چگونه به خشیت الله دست یابی
چگونه به خشیت الله دست یابی
نویسنده : عمرو خالد / مترجم: سمیه اسکندری فر
۱- کم کردن گناهان و معاصی، پس هر چه کناهان قلب کاهش یابد، قلب درخشان تر و روشن تر م یگردد، کمتر مرتکب گناه شو، مجاهدی خواهی شد، کمی هم دشوار خواهد بود، پس به اندازه توان ارتکاب گناه و معصیت را کاهش بده.
۲- روز قیامت، مرگ، بهشت و جهنم را تا حد توان به خاطر بسپار، بهشت و نعمت های بهشتی و نیز ایستادن به درگاه الله جل جلاله را در روز قیامت به یاد داشته باش.
۳- به مردم رحم کن، قلبت خاشع می گردد، هر چه با لطف و مهربانی با مردم رفتار کنی، قلبت بیشتر خاشع و فروتن می گردد.
پس اگر می خواهید به خشوع و فروتنی دست یابید، این سه مورد را به شما سفارش می کنم:
- به اندازه ی توان ارتکاب گناهان را کاهش بده.
- به یاد بهشت و جهنم باش.
- به مردم رحم کن.
این ها سه موردی هستند که انجام آن ها را به شما توصیه می کنم.
مسأله ای که بدان باید توجه کنید، آن است که پیش از رسیدن به خشیت به درگاه جل جلاله با نفست مبارزه خواهی کرد تا از الله بترسی و هنگامی که فلب به خشیت الله جل جلاله وابسته می شود، خواهی یافت که یکی از نتایج خشیت، دور شدن از گناهان است که به خاطر مجاهده حاصل نمی آید، بلکه به خاطر خوشحالی و لذت قلبت از دور شدن از گناهان می باشد.
ایمان با تمرین حاصل م یگردد، وقتی به دانشگاه می روی، یک چیز را می دانی، ولی وقتی از آن بیرون می شوی، به دانسته هایت افزوده می شود و این به خاطر تمرین است. ایمان و اسلام نیز این گونه اند.
نفست را تمرین بده، سعی کن گناهان را ترک کنی و قلبت را به خشوع و فروتنی ملزم گردانی. سعی کن روز قیامت را به خاطر بیاوری و با رحمت و مهربیانی با مردم رفتار کنی. اگر چنین کردی پس از مدتی مجاهده، خشیت و ترس به قلبت روی می آورند و وقتی خشیت آمد خواهی یافت که به خاطر سخت و دشوار بودن گناهان، آن ها را ترک نمی کنی، بلکه از ترک آن لذت می بری. این سخنان تجربه و آزمایش شده اند، تو به مرحله ای خواهی رسید که وقتی خشیت وارد قلبت می شود، جایگاه ههای هوس و شهوت را در قلبت نابود و ویران می سازد. شاید روزی گفته باشی که من هرگز نمی توانم دست از گناه بکشم و آن را ترک کنم، پس با نفست مجاهده می کنی، روز قیامت را به خود یاد آوری می سازی و سرانجام قلبت اکنده از خشیت می گردد. هنگامی که خشیت حاصل آید، می بینی که معصیت از قلبت رخت بربسته و تو خود از این امر شگفت زده و حیرانی! الله جل جلاله آن را از قلبتبیرون رانده است، زیرا خشیت هنگام ورودش اماکن شهوت را در قلبت سوزانده و ریشه کن کرده است.
اولین درجات خشیت، کشتن و سرنگونی گناهان و معصیت هاست. به همین خاطر هنگامی که وضعتی بر یوسف (ع) _ که مقاومت و خودداری از آن برای بسیاری از جوانان سخت و غیر ممکن می باشد _ عرضه شد، او که جوانی کم سن و سال، خوش سیما، غریبه و در شهری ناآشنا است، برده است و آزاد نیست، زنی که او را به فحشا با خود فرا می خواند، همسر عزیز مصر است و بسیار زیبا روست: « وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ » « و درها را بست ». هیچ کس آنان را نمی بیند و این زن است که خود را به او عرضه می نماید و به او می گوید: « هَیْتَ لَکَ » « بیا جلو و دست به کار شو ، با تو هستم ! ». ولی قلب او از خدا می ترسد، در جواب می گوید: « مَعَاذَ اللَّهِ » « پناه بر خدا !» یوسف/۲۳
پس کیست که این جمله را با چنین شیرینی قدرتی بر زبان آورد!
« وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ » یوسف/۲۳
« زنی که یوسف در خانهاش بود ، آرام آرام نیرنگ آغازید و به گولزدن او پرداخت ، و درها را بست و گفت : بیا جلو و دست به کار شو ، با تو هستم ! یوسف گفت : پناه بر خدا ! او که خدای من است ، مرا گرامی داشته است ( چگونه ممکن است دامن عصمت به گناه بیالایم و به خود ستم نمایم ؟ ! ) بیگمان ستمکاران رستگار نمیگردند . »
هنگامی که سرنگون ساختن گناهان را در قلبت آغاز یم کنی و الله جل جلاله از این خشیت در قلبت آگاه است،به درجه ای والاتر از خشیت الله جل جلاله منتقل می شوی، به خاطر خشیت الله جل جلاله گریه می کنی، باید شیرینی و لذت گریه به خاطر خشیت الله جل جلاله را بچشی، به همین خاطر رسول الله (ص) می فرماید: « وارد آتش نمی شود کسی که از خشیت الله گریه کند، مگر این که شیر به سینه برگردد. »
رسول الله (ص) می فرماید: « هیچ چیز نزد الله دوست داشتنی تر از دو قطره و دو علامت نیست: قطره اشکی که به خاطر خشیت الله می چکد و قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود و اما دو علامت: علامتی در راه خدا و علامتی که به خاطر ادای فریضه ای از فرایض الله به جای می ماند. »
هم چنین می فرماید:
« کسی که الله را به یاد آورد و از خشیت الله اشک بریزد تا اشک هایش بر زمین بریزد روز قیامت مورد عذاب قرار نمی گیرد »
به همین جهت حضرت عمر (رض) وقتی از این آیه می گذشت:
« وَیَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ یَبْکُونَ وَیَزِیدُهُمْ خُشُوعًا» اسرا/ ۱۰۹
« و ( بار دیگر ) بر چهرهها فرو میافتند و میگریند و ( اشک شادی میریزند ، و مواعظ قرآن ) بر تواضع آنان ( در برابر خدا ) میافزاید . »
سجده می کرد و می فرمود: سجده کردم، اما گریه کجاست؟!
سپس به درجه ای والاتر از درجات خشیت الله تعالی ارتقا می یابی و آن این که در رفتار و برخورد با مردم از خدا بترسی. عمر بن عبدالعزیز به خدمتکارش می گفت: « اگر دیدی که به مردم ظلم می کنم یا حقی از حقوق مردم را پایمال می سازم، لباسم را بگیر و مرا تکانی بده و بگو: ای عمر مگر از الله نمی ترسی. »
نمی خواهم که هنگام خشیت به درگاه الله فقط گریه و زاری کنید، ولی می خواهم که در مورد همسران، دختران، اعمال، مردمی که زیر دست شما هستند، خدمتکاران و همه ی مردم ا زاو بترسید، اگر این سه مورد را کامل کنیم مفهوم خشیت را تکمیل نموده ایم.
ملاحظه ای مهم
در شریعت از زیاده روی در ترس منع شده ایم، می ترسم کسی این سخنان را بخواند و از خواب و مرگ و … وحشت کند.
وقتی رسول الله(ص) به دیدار جوانی از انصار رفت که در بستر مرگ بود، به او فرمود:
« حالت چگونه است؟
گفت: از گناهانم هراسانم و به رحمت پروردگارم امیدوار.
رسول خدا (ص) فرمود: بیم و امید در قلب هیچ بنده ای در این زمان جمع نمی شوند مگر این که خداوند امیدش را برآورده می سازد و او را از آن چه بیم دارد، ایمن می نماید.»
باید موازنه و تعادل میان ترس و امید را بیاموزیم. امیدوارم خواننده بتواند چنین تصویری را محقق سازد.
حال آیا ما آماده ی خشیت به درگاه الله جل جلاله هستیم؟ آیا آماده ی باز بینی خودمان هستیم؟ بدین وسیله به یاد روز قیامت می افتد و از بار گناهانش می کاهد و به درگاه الله _ تبارک و تعالی _ توبه نموده و به خود می گوید: روز قیامت سخت تر از زندگانی هزار ساله در این دنیا است، شاید که ما از این دنیا بدون مشکلات و سختی ها بیرون آییم.
__________________________
منبع: اصلاح قلب ها / مؤلف: عمرو خالد / مترجم: سمیه اسکندری فر / انتشارات: واسع/ اول ۸۷ / مشهد