تربیت فرزندان

چرا جوانان ؟!

چرا جوانان ؟!

استاد فتحی یکن

 در چند دهه ی اخیر شعار «تغییر »و «انقلاب »توسط مکتب های به اصطلاح انقلابی!بسیار مطرح گردیده است .مکتب مارکسیسم از شناخته شده ترین مکتب های معتقد به دگر گوننی و انقلاب با توسل به «زور»و«فشار »بوده است .

مارکس آشکارا نظر خود و روش حرکت مارک سیسم را برای تغییر نظام سرمایه داری و حاکمیت کمونیسم بدین صورت بیان می دارد :

«برای جایگزین نمودن کمونیسم بجای سرمایه داری هیچ راهی یه غیر از شورش و انقلاب وجود ندارد .اما در این میان قشر مورد نظر و گروهی که قرار است بار انقلاب را بر دوش کشند ،در نظر کلیه ی مکاتب انقلابی «جوانان بوده و هستند ».همهی شورش ها و حرکت های که در تمام نقاط جهان به وجود آمده و رد آینده می خواهند کار کنند و دارای استراتیژی انقلاب می باشند ،برای تحقق هدف و حاکمیت بخشیده برنامه و مکتب خود ،اساس حرکت را بر دوش «نسل جوان »قرار داده و می دهند .

لازم است این مطلب را به خوبی متوجه بشویم که :

اسلام به خاطر پیشبرد اهدافش تا چه حدودی می خواهد بر نسل جوان متکی باشد ؟

از چه راهی و به چه صورتی می خواهد نسل جوان را به میدان واقعیت های اجتماعی بکشاند ؟

در راستای دگر گونیهای اجتماعی چه نقشی را به آنها می سپارد ؟

روشهای مختلفی که «حرکت اسلامی »را تحقق می بخشند کدامند ؟

چرا جوانان ؟!

استاد فتحی یکن

چرا همیشه مکاتب فکری و اجتماعی جوانان را «محور »قرار داده اند ؟

چه دلیلی داشته که بر روی پشتیبانی آنها همیشه حساب می کرده اند ؟

اهمیت نسل جوان در اسلام –برخلاف مکاتب دیگر –معنایش بی توجهی به نقش بزرگتران و سالمندان و نشناختن حق و موقعیتشان نیست …برای مثال یکی از رهبران مارکسیسم بعد از پیروزی انقلاب مارکسیستی و به دست گرفتن حاکمیت ،خواستار اعدام دسته جمعی سالمندان گردید تا باری بر دوش حکومت نباشند !

اما در منطق اسلام هر انسانی ارزش خواص خود را داراست و هر کس در محدوده ی ارزش و نقشی که دارد و یا می تواند داشته باشد لازم است مورد توجه قرار گیرد ،آن هم توجهی بدون منت نه به صورتی که انگیزه ای برای اختلاف و جدال بشود و در پرتو توجیهات حکیمانه و اصول و قوانین زیر :

۱-خدا ببخشاید کسی که حدود توانای خویش را بشناسد و از آن پا را فرا تر ننهد .

۲-هر کس به بزرگتر از خود احترام نگزارد و با کوچکتر از خویش مهربانی ننماید از ما نیست …

۳-از حق استقبال کنید از جانب هر کس که با شد ،کوچک یا بزر گ ،بیگانه یا دشمن ،و دست رد به سینه ی باطل بگذارید و آن را از هر کس که با شد مردود بدانید !

اهمیت به نقش جوانان و اساس قرار دادن آنان در جهت حرکت های انقلابی و دگر گون کننده از قبیل ایجاد تناسب و هماهنگی میان «توانای»و «تکلیف »است …

و انسان در هر یک از مراحل حیاتش دارای توانائیها و امکاناتی است که با تکالیف و مسؤو لیتی معین هماهنگ و متناسب ،و با تکلیف و مسؤولیتی دیگر جور در نمی آید .

انسان دوران خردسالی با انسانی که در مرحله ی میانسالی و یا کهنسالی زندگی می نماید ،با هم بسیار متفاوت بوده است و هیچ یک دارای توانائی جسمی و فکری دیگری نمی باشد و نقشی را که آن یکی می تواند به عهده بگیرد دیگری از عهده اش بر نمی آید .

قرآن می فرماید پس از گذشت دورا ن جوانی انسان –به مرحله ای از عمر رسانده می شود که پس از آنکه دارای دارای ،دانای و علم بوده به نادانی و جهل می رسد .»

    

براستی چرا جوانان؟!

مورد انکار نیست که دوران جوانی دوران اندیشه ها و تلاشهای پر شور و حرارت ،خونهای گرم و جوشان و امید و آرزو های دور و دراز است .دورانی است که در آن ایثار و فداکاری و پذیرش و عکس العمل به اوج خود می رسد .

بهمین علت زمان جوانی از نظر اسلام ادای تکالیف و مسؤو لیتهای مهم و شاق بوده و از اهمیت فوق العاده ای بر خوردار می باشد

حضرت رسول«ص »با احساس وظیفه و علاقه ی فراوان تلاش می فرمودند تا نسل جوان را با مسؤولیت های خویش آشنا فرمایند .

ایشان می فرمایند :پنج چیز را قبل از وقوع پنج مطلب غنیمت بدانید :

۱-جوانی را پیش از آنکه پیری از راه برسد .

۲-صحت و سلامتی جسمی را قبل از آنکه به بیماری دچار شوید .

۳-ثروت و مال را پیش از آنکه دچار فقر و تنگ دستی شوید .

۴-حیات را قبل از فرا رسیدن مرگ .

۵-فراغت و نبودن مشغولیت را پیش از آنکه به چنگال مشغولیات اسیر شوید …

طبیعت آفرینش انسان بدین گونه است که زمانی به قله ی کمال و احساس مسؤلیت صعود می نماید ،اما این اختیار و امکان نیز برای او وجود دارد که از همان قله ی بلند و کمال با سر ،در سراشیبی ذلت و حقارت سقوط نماید و به همین صورت در طول عمر مراحلی را می کذراند و از کودکی به جوانی و بعد از آن به میانسالی و سپس به مرحله ی پیری قدم می نهد .«این زمان و روزها را در بین مردم به گردش در می آوریم –زندگی و بودن در هر زمانی را به گروهی از مردم می سپاریم »

همچنین پیامبر گرامی اسلام در این مورد فرموده ای بسیار حکیمانه دارند که :

«همه ی موجودات –از جمله انسان –زمانی دارای شور و حرارت فرا وانی هستند اما آن شور و حرارت پس از مدت زمانی فرو کش می نماید و از قوت به ضعف تبدیل می شود آنهای که در ضعف و توانای مسؤلیت خود را به دست فراموشی نمی سپارند و از راه و سنت من منحرف نمی شوند اهل سعادت می باشند ودر غیر این صورت  با شقاوت همنشین خواهند شد و گمراه می شوند »

نقش و اهمیت نسل جوان و بکار گیری توانائی آنها در تحقق بخشیدن به آرمانها و اهداف مهم و طاقت فرسا و از پیش پا بر داشتن موانع و مشکلات بزرگ ،و رویاروئی با توطئه های دشمنان که لازمه ی هر حرکت اصلاحی است ،و آمادگی برای مقابله با آنها اجتناب نا پذیر است ،در اینجا بیشتر آشکار شده و بیشتر احساس می گردد.

——————————————

منبع : نقش و مسئولیت نسل جوان در تحولات فردی و اجتماعی

مؤلف : استاد فتحی یکن

مترجم : عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : نشر احسان

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا