ما در مدرسه اخوان آموختیم که …

ما در مدرسه اخوان آموختیم که …

نوشته: حسام العیسوی / ترجمه:‌ عبدالخالق احسان

عیب نیست؛ اگر جماعتی را که در آن رشد کرده و در خانه های آن زیست نموده و انواع خیر و بخشش را از آن آموخته ایم، ستایش کنیم؛ چون عیب و ایراد بر کسی است که منکر زیبایی ها و خوبی ها بوده و دست خیری را که به سویش دراز شده قطع نماید. آن چه که درین مقاله تقدیم می کنم به این معنی نیست که ما خطا نمی کنیم و اخوان فرشتاگانی اند که از اوامر خدا سر پیچی نمی کنند و اوامر او را انجام می دهند.

در مدرسه اخوان آموختیم که دنیا بدون دین پشیزی نمی ارزد و فرد منهای اخلاق هیچ است؛ گرچه بالاترین منصب ها را دارا باشد و به بلندترین القاب ستوده شود. و دانستیم که برادری راستین بالاترین مراتب زندگی بوده و محبت مردم بهتر از محبت خویشتن است و آن چه ما داریم ملک خداوند است و هر طور که بخواهد به آن تصرف می کند.

برادران ما که تربیت در سلوک شان نماد یافته و از چهره شان پیداست و از از زبان شان بیان می گردد، آن گاه که سخن می گویند، بهترین کلمات را به کار می برند. وقتی با دیگران تعامل می کنند، مردم را بر خود شان ترجیح می دهند، در تکاپوی بر آورده ساختن نیازهای مردم اند و فقط رضایت الله را می خواهند. برای اتحاد نظریات و تنسیق و هماهنگی دیدگاهها تلاش می کنند هر چند که اختلاف گسترده باشد؛ چون جمع شدن ما بر کار خوب بهتر است از این که به خاطر کار خوبتر اختلاف کنیم.

از اخوان آموختیم که محبت و دوستی سرزمین از ایمان است و تلاش برای خدمت به خانواده از بهترین عبادات شمرده می شود.

و آموختیم که مسؤولیت بزرگی بر دوش ما گذاشته شده و حمل این امانت سنگین است که آسمان ها  و زمین از حمل آن ابراز نا توانی کرده اند.

تقدیر خداوندی بر این رفته که احیا و تجدید اسلام با دست توانای این جماعت صورت گیرد و توسط آن بیرق”لا إله إلا الله محمد رسول الله”. بر جهان به اهتزاز در آید. این آرزو محقق می شود و هرکسی که منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابه کرام را خط مشی زندگی خود قراردهد، این توانایی را میابد.

از خداوند عزوجل عاجزانه می خواهیم که به این جماعت دست توانای بدهد تا مردم را بر اساس دوستی خیر ونیکی تربیت کند و بیرق حق را در همه جاها بلند نماید.