سياسي اجتماعي

اردوغان و احیای خلافت اسلامی و امپراطوری عثمانی

اردوغاناردوغان و احیای خلافت اسلامی و امپراطوری عثمانی

تحلیلی بر مسائل ترکیه و آینده اسلامگرایان

رجب طیب اردوغان، سرمست از آنکه نقطه عطفی را در تاریخ کشورش رقم زده و برای نخستین بار پس از ۵۴ سال، حزبی را سومین بار پیاپی در انتخابات به پیروزی رسانده، این پیروزی را نه تنها پیروزی مردم ترکیه، بلکه پیروزی مردمانی قلمداد کرده که زمانی درون مرزهای امپراتوری عثمانی جای می گرفتند.

 

پیش از آنکه پیروزی حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات، اعلام رسمی شود، آقای اردوغان همراه با همسرش امینه بر ایوانچه دفتر مرکزی حزبش در مرکز شهر آنکارا ظاهر شد و خطاب به جمع کثیر هوادارانش که به شادی و پایکوبی مشغول بودند، گفت: "امروز از استانبول تا بوسنی پیروز شده، از ازمیر تا بیروت، از آنکارا تا دمشق، از دیاربکر تا رام الله، نابلس، جنین، کرانه باختری، قدس و غزه پیروز شده، امروز از ترکیه تا خاورمیانه، قفقاز، بالکان و اروپا پیروز شده".

 

نقشه جغرافیایی که اردوغان در نطقش ترسیم کرد، سرزمینهایی را در بر می گیرد که زمانی قلمرو تحت حاکمیت ترکان عثمانی را تشکیل می دادند.

 

دوران لشگرکشی و کشورگشایی پیش از آنکه رجب طیب اردوغان به دنیا بیاید سپری شده و ورافتاده بود، اکنون دوره تشکیل حوزه نفوذ و بسط اقتدار از طریق ابزارهای اقتصادی و فرهنگی با تکیه بر هوشمندی سیاسی و غنیمت شمردن فرصتهاست.

 

ناوگان آزادی و دره گرگها

 

تاریخ یار اردوغان و یاران اسلامگرایش بود که صعود آنان به قدرت را در آستانه حمله آمریکا به عراق و گشوده شدن فصل تازه ای در تاریخ خاورمیانه قرار داد، دولت اردوغان از آن فرصت تاریخی بهترین استفاده را کرد و با خودداری از پیوستن به ارتش آمریکا، جای خود را در دل عربها باز کرد.

 

ترکها از آن پس، فتح قله های دل اعراب را یکی یکی آغاز کردند و سال گذشته با گسیل کردن ناوگان آزادی بسوی غزه، به اوج محبوبیت رسیدند؛ محبوبیتی که بازارهای عربی را هم سرشار از کالاهای ترکی کرد، قراردادهای کلان و پرسود عمرانی و صنعتی و خدماتی به ارمغان آورد و خانواده های عرب را، از یمن گرفته تا مراکش، شیفته سریالهای ترکی مانند نور و عشق ممنوع و دره گرگها کرد.

 

پای گردشگران پولدار و پول خرج کن عرب به ترکیه باز شد، پرواز هواپیماهای مسافربری ترکیه به فرودگاههای عربی چنان افزایش یافت که در شرایطی که شرکتهای بزرگ هواپیمایی اروپایی تا لب مرز ورشکستگی پیش رفته اند، خطوط هوایی ترکیه، یکی از پردرآمدترین و کارآمدترین شرکتهای هواپیمایی در جهان شده است.

 

ترکیه ای که که با تورم هولناک و نرخ بیکاری سهمناک دست و پنجه نرم می کرد، اینک یکی از شانزده اقتصاد بزرگ جهان شده و کشوری که به سقوط پیاپی دولتها و ائتلافهای سیاسی شکننده مشهور بود، دولتی باثبات به خود دیده که بیش از هشت سال است در عرصه قدرت یکه تازی می کند و کمتر از دو سال دیگر لازم دارد تا رکورد طولانی ترین ثبات سیاسی را از آغاز ورود دموکراسی به ترکیه به نام خود ثبت کند.

 

کار به جایی رسیده که حالا همه منتظرند آقای اردوغان هر چه زودتر از مشغولیتهای انتخاباتی فارغ شود و چاره ای برای لیبی بیندیشد

 

در سیاست خارجی هم، کار به جایی رسیده که سران عرب که پیوسته از مداخله "دولتهای غیرعربی" در کشورهایشان شکوه می کنند، آشکارا ترکیه را به پادرمیانی برای حل مسائل خود دعوت می کنند، گویی عربها بتمامی فراموش کرده اند که پدرانشان تا همین صدسال پیش در مبارزه برای آزادی از زیر یوغ ترکها کشته می شدند، گویی دیگر کسی به پیکره ها و بناهای یادبود "شهدای" جنگ با ترکها که دهها سال است در جای جای میدانها و خیابانها برپا هستند، نگاهی نمی اندازد.

 

اسلام ترکی و بهار عربی

 آمریکا که در جنگ با اسلام بنیادگرا بسر می برد، نقشه صلح را در دست ترکها می بیند. دولتهای بوش و اوباما با همه اختلافشان، در الگو قرار دادن ترکیه برای مسلمانان هم‌نظرند.

 

قیام در تونس و مصر فرصتی تازه برای ترکیه فراهم آورد، دولت اردوغان از همان آغاز با جنبش در این کشورها اعلام همدلی کرد، در مورد مصر، آنهایی که نگران بودند که جنبش میدان تحریر به نفع اسلامگرایان مصادره شود، با نام اسلام ترکی آرامش می یافتند و حتی خود اخوان المسلمین هم تأکید کرد که از حزب عدالت و توسعه ترکیه سرمشق می گیرد.

 

سرایت تب خیزش عربی به لیبی و سوریه، کار را بر ترکیه قدری دشوار کرد. ترکیه که در هر دو کشور صاحب سرمایه بود، در برابر مداخله نظامی در لیبی موضع گرفت. سوریه هم، چنان به ترکیه نزدیک بود که رسانه ها هنوز هم از بشار اسد به عنوان یکی از دوستان شخصی آقای اردوغان نام می برند.

 

در مورد لیبی، به طول انجامیدن عملیات ناتو و پایداری معمر قذافی از یک سو و بدبینی تاریخی توده های عرب به مداخلات نظامی غربیها از سوی دیگر، به کمک ترکیه آمد و اکنون نه تنها از اعتباری که ترکیه برای خود میان عربها دست و پا کرده بود کاسته نشده، بلکه کار به جایی رسیده که حالا همه منتظرند آقای اردوغان هر چه زودتر از مشغولیتهای انتخاباتی فارغ شود و چاره ای برای لیبی بیندیشد.

 

در سوریه هم، ترکیه از سویی غربیها را از تکرار سناریوی لیبی برحذر داشت و پافشاری کرد که بشار اسد هنوز هم می تواند با اصلاحات، بحران را فرو بنشاند. از سوی دیگر اردوغان نخستین میزبان همایش مخالفان بشار اسد شد و مرز خود را بازگذاشت تا آوارگان سوری بیایند و از "جنایاتی" که در حقشان روا داشته شده، بگویند.

 

گرچه رسانه های سوری و مطبوعات هوادار سوریه در لبنان، لحنی انتقادی از ترکیه به خود گرفته اند اما دولت اردوغان همچنان به گونه ای بازی کرده که هنوز هم می توان گفت چه بشار اسد ماندنی باشد و چه رفتنی، جایگاه ترکیه در سوریه محفوظ و کسب و کارش در بازار شام، پر رونق خواهد ماند.

 

تابستان و هنگام درو

 

حزب عدالت و توسعه سومین دوره حکومت بر ترکیه را در حالی آغاز می کند که بهار عربی به تابستان می رسد و فرایند تکوین نظامهای تازه عربی آغاز می شود.

اینکه رجب طیب اردوغان می گوید دامنه پیروزی حزب او فراتر از مرزهای کشورش است را می توان به این تعبیر کرد که اینک قرار است در مناقصه پی ریزی بنای ساختارهای سیاسی تازه در کشورهای عربی، طرح معماران حزب عدالت و توسعه ترکیه برنده شود.

قیامهای عربی در کنار شعارهای آزادیخواهی و تغییر طلبی، زمینه مستعدی برای پاگرفتن اسلامگرایی از خود نشان داده اند. کارآمدترین ابزار گردآوری مردم برای تظاهرات، نمازهای جمعه است، در نمونه مصر که قیامش به پیروزی رسیده، جریانهای اسلامی، از سلفیان بنیادگرا تا اخوان المسلمین میانه رو، بیش از هر تشکل دیگری قابلیت سازماندهی و نفوذ میان مردم از خود نشان داده اند.

اینجاست که الگوی ترکی وارد صحنه می شود، الگویی که هم غرب از آن راضی است و عربها هم، از سیاسیون اسلامگرا گرفته تا عوامی که به فکر آخرت‌اند، به آن به چشم رمز موفقیت برادران مسلمان ترک خود می نگرند.

و این همان رؤیای رجب طیب اردوغان است: بازگشت کرسی خلافت مسلمین به ترکها. اینکه رعایای سابق امپراتوری عثمانی که او در نطق پیروزی اش بر شمرد، اگر تا صد سال پیش از کاخهای توپ قاپی و دلمه باغچه در استانبول فرمان می گرفتند، از این پس از کاخ چان قایا در آنکارا خط بگیرند.

در خارج از ترکیه، همه زمینه ها برای تعبیر این رؤیا فراهم به نظر می رسد اما در داخل ترکیه است که تلنگرهایی این حباب را تهدید می کنند.

 

درس از سرنوشت عدنان مندرس

اسلام اردوغان، به همان اندازه که در خارج دل می برد، در داخل، زهره خیلی ها را ترکانده است.

وعده اصلی آقای اردوغان در نطق پیروزی اش، اصلاح قانون اساسی بود، اصلاحاتی در جهت خلاف میراث آتاتورک و بسوی اسلام خلفای عثمانی که آتاتورک بساطشان را برچید.

گرچه حزب عدالت و توسعه نسبت به هر دو دوره قبل، کرسیهای کمتری در مجلس به دست آورده اما نسبت به نه سال پیش که این حزب تازه متولد شده بود، شمار رأی دهندگان به آن دو برابر شده و آقای اردوغان با تکیه بر بیش از بیست و یک میلیون رأی که روز یکشنبه به نفع او به صندوقها ریخته شد، پیروزی خود را در هر همه پرسی که برای اصلاح قانون اساسی برگزار کند، حتمی می بیند.

او البته نخستین کسی نیست که در ترکیه سه بار پیاپی حزبش را به پیروزی می رساند و چنین محبوبیتی را پشتوانه خود می بیند، در تاریخ دموکراسی در ترکیه و در کنار عدنان مندرس که ده سال این کشور را رهبری کرد، آقای اردوغان هنوز بر پله دوم ایستاده است.

 

عدنان مندرس اگرچه اسلامگرا نبود اما اسلامی را که آتاتورک بطور کامل از صفحه جامعه زدوده بود از پس پرده خفا بیرون کشید، طنین صدای اذان را به گلدسته های مساجد بازگرداند، ترکیه فقرزده شصت سال پیش را به نرخی از رشد اقتصادی رساند که هنوز هم بی سابقه است، سیاست خارجی را فعال، ترکیه را وارد ناتو کرد اما سرانجام، تاوان درافتادن با میراث خواران آتاتورک را روی چوبه دار پس داد.

 

اما اینجا هم تاریخ یار اردوغان است، دوره کودتا دیگر سپری شده و اگر کسانی هم بودند که کوچکترین احتمال طرحریزی توطئه کودتا توسط آنها می رفت، گرفتند و به زندانشان انداختند، بویژه آنکه برخلاف سی سال پیش، کسی در غرب از کودتا در ترکیه خشنود نمی شود و ارتش هم سر آن ندارد که ترکیه موفق و محبوب غرب و شرق را به پاکستان دوره پرویز مشرف تبدیل کند.

 

ساز مخالفان اردوغان با این نغمه کوک شده که تغییراتی که او می خواهد با اصلاح قانون اساسی اعمال کند، رؤیای اروپایی شدن ترکها را به باد می دهد، آن هم در شرایطی که در اروپا باد از راست می وزد و موج اسلام هراسی را روز به روز سهمگین‌تر می کند.

 

اما نتیجه انتخابات امسال و همه پرسی پارسال نشان داده که این نغمه مخالف تنها به گوش بخشی از طبقه متوسط شهری خوش می آید که روز به روز خود را در ترکیه منزوی تر می بینند و طبقه متوسط تازه ای که حزب عدالت و توسعه در ترکیه شکل داده، بر آنان انگ ارتجاع می زنند و متعلق به گذشته شان می دانند.

 

سنت نگاه به غرب حتی از زمان عثمانی در دل ترکان جا خوش کرده اما اگر نسل متوسلان میراث آتاتورک نگاهی توأم با حسرت به غرب داشت، نسلی که دوران صدارت اردوغان پرورش داده، می خواهد به جای نیاز، با ناز به غرب نگاه کند: شما به دونر کباب ما عادت کنید، نه ما به استیک شما.

 

شمشیر دولبه کردها

 

رکورد دیگری که اردوغان به نام خود ثبت کرد، نام بردن از اقلیتهای قومی در خطابه پیروزی انتخاباتی بود: "امروز برادر ترک من، برادر کرد من، زازا، عرب، لاز، گرجی، کولی، همه برادرانم پیروز شدند".

پیروزی اردوغان در انتخابات نوعی پیروزی برای کردهای ترکیه هم بشمار می رود

وقتی هم که وعده اصلاح قانون اساسی داد، گفت که قانون اساسی تازه بر برادری، همبستگی، مشارکت، یگانگی و برابری ترک، کرد، زازا، عرب، چرکس، لاز، گرجی، کولی، تاتار، ترکمان، علوی و سنی پایه گذاشته خواهد شد.

 

شاید اقلیتهایی که در فهرستش ردیف کرد حساب شده انتخاب شده بودند، او دو بار از کولیها اسم برد اما حتی اشاره ای به ارمنیها و آشوریها نکرد.

اقلیتهای کوچک و رو به انقراضی چون چرکس و لاز و گرجی و تاتار و ترکمان مسئله ترکیه نیستند، چالش اصلی در وعده برابری به کردهاست.

انتخابات روز یکشنبه نمایندگان کردی را وارد جرگه قانونگذاران کرده که سالها برای حقوق قوم خود مبارزه کرده و زندان کشیده اند و حتی چند نفرشان هنوز در زندانند، این انتخابات به همان اندازه که پیروزی حزب عدالت و توسعه بود، برای کردهای ترکیه هم پیروزی بی سابقه ای بود.

برای سیاسیون کرد، وعده برابری به راه اندازی یک شبکه تلویزیونی کردی و احیاناً اجازه راه اندازی تعدادی نشریه به زبان کردی و تدریس این زبان در کلاسهای خارج از مدارس محدود نمی شود، خواسته هایشان چون شمشیری دولبه است؛ تن دادن به این خواسته ها قومگرایان ترک را که در خود حزب عدالت و توسعه هم فراوانند علیه آقای اردوغان می شوراند و سرباز زدن از آنها، خطر شورش و نا آرامی در کشور را در پی دارد.

 

در شرایطی که کالای شورش و قیام در بازار خاورمیانه خریدار پیدا کرده، لازم نیست که کردها اسلحه به دست بگیرند، کافی است در خیابانها راه بیفتند و آنگاه است که دولت اردوغان اگر بخواهد عقب بنشیند بخش دیگری از کشور را علیه خود می شوراند و چه بسا مهار امور از دستش خارج شود، اگر هم بخواهد به شیوه همیشگی سرکوب متوسل شود، هم رؤیای اروپایی شدن نقش بر آب می شود و هم سودای احیای امپراتوری عثمانی بر باد می رود.

منبع:  قطره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا