نگاهی به تاریخ و اندیشه حرک اخوان المسلمین
نگاهی به تاریخ و اندیشه حرک اخوان المسلمین
نویسنده: علی جنتی
چکیده
اخوانالمسلمین به عنوان جنبشی مهم، نقشی گسترده و تاثیرگذار در تحولات جهان عرب ایفا میکند که شناخت آن از ابعاد مختلف ضروری است. با بررسی پیشینه تاریخی و اندیشه سیاسی این جنبش و تحولات مربوط به آن میتوان به نحو واقعگرایانهتری نقشآفرینی کنونی و آینده آن را تبیین نمود. در این راستا نوشتار حاضر به شکلگیری، اصول راهبردی مرامنامه، ساختار تشکیلاتی و رهبری اخوانالمسلمین میپردازد و به طور خاص بر تحولات اندیشه سیاسی این جنبش متمرکز میشود.
مقدمه
جنبش اخوانالمسلمین را میتوان گستردهترین جنبش کنونی در جهان عرب محسوب کرد که در کشورهای مختلف، در قالب جریانهای اخوانی، تاثیراتی بر تحولات کشورهای عربی دارد. این جنبش از زمان شکلگیری توسط حسن البنا در مصر در سال ۱۹۲۸، شاهد دگرگونیهای مهم فکری و ساختاری در این کشور و گسترش به کشورهای دیگر جهان عرب بوده است. در جریان خیزشها و تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، اخوانالمسلمین مشارکت فعالانهای در تحولات داشته و در کشورهایی مانند مصر، توانسته است در رقابتهای انتخاباتی، پیروزیهای مهمی را به دست آورد. با توجه به این جایگاه و نقشآفرینی اخوانالمسلمین، شناخت پیشینه تاریخی و اندیشه سیاسی آن اهمیت بالایی دارد. براین اساس، در این نوشتار ضمن اشاره به شکلگیری و اصول راهبردی مرامنامه اخوانالمسلمین و همچنین ابعاد تشکیلاتی آن، سیر اندیشه سیاسی و تحولات اخوانالمسلمین مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۱- شکلگیری جنبش اخوانالمسلمین
جنبش اخوانالمسلمین، بزرگترین جنبش اسلامگرا در جهان عرب میباشد که در سال ۱۹۲۸، توسط حسن البنا در مصر تأسیس شد و به سرعت در سراسر مصر و بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی گسترش یافت. در ابتدا فعالیتهای جنبش نیمه مخفی بود و سازمان اخوانالمسلمین برای گسترش جنبش از جزوه، نامه، سخنرانی و ملاقاتهای شخصی استفاده میکرد. جنبش در شرایطی تأسیس شد که از یک سو عناصر محافظهکار الازهر هرگونه سازش یا نوسازی جامعه و دگرگونی دینی را رد میکردند و از سوی دیگر، نوگرایان به دنبال جامعهای بودند که در آن دین و سیاست از هم جدا باشد. حسن البنا تلاشهای خود را در سه مرحله تبلیغ، جذب و سازماندهی و اقدامات عملی آغاز نمود. هدف اصلی وی انجام اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه مصر و جهان اسلام بود و بر سازندگی فرد مسلمان، خانواده مسلمان، جامعه مسلمان و نهایتاً حکومت اسلامی، براساس تمدن اسلامی تأکید نمود.
۲- اصول راهبردی مرامنامه اخوان
۱٫ دعوت به اسلام ناب و سلف صالح و بازگشت به اسلام اصیل؛
۲٫ عمل به سنت پیامبر در کلیه امور اعتقادی و عبادی؛
۳٫ خودسازی از طریق تهذیب نفس، مواظبت بر اعمال، دوستی و برادری در راه خدا؛
۴٫ تشکیل سازمان سیاسی به منظور اصلاح حاکمیت، تربیت مردم براساس عزت و کرامت انسانی و تجدیدنظر در رابطه امت اسلامی با سایر ملتها؛
۵٫ تأکید بر کسب علم و دانش و فناوری به عنوان یک فریضه دینی؛
۶٫ بهسازی جامعه و درمان بیماریهای اجتماعی؛
۷٫ انجام فعالیتهای اقتصادی و کسب ثروت؛
۸٫ تأکید بر تربیت بدنی و تقویت جسمی.
شعار اساسی اخوانالمسلمین این است که خداوند هدف نهایی ما، پیامبر رهبر ما، قرآن قانون اساسی ما، جهاد در راه خدا شیوه ما و شهادت در راه خدا بزرگترین آرمان ما است.
۳- ساختار تشکیلاتی و رهبری اخوانالمسلمین
۳-۱- ساختار تشکیلاتی اخوانالمسلمین
ارکان اصلی جنبش اخوانالمسلمین شامل مرشد عام، شورای مشورتی و دفتر ارشاد عام میباشد. شورای مشورتی یا هیئت مؤسسان، مرجع قانونگذاری و سیاستگذاری اخوانالمسلمین محسوب میشود و عهدهدار نظارت عالی بر فعالیتهای جمعیت و انتخاب مرشد عام بوده و مصوبات آن برای کلیه اعضاء الزامآور میباشد. شورای مشورتی دارای ۳۰ عضو است که از بین شوراهای مشورتی مناطق مختلف مصر انتخاب میشوند و شورا میتواند جداگانه ۵ نفر از متخصصان را نیز به عضویت بپذیرد. اعضاء شورا برای مدت ۴ سال انتخاب میشوند. مرشد عام اخوان توسط این شورا انتخاب میشود و پس از پایان دوره مأموریت خود، تا پایان عمر همچنان عضو شورای مشورتی باقی خواهد ماند، مگر آنکه در نتیجه اهمال در انجام وظایف خود بر کنار شود.
دفتر جهانی ارشاد عام مسئولیت عالی اجرایی فعالیتهای اخوانالمسلمین را بر عهده دارد و کلیه فعالیتهای اجرایی اخوان را اداره میکند. دفتر ارشاد از ۱۳ عضو تشکیل میشود که از سوی شورای مشورتی، از مناطق مختلف انتخاب میشوند.
۳-۲- مرشدهای عام اخوانالمسلمین
از آغاز تأسیس جنبش اخوانالمسلمین تاکنون، افراد زیر به عنوان مرشد عام جنبش انتخاب شدهاند:
۱٫ حسن البنا (۱۹۴۹-۱۹۲۸)؛
۲٫ حسن الهضیبی (۱۹۷۳-۱۹۴۹)؛
۳٫ عمرالتلمسانی (۱۹۸۵-۱۹۷۳)؛
۴٫ محمدحامد ابوالنصر (۱۹۹۶-۱۹۸۶)؛
۵٫ مصطفی مشهور (۲۰۰۲-۱۹۹۶)؛
۶٫ مأمون الهضیبی (۲۰۰۴-۲۰۰۲)؛
۷٫ محمدمهدی عاکف (۲۰۱۰-۲۰۰۴)؛
۸٫ محمد بدیع (۲۰۱۰ تاکنون).
۳-۳- شخصیتهای تاریخی اخوانالمسلمین
تعدادی از شخصیتهای اسلامی نقش عمدهای در گسترش اندیشه اخوانالمسلمین داشتهاند ازجمله:
۱٫ سید قطب اندیشمند اسلامی
۲٫ شیخ محمدغزالی امام و مبلغ اسلامی
۳٫ شیخ یوسف القرضاوی رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمین
۴٫ شیخ احمد یاسین موسس جنبش حماس در فلسطین
۵٫ دکتر زغلول النجار امام و مبلغ اسلامی
۶٫ دکتر مصطفی السباعی مؤسس جنبش اخوان در سوریه
۷٫ محمدمحمود الصواف مؤسس جنبش اخوان در عراق
۸٫ شیخ عبدالله عزام امام المجاهدین العرب در افغانستان
۹٫ محفوظ نحناح مؤسس جنبش اخوان در الجزائر
۱۰٫ شیخ سید حوی اندیشمند اسلامی سوریه
۳-۴- اعضاء و هواداران اخوانالمسلمین
در زمینه تعداد اعضاء و هواداران جنبش اخوانالمسلمین، اختلافنظر فراوانی دیده میشود. براساس اعلام یوسف ندا مسئول روابط سیاسی بینالمللی اخوان در سال ۲۰۰۷، آمار جمعیت اخوان از یک میلیون نفر تجاوز کرده است و اعضاء اخوان در ۷۲ کشور اسلامی و غیراسلامی حضور دارند. عبدالحمید غزالی، مشاور سیاسی مرشد عام، تعداد اعضاء اخوانالمسلمین را ۱۰ میلیون نفر و هواداران را ۵ میلیون نفر ذکر کرده است. در عین حال، دکتر عبدالستار الملیجی، عضو سابق اخوانالمسلمین میگوید مجموع اعضاء و هواداران اخوان از یکصد هزار نفر تجاوز نمیکند که به نظر میرسد با توجه به سابقه ۸۰ ساله جنبش اخوانالمسلمین و حضور اعضاء آن در کشورهای مختلف، جمعیت آنان بیش از این تعداد باشد.
۴- اندیشه سیاسی اخوانالمسلمین
اصول اندیشه سیاسی اخوان را میتوان به شرح زیر خلاصه نمود:
۱٫ ارشاد، تبلیغ و سازندگی جامعه برای تأسیس حکومت اسلامی؛
۲٫ سیاست گام به گام و اتخاذ روشهای مسالمتآمیز در فعالیتهای سیاسی و در ارتباط با نظامهای حاکم؛
۳٫ تحزبگرایی و بهرهگیری از تشکیلات برای دستیابی به اهداف سیاسی؛
۴٫ کثرتگرایی و اعتقاد به دموکراسی در درون و بیرون سازمان اخوانالمسلمین؛
۵٫ تأکید بر مفهوم امت اسلامی در برابر ملت؛
۶٫ تعامل با فرق مسلمان و اجتناب از جدالها و درگیریهای فرقهای؛
۷٫ ضدیت با اسرائیل به عنوان مولود نامشروع غرب در سرزمینهای اسلامی؛
۸٫ تعامل با فرق غیرمسلمان به ویژه قبطیها در داخل مصر؛
۹٫ مشارکت زنان در کلیه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به جز تصدی پست رئیس کشور؛
۱۰٫ تعامل مثبت با بیگانگان و جهان غرب به جز قدرتهای استعماری؛
۱۱٫ حمایت از مقاومت فلسطین.
مواضع و دیدگاههای جنبش اخوانالمسلمین در طول تاریخ، در معرض تغییر و تحول بوده است. پس از مرگ حسن البنا برخی از گروهها و افراد تندرو در جامعه آزاد شدند و به تدریج جماعتهای جهادی کوچک و بزرگ مانند جماعت جهاد اسلامی در مصر شکل گرفت که بعدها پایه اصلی تشکیل القاعده قرار گرفتند. جماعت اخوانالمسلمین سالها مشی سیاسی خود را بر ارشاد و تبلیغ در بطن جامعه مسلمانان قرار داد تا جامعه اسلامی را برای برپایی حکومت اسلامی آماده سازد، ولی جماعتهای جهادی خواستار حرکتهای انقلابی و اصلاح امور به صورت جهادی شدند.
سیدقطب که خود از نظریهپردازان مورد احترام جنبش اخوان بود، اساساً با مفهوم تحزب مخالف بود و سرشت حکومتی را که برپایه انتخابات و تحزب باشد، با روح اسلام مغایر میدانست؛ ولی جنبش اخوانالمسلمین رسماً تحزب و تکثر در حکومت را پذیرفت و برخلاف جریانات سلفی جهادی که قوانین موجود را نتیجه تصویب کافران میدانند و اصولاً دموکراسی و تکثر را خلاف شرع تلقی میکنند، به گسترش سازمان سیاسی اخوان پرداخت. سیدقطب و برخی از اسلامگرایان سلفی، در آغاز چندان اهمیتی به مفهوم ملت نمیدادند و همواره بر امت اسلامی تأکید داشتند و ملت را مفهومی وارداتی و غربی دانسته و قومیتگرایی و ناسیونالیسم را نشانهای از جاهلیت قلمداد میکردند، ولی به مرور زمان جماعت اخوانالمسلمین با کاستن از نقش جهانی خود، تمرکز بیشتری بر ملیگرایی نمود؛ همچنان که میتوان رگههایی از ملیگرایی عربی را در دیدگاههای برخی از رهبران اخوانالمسلمین مشاهده نمود.
جنبش اخوانالمسلمین با اتخاذ راهبرد عملگرایانه، ضمن حفظ عقاید و مواضع منفی خود نسبت به رژیم صهیونیستی، در مقطع کنونی تمایلی به برهم زدن روابط مصر با اسرائیل ندارد و پس از سقوط مبارک، رهبران اخوانالمسلمین به آمریکاییها نزدیک شده و نسبت به قرارداد کمپ دیوید نیز نظر کاملاً منفی ندارند؛ در حالی که در گذشته به شدت با آن مخالفت میورزیدند. جنبش اخوان قائل به امکان برقراری تعامل سازنده و رابطه سیاسی براساس احترام متقابل با غرب است. اخیراً نیز رئیس حزب آزادی و عدالت وابسته به اخوان، در دیدار با معاون وزیر امور خارجه آمریکا آمادگی خود را برای همکاری با ایالات متحده اعلام نمود.
اخوانالمسلمین اساساً خود را از درگیریهای بین مذاهب کنار کشیده و مسئله اصلی خود را اتحاد و اتفاق اسلامی و رهایی از یوغ بیگانگان میداند و ضمن برقراری رابطه حسنه با جریانات مختلف اهل سنت، با شیعیان نیز رابطهای متعادل برقرار کرده است. ملاقات برخی از رهبران اخوان با آیتالله کاشانی و فدائیان اسلام و نیز رابطه نزدیک برخی از رهبران کنونی اخوان در تونس و سودان از جمله راشد الغنوشی و حسن ترابی با شیعیان و جمهوری اسلامی ایران، در همین رابطه ارزیابی میشود. همچنین ارتباط اخوانالمسلمین با سایر فرق غیراسلامی از جمله اقباط مصر، قابل توجه است و تعدادی از شخصیتهای مسیحی مصر در انتخابات اخیر، در فهرست کاندیداهای حزب آزادی و عدالت قرار داشتند.
دیدگاه اخوانالمسلمین نسبت به حقوق زنان کاملاً مثبت بوده و این جنبش اعتقاد به مشارکت زنان در کلیه شئون سیاسی و اجتماعی، در چهارچوب اصول اسلامی دارد و به جز تصدی پست رئیس کشور، زنان میتوانند در سایر مسئولتهای اداری و اجتماعی مشارکت نمایند. در زمان حسن البنا و در آغاز تأسیس جنبش اخوانالمسلمین، بخش زنان مسلمان نیز در سازمان تشکیل و خانم لبیبه احمد ریاست آن را به عهده گرفت. در کلیه فهرستهای انتخاباتی اخوان نیز همواره نام تعدادی از زنان دیده میشود.
در زمینه حمایت از مقاومت فلسطین، اخوانالمسلمین همواره در جنگهای فلسطینیها علیه دولت صهیونیستی مشارکت فعال داشته و گرایش فکری اعضاء اخوان، در جهت حمایت از مقاومت بوده و این امر در کلیه کتابها، سرودها و ادبیات آنان مشهود است. البته پس از قیام ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ در مصر، مرشد عام اخوانالمسلمین اعلام نمود که قرارداد کمپ دیوید لغو نخواهد شد، اگر چه ممکن است اصلاحاتی در آن به عمل آید و این پیام روشنی به اسرائیل و قدرتهای جهانی بود که اخوانالمسلمین به دنبال انهدام و نابودی دولت اسرائیل نیست. رهبران جنبش حماس از جمله اسماعیل هنیه و خالد مشعل، عموماً دارای گرایش اخوانالمسلمین بوده و از نظر فکری وابسته به آن جنبش میباشند.
۴-۱- دیدگاه اخوان نسبت به دموکراسی
جنبش اخوانالمسلمین، عمیقاً به دموکراسی اعتقاد دارد و نظرسنجی یک مرکز مطالعاتی آمریکا نشان میدهد که دو سوم مصریها (۶۹ درصد)، اعتقاد دارند که اخوانالمسلمین یک جریان دموکراتیک است. خلیل العنانی، نویسنده مصری در کتاب خود در سال ۲۰۰۷ نوشت: «شکاف عمیقی بین اعضاء اخوانالمسلمین در مورد فهم دموکراسی وجود دارد و بیشتر اعضاء دموکراسی را نه به عنوان یک ارزش بلکه به عنوان یک روش اجرایی پذیرفتهاند؛ به این معنا که در انتخابات و تظاهرات شرکت میکنند ولی ایمان به دموکراسی به معنای برابری، آزادی و عدالت ندارند».
دکتر ایمن الظواهری، شخصیت دوم القاعده و رهبر جماعت جهاد اسلامی مصر، در کتاب خود «الحصادالمر»، به شدت از اخوان انتقاد کرده و دلیل انحراف آنان را تأیید حکام مصر، موافقت با قانون اساسی و دموکراسی و پذیرش احزاب سکولار و غیراسلامی، پذیرش مشارکت در گردش مسالمتآمیز قدرت، پذیرش قوانین و مقررات حاکم بر مصر و جهان اسلام و مخالفت اخوان با خشونت و عملیات مسلحانه ذکر میکند که این خود نشان دهنده نوع گرایش اخوانالمسلمین میباشد.
۴-۲- تحولات اندیشه سیاسی اخوانالمسلمین
جنبش اخوانالمسلمین از زمان تشکیل خود تاکنون دچار فراز و نشیبهای زیادی در افکار و آرمانهای خود شده است. شکلیابی اخوانالمسلمین بازتاب شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاصی بود که بر جامعه مصر در آن زمان حکمفرما بود. در آن شرایط حسن البنا خواهان بازگشت به اندیشههای قرآنی و پرهیز از جدالهای فرقهای و وحدت جامعه اسلامی بود. وی خواستار بازگشت به اسلام واقعی برای حل مشکلات جامعه و رها شدن از بحرانها بود. یکی از شعارهای اساسی اخوانالمسلمین، عدالت اجتماعی و برقراری حکومت اسلامی در جامعه بود که شعارهای جامعه پسند و آرمانی به شمار میآمد. از آنجا که این شعارها در مورد همه جوامع اسلامی بود، از مصر فراتر رفت و توانست در کشورهای اسلامی دیگر پایگاههایی پیدا کند؛ اگرچه آنها در خیلی از زمینهها با اخوانالمسلمین مصر اختلافاتی داشتند. برداشت جمعیتهای اخوان در کشورهای مختلف نیز اجتهادی است و هریک به گونهای متفاوت عمل میکنند و مرکزیتی برای تصمیمگیری وجود ندارد. در عراق برخی از عناصر اخوان با اشغالگران همکاری داشتند. در الجزائر اخوانیها با نظامیان بر ضد جبهه نجات همکاری میکردند. حسن الترابی در سودان، اعتقاد به مرجعیت اسلامی برای حکومت دارد. اخوانالمسلمین تونس دیدگاههای روشنفکرانهای نسبت به اداره جامعه دارند. در سوریه، اخوانالمسلمین هماکنون با آمریکا و جریانات لائیک ترکیه علیه بشاراسد همکاری میکنند و در مصر نیز اخوانالمسلمین کاملاً به آمریکا نزدیک شدهاند. در اردن، جریان کنونی اخوانالمسلمین اصلاحطلبتر از رهبران قبلی اخوان است و در فلسطین نیز برخلاف دیدگاه اخوان مصر نسبت به نظامهای حاکم، جریان حماس با رهبران همه کشورهای اسلامی همکاری دارد. در مصر جریان «الوسط»، که مترقیتر از اخوانالمسلمین میباشد، در سال ۱۹۹۶ از جنبش جدا شد. این حزب پایگاه اصلی خود را جوانان میداند و دارای اندیشههای اصلاحطلبانه در زمینه آزادیهای سیاسی و حقوق زنان میباشد. مسئولیت حزب را ابوالعلاء ماضی به عهده دارد که قبلاً از اعضاء برجسته اخوانالمسلمین بوده و همراه با جمعی دیگر، از جنبش اخوان انشعاب کرده است. حزب الوسط توانست در انتخابات اخیر پارلمان مصر ۶ درصد آراء را کسب نماید.
نتیجهگیری
جنبش اخوانالمسلمین از زمان تاسیس آن شاهد تحولات مختلف از نظر رهبری، ساختاری و اندیشهای بوده است. شخصیتهای تاریخی اخوانالمسلمین از سیدقطب و شیخ محمد غزالی تا شخصیتهای سوری و عراقی و فلسطینی را شامل میشود و در حدود هشت دهه گذشته هشت نفر به عنوان مرشد عام آن انتخاب شدهاند. در عرصه اندیشهای به رغم برخی اصول مانند ارشاد و تبلیغ برای حکومت اسلامی، سیاست گام به گام و مسالمتآمیز، کثرتگرایی و تحزبگرایی، به مواردی مانند ضدیت با اسرائیل و حمایت از مقاومت فلسطین نیز میتوان اشاره کرد. اخوانیها به تدریج از ایدههایی مانند خلافت و امت اسلامی به سوی دموکراسی، تحزبگرایی و توجه به حقوق زنان حرکت کردهاند و نوعی عملگرایی و توجه به واقعیتهای موجود نیز در آنها مشاهده میشود. با وجود این نوع تغییرات، اخوانیها سعی کردهاند تا اصولی مانند وحدت اسلامی و حمایت از مقاومت فلسطین را حفظ نمایند. این موضوع، یعنی همراه ساختن برخی تغییرات با حفظ برخی اصول، به تداوم حیات سیاسی و موفقیت آن به خصوص در عرصه سیاسی مصر منجر شده است.
نقل از آفتاب