عقیدهمقالات ارسالی

زلزله قاهره

زلزله قاهره

هر انسانی به هنگام سوار شدن هواپیما احساس نگرانی می‌کند و تا زمانی که چرخ‌های هواپیما در باند فرودگاه به حرکت درنیاید، آرام نمی‌گیرد. آن وقت است که می‌گوید : خدا را سپاس که به سلامت رسیدیم. این حالت به هنگام سوار شدن در کشتی و حرکت در آب و هیجان امواج نیز پیش می‌آید و تا رسیدن به خشکی آرام نمی‌گیرد. اما این زمین آرام که از هوا و دریا آرزوی استقرار و آرامش آن را داریم، گاهی دچار حرکت و لرزه می‌شود. و خداوند درباره آن می‌فرماید :

‚ءَ اَمِنْتُمْ مَنْ فی السَّمَاءِ اَنْ یَخْسِفَ بَکُمُ الأرْضَ فَاِذا هِیَ تُموُرُƒ

                                                                                        (ملک : ۱۶)

«آیا از کسی که در آسمان است، خود را در امان می‌دانید که دستور دهد زمین را بشکافد و شما را فرو برد، و آنگاه بلرزد و بجنبد و حرکت کند؟».

زلزله‌شناسان می‌گویند : «اگر زلزله قاهره فقط ده ثانیه طول می‌کشید نصف خانه‌های آن ویران شده و بیشتر از پنج میلیون نفر جان می‌باختند». اما خداوند با لطف فراوان خویش آنان را در بر گرفت، در غیر این صورت چه چیزی می‌توانست آنها را از عذاب خدا نجات دهد؟ وقتی که خانه‌های بتونی با پایه‌های قوی و محکم از خطَر زلزله در امان نیست، پس باید به خدا پناه برد که فقط او می‌تواند مردم را نجات دهد، در غیر این صورت زمین زیر پای آنها خواهد لرزید.

در زلزله قاهره، ساختمانی با ارتفاع ۱۴ طبقه ویران شد و چنان در هم فرو ریخت و فشرده شد که گویا به وسیله بتون محکم شده است و وسایل و افراد و وسایل الکتریکی و تزئینات داخلی و فرش‌های آن با بتون ترکیب شده و محکم شده‌اند. این واقعه پند رسایی است که نشانه‌های بسیاری را با خود به همراه داشت که لازم است در آن قدری تأمل کنیم.

اخیراً امکان تفسیر علمی زلزله فراهم شده است که دانشمندان در این باره می‌گویند : «قطعات مختلف پوسته زمین با هم برخورد کرده و تحت فشار واقع می‌شوند که در برخی موارد یکی از این قطعات حرکت کرده و روی دیگری می‌لغزد و در نتیجه آن زلزله روی می‌دهد».

آنچه که بیان شد، تفسیر علمی زلزله بود، اما آیا تفسیر دینی آن را باطل می‌کند؟ نه به خدا قسم، از خود بپرسیم که چه کسی اسباب را آفریده است؟ قطعاً خداوند (و در تفسیر دینی هم توجیه علمی این پدیده مقبول است، اما فرق آن با تفسیر علمی محض اینست که، خدا را به عنوان حاکم و فرمانروای هستی در پشت قضایا در نظر می‌گیرد). پس کسی که تفسیر دینی زلزله را نمی‌پذیرد در شمار افرادی است که خداوند درباره آنها گفته است :

‚انَّهُمْ کَانُوا اِذا قَیلَ لَهُمْ لا اِله اِلاّ اللهُ یَسْتَکْبِرونَƒ                    (صافات : ۳۵)

«وقتی که به آنان گفته می‌شود، جز خدا معبودی نیست، تکبر می‌ورزند».

و در شمار این دسته دیگر نیز هست که خداوند اینگونه وصفشان نموده است :

‚وَ اِنْ یَرَوا کِسَفاً مِنَ السَّماءِ سَاقِطاً یَقُولُواْ سَحابٌ مَرْکُومٌƒ

                                                                                         (طور : ۴۴)

«اگر ببینند که قطعه‌ای از آسمان فرو افتد، می‌گویند قطعه متراکمی است».

البته می‌توان از نگاه جغرافی‌دانان نیز زلزله را توضیح داد، اما اکنون جای تفصیل آن نیست، فقط به اختصار می‌گوییم که : زلزله نتیجه حرکتی است که درون زمین انجام می‌شود، پوسته را به تکان وا می‌دارد و با فشار شدید خود باعث شکسته شدن سطوح آن می‌شود، گاهی فشار به صورت عمودی است که زلزله عمودی را نتیجه می‌دهد و گاهی افقی است و زلزله افقی را باعث می‌شود و گاهی دارای طول موج‌های بلندیست (که قدرت تخریب بالاتری دارد) اما در هر حال و از نگاه هر علمی زلزله را تفسیر می‌کنیم، باز با تفاسیر دینی آن منافات نخواهد داشت. در این آیه دقت کنید که می‌فرماید :

‚قُلْ هُوَ القَادِرُ عَلی اَنْ یَبْعَثَ عَلَیکُم عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ اَوْ مِنْ تَحْتِ اَرْجُلِکُمْ اَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیعاً وَ یُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَاْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَیفَ نُصَرِّفُ الآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهوُنَƒ                                                    (انعام : ۶۵)

«بگو، خدا می‌تواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد و یا اینکه کار را بر شما بهم آمیزد و دسته دسته و پراکنده گردید و برخی از شما را به جان برخی دیگر اندازد و گرفتار همدیگر سازد، بنگر که چگونه آیات را بیان و روشن می‌گردانیم تا بلکه بفهمند».

یا در آیه زیر می‌فرماید :

‚وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَریَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأتِیها رزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأنْعُمِ اللهِ فَإذَاقَها اللهُ لِباسَ الجُوعِ وَ الخَوفِ بِما کَانُوا یَصْنَعوُنَƒ                                                                    (نحل : ۱۱۲)

«خداوند مردمان شهری را مثل می‌زنند که در امن و امان بسر می‌بُردند و از هر طرف روزیشان بگونه فراوان به سویشان سرازیر می‌شد، اما آنان کفران نعمت خدا کردند، و خداوند به خاطر کاری که انجام دادند، گرسنگی و هراس را بدیشان چشانید».

خداوند متعال به هنگام وقوع زلزله قاهره لطف بزرگی را شامل حال اهل آن کرد و به آن شدت نداد، آنگونه که در سال ۱۵۵۶ در چین زلزله‌ای رخ داد که جان ۸۳۰ هزار نفر را گرفت و یا در هند تعداد کشتگان به سیصدهزار نفر رسید که عدد بسیار بزرگی است، اما خداوند به قاهره و اهل آن لطف کرد و فقط ما را بیدار کرد و با نوک عصا به ما اشاره کرد، اوست که می‌فرماید :

‚وَ اِنْ مِنْ قَرْیَهٍ اِلاّ نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَومِ القیِامَهِ اَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذاباً شَدیداً کَانَ ذَلِکَ فی الکِتابِ مَسطُوراً ƒ       (اسراء : ۵۸)

«هر شهر و دیاری را پیش از روز قیامت نابود می‌گردانیم یا به عذاب سختی گرفتار می‌نماییم، این دو در کتاب ثبت گردیده است».

امروزه هر شهری به فساد کشیده شده است، زنها با پوشیدن لباس‌های بسیار نازک و ناقص به فحاشی و پرسه‌زنی مشغولند، مال ربا و سود حرام استفاده می‌شود و حقوق مردم تباه می‌شود، حال با ارتکاب چنین گناهانی و با ضایع نمودن حقوق، باید سرانجامی شوم، در پایان آن باشد، ابوهریره روایتی از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود : «آنگاه که امیران و کارگزاران شما افراد لایق و شایسته و ثروتمندان بخشندگان میان شما باشند و امورات شما با مشوره انجام پذیرد ظاهر و بیرون زمین برای شما بهتر است و نیکو، اما اگر امیران و کارگزاران شما از افراد پست و بدکاره و ثروتمندان شما، بخیل و تنگدست بوده و کنترل امور شما به دست زنان افتاد، در این صورت درون زمین برای شما بهتر و شایسته‌تر از بیرون آن است».[۱]

خداوند نیز می‌فرماید :

‚وَما کَانَ رَبُّک لِیُهْلِکَ القُری بِظُلْمٍ وَاَهْلُها مُصْلِحونَ ƒ                (هود : ۱۱۷)

«پروردگارت چنین نبوده است که شهرها و آبادی‌ها را ستمگرانه ویران کند، در حالیکه ساکنان آن درصدد اصلاح برآمده باشند».

جمله «و ما کان ربک» بیان می‌دارد که این کار محال است و شایسته مقام خداوند نیست. در آیه‌ای دیگر نیز می‌فرماید :

‚وَ تِلْکَ القُرَی اَهْلَکْنهُمْ لَمَّا ظَلَموُا وَ جَعَلْنَا لِمَهْلِکِهِمْ مَوْعِداً ƒ                  

                                                                                         (کهف : ۵۹)

«و این شهرها و آبادی‌هاییست که ما موعدی برای هلاکشان تعیین کرده‌ایم و زمانی آنها را نابود ساخته‌ایم که ایشان ظلم و ستم پیشه کرده‌اند».

در این صورت، انسان فقط در یک حالت به سلامت می‌ماند و آن هنگامی است که خداوند سلامت وی را خواهد و فقط در یک حالت به امنیت و آرامش دست می‌یابد و آن هنگامی است که خداوند امنیت او را خواهد. او در این رابطه فرموده است :

‚وَ کَیْفَ اَخافُ مَا اَشْرَکْتُمْ وَ لاَ تَخافُونَ اَنَّکُم اَشْرکْتُمْ بِاللهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِه عَلَیْکُمْ سُلْطَناً فَایُّ الفَریقَینِ اَحَقُّ بِالأمْنِ اِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* الَّذینَ اَمَنُوا وَ لَمْ یَلْبَسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ اوُلئِکَ لَهُمُ الأمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدوُنَ ƒ (انعام : ۸۱-۸۲)

«چگونه من از چیزی که آن را شریک من می‌سازید می‌ترسم؟ و حال آنکه شما از این نمی‌ترسید که چیزی را برای خدا شریک می‌سازید که او هیچ دلیلی بر درستی آن برای شما نفرستاده است؟ با این وجود کدام دو گروه شایسته‌تر به امن و امان است، اگر می‌دانید؟* کسانی که ایمان آورده‌اند و ایمان خود را با شرک نیامیخته باشند، سزاوار امن و امان هستند و آنان همان راه‌یافته‌گانند».

پس لازم است که به پروردگار دارای عزت و جلال پناه بریم و به سوی او بازگردیم چرا که خوشبخت کسی است که از دیگران پند گیرد و بدبخت کسی است که تنها خود را معیار قرار می‌دهد. و بدانیم که تمام زیان‌های ناشی از زلزله‌های واقع شده، در برابر زلزله کبری، قابل ذکر نیست زیرا جز اشاره‌ای کوچک از جانب خدا نبوده است، او که می‌فرماید :

‚وَ اَنیبُوا اِلیَ رَبِّکُمْ وَ اَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَأتِیکُمْ العَذابُ ثُمَّ لاَ تُنْضَروُن* وَ اتَّبِعوُا اَحْسَنَ مَا أنْزِلَ اِلَیکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَأتِیَکُمُ العَذَابُ بَغْتَهً وَ اَنْتُم لاَ تَشْعُروُنَ ƒ                                       (زمر : ۵۴ و ۵۵)

«و به سوی پروردگار خود باز گردید و تسلیم او شوید، پیش از آنکه عذاب ناگهان به سوی شما تاخت آرد و دیگر کمک و یاری نشوید و از زیباترین و بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرستاده شده است پیروی کنید. پیش از اینکه عذاب ناگهان به شما تاخت آرد و شما در بی‌خبری باشید».

این خصوصیت برخی عذاب‌هاست که ناگهان ظهور می‌کنند، از جمله زلزله که اگر با نگاه به گذشته تاریخ آن را ورق زنیم، درخواهیم یافت که در بسیاری از شهرهای دنیا واقع شده است، پس باید پند گرفته و به سوی خدا باز گردیم کارهای خویش را کنترل کرده و خانه‌هایمان را بر روش خداوند اداره کنیم، برگردیم و به اصلاح بپردازیم، شاید که خداوند متعال ما را از عذاب خود نجات دهد. دقت کنیم که هیچ شهر و کشوری از عذاب زلزله در امان نیست در همین قاهره، حدود پنجاه سال پیش زلزله‌ای رخ داد که هیچ مناره‌ای سالم نماند و ویران شد. این زلزله ممکن است هر جا رخ دهد، و گفته‌هایی چون آنکه می‌گویند : منطقه ما زلزله‌خیز نیست، گفتار باطلی است، در قاهره نیز کسی تاریخ آخرین زلزله را در یاد نداشت، اما دوباره آمد و چنان با شدت هم آمد که ا گر ده ثانیه دیگر طول می‌کشید نصف تمام خانه‌های قاهره را ویران می‌کرد و بیشتر از پنج میلیون نفر جان می‌باختند، اما خداوند مهربان لطف و کرم نمود و ما را بخشید.

بدانید که خداوند خالق اسباب و مسببات است و اوست که آسمان‌ها و زمین را نگاه داشته است، اگر بخواهد زلزله ایجاد کرده و اسباب مادی مورد اتکای ما را نیز باطل می‌کند، چرا که او بر هر کاری تواناست.

 


[۱]– به روایت ترمذی، حدیث شماره (۲۲۶۶). ابوعیسی این حدیث را غریب می‌داند و می‌گوید : جز از طریق صالح مری، آن را نمی‌شناسیم که در حدیث او غرابتی وجود دارد که خاص روایت اوست و شاهدی برای آن نمی‌آورد، در هر حال مردی صالح است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا