه‌های مهم خداست.

{وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ …}
[الأعراف آیه ۲۸] 《و چون کار بی‌شرمانه‌ای کنند می‌گویند: ما پدرانمان را بر همین روش یافته‌ایم و خدا ما را به آن امر کرده است.》

اشاره‌ایست به طواف برهنه‌ی عرب‌ها که پیش از این ما به آن اشاره کردیم. آنان به عنوان یک سنت مذهبی اقدام به آن می‌کردند و می‌پنداشتند که خدا به آن امر کرده است.

{…قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء…} [الأعراف آیه ۲۸]

《…ای پیامبر! به آنان بگو: خدا هیچ‌گاه به بی‌حیایی امر نکرده است و نمی‌کند…》

به ظاهر این جمله‌ایست بسیار مختصر، اما در واقع قرآن در این جمله دلیلی بسیار بزرگ علیه عقاید جاهلانه‌ی آنان ارائه کرده است. برای فهم استدلال قرآن، دانستن دو مطلب پیش از آن به عنوان مقدمه ضروری است: یکی آن که عرب‌ها گرچه در برخی از مراسم مذهبی خویش برهنه می‌شدند و آن را یک سنّت مذهبی مقدّس می‌پنداشتند، اما با این حال شرم‌آوربودنِ برهنه شدن نزد آنان نیز  پذیرفته شده بود، چنان که هیچ عرب شریف و محترمی دوست نداشت در مجلسی محترمانه، یا در بازار و یا در میان عزیزان و نزدیکان خود برهنه شود.

دوّم این که آنان با وجود شرم‌آور و قبیح دانستن برهنگی، به هنگام برخی از عبادات خویش به عنوان یک آیین دینی به آن اقدام می‌کردند و چون می‌پنداشتند دین‌شان از سوی خداست، از این‌رو ادّعا می‌کردند که این آیین نیز از سوی خدا مقرّر شده است. بر این اساس استدلال قرآن این است که درباره‌ی کاری که زشت است و زشت بودنِ آن را هم می‌دانید و هم می‌پذیرید، چگونه می‌توانید باور کنید که خدا به آن امر کرده باشد. خدا هرگز به کار زشت امر نمی‌کند و اگر در دین شما چنین دستوری وجود دارد، وجود آن نشانه‌ای روشن بر الهی نبودن دین‌ شماست.

{…أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ} [الأعراف آیه ۲۸]

{قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ۚ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ} [الأعراف آیه ۲۹]

《آیا آن‌چه را نمی‌دانید (که آیا از سوی خدا هست یا خیر) به خدا نسبت می‌دهید؟》

《 به آنان بگو: ربّ من به راستی و عدل امر کرده و دستور او این است که به هنگام هر عبادتی روی خود را (فقط به او) مستقیم بدارید و در حالی که دین خود را برای او خالص می‌گردانید تنها او را به فریادرسی بخوانید. او همانگونه که پیش از این شما را آفریده است بازهم آفریده خواهید شد.》

یعنی دین خدا با این رسم‌های بیهوده و پوچ شما چه ارتباطی می‌تواند داشته باشد. دینی که خدا تعلیم داده است، اصول اساسی آن عبارت‌اند از:

۱) انسان زندگی خود را بر اساس عدل و راستی بنا کند.

۲) سمت و سوی خود را در عبادت درست کند، یعنی حتّی کوچکترین شائبه بندگی کسی به جز خدا در عبادت او نباشد و سمت و سوی اطاعت و بندگی و عجز و نیاز، ذرّه‌ای به سوی کسی جز معبود حقیقی کج نشود.

۳) برای راهنمایی، تأیید و نصرت و نگهبانی و حفاظت، تنها از خدا کمک بخواهد، امّا شرط این است که کسی که چنین دعایی می‌کند پیش از آن دین خود را برای خدا خالص کرده باشد. چنین نباشد که همه نظام زندگی بر اساس کفر و شرک و معصیت و بندگی دیگران بچرخد و از خدا کمک و یاری خواسته شود که خدایا در این نافرمانی و شورش ما را یاری فرما.

۴) باور ایمان به این که همان‌گونه که در این دنیا آفریده شده است، در دنیا و عالَمی دیگر نیز باز آفریده خواهد شد و به خاطر کارهایش در برابر خدا پاسخگو خواهد بود.

{فَرِیقًا هَدَىٰ وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلَالَهُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ} [الأعراف آیه ۳۰]

{یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ…} [الأعراف آیه ۳۱]

《گروهی را او هدایت کرده است امّا گزوهی دیگر سخت گمراه هستند، چرا که آنان به جای خدا شیاطین را سرپرست  خویش قرار داده‌اند و گمان می‌کنند که بر راه راست هستند. 》

《ای فرزندان آدم! به هنگام هر عبادتی با زینت خود آراسته گردید…》

مراد از زینت در این جا لباسی کامل است. به هنگام ایستادن در برابر خدا برای عبادت، تنها پوشاندن عورت کافی نیست، بلکه بایستی انسان به اندازه‌ی توان خود لباس کامل خویش را که هم پوشش عورت در آن باشد و هم زینت، بپوشد. این دستور، روش نادرستی را که نادانان در عبادت‌های خود به آن عمل می کرده‌اند و هنوز هم می‌کنند رد می‌کند. آنان می‌پندارند که به هنگام عبادت خدا بایستی برهنه و یا نیمه‌برهنه شد و شکل و قیافه‌ی خود را خراب کرد. امّا بر خلاف آن خدا می‌گوید، با آراسته شدن با زینت خود در وضعی بایستی خدا را عبادت کرد که در آن نه تنها برهنگی، بلکه حتّی شائبه‌ای از بی‌نزاکتی هم نباشد.

{… وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ} [الأعراف آیه ۳۱]

《و بخورید و بیاشامید، امّا از حد تجاوز نکنید که خدا تجاوزکنندگان از حد را دوست نمی‌دارد.》

یعنی بدحالی، خستگی و محرومیت شما از رزق‌های پاکیزه را خدا دوست ندارد؛ زیرا در عباداتِ خدا به هیچ وجه چنین حالتی مطلوب نیست. بلکه این عین رضایت و خوشنودی اوست که شما از لباس‌های خوبی که او بخشیده است و از روزی پاک بهره‌مند شوید. در شریعتِ او در اصل گناه این است که انسان از حدّ و مرزی که او مقرر کرده است تجاوز  کند، این تجاوز چه به صورت حلال کردن حرام باشد و یا به صورت حرام کردن حلال.

—————————————-

📚 منبع: تفسیر تفهیم القرآن، ابوالاعلی مودودی، مترجم: عبدالغنی سلیم‌قنبرزهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا