حکمت و فلسفه ی روزه
حکمت و فلسفه ی روزه
نویسنده: پروفسور مصطفی ابراهیم زلمی / مترجم: دکتر محمود ابراهیمی
روزه داری یک عبادت قدیمی است که در ادیان الهی پیش از اسلام نیز وجود داشته است. همان طور که خداوند می فرماید: ( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ )[بقره: ۱۸۳] « ای کسانی که ایمان آوردهاید ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است ، تا باشد که پرهیزگار شوید . »
بلکه در نزد بعضی از ادیان غیر اهل کتاب نیز وجود داشته است، زیرا این عبات دارای فوائد تندرستی است علاوه بر فوائد روحی و معنوی که دارد. که دین داران ادیان آسمانی آن را وسیله ای برای نزدیکی و تقرّب به الله می دانستند و بت پرستان نیز آن را به عنوان راهی از راه های تهذیب نفس و ریاضت آن می دانستند.
روزه، فطری و سرشتی انسان است که در فواصل و اوقات پی در پی و یا اوقات متفرقه احساس نیاز بدان می کند، اگر چه صورت و شکل ها و اوقات آن بر حسب عصور و ملت ها با هم متفاوت و مختلف است.
سرچشمه و مصدر و دلیل احکام روزه، قرآن کریم و سنت نبوی و اجماع علمای فقه است که قرآن کریم در سه آیه پی در پی به احکام آن پرداخته است. [بقره/۱۸۳تا ۱۸۵] آیه اول مجمل است و دوم و سوم این اجمال را بیان کرده اند و گروهی گمان کرده اند که دو آیه ی اخیر آیه ی اولی را فسخ کرده و این گمان باطل است و تفضیل مجمل را با فسخ آمیخته اند.
قرآن کریم به صراحت حکمت روزه و مصلحت و منفعت دنیایی و دینی آن را بیان کرده است که می فرماید: « … کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [بقره: ۱۸۳] بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است ، تا باشد که پرهیزگار شوید . »
تقوی و پرهیزگاری یک نیروی روحی معنوی است که روزه دار آن را به وسیله ی روزه واقعی شرعی کسب می کند و او را از هر رفتار مجرمانه و ازهر عملی که در زندگی و یا بعد از مرگ به انسان ضرر برساند مصون می دارد. و شاید بگویند که بسیاری از نمازگزاران و روزه داران در ارتکاب و اقدام به جرم و جنایت و فحشاء و دروغ و خیانت و امثال این صفات رذیلانه، تردیدی به خود راه نمی دهند!! پاسخ آن به شرح زیر می آید:
روزه گرفتن تنها خودداری و امتناع از خوردن و آشامیدن و معاشرت جنسی نیست، آن گونه که بسیاری از مسلمانان می پندارند، روزه گرفتن بدین معنی سبب نمی شود که روزه دار، آن چنان نیروی روحی کسب کند که او را از رفتارهای مجرمانه باز دارد، بلکه سرچشمه و منبع و مصدر چنین نیرویی روزه داری برابر مراتب سه گانه ی زیر است:
مرتبه ی اول:خویشتن داری و امساک از خوردن و آشامیدن و مباشرت جنسی است.
مرتبه ی دوم:روزه داری اندام ها و اعضاء زندگی در جسم انسان است که عبارت است از بازداشتن اندام ها و اعضاء بدن از بکارگیری آن ها در ارتکاب و تنفیذ جرمها و گناهان مربوط بدین اندام ها و اعضاء بدن. برای مثال روزه ی دستان بازداشتن آن ها از تعدی و تجاوز به حقوق مردم. و روزه ی پاها عدم بکارگیری آن هاست در رفتن به سوی کارهایی که به مردم زیان می رساند مگر با مجوز و دلیل شرعی و روزه ی زبان نگه داشتن و نگهداری آن است از گفتن سخنان نامشروع و از دست درازی به آبرو و نوامیس دیگران. و روزه ی چشمان، چشم پوشی از نگاه به نامحرم و عورت و عیوب دیگران و روزه ی گوش ها آن است که به سخنان باطل و زیان بخش به حقوق دیگران گوش ندهی، زیرا گوش دادن بدین سخنان با سکوت بر آن به منزله ی رضایت بدان ها است، چون قاعده ی شرعی است که می گوید: «سکوت کردن در آن جا که نیاز به بیان دارد، رضایت بدان محسوب می گردد».
مرتبه ی سوم: روزه غرایز و طبیعت درونی و امیال و شهوات باطنی است که مصدر و سرچشمه ی بدی ها هستند. و روزه ی آن ها امساک و خودداری از رذایل و فرومایگی باطنی و درونی است مانند حسادت و حقد و کینه و خودخواهی و سرکشی و تکبر و خود بزرگ بینی و دشمنی و بدخواهی بدون مجوز شرعی و امثال آن.
پس هرگاه روزه دار این مراتب سه گانه را در خلال ماه رمضان با هم جمع کند، مسلماً آن نیروی روحی که در آیه ی ۱۸۳ سوره ی بقره آمده است، به دست می آورد و در حقیقت فلسفه و حکمت روزه داری کسب همین نیروی روحی است به علاوه فواید تندرستی و حس همکاری و همیاری به وقت احساس درد گرسنگی، و هر کس در روزه قصد و نیت و امید پاداشش به غیر الله باشد، او روزه ای نگرفته است و روزه ندارد و هر کس به هنگام روزه داری با سوء قصد و نیت نگاهش به عیوب و عورت های دیگران باشد، او روزه ای ندارد. و هر کس دیگران را به بدی یاد کند و یا بدان گوش فرا دهد و ساکت باشد، او روزه ای ندارد. و هر کس شائبه حقد و حسادت و کبر و بغض و دشمنی نامشروع در دل داشته باشد، او روزه ای ندارد. بنابراین هرگاه روزه منتفی شد، نیروی روحی بازدارنده آن نیز منتفی می گردد، زیرا هرگاه سبب منتفی شد، مسبب نیز منتفی می شود.
بنابراین آن چه گفتیم، بدون شک ماه رمضان یک دوره ی سالانه تربیت و تهذیب نفس است که مسلمانان بدان ملحق می گردند تا نیروی روحی خود را شارژ کنند و بار آن را تقویت نمایند. مانند دوره های بازآموزی تدریجی نظامی برای تقویت معلومات و کارهای نظامی و مانند دوره های بازآموزی اداری برای تجدید مهارت های اداری و تقویت آن ها.
—————————————————————————-
منبع:فلسفه ی احکام قرآن / مؤلف: پروفسور دکتر مصطفی ابراهیم زلمی / مترجم: دکتر محمود ابراهیمی / انتشارات: آراس ۱۳۹۰