مطالب جدیدمقالات

انواع استحمار و مذهب استحماری

انواع استحمار و مذهب استحماری

نویسنده: دکتر علی شریعتی

انواع استحمار

استحمار بر دو گونه است – بنویسید، جزوه می خواهم بگویم! – « استحمار کهنه  » و « استحمار نو  »که کهنه دارد و نو، و « استحمار  » _ همان طور که گفتیم_ عاملی است برای انحراف یا اغفال ذهن از خودآگاهی انسانی و خودآگاهی اجتماعی و پرداختن از این دو خودآگاهی به هر حق یا باطل این استشمار استحمار است. منتها یک استحمار کهنه داریم و یک استحمار نو.

مذهب استحماری

عامل استحمار قدیم مذهب بود، که غیر از دوران پیامبران بزرگ، که مذهب را در اوج حقیقتش و عریان و راستین مطرح می کردند، بعد از این دوره قدرت های استعمارگر و قدرت های ضد انسانی، سرنوشت مذهبی را در دست گرفتند و به اسم طبقه ی روحانی، طبقه معنوی، طبقه صوفی، طبقه زاهد، طبقه کشیش- فرق نمی کند- مذهب را وسیله ی استحمار مردم کردند، هم استحمار فردی و هم استحمار اجتماعی. به خاطر اینکه مذهب به هر دوتا توجه دارد، بخصوص اسلام که هم خودآگاهی انسانی و هم خودآگاهی اجتماعی، هر دو را با خودش دارد. این است که وقتی اسلام در تاریخ بعد از پیغمبر، وسیله استحمار می شود، بزرگترین مصیبت برای جامعه بشری به وجود می آید، برای اینکه در یک ضربه، هر دو آگاهی را فلج می کند: هم آگاهی انسانی و هم آگاهی اجتماعی.

مذهب استحمار می کند؛ بزرگترین و قوی ترین استحمارگر در جامعه های قدیم، مذهب است.

مگر مذهب چکار می کند؟ مذهب نمی تواند خودآگاهی اجتماعی و مسولیت من را نسبت به سرنوشتم، نسبت به جامعه ام، در من از بین ببرد، اما یک کار می کند یعنی جا به جایش می کند! می گوید: همه این وظیفه ها و حساسیت ها را از این طرف مرگ ولش کن و به بعد از مرگ منتقل کن.خوب، سی جهل سال اختلاف دارد، این که قابلی ندارد؛ بقیه اش دیگر در اختیار خودت هستی تا ….. فیها خالدون! فقط همین چند سال عمر است که قابلی ندارد؛ دنیا را به اهلش واگذار. اهلش یعنی خودش و دوتا شریک دیگرش!

مذهب انحرافی، مسولیت های که من در برابر جامعه ام دارم به دو گونه کور می کند: یکی این که من، خودم نیاز هایی دارم، که از دست من گرفته اند و محرومم کرده اند، و باید من به خاطر انسان بودنم، به خاطر خودآگاهی انسانی ام، آنها را پس بگیرم و بخاطر نیاز به عدالت خواهی ام، باید ظلم را نپذیرم. مذهب مرا در زیر بار ظلم و غضب وادار به تمکین می کند، دعوت به سکوت و صبر می کند، و سرو کار مرا به حضرت عباس حواله می کند و از من سلب مسولیت می کند!

دوم اینکه، از آن طرف در برابر سرنوشت جامعه، گناه می کنم، خیانت می کنم، جنایت می کنم، و ناچار مسولیت انسانی و خودآگاهی اجتماعی مرا وادار می کند که جبران کنم، به مردم خدمت کنم. حقشان را پس بدهم، اگر تا حال خیانت می کردم یا در برابرشان بی تفاوت بودم ، حال این تقصیر را، این قصور را جبران کنم، لیکن مذهب به این شکل انحرافی مرا اغفال می کند که:

درست است دزدی خیانت و جنایت کردی، سرنوشت مردم را به دیگران فروختی، اما راهش این نیست که پس بدهی، اصلا” نمی شود پس داد! راه ساده تر دارد چیست؟ این است که این دعا را شش مرتبه رو به قبله بخوانی، دیگر کارت ساخته است، و از این پولی که خورده ای چیزی هم به ما بده! دیگر کلکش کنده است و گناهانت بخشیده می شود؛ یعنی: شفاعت، بخشش، آمرزش! خدای چنین مذهبی به سادگی از همه ی بدبختی ها، زشتی ها، بدی ها، صرف نظر می کند و گناه تو را اگر به اندازه ریگ بیابان ها، ستاره های آسمان و کف دریا ها باشد، با یک پف از بین می برد!

آنگاه می پرسی که پس با این ترتیب چرا من دغدغه مسولیت اجتماعی داشته باشم؟ چرا؟ اگر مسولیت من در برابر زندگی اجتماعی مردم مرا موظف می کند که در راه آنها بمیرم، جانم را فدا کنم و زندگی ام را بدهم، راه ساده تری وجود دارد، و آن کتاب دعا است که بدون دغدغه، بدون دردسر، بدون خرج، بدون زحمت، بدون شعور، بدون فکر و بدون هیچ مسولیتی، تمام کلید های بهشت را به دست آدم می دهد! کافی است گوسفندی را نذر کنی، به سید یا ملایی چیزی بدهی، یا یک کسی را خوشحال کنی، یا دلی را به دست آوری، که همه چیز جبران شود و همه مسولیت های اجتماعی ادا . این مذهب استحمارگر است.

بنابراین می بینیم که مذهب استحمارگر، هم من ستم دیده را وادار می کند که انتقامم را به بعد از مرگ موکول کنم، و هم من ستمکار را امید می دهد که برای جبران و بخشش ستم هایی که کردم، لازم نیست که ستم دیده را راضی کنم بلکه لازم است که متولیان خدا و مذهب را راضی کنم. خود او – یا آنها- از طرف همه ی ستم دیده ها و حتی از طرف خدا سند می دهد که برو بهشت! این است که مذهب انحرافی، هم ستم دیده و هم ستمکار- هر دو طبقه- را به استحمار می خواند و همه ی مسائل عینی را تبدیل می کند به مسائل ذهنی، همه ی مسولیت های اجتماعی را که روی دوش هرکس – فرد- سنگینی  می کند با یک مقدار حیله های خاصی، که فقط همین متولیان رسمی و واسطه های رسمی و حرفه ای می دانند، به سادگی بر می دارد. این استحمار مذهبی است.

_______________________________________________

منبع: خود آگاهی و استحمار / مولف: دکتر علی شریعتی / ناشر: موسسه بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی۱۳۸۰

تنظیم برای نوگرا: باران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا