دعوت و داعی

اخوت و برادری

اخوت و برادری

اخوت و برادری

بسیاری از مردم جهان بر پایه عوامل مختلفی مانند :نسبت ، نژاد ، زبان ، فرهنگ، مصالح مشترک ، حزب ، رو عوامل دیگری دوست و برادر هم محسوب می شوند.
به خاطر اینکه بندگان و همه انسانها فرزند آدم و مخلوق خداوند و ازنسل و ماهیت انسانی و عمومی با هم یکسانند پس می توان گفت همه انسانها بر این اساس (انسانیت) برادز هم هستند و یا اینکه افرادی در درون یک حزب اهداف و آرمانهای مشترکی با هم دارند می توان گفت افراد آن حزب براساس (حزبیت ) با هم برابرند.
و یا اینکه بعضی در درون یک قبیله یا یک قوم با هم زندگی می کنند و وجه اشتراکی با هم دارند می توان گفت افراد آن حزب بر اساس حزبیت با هم برادرند.
و یا اینکه بعضی در درون یک قبیله یا یک قوم با هم زندگی می کنند و وجه اشتراک های با هم دارند می توان گفت افراد آن بر اساس «روابط عشیره ای » با هم برادرند.
ودرهر صورت هر عامل مشترکی میتوان باعث ارتباط بین دو یا چند نفر شود و می توان برای آنها اصطلاح دوست یا برادر یا به کار برد .
در اینجا برای اثبات قضیه ذکر شده می تونا به حدیثی از رسول گرامی (ص) رجوع کرد که می فرمای«…ای پروردگار و همه موجودات!گواهی می دهم که همه بزرگان با هم برادرند »
امّا چون عناصر محموری این روابط از «محبّت» سر چشمه نمی گیرد و عوامل ارتباطی این انسان ها مادی ، و بر اساس مصالح شخصی می باشد ، پس حرص برادر دوستی و برادری دو شخص به اندازۀ مقدار منفعتی است که از دیگری به وی می رسد و این روابط نا پایدار و این برادری ها مدام در معرض فروپاشی قرار دارند.
***********************************************************************
*
برادری ایمانی:

مسلماً قوی ترین و محکم ترین رابطۀ بشر در این جهان هستی رابطۀ برادری و اخوتی است که به خاطر خداوند عزوجل است.و روابط و علاقه هر کدام از این افراد رابطه ای خاص است که از نزد خداوند عزوجل سر چشمه گرفته است .خداوندعزوجل هر کس از بندگانش را که بخواهد برای این اخوت انتخاب می فرماید و قلبهای آنان را به هم نزدیک ساخته و در بین آنها انس و الفت برقرار می کند که هر کدام دیگری را دوست می دارد بدون آن که سیی مثل (مصالح شخصی) در طرف مقابل باشد.باید متزکر شد هیچ نیروی زمینی (از حال و مصالح و …)قادر نیست علاقه ای هم مانند این علاقه را به وجود آورد به خاطر این که این علاقه از نزد خداوند عزوجل سر چشمه گرفته است و استمرار آن مشروط به آنست که به خاطر خداوند عزوجل ادامه یابد،پس پایان این دوستی نزد خداوند عزوجل می باشد وحقیقتاً این دوستی از محکم ترین دستگیره های ایمان می گردد آن چنان که پیامبر می فرماید « حب به خاطر خدا و بغض به خاطر او محکم ترین دستگیره ایمان است».
آری ارزشمند ترین رابط ها رابطه ی عقیدتی است اخوت هم ردیف ایمان و تفرقه همراه کفر است و مهترین توانایی در استواری وحدت قرار دارد .بدون محبت وحدتی تحقق پیدا نخواهد کرد و حداقل محبت سالم بودن دل از حقد وحسادت و کینه است و اوج آن در ایثار قرار دارد .
برای حمایت و نصرت دعوت بیداری اسلامی و آزاد سزی سر زمین های مسلمانان و تحقق آرزوهای بزرگ در عرصه نهضت و سازندگی و ترقی وادای نقش الهی خویش در تلاش برای هدایت بشری به بهره گیری ازنور خداوند،کار و اقدام جمعی سازمان یافته را ضرورتی حیات به شمار می آورد.فعالیت فردی هر چند همراه با خلوص نیّت و فداکاری انجام پذیرد نمی تواند به اهداف مهم و اساسی کوتاه و دراز مدّت اسلام جامه عمل بپوشاند.چیزی اهمیّت کارجامعی رابرای ما چند برابر ومضاعف می کند این است که دشمنان امّت اسلامی واسلام همه در قالب اتحادیه ها و سازمانهای منظم فعالیّت می کنند و دقیقترین روشها در راهکارها را برای مغلوب کردن این امّت به کار می برد با این وضع آیا می توان به صورت فردی مقابله کرد ؟
پس از یک طرف وجود کار جمعی یک ضرورت و از طرف دیگر فرضیه محسوب می شود. برای ایجاد ارتباط استوار و محکم میان افراد جماعت به عاملی قوی نیاز است این عامل قوی که باعث وحدت و یک پارچه شدن جماعت می گردد چیزی نیست جز«برادری ایمانی»و همان طور که خداوند می فرماید :«انما المؤمنون اخوه رابطه ی مؤمنان با یکدیگر رابطه ی برادری است .
امام شهید حسن البنأ(رح) آن ارتباط ایمانی میان افراد جماعت را پس ز نیروی عقیده ی دومین مظهر قوّت مورد نظر به شمار می آورد و قدرت اسلحه و امکانات را پس از قوّت اخوت و برادری قرار می داد هنگامی که رابطه دوستی به خاطر خدا و برادری ایمانی تا این حد اهمیّت داشته باشد،حرص بر آن و تلاش برای استمرار و پاکی آن از امور اساسی هر برادر مسلمان است. و این استمرار و پاکی زمای تحقق می یابد و ماندگار می شود که برادران به وظایف خود نسبت همدیگر آشنا بوده و عمل به آن مسئولیت را در بین یکدیگر تحقق نبخشد. و ما در اینجا به نکاتی مهم و اساسی و بعضی از وظایف برادان نسبت به هم اشاره می کنیم .. از شما خواننگان عزی ریز انتظار داریم که جهت آشنایی و معرفت برادران به وظایف خود اگر نکته ای به ذهنتان خطور کرد و در اینجا ذکر نشده بود می توانید برای ما بفرستید.

۱)معنی حب به خاطر خدا ان است که هر کدام از برادران صفات و چیزهائی را در دیگران دوست بدارد که خداوند آنها را در آن فرد دوست می دارد و هچی کدام از برادران دیگران را به خاطر ذاتش دوست نمی دارد.پس رابطه ی دوستی و اخوت به اندازه ی صفات طرف مقابل می باشد .به اندازه ای که خدا را دوست بدارد باید او را دوست داشت همان طور بر عکس .
۲)
خطر ناکترین لغزشها نوعی از ارتباط است که برادران ایمانی دوستی آنها از دوستی خدائی به دوستی به خاطر لذات و مصالح شخصی تبدیل گردد و هنگامی که یکی از آنها منحرف شد مسلماً دیگری هم به خاطر ارتباط با او منحرف خواهد شد .
۳)
هر یک از برادران دیگری را در نزدیک شدن تقرب به خداوند یاری دهد.
۴)
شایسته است که هر یک از آنها برای وقت برادرانش ارزش قائل شود ونگذارد هدر برود زیرا همان وقت زندگی است و وظایف بیشتر از اوقات است و طریق بهشت طولانی .
۵)
تعریف و تمجید انسان را دچار افاده و خود بینی می کند و غیره پس برادران و ظیفه دارند در مقابل همدیگر تمجیدنکنند.
۶)
احترام به برادرانتان را حفظ کنید و با هیچ توجیهی از توجیهات مثل مسلحت و غیره از همدیگر غیبت نکنید.
۷)
سعی نکنید به ادعای شوخی کردن ، برادرانتان را به تمسخر و استهزا بگیرید.
۸)
برادرنتان را به انجام کارهائی که در توان آنها نیست مجبور نکنید .
۹)
بدون رضایت و اجازه چیزی را از برادران نگیرید زیرا ممکن است حیا آنها را از تلاش و کوشش برای پس گرفتن آن منع کند.
۱۰)
برادرانتان را با محبوب ترین نام صدا بزنید.
۱۱)
هنگامی که با برادرانتان هستید در گوشی با کسی آهسته صحبت نکنید.
۱۲)
به هیچ شکلی از اشکال چه به صورت جدی و چه با صورت شوخی همدیگر را نترسانید
۱۳)
نسبت به برادرانتان مظنون نباشید چون آن چنان که رسول الله (ص) فرمودند ظن و گمان،دروغ ترین گفتار ها است و اگر احتمالاً ظنی نسبت به هم در سینه داشتید آن را در سینه نگه دارید و فقط پیش آن برادری که به او مظمون هستید آن را بیان کنید تا برای شما توضیح دهد.
۱۴)
فقط خوبی ها و محاسن برادران را برای یکدیگر نقل کنید تا کدورت و ناراحتی و کینه در بین شما ایجاد نشود.ودر مورد آنها تقوای خدا پیشه کنید .
۱۵)
به جستجوی اشتباهات همدیگر نپردازید و برای پی بردن به اسرار آنها نکوشید
۱۶)
هر کدام ازبرادران درعفت کلام وسنجیده سخن گفتن وپاکیزه نمودن الفاضی که دررابطه بادیگران به کارمی برود بکوشدتا نا خواسته با کلمه و سخنی کسی را دل آزرده نکند.
۱۷)
اختلاف نظرها و دیدگاهها نبایدباعث پر کینه شدن دل ها نسبت به هم گردد.
۱۸)
با توجه به بند قبلی هیچکدام از برادران سعی نکنند رأی و نظرشان را به کرسی نبشانند و تلاش نکنند برادراشان را به پذیرش رأی خود مجبور سازند و هرگز به خاطر اثبات حقانیت ردی خودشان آرزو نکنند برادراشان دچار اشتباه شود شایسته است برادران انتقادات یکدیگر را نسبت به هم با سعۀ صدر قبول کنند.
۱۹)
به خاطر ترویج منهج(الدین نصیعه)و تربیت بر اساس آن برادران ، همدیگر ار صیحت کنند و شجاعانه با گناه کار و خطا کار در هر درجه و مکاناتی با احترام و شفقت بر خورد شود و گناه و یا خطای آنها را گوشزد کنند.و البته برادری هم که مرتکب آن خطا شده باید بر خورد و نصیحت برادرش را به عنوان هدیه ای از او بپذیرد و از او تشکر کند.
۲۰)
بشر مسلماً معصوم نیست پس اگر برادران نسبت به هم دچار خطائی شدن برادر مقابلش فوراً منقلب نشود و تمام محبّت ها و خوبی هائی را که در گذشته نسبت به هم داشتند رافراموش نکنند.
۲۱)
در سنجش دیگران در امورتان میانه رو باشید و حد وسط را رعایت کنید و مواظب باشید اسرار برادرانتان را افشاء نکنید.
۲۲)
اگر به برادری نیکی کردید به خاطر آن بر او منّت نگذارید و او در تنگنا قرار ندهید.
۲۳)
برادران به بخشش بلا عوض نسبت به هم عادت کنند.
۲۴)
وظیفه دیگر اینکه برادران به نعمتهایی که خداوند به دیگر برادران داده حسودی نبرند و یکی از خصوصیات مؤمن این است که انچه را برای خود می خواهد برای براردش نیز بخواهد.
۲۵)
دوری محل سکونت از هم باعث نشود عهد برادریتان را به فراموشی بسپارید.
۲۶)
در کارها و حل مشکلات با همدیگر مشورت کنید چنانکه رسول الله (ص) فرموده اند هیچ کس از مشورت کردن پشیمان نمی شود.
۲۷)
به برادری وعده ای را ندهید که به آن وفا نکنید زیرا مودّت را به بغض تبدیل میکند.
۲۸)
وقتی که به ملاقات برادرتان می روید در هر شرایطی روحی که هستید سعی کنید بشاش و خندان باشید، و با تبّسم با او برخورد کنید.
۲۹)
هر یک از برادران از حال همدیگر محافظت کنند و اگر با برادری کار (کار تجاری و غیره..) می کنند اخوتش را وسیله ای برای تحقق به منافعش قرار ندهند.
۳۰)
برادران در همه حال باید به یاد هم باشند و همدیگر را فراموش نکنند
۳۱)
اگر برادری خدا،مرگ،حقیقت دنیاو …را فراموش کرد و از آنها غافل شد برادران دیگر او را از خواب غفلت بیدار و هوشیار کنند.
۳۲)
اهمّیت مسجد و نماز جماعت را به برادری که او را در مسجد نمی یابد یاد آور شوید
۳۳)
اگر ملاحظه کردید که یکی از برادرانتان در ادای حق دعوت کوتاهی میکنند.دعوت و اهمیّت ارتباط با آن را به او یاد آور شوید.
۳۴)
و اگر ملاحظه کردید که برادری تأسی به سنت رسول الله ، قرأئت قرآن ،مأثورات وارتباط با خدا از طریق دعا را فراموش کرده است به او یاد آور شوید که متوجه شوید و به آنها پایبند باشد.
۳۵)
برادران باید در خوشی و ناخوشی به دیدارز و ملاقات هدیگر بروند و همیشه این آیۀقرآن را پیش چشم خود دارند که می فرماید:«إخوهعَلی سُررمُتَقابِلین»«برروی تهمتها و در مقابل همدیگر برادرنه نشسته اند ».و همیشه به آرزوی چنین روزی در کنار هم باشند .
۳۶)
اگر برادری وارد مجلس ویا جمعی گردید و شما هم در آنجا بودید برای او جایی را در ظر گرفته و او را راهنمایی کنید
۳۷)
هنگام ملاقات با برادران قبل از آنها سلام کنید
۳۸)
در پیشگاه خدای متعال در هنگام راز و نیاز و در آن شبهائی که به قیام الیل به پا می خیزید و از خداوند متعال برای برادرانتان طلب مغفرت و توفیق استقامت بر هدایت را از یاد نبرید چون دعای مسلمان برای برادر مسلمانش مقبولتر است
۳۹)
شرم وحیای پیش از حد باعث نشود که برادران به همدیگر نزدیک نشوند و از احوال همدیگر با خبر نشوند
۴۰)
اگر از برادری حقی (مادی و معنوی)برگردن شما هست یا به او باز گردانید و یا از او طلب بخشش کنید.
۴۱)
نسبت به برادرانتان متواضع . فروتن باشید.
۴۲)
نسبت به احوال و اوضاع برادرانتان آگاهی و شناخت داشته باشید و فقط از یک جهت به او نگاه نکنید.
۴۳)
اگر برادری مریض شد عیادت وی بر برادران دیگر واجب است .

***************************************************************************


بنابراین دین خالص و پاک اسلام ، اساس مستحکم برادری قرار می گیرد و همه ی مسلمانان با هم برادری گردندو این پیوند واخوت و برادری میان پیروان اسلام در شرق و غرب جهان ایجاد الف و به هم پیوستگی می کندو قطع نظر از اختلافات مکانی و زمانی از آنان یک وحدت مستحکم و استوار بنیان ، پدید می آورد که بنای رفیع و ثابت آن از گرد باد انحراف و تفرقه آسیب نمی بیند .
این برادری روح ایمان زنده و پویا است و موجب احساس به هم پیوستگی هر مسلمان با برادر مسلمانش می گردد به گونه ای که با هم و برای هم زندگی می کنند تو گوئی که شاخه هائی هستند از یک تنه درخت بیرون آمده اند یا یک روح در اندام های متعّدد می باشند.واسلام با خود خواهی ظالمانه از راه برادری عادلانه جنگیده است ومی خواهد برادر عادلانه جای گزین این خود خود خواهی ظالمانه سازد و به انسان بفهماند که زندگی تنها از آن او نیست و تنها بدو زندگی درست نمی شود،پس باید بداند که مردمان دیگر نیزهمچون وی هستند.پس اگر حق خویش و مصلحت خویش را بر آنان و نزد آنان به یاد می آورد باید حق و مسلحت آنان را نیز نزد خودش و بر خودش به یاد آورد .
رَبَّنَا اغفِِرلَنَا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا