تربیت، اخلاق و تزکیه

ارزش وقت

بسم الله الر حمن الرحیم

 

*اهتمام و توجه قرآن کریم و سنت نبوی به وقت:

 

قرآن کریم و سنت نبوی از جنبه ها و جهات متعدد و به صورت های گوناگون توجه و عنایت به وقت این نعمت پر ارزش نموده اند .

جوانی خود جزئی از عمرو زند گی است و لیکن دوره جوانی با توجه به اینکه ین زندگی جوشان و سر شار از عزم و اندیشه نافذ و مرحله و دروره قدرت و نیرومندی بین دو ضعف و سستی :کودکی و پیری است ،دارای ارزش ویژه و ممتازی است چون خداوند به وقت قسم خورده پس نشان می دهد که مهم است و از آن با خواست می کند ((فرقان۶۲/ابراهیم ۳۳.۳۴/سوره والعصر/والفجر)).

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

آداب اسلامی ارزش وبهای وقت را مورد تأکید قرار می دهد:

 

فرایض و آداب اسلامی مانند نماز های روزانه _روزه _زکات _حج و اذان…این مطلب و معنی بزرگ را به اثیات می رسانند که ((وقت )) و هر مرحله ای از آن و هر جزئی از آن دارای ارزش و کوششی خاص است.

برخی از بزرگان سلف و پیشیینیان بزرگوار نماز های پنج گانه را ((ترازوی سنجش روز ))و نماز جمعه را ((ترازوی سنجش هفته ))و ماه رمضان را ((ترازوی سنجش سال ))و حج را ((ترازوی سنجش دوران عمر ))می نامیدند،زیرا بر این حریص بودند که آغاز روزشان درست و دقیق و سالم بگذرد و چون روز به سلامتی بگذرد توجه و اهتمامشان متو جه سلامتی در هفته و در ستی آن می شد.سپس به سلامتی سال شان چشم می دوختن و سرانجام به سلامتی همه عمرشان توجه می کردند و آنمهر مشیکن اعمال دوران زندگی شان بود.

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

خصایص و ویژگی وقت :

 

بر ما واجب است که این ویژگی ها را به درستی دریابیم و متوجه آنها باشیم و در پرتو این ویژگی ها با وقت و زمان بر خورد کنیم .

 

۱_سرعت انقضا و سپری شدن وقت:

 

وقت چون ابر به سرعت می گذرد و چون بادتندی روان است حواه وقت شادی باشد یا اندوه . به صورتی که در هنگام مرگ این همه عمر همچون ساعتی و لحظه ای در دنیا به نظر می رسد .((نازعات ۴۶ / یونس ۴۵ )).

 

۲_ وقتی که گذشت بر نمی گردد و عوضی ندارد :

 

حسن بصری چه زیبا گفته : ((هیچ روزی نیست که سپیده بدمد و ندائی سر ندهد و انسان را مخاطب خود نسازد که : ای فرزند آدم ، من مخلوق تازه ای هستم و بر عمل تو گواهم پس از من توشه ای بیندوز زیرا چون گذشتم هرگز تا رستاخیز لر نمی گردم . ((پس چنین چیزی با هیچ چیز عوض نمی شود )).

 

۳_ به راستی وقت گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد :

 

با توجه به اینکه وقت وزد گذر است و گذشته ی آن هرگز بر نمی گردد و هیچ چیز جای آن را نمی گیرد و عوض ندارد پس وقت نفیس ترین و گرانبهاترین چیزی است که انسان دارد زیرا وقت ظرف هر عملی و هر تلاشی و هر چیزی است که انسان به دست می آورد نبا براین وقت در واقع چه برای افراد و چه برای جامعه سرمایه ی حقیقی است . حسن البنا گفته: (( در وقت زندگی است و زندگی انسان چز وقت چیز دیگری نیست )).

حسن بصر گفته : ((ای فرزند آدم تو جزءمجموعه ای از ایام نیستی پس هر گاه روزی گذشت بعضی و برخی از تو گذشته است ))! انسان زمانی قدر وقت را می داند که بدان دسترسی ندارد مانند ساعات و لحظه ای که اجلش فرا می رسد _یا آن هنگام در آخرت جزای اعمال را می دهند آرزوی یک لحظه عمر می کند برای جبران گذشته ولی هیهات هیهات !((منافقون ۹.۱۰.۱۱ / فاطر۳۶.۳۷))پس برای کسی که ۶۰ سال در غفلت بسر می برد عذری نمی ماند دیگر تکلیف پایان یافته است .

 

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

تکلیف مسلمان در قبال وقت: 

 

 زمانیکه ((وقت )) این همه اهمیت داشته باشد تا آن حدی که وقت حقیقتاً زندگی است پس وظایفی در مقابل آن دارد ، فرد مسلمان باید این وظایف را از دایره ی شناخت ،ادراک و حرف به دایرهی ایمان ،باور ،اراده و عمل منتقل کرده و به مورد اجرا بگذارد .

 

حرص بر استفاده ی به موقع از وقت خویش :

 

۱_ اولین وظیفه ی انسان مسلمان در برابر خویش آن است که آن را حفظ کرده و مراقب و مواظب آن باشد ، باید بیشتر از مال از وقت مراقبت کرد زیرا مال دوباره به دست می آید ولی وقت بازگشت ندارد . باید از آن در مواردی که به سود سعادت ملتش و رشد و ترقی روحی و مادی آن باشد صرف کند و از آن بهره گیرد . ((هر گاه روزی از عمرم بگذرد واز آن هدایتی برای خود کسب نکرده و در آن عملی به دست نیاورده باشم آن روز از عمرمن به شمار نمی رود . کسی که عمر و اوقات زندگی خود را بیهوده تلف کند و به پوچی گذراند ، به تحقیق او حق زمان خویش را به جا نیاورده و به خویشتن ستم وجورکرده است .

 

وقت کشان کسانی که اوقات عمر خود را می کشند :

 

کسانی که با مشغول کردن خود به کارهای بیهوده مانند نرد و شطرنج و…وقت خود را به لهو و لعب می گذرانند و می گویند ما می خواهیم وقت کشی کنیم ! و این بیچارگان بینوا نمی دانند که هر کس وقت خود را بکشد به حقیقت خویشتن را کشته و نفس و زندگی خویش را از میان برده است و این خود کشی تدریجی است .

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

وقت فراغت را باید غنیمت شمرد :

 

پیامبر اکرم (ص): ((دو نعمت از نعمتهای خدا که بسیری از مردم در آنها فریب خورده وقدرش را نمی دانند،تندرستی و اوقات فراغت وبیکا ری است.))چون اوقات همیشه فارغ وخالی باقی نمی ما نند پس با یستی آن را با کا های خیر پر نمود وهرکس نفس ودل خویش  را به حق مشغول نکند ،نفس و دلش او را به باطل مشغول می دارد، بنا بر همین گفته اند : ((فراغت و اوقات خالی برای مردان غفلت و بی خبری است و برای زنان تیزی و تندی شهوت است )).

وقتی جوانی و بی کاری و ثروت هر سه با هم باشند خطرات اوقات فراغت بیشتر است . دلبستگی زن عزیز مصر به یوسف (ع) نتیجه ی اوقاتی بود که نمی دانست آنرا با چه پر سازد !!!

 

مسارعت و بر یکدیگر پیش گرفتن در اعمال خیر و نیکی ها:

 

 برای مؤمنی که ارزش و اهمیت وقت را می داند شایسته و سزاوار است  که وقت خو یش را با کردار های نیکو و افعال خیرات پر سازد . ((توبه۵۴/ نساء۱۲۴ / بقرِه ۱۴۸/ مائده ۴۸ / عمران ۱۳۳ .۱۱۴ / حدید ۲۱/ مطففین ۲۶ ))

و آنچنا نکه خداوند در قرآن به او دستور دادهدر انجام این امور بر دیگران پیشی و سبقت بگیرد ((انبیاء ۹۰)) پیامبر (ص) : هر کس بترسد شب روی می کند،هر کس شب روی کند به منزل می رسد،هان آگاه باشید که کالای خدا گران بهاست و گران قیمت است ((بهشت))و آن را مفت به کسی نمی دهند.

 

با ید از گذشت زمان عبرت و پند بگیریم:

شایسته است که مومن و مسلمان از مرور گذشت ایام برای نفس خویش عبرت اندوزد و پندگیرد زیرا روز ها وشب ها هر تازه ای را کهنه وهر دوری را نزدیک می سازد و عمر ها را در می نوردند و کودکان را پیر و پیران را بفنا و نیستی می کشاند.همانا مومن نباید از این شب و روز غافل باشد باید به تفکر پردازدو عبرت گیرد که در آن برای صاحب دلان آیاتی هست./عمران۱۹۰/نور ۴۴/.

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

تنظیم اوقات زندگی و برنامه ریزی:

شایسته و لازم است که مو من و مسلمانان برنامه زمانی خاصی در زندگی خویش داشته باشد و اقاتش را بین وظایف و کار های مختلف دینی و دنیایی تقسیم وتنظیم نماید تا برخی از وظایف و کار ها با برخی دیگر بر خورد نداشته باشد واز حد خود در نگذرند و آنچه مهم نیست بر امور همه تعدی و تجاوز ننماید و آن چه مهم است بر انچه که مهم تر است پیش نگرد و آنچه که زمان خاص برایش منظور نشده بر آنچه که زمان و وقت خاص دارد در جهان نیابد پس هر کاری را باید در وقت معینش انجام داد.در تنظیم وقت و برنامه لازم است که اوقاتی را برای استراحت و آسایش نفس خویش در نظر گرفت زیرا جان ها و دل ها نیز چون بدن ها دچار ملالت و آزوردگی می شوند پس لازم است که مقداری از خویش را به سر گرمی و بازی مباح و حلال اختصاص داد.همچنین در انجام عبادات نباید راه افراط و تفریط پیود (،پیامبر (ص)):((به کار هایی اقدام کنید که توان انجام آن را داشته باشید،زیرا خداوند ملول وخسته نمی شود تا اینکه شما ملول وخسته نشوید و پسندیده ترین و دوست داشتنی ترین اعمال نزد خدای تعالی با دوامترین آنها است اگر چه اندک هم باشد.))این است سنت پیامبر گرامی اسلام و راه مسثقیم و راه وسط و میانه روی واعتدال میان روح با ماده و جسم با روح و موازنه بین بهره نفس و جسم با حق پروردگار،واین است شأن وصفت مسلمانان که ساعتی در خدمت خدا و ساعتی در خدمت قلب خویش است.

 

هر وقتی را عملی است:

شایسته است که مومن و مسلمان بداند که هر زمان وقتی چه چیزی را ایجاب می کند و چه چیزی فراخور آن وقت است از عمل دل یا زبان یا دیگر اندام ها که درست آنرا جستجو کند و در قیام بدان و انجام آن بکوشد تا هر چیز در جای خود واقع شود و با مقصود سازگار گردد و مورد قبول خدای عزو جل قرار گیرد.پس عمل مناسب در موقت مناسب چرا که خداوند متعال اکثر عبادات و فرایض را در اوقات مشخصی قرار داده است(( نساء ۱۰۳/بقره ۱۸۵/بقره۱۹۷)).

اوقات بنده چهار است:نعمت (هنگامی نعمت در یافت کند باید شکر کند)((صباء۱۵)) بلیت (چون بلایی به دو رسد بر آن صبر و رضایت کند )((بقره۱۵۵.۱۵۶/))طاعت (در وقت عبادت منت و احسان خدای را بر خود احساس کند)((یونس۵۸))معصیت(در موقع گناه توبه و طلب آمورزش کند)((زمر۵۳/)).

حضرت ابوبکر (رض ) به حضرت عمر (رض) می گوید :((هان ای عمر بدان که خدای تعالی عملی را در روز دارد که در شب آن را نمی پذیرد و عملی را در شب دارد که آن رادر روز نمی پذیرد،یعنی برای هر عملی زمانی مشخص فرموده است)).

 

برگزیدن و انتخاب اوقات نیکو و با فضیلت:

شایسته و لازم است که مسلمان بر پیشی گرفتن در اعمال خیر و نیکو حریص باشدو اوقاتی را برای انجام کار های خیر و نیکو بر گزیند بجوید که خداوند بدان وقت ها خصایص و ویژگی های روحی معینی داده و بدان ویژگی ها آن اوقات را بردیگر اوقات برتری و فضیلت ارزانی داشته است.

در شب:خداوندساعات نزدیک به سحر را که یک سوم آخر شب باشد بر دیگر قسمت های شب فضیلت داده است.چنانکه در حدیث قدس آمده:((آیا کسی است که این اوقات شب که همه به خواب رفته اند و غافلند وبهترین وقت استو در آن شائه ریا نیست از من آمورزش طلبد تا او را بیامرزم ؟و کسی هست که توبه کند تا باز گشت او را بپذیرم؟وکسی هست که از من چیزی بطلبد تا به وی دهم؟و کسی هست مرا بخواند تا وی را اجابت کنم؟این ندای کریمانه تا دمیدن صبح ادامه دارد.))./خداوند پرهیز کاران را چنین وصف می کند/((ذاریات۱۸.۱۵)).

در روز: در روز های سال خداوند روز جمعه و آدینه و ده روز اول ماه ذی الحجه را بر سایر روزها برتری داده استو در این روزها دعای خیر و اعمال نیک ،مستحب تر و پسندیده تر است ولی بزرگ ترین و پر فضیلت ترین روز سال روز عرفه است و این روز به طور مطلق بزرگترین روز سال است .

در میان ماه ها:در میان ماه های سال ماه رمضان ماه هدایت و راهنمایی مردم و بیان هدایت و فرق بین حق و باطل که قرآن است نازل شد . ماه رمضان عید بزرگ مسلمانان و تجارت گاه صالحان و درست کاران و میدان مسابقه اعمال نیکو است .مهمترین جزء آن دهی آخر آن ماه است به دو دلیل _چون پایان ماه است و ارزش اعمال به فرجام و خاتم آن است_دوم اینکه شب بسیار پر ارزش لیله القدر طبق احادیث صحیح در دهی آخر این ماه قرار دارد و این شب دعا خیراتش هزار برابر سایر شب هاست .خداوند در سوره توبه /۳۶ بعد از ماه رمضان ماه های حرام را بر دیگر ماه های سال فضیلت نهاده که عبارتند از :رجب/ذوالقعده/ذو الحجه/محرم کیفر گناه در این چهار ماه سنگین تر است./از یک فروردین ماه تا پانزده تیر /ده آبان تا ده آذر .

                                                         

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

نظام روزمره ی زندگی مسلمان :

اگر مسلمان بخواهد عمر وزندگیش با برکت باشد لازم است برابر با نظام روز مره ی زندگی در اسلام رفتار کند و برابر آن عمل نماید.

این نظام اسلامی ایجاب می کند که مسلمان بامدادان زود از خواب برخیزد و شامگاهان زود بخوابد.روز انسان مسلمان از پگاه وسپیده دم و حداقل پیش از طلوع خورشید شروع می شود و بنابراین مسلمان وقتی بامداد را در می یابد و با آن روبرو می شود که پاک و پاکیزه است و هنوز نقص ها و دمهای عاصیان گناه کار که جزء در چاشت گاه روز از خواب خویش بر نمی خیزند آن را آلوده نکرده است .یکی از بزرگان سلف گفته است:((در شگفتم از کسی که نماز صبح را بعد از طلوع خورشید می خواند که چگونه خداوند به وی روزی میدهد!)) مسلمان روز خود را با طاعت خدا آغاز میکند و نماز واجب و سنت خود را به جای می آورد و آنچه برایش مقدور باشد از اذکار مأثوره با موادی که از پیامبر (ص) نقل شده است می خواند.و از قسمتی از قرآن را می خواند.و سپس صبحانه خویش را در کمال اعتدال صرف می کند و به کار حلال روزانه اش می پردازد که باید در تولید وآبادانی زمین و خدمت به مردم سهیم باشد و سر بار جامعه نشود /سوره هود۶۱/و کار خود را به بهترین نحو وجدی انجام می دهد و باید سعی کند با زبان  دست  نصیحت و همکاری ومساعدت دیگران در روز برای خود صدقه ای بیندوزد.و به شکرانه اعضا و اندامهای بدن خود آنها را در راه اطاعت خدا و منافع خلق خدا و خیر وسود رساندن به دیگران به هر طریق و وجه ممکن به کار گیرد و استخدام نماید.

به هنگام زوال خورشید از خط استوا با صدای موذن بهترین جامعه خود را پوشیده و به نماز جماعت میرود .و مسلمان نهار خود را از روزی پاک ودر حد اعتدال در وسط روز صرف می کند /سوره ی اعراف آیات  ۳۱.۳۲/ و خواب نیمروز را اگر بتواند می کند ودر این حال مزاحم دیگران نمی شود/سوره ی نور آیه ی ۸۵/.

چون هنگام عصر فرا رسد و صدای اذان را بشنود از خواب قیلوله یا از جرگه کارش برمی خیزد و به دین نماز می شتابد و آن را تا هنگام غروب و زرد آقتاب تأخیر نمی اندازد و مانند منافقان نمی کند .چون اهمیت این نماز در قرآن آمده /سوره نور آیه ۳۷/.

چون هنگام غروب خورشید رسد ،مسلمانان به نماز مغرب می شتابند و آن را در اول وقت آن می خوانند و به ویژه که وقت آن تنگ است و بعد از بجا آوردن فریصه وسنت مقدار ممکن است اذکار رسول (ص) را می خواند.

و آنگاه مسلمان شام خود را بدون اصراف و سخت گیریصرف می کند سپس نماز عشاء و سنت های آن را می خواند و سنت وتر را اگر عادت شب بیداری داشته باشد به تأخیر می اندازد والا پیش از خواب آن را نیز می خواند .

شایسته است که مومن روزانه اوقاتی را به مطالعه وخواندن اختصاص دهد تا بر دانش خویش بیفزاید/سوره ی طه آیه ۱۱۴/.مسلمان می تواند مدتی را به بازیها و سر گرمی ها مباح بپردازد به شرطی که به سایر حقوق او لطمه نزند/سوره ی رحمن آیه ۹/.

شایسته است مسلمان حقوق ده گانه راکه خدا به آن دستور داده رعایت کند که اولین آنها حق خدای تعالی /سوره ی نحل آیه ۵۳/.بعد حق پدر ومادر بخصوص حق مادر /سوره ی احقاف آیه ۱۵/.و بعد از آن حقوق خویشان ویتیمان ودرویشان وهمسایگان و همسر و زیر دستان را باید به دستور اسلام رعایت کرد/.سوره ی نساء آیه ۳۶/.و از صفات مومن به دور است که در ادای نماز و حق خدای تعالی کوتاهی وسستی به خرج دهد/.سوره ی مومنون آیات ۲.۹/ماعون ۵.۴/.همچنین مسلمانان در وقت مناسب و بعد از دید و باز دید به رختحواب برود و دعای شب را هم بخواند و بر پهلوی راست بخوابد.

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

 

وقت انسان میان دیروز و امروز و فردا:

مسلمان باید بدور از افراط و تفریط حق این سه زمان را حفظ کند .

متعلقان به گذشته:برخی از مردم هستند که تنها گذشته را می شناسند و تو گویی که جزء گذشته زمانی وجود ندارد.این اسیران گذشته چند دسته اند (الف) کسی که در زندگی به خود می بالد و افتخار به گذشتگان سر بلند خویش میکند بدون اینکه با افتخارات آنان بیافزاید یا از آنان درس عبرت بگیرد .فقط می گوید داشتیم داشتیم نه اینکه داریم داریم !-(ب) کسانی که تمام میراث و گذشته خود را خوب و بد را تفدیس و احترام می کنند و این اشتباه است چون آنها دارای رنگ محلی و زمانی خاصند و باید از بوته  آزمایش بگذرند تا خوب و بدشان روشن گردد-اما میراث و گذشته مسلمانان از جنبهءالهی در بوته آزمایش و تردید قرار نگیرند و به تمام وکمال مورد تقدیرو احترام است. اما جنبه بشری میراث آن باید غر بال آزمایش بگذرد و باید بین آنچه پذیرفتنی است و آنچه پذیرفتنی نیست فرق قائل شده /احزاب آیه ۳۶/.

(ج) کسانی هستند که در گذشته زندگی می کنند این ها از گذشته تقلید کور کورانه می کنند فقط به این دلیل که گذشته گان آنها چنین کرده اند بدون اینکه گذشته را امتحان کنند و حق را از باطل جدا سازند و این کافر است به پیامبر هر زمانی /سوره ی هود آیه۸۷.۶۲/بقره۱۷۰/اعراف ۷۰/انبیاء ۵۲.۵۳/زخرف ۲۳.۲۴/مائده ۱۰۴/.

(د) هستند کسانی که در پشیمانی و حسرت گذشته بسر میبرند و می گویند ای کاش این کار را می کردیم !ای کاش این طور نمی شد؟گذشته ها رفته و تقدیر الهی بوده و بر نمی گردد و مشغول بودن به آنچه در گذشته فوت شده ضایع کردن آینده و دیگر وقت است و مسلمانان باید از چنین منفی گرایی و وسوه انگیزی بپرهیزد /عمران ۱۵۶/.

 

آنها که آینده را می پرستند و اسیر آینده اند:

همان طور که کسانی به گذشته چسپیده و غلو و اصراف نمودن هستند کسانی که در مورد آینده راه افراط و تفریط می پیمایند ،اینان به گذشته ی خود پشت کرده و از تاریخ گذشته ملت و دین خود و تاریخ انسانیت و بشریت چشم پوشیده و به کلی اعراض نموده و به حق و باطل گذشته خود ارزش نمی نهند،در حالی که باید از آنها پند و عبرت گرفت /حج آیه ۴۶/.

 

نگاه منفی بافانه به آینده:نگاه یأس و ناامیدی:

برخی از مردم هستند که به آینده چشم دوخته اند ولی دیدی منفی و ناامیدانه و این از نبود ایمان است که اینان آینده را تا روی صبح می بینند و مثلاً می گویند چون قیامت نزدیک است.اصلاح مردم و تلاش و کار چه فایده ای دارند!و این در حالی است که هیچ کس از آینده و وقایع آن خبر ندارد پس باید یأس و نا امیدی را که ویرانگر زندگیند از خود دور کنیم پس باید تا آخرین نفس خود به جهاد و مبارزه و اصلاح و تلاش ادامه دهیم حتی اگر نتیجه آن را خود نگیریم ./احزاب۶۳/شورا۱۷/اعراف ۱۸۷/انعام ۱۵۸/یوسف ۸۷/.

 

استقبال از آینده و ربرو شدن با آن آرزو ها و رویا ها:

موضعگیری منفی یانه دیگر نسبت به آینده این است عالم رویایی و رو در رو شدن با آینده تنها با آرزو های خالی و خوابهای پوچ بدون علم و عمل بدان و بدون برنامه ریزی منظم !* برخی از صالحان گفته اند:(( خواستن بهشت بدون عملی که موجب آن باشد گناهی است از گناهان.و به امید شفاعت پیامبر (ص) بودن بدون پیروزی از سنت وی نوعی فریب و غرور است . و امید و رحمت داشتن با وجود ارتکاب معاصی و گناهان حماتقت و نا دانی است .)) حضرت علی به فرزندش گفت:بر حذر باش از اینکه بر آرزو ها متکی باشی زیرا آرزو ها کالای احمقان است؛ قرآن کریم هم بر خیالات بی عمل همر بطلان می زند ./بقره۱۱۱-۱۱۲/نساء۱۲۳-۱۲۴/اعراف ۵۶-۱۵۶/بقره ۲۱۸/فصلت ۲۳/.

 

عاشقان لحضات حاضرو زمان حال:

  مردمی هستند که به گذشته و آینده خود هیچ توجهی ندارند و برای روزی که در آن هستند زندگی می کنند. پس به آخرت خود اهتمام و اهمیت نمی دهند که چون آینده نا پیداست و بقول خودشان نقد را به نسیه نمی دهند ،و ذهن و اندیشه خود را با تاریخ و میراث گذشته مشغول نمی دارند چون گذشته پایان یافته جزء لحظات زمان حاضر نمی اندیشند (گذشته رفته و آینده ناپیدا فقط لحظه ای در آن مال توست ) اگر این سخن درست است و انسان تنها مالک لحظه ای است که در آن است چرا آن را تباه بکند و ضایع گرداند ؟!و چرا آن رادر طاعت و عبادت خدا بکار نگیرد ؟!

 

نگاهی درست به زمان :

نگاه ونگرش درست اسلامی برزمان ،بینشی است که گذشته ،آینده وزمان حال را در بر می گیرد و بهمگی آنها فراخور هر یک توجه دارد و هیچکدام را نا دیده نمی گیرد.

 

نگاهی به گذشته ضروری و لازم است:

لازم است که انسان نگرش صحیح و درست و توجه به گذشته را داشته باشد تا از رویدادها و سر نوشت ملت های گذشته و سنت الهی دربارهی آنان پند و عبرت بگیرد چون گذشته ظرف رویدادها و گنجینه عبرت ها و اندرز ها است /سورهی عمران ۱۳۷.۱۴۰.۱۴۶/حج ۴۶/مومن به دنبال حکمت است پس باید آنچه از گذشته فراخور امروز است ازآن استفاده کرد .نمی شود همه چیز را به دلیل قدیمی بودن رها کرد ،زیرا قدمت و کهنگی در بعضی از چیزها مزیت و برتری و فضل میباشد و اصولاً نمی توانند تازگی داشته باشند …مانند خانه کعبه که کنهنگی ندارد.یا یک از فضایل قرآن که کلام خدا است و تازگی آن کهنه نمی شود و با گذشت اعصار تازه می ماند .

نو گرایانی که راه اصراف و افراط را در پیش گرفته و هر چیز تازه را حتی مضر باشد در کهنه ترجیح می دهند .دانشمند عربی اسلامی مرحوم مصطفی صادق رافعی چنین آنان را مسخره میکند .((در واقع آنان می خواهند دین و زبان و خورشید وماه را تجدید کنند !!)) به علاوه کهنهگی و تازگی و قدیم وجدید دو امر نسبی هستند مثلاً چیزی در اینجا تازه است در مکان دیگر کهنه _در حال چیزی جدید است ولی در آینده قدیم میشود_و هر قدیمی زمانی تازه بوده است .

بر مومن لازم است که همان طور امیر مومنان حضرت عمر بن خطاب (رض) :((خویشتن را به محاسبه بکشید پیش از آنکه شما را به محاسبه بکشند و خودتان اعمال خود را بسنجید پیش ار آنکه شما را بسنجند)) این کار را باید در پایان هر روز ،هر هفته ،هر ماه یا هر سال انجام داد و خود را بازرسی و باز سازی کرد .

نگاهی به آینده:

ضروری و لازم ایت که انسان نگاهی وتوجهی به آینده داشته باشد زیرا انسان بر حسب فطرت و طبیعتش به آینده بسته شده است و نمی تواند از آن غفلت کند همان طور که خدا به انسان حافظه را داده تا با گذشته رابطه بر قرار کند و او نیز قوه تخیل و مخیله را داده تا آینده را مجیم کند .

از خصایص آینده این است که ناپیدا است و زود می آید /سوره ی لقمان ۳۴/نحل۷۷/حشر۱۸/.

بر خلاف فهم غلط عده ای که دین انسان را به گذشته پیوند میدهد،به حقیقت ووظیه و رسالت بزرگ دین آماده سازی برای زندگی بهتر و ماندنی تر است . البته این بدان معنی نیست که انسان آینده دنیایی خویش را مورد غفلت قرار میدهد.اسلام به مسلمان آموخته است که برای فردایش احتیاط لازم را بکند و آینده نگر باشد و ابزار و توشه فردایش را مهیا نماید ،خواه این فردا مربوط به امور دینی باشد یا امور دنیایی باشد .چنانچه همان طور پیامبر برای حفظ دین و برپایی شریعت اسلام به آینده توجه میکرد ،برای خانواده اش آذوقه و توشه یک سال را ذخیره می نماید و این با توکل به خدا منافاتی ندارد .و توسل به اسباب توکل است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا