مقالاتمقالات ارسالی

شهادت آرزوی بزرگ ماست

 بسم الله الرحمن الرحیم

دشمنی میان پیروان الله متعال و پیروان شیطان ادامهٔ همان خط و همان ماجراییست که در آغاز خلقت میان هابیل و قابیل اتفاق افتاده بود.

سلسلهٔ‌ این زنجیر هیچگاهی منقطع نشده و آتش آن هیچگاهی به سردی نگراییده است،بعد از هابیل و قابیل ماجرای حضرت نوح با قومش،حضرت ابراهیم با قومش،حضرت موسی با قومش،حضرت عیسی با قومش و حضرت محمد مصطفی با قومش علیهم السلام اجمعین…

این ماجرا ها و این خاطرات که بخش مهمی از تاریخ را تشکیل میدهند،هرکدام آن تعبیر کنندهٔ یک مسئله است و آنهم مبارزه همیشگی حق و باطل…

یکی از ماجراهایی را که هیچگاهی حافظهٔ تاریخ فراموش نخواهد کرد رشادت و حماسه آفرینی های ملت مجاهدو دلیر فلسطین در برابر خونخوار ترین و غاصب ترین رژیم دنیا،رژیم صهیونستی اسرائیل است.

ملتی که برای بدست آوردن حق مسلم خود مبارزه میکنند و بهای سنگینی را برای حصول آن از خون خود هزینه میکنند،کمتر ملتی را سراغ داریم که چنین مبارزه پایدار و خستگی نا پذیری را برعلیه ظلم و استبداد ادامه داده باشند.

همه میدانند که ملت مجاهد فلسطین با سنگ و چوب برعلیه ارتش وحشی و تا دندان مسلح اسرائیل مبارزه میکنند،همه میدانند که رژیم اشغالگر و غاصب صهیونستی بصورت همه جانبه از سوی کفار و دشمنان بشریت و آزادی تمویل میگردد،وهمه میدانند که دشمنان بشر و دشمنان آزادی برای حصول خواسته ها و وصول به مقاصد خود،از هیچ جنایتی دریغ نمی کنند.

آیا روند این مبارزه جالب نیست؟؟

آیا حیرت انگیز نیست که این ملت آزاده به تنهایی توانسته جلو این همه خمپاره و توپ و تانک بیایستد؟

شاید جواب این سوال را همه بدانند ولی بهتر است جواب آنرا از دهن مبارک کسی بشنویم که اولین بار قدس را از آن ما ساخت،از دهان کسی که کفار با شنیدن نامش لرزه بر اندام میشدند…

بلی! امیرالمؤمنین فاروق اعظم عمر بن الخطاب رضی الله عنه چنین میفرمایند:

ای مسلمانان! شما با عدد و کثرت اسلحه و عساکر بر دشمن پیروزی و غلبه نمی یابید،بلکه این ایمان و تقوای شماست که شمارا کامیاب و پیروز میگرداند…

….صدقت یا امیرالمؤمنین….

بلی! ای امیر بزرگ و عادل راست گفتی و نیکو گفتی..

ما امروز به چشمان خود مشاهده میکنیم که چگونه ملتی با اسلحه ایمان بر شمشیر برهنه،پیروزی و غلبه حاصل میکند،و ما مشاهده میکنیم که رمز عزت و پیروزی ما همان اسلام و ایمان ماست،گوهری که دشمنان ما از آن بی بهره اند،و نیکو فرمودی آنگاه که گفتی:ما قومی هستیم که الله متعال مارا با اسلام عزت بخشیده است…

ما امروز شاهد عزت و سربلندی خود هستیم،ما امروز مشاهده میکنیم که این عزت ما چگونه ترسی را بر وجود دشمن ما مستولی ساخته است،ما مشاهده میکنیم که دشمن از زنده بودن مرد کهن سالی که معلول است ترس دارد،آن مردی که پاهایش تحرک نداشت ولی ذهن و اندیشه اش متحرک بود،و آن مردی که خواب را از چشمان جبون و ذلیل اسرائیل ربوده بود…

و اسرائیل چرا نترسد،یک اندازه برایش حق میدهیم…

بلی باید بترسد،چون رهبران ما خود مرگ را آرزو دارند،رهبران ما می گویند:

آیا ما از مرگ میترسیم؟؟

مرگ بالآخره فرا رسیدنی است،فرقی نمی کند،که سرطان باشد یا سکتهٔ قلبی،مرگ مرگ است…

ولی من ترجیح میدهم مرگ من بوسیلهٔ طیارات دشمن باشد

سبحان الله!!! آیا این سخن برای آن اشغالگرانی که عزت را در سایهٔ ذلت جستجو می کنند،ترس آور نیست؟؟؟

با خداوند صادق بود و خداوند هم آرزویش را متحقق ساخت…

زخم فلسطین همیشه تازه بود ولی این روزها نمک زهرآگین روی آن پاشیده شد،شهادت رهبر بزرگ حماس احمد الجعبری دل ها را خونین کرد و چشم هارا نمناک ساخت،ولی باید بپذیریم که نهال پیروزی فقط و فقط با خون آبیاری میگردد وبس…

شهادت بزرگترین آرزوی هر مسلمان است، اینکه بزرگان خود را از دست می دهیم نباید مأیوس شویم،گنجینهٔ‌گرانبهای ایمان به آسانی به دست ما نرسیده است،اسلام به این سادگی که بعضی ها فکر میکنند قلوب مارا منور نساخته است،در این راه بزرگانی همچون جعبری خون خود را ریخته اند و از سر و جان خود گذشته اند…

تاریخ اسلام سراسر از همچون سربازی هاست..

ما نیز رسالتی را بدوش داریم که فقط و فقط با ریختن خون ادا خواهد شد،پس نباید هیچ وقتی از مرگ در هراس باشیم،اگر پیوستن به جمع نیکان و صلحا را در بهشت آروز داریم پس باید این را همیشه ورد زبان خود بسازیم که:

شهادت در راه خدا بزرگترین ماست…

نوشته:فهیم عمر

mstudents.blogfa.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا