تربیت، اخلاق و تزکیه

بهای یک نگاه چقدر است؟!

بهای یک نگاه چقدر است؟!

دکتر احمد صبور

قبل از شروع به این بحث،تذکر یک اصل بسیار مهم که در مقاله حاضر به دقت مورد توجه قرار گرفته ،ضروری است و آن اینکه ما این مطلب  را بر خلاف اکثر مطالب که برای همه نوشته یا تصنیف می گردد، برای جلب نظر و یا رأی موافق عموم مردم نمی نو یسیم و نه احساس نیازی به  تایید یا تکذیب دیگران (کسانیکه در خارج از محدوده دین زندگی را آغاز کرده وادامه میدهند ) داریم و نه برای خوشایند و مقبولیت عامه ،مطالب آن را تهیه  وتنظیم می کنیم، بلکه کاری نداریم که در خارج از حریم دین،دیگران می پذیرند یا رد می کنند ، راضی میشوند یا نا راضی ،مرد استفاده قرار می دهند یا محتوای آن را به باد انتقاد خواهند گرفت . زیرا زندگی مسلمان با غیره مسلمان خیلی فرق دارد ؛ نظام دقیق و عمیق و حساب شده و آگاهانه موجود در عالم دین با آشفتگی و در همی وسردر گمی و بلا تکلیفی  موجود در خارج از چهار چوب دین، تضاد کامل دارد و خلاصه از هیچ لحاظ(نه درمبدأ و منشأپیدایش قوانین عرفی و قرار داد های اجتماعی با احکام دین ،ونه در آثار و نتایج و نه در هدف نهایی آنها )سنخیت و تجانسی وجود ندارد ،بلکه دنیای پاک و بی عیب یک دین آسمانی بر حق (با حفظ اصالت اولیه اش )با جهان آلوده و سر تا پا عیب و نقص عوالم غیره مذهبی ،فاصله بسیار و تفاو تهای بی شمار دارند .

مسلمان حقیقی و آگاه به ارزشهای موجود در احکام و تعالیم و دستورات دینی و با لا خره با علم بر تری فرهنگ غنی خود ،هرگز خود را در اصول زندگی و راه ورسم صحیح زیستن و خلاصه در ((آیین بهزیستی )) محتاج به غیر (مخصوصا به افراد نا آگاه و گمراه )نمی بیند ،مگر اینکه از برتری وعظمت فرهنگ خود بی خبر ماند یا تحت تاثیر تبلیغات مغرضانه دشمنان فرهنگ اسلام ، به عارضه (( از خود بیگانگی )) گرفتار آید .

آن چه ما در مقاله حاضر مطرح نموده و محور کلام قرار می دهیم ،در درجه اول متوجه ساختن مسلمان (مسلمانان ) است به ابعاد وسیع فرهنگ دین آسمانی شان در یکی از بزرگترین ابتلائات مهم قرن بیستم (در زمینه مسایل جنسی ) و حداکثر استفاده نمودن در بهبود حال خود مسلمان و جامعه او ؛ همچنین ایجاد مصونیت از مفاسدی است که ((جهان آشفته خارج از مذهب )) به جهت عدم دست رسی به روسها و شیوه ها ی صحیح زیستن و عدم آگاهی از ((آیین بهزیستی حقیقی )) ،امروز به شدت گرفتار آنها بوده و روز به روز هم به آسیب پذیری اش به طور تصاعدی افزوده می شود . در درجه دوم آگاه ساختن جهانیان است هم از راه وروش اصولی پیش گیری مفاسد امروز- که در دین ما به طور کامل پیش بینی شده  – و هم اگر افراد و اجتماعاتی حقیقتا از وضع موجود به ستوه آمده  واز هر سوی احساس یأس ونومیدی و نا اممی می کنند ودر جستجوی راه نجاتی هستند ،میتوانند از این روشهای قاطع و متقن ، در پیش گیری مفاسد اجتماعی مهار نشدنی نا شی از طغیان میل جنسی در مرد و آشوب جهانی مربو طه اش ، کمک گرفته واگر استعداد درک قبول وقدرت توانای پیاده کردن آنها را در جامعه دارند ، حداکثر استفاده را بنمایند .

غیره مسلمان  به علت عدم بر خورداری از نظام فکری اصولی درشئون مختلف زندگی ((زندگی اش بی قاعده ) است ،لذا هر گامی که در زندگی بر می دارد همواره با انواع شک ها ،تردید ها ،وبلکه جهل ها وحتی ((جهل مرکب ها)) روبه رو است و در اکثر مسایل مهم حیاتی (به خصوص در برابر مجهولات ماوراء الطبیعه اش) با بن بست های کامل مواجه و سر در گم است . به این جهت وی هرگز مجال آن راپیدا نخواهد کرد که برای درست زیستن خود راهی بجوید و در آن جستجو ، راه حق و حقیقت را بتواند در یابد و پیش گیرد ، بلکه عمری در سرگردانی و بلاتکلیفی می گذراند ،زیرا ((عقیده درستی )) به دست نیاورده است که آن را قطب نمای زندگی خویش گرداند .

از این رو است که زندگی غیره مسلمان تحت هیچ نظامی اداره نمی شود تا بتواند از پیش، راه های بن بست را شناخته و در پایان خط ((مات)) نگردد، و یااز اول قادر شود برای گشودن مشکلات زندگی به معیار و الگوی صحیح و آیین بهزیستی کمال یافته و منظمی دست یابد وراه طولانی را از ابتدا،به طور اشتباهی انتخاب نکرده و غلط نپیماید .

البته پیرامون ادیان دیگر مثل یهود و نصاری هم که نه به دین کامل تر از اسلام دست رسی دارند ونه حتی به دستورات اصیل دین ناقص دین خود (و همچنین مسلمان نمایا نی که به نام مسلمان و در عمل پیرو غیره اسلام هستند ، مخصوصا غرب زدگان و یا منافقینی که در زندگی به هیچ گونه خط مشی درستی متکی نبوده و تهبع هوای نفس و منابع آنی خود هستند )نیز تحت هیچ نظام صحیحی زندگی نکرده ودر شئون مختلف زندگی خود ،با یک نوع آشفتگی روحی و فکری و عملی مواجهند . بنا بر این ما در بحث خود ، ادعا نداریم که در مقابل یک مشکل عظیم جهانی ،وقتی با استفاده از رهنمودهای یک فرهنگ غنی (به مانند فرهنگ اسلام ) روشهای علمی و مفید قابل اجرایی ارایه    می دهیم ، دستوری است کلی وتمام جوامع می توانند به آن وسیله آن مشکل را برای خود حل نمایندبلکه ادعا این است که :با دست رسی به دستورات قاطع و احکام محکم و تعالیم متقن درفرهنگ اسلام ،اگر مسلمین حداقل بذل توجهی نمایند و در روش های غرب زده خود تجدید نظری کنند ،خیلی راحت از آفات زمان در این مورد مصون توانند ماند .

به هر حال ما در این اقدام خود ، نه به شیوه غلط شرق متکی می گردیم و نه به روش های فاسد غرب – که کارشناسان و بال گردن خودشان – بلکه در مطالعات و تحقیقات خود در حل یک مشکل مهم حیاتی و اجتماعی یعنی ((نا امنی زن))، که نیمی از مردم جهان به جهت آشفتگی ها ی روحی و انحرافات اخلاقی و انحطاطات فرهنگی سخت در عذابند . با استفاده از رهنمو دهای عمیق و دقیق تعالیم عالیه اسلام ، بررسی های خود را دنبال می نماییم . بنابر این مراتب علم وآگاهی و میزان آشنای مسلمان با فرهنگ اسلام است ، و اختصاصا با در نظر گرفتن وجود چنین حضور زهن و قابلیت درک ظرایف درک مساله برای یک مسلمان حقیقی ، (علم و عامل )، به روشی جداگانه از موارد مشابه ، مساله را   مورد بحث وبررسی قرار خواهیم داد.

اساس این بحث ما را ، اختصاصا ایجاد علم وآگاهی لازم در هر مومن و مسلمانی تشکیل می دهد ، که به جهت غفلت یا جهالت ، به وجود دست رسی به این همه دستورات متین و موزون در فرهنگ اسلام ( وحتی متاسفانه در خیلی ها با وجود علم وآگاهی کافی به وظایف دینی خود ) ، برای حل مساله لاینحلی به مانند ((مشکلات ناشی از رهای از غریزه جنسی)) هنوز از خود تحرک وتحولی اصولی نشان نمی دهند ، و اصلاح امر خود را به آینده موکول ساخته و به قول مولوی ((غافل از احوال دل خو یشند ))بنا بر این اگر حقایق معرو ضه در بحث حاضر ، بای اکثریت قریب به اتفاق  غیره مسلمان ( یا مسلمان نمایان ) مورد توجه واقع نشده ویا قابل قبول و حتی قابل درک وفهم نبوده ، ونقش مو ثری در اصلاح امور و طرز رفتار و کردار و بر خوردهای اجتماعی شان با زن نداشته باشد ، مهم نیست ؛ چرادر بسیاری از موارد و مسایل مهم حیاتی روش و رفتار عمومی آنها – حتی به وجود دست رسی یا علم وآگاهی کافی از دستور العمل های مفید و موثر و سازنده فرهنگ اسلام – چنین بوده است (و خواهد بود )، ودر قرآن مجید آیات هشدار  بسیاری درباره بینا کردن کوران و شنواساختن کران و بیداری و هوشیاری برای دل های مهر شده نازل گشته که به جهت تشابه احوال قلوب ، از گذشتگان به آیندگان نیز شامل می گردد.

امید است با مقدمه فوق هم اکنون طرح این سوال که (( بهای یک نگاه چقدر است ؟))دیگر به صورت یک معما یا طنز وشوخی تلقی نگردیده و از دیدگاه یک مومن حقیقی و یک مسلمان آگاه ، جای سوالی

باقی نباشد ،که مثلا آیا یک ((نگاه ))انسان آن قدر ارزش دارد که بر سر آن این همه گفت و شنود و بحث و قلم فرسای صورت گیرد ؟یا این قدر وقت خواننده و نگارنده صرف بیان گردد ؟بلکه به صورتی که از این پس ، مورد مطالعه قرار می گیرد ، اگر گفته شود تمام اسرار ورموز شکست ها و ناکامی ها ی ملل جهان در معار نفس و کنترل میل جنسی ( همان گونه که در گزارشات مفصل مباحث قبلی مطالعه نمودیم ) مطاقا به علت غفلت و جهالت از ارزش و اهمیت و ماهیت وجودی همان (یک نگاه ) است ، و بر عکس ، تنها راه نجات یک مو من یا یک مسلمان و یا هر مرد دیگری از آفت اسارت و گرفتاری به زن و انحرافات بعدی ، وهمچنین همه علل و عوامل موثر در ایجاد محیط امن نسبت به خود زن و حتی حفظ ارزش و احترام حقیقی (ونه کاذب امروزی )او ،اختصاصا در انحصار شناخت کامل و آگاهانه از خاصیت و ماهیت جادوی همین یک نگاه (و جریانات بعدی بسیاری در امتداد آن نگاه ) قرار گرفته است ،آنگاه روشن خواهد شد که طرح چنین سوالی  بدون علت و طرح چنین مساله بی سابقه ای خالی از حکمت نبوده است .

 

تفاوت های دیدن با نگاه کردن

نگاه کردن نیز یکی از اعمال مختلف  انسان است که ارادی باشد تحت عنوان ((نگاه کردن ))و اگر غیره ارادی باشد به عنوان (دیدن)از آن یاد می کنند. فرق( دیدن ونگاه کردن) مشابه فرق ((شنیدن ))و ((گوش دادن ))است که در اولی قصد واراده  خاصی ،عمل شنیدن یا دیدن را سبب نشده وتسهیلاتی را به وجود نیاورده است ،ولی در دومی قصد و اراده و بلکه میل و علاقه وگرایشی ذاتی یا اکتسابی،اخذ نتیجه مطلوب را تسهیل می نماید .

روح نگاه:

پس می توان گفت که اختلاف اساسی در عمل ((نگاه کردن )) و ((دیدن)) در اصل مربوط یا خلاصه  می شود به ((درک کردن )) یا ((نکردن)) که آن هم نتیجه ((توجه کردن ))یا(( نکردن ))است.

بنا بر این می توانیم چنین بیان کنیم که :در عمل(( نگاه کردن )) ،روح عمل،همان(( توجه)) است.

در ((نگاه کردن)) که نقش اراده بیشتر از(( دیدن)) است ،قهرا قسمت اعظم ((توجه)) را به خود اختصاص خواهد داد تا در(( دیدن )) ،زیرا دیدن ممکن است غیره ارادی و حتی نا آگاهانه هم صورت پذیرد ،بدون آن که شخص به چیز معینی معطوف و متو جه باشد یا آن را درست ببیند یا به خاطر بسپارد . مانند آن که در تماشای آزاد منظره ای یا باغ و جنگل و دریا ، شخص همه اشیای موجود در صحنه را می بیند ، واز تمام عناصر آن صحنه کم یا بیش متاثر است ،اما به چیز خاصی متوجه نیست ، مثلا نمی داند کدام یک از درختان جنگل یا باغ را بیشتر یا بهتر می بیند و از آن متاثر می شود یا به کدام یک از امواج دریا بیشتر معطوف و مجذوب می گردد.

حال سوال ما این است که یک نگاه ساده (که کوچک ترین عملی است که از هرکسی ارادی و غیره ارادی سر می زند ،وچندان هم وقت و نیرو تلف نمی کند که به حساب آید)چه قدر ارزش دارد که این همه در باره آن به حلاجی و مو شکافی پرداخته و خواننده و نگارنده را معطل سازد ؟!واز جه بهایی می تواند بر خوردار باشد ، که امروز فصلی از یک کتاب را اشغال نماید ،و بتوان با دل و جرأت کاملی ،در جامعه بشری آشفته و سرکردان معاصر ، که خیلنت و جنایت از خصایص و امتیازات دایمی آن شده ، آن را مطرح کرد؟!

در نگاه اول ، این سوال درست و این اعتراض بجا به نظر می رسد ، اما اگر سر در گمی جوامع بشری را در برابر یک مساله ظاهرا عادی به مانند(( غریزه جنسی )) به خاطر آوریم واین که پس از گذشتن قرن ها از اولین آثار فرهنگ تمدن در تاریخ زندگی بشر ، هنوز نه این مشکل حل شده ونه بشر متمدن و گم راه توانسته است راه های پیش گیری این همه فتنه و فساد و وقوع این همه خیانت ها و جنایت ها در سر تا سر جهان بیابد ، به طوری که همروز همین بی بند و باری ، سلامت و امنیت و آسایش و رفاه ((زن)) را به خطر انداخته وتا حریم تجاوز به محارم پیش رفته است ، در این صورت می توان باور کرد که حل این مشکل بزرگ از طرق عادی و به اتکا به عقل و علم بشری ممکن نبوده است وتا امروز هم به نتیجه ای هم نرسیده است ! در حالی که حل این مشکل در فرهنگ وتمدنی که منشاء خدای داشته ،و طراح اصلی آن خداوند متعال و مجری فرمان و پیده کننده آن دستورات ، پیامبران در روی زمین بوده اند ، نه تنها اشکالی نداشته است ، بلکه دین اسلام در محدوده موازین شرع و با مراعات حریم احکام و دستو راتش ، در کمال سهولت توانسته است از عهده مهار مرد و امیال و هوس ها و نگاه های آلوده آگاه و نا آگاهش بر آید ؛ که اگر در مورد منافق ویا مسلمان نمایانی ،صادق نباشد ، در مورد مسلمانان حقیقی و مؤمنین واقعی ،در حکم یک موفقیت صددرصد بوده و هست .

نگاه به زن که دامنگیر بسیاری از مسلمان نما ها است ، از جهات چندی حایز کمال اهمیت است که از آن جمله اعراض عملی از تعالیم و احکام الهی و تمرد و سر پیچی از آن ها است عصرف نظر از آثار فساد و انحرافات بعدی که در اثر متأثر شدن از زن به دنبال خود دارد . در این مقام است که بایستی بار دیگر بپرسیم (( بهای یک نگاه چقدر است ؟)) که عملا نمی توان برای آن ((بهای درخور درک وفهم انسان ها برای چنان عملی قایل شد ، چرا که بهای آن ،هم بر حسب مقام اسلام و ایمان شخص فرق می کند و هم بر حسب شخصیت ومو قعیت چنان عمل ، ودر این مقام و موقعیت و مراتب تقوی و تقرب مؤمن ، در تعیین این چنین بهایی با لاترین و بلکه آخرین رقم را خواهد زد :

آنگاه آلوده به زن ، آن چنان که برای مسلمان و مؤمن گرا تمام می شود به غیره او چندان خسارتی نمی زند ، زیرا از اول هم غیره مؤمن چیزی نداشت که از دست دهد ، و جا دارد بار دیگر از سقراط یاد کنیم که گفت : ((سعادت در تقوی است ، کسی که گوهر شرف خود را از دست داد ، دیگر چیزی نداردکه از گم شدنش بترسد )) ! در این مقام چه اندازه مایه تأسف است احوال میلیون ها مسلمانی که از غریبان پیروی کرده در ارتباطات نا مشروع خود با زنان مختلف ، بدون ترس و واهمه ، راه مبالغه می پیمایند و در قبال هر ایراد و انتقادی ، در ردیف منا فقین دوران ، با قسم های مؤکدی خود را از هر آلودگی دور ،و روابط خود را بدون غرض و مرض دانسته ، و دوستی و صمیمیت یا مراودات نزدیک و سر به سر گذاشتن ها را ، حمل بر روابط ((خواهری و برادری )) نموده و با این تأویلات ، صرفه نظر از این  که خود را به هلاکت می اندازند ، دیگران را هم عملا متهم به حماقت می کنند !!

و چه اسف انگیز است احوال مسلمانانی که خود را در تمام شئون مختلف زندگی هم دوش و بلکه پیرو غیره مسلمان خود سر و خیره سر پنداشته وبه اصالت مکتب آسمانی خود کم تر از اصالت خیالی رفتار آنان اعتماد دارند ،واز لحاظ بی بند و باری در مناسبات اجتماعی با زن و ایجاد نا امنی برای او ، دست کمی از غیره مسلمان ندارند.

به هر صورت بهای ((یک نگاه آلوده ))برای مسلمان زیادو برای او بسیار گران تمام می شود ، چرا که مقدمه ضعف و سستی ایمان و بلکه نشانه مسلمی از بی پایگی و تزلزل کامل ایمان در یک مؤمن است ، که هنوز خود نمی داند آن گوهر گران بهایی را که مشاهیر و شخصیت های کذایی معروف جهان به هیچ قیمتی نتوانستند به کف آورند ،او که بنا به تو فیقات ربانی با کم ترین زحمت ونازل ترین قیمت – اعم از موروثی ، اکتسابی ، تحقیقی ،الهامی به دست آورده بود ، چقذر ارزان فروخته است آن هم در مقابل چه چیزی ؟! در مقابل یک حظ نفس آنی و زود گذر ، که به صورت یک هیجان روحی و به مانند یک موج در روی آب پدید آید و زود معدوم شده آثار و نتایج مفید و مهمی از خود بر جای نگذارد و نیازی را بر طرف نسازد ، اما مو جبات تخفیف مقام مؤمن در درگاه خداوندی را به سزعت فراهم سازد که او در همه احوال  ناظر به افعال و اعمال و افکار و نیات بندگان خویش است 🙁 یعلم حائنه الاعین وما تخفی الصدور : خداوند می داند  نگاه زیر چشمی دیدگان و آن چه را که نهفته در سینه ها است – سوره مؤمن – آیه ۱۹ . ) بنا به اظهار مرحوم علامه طباطبایی در المیزان (ضمن تفسیر آیه فوق ) : ((کلمه ((خائنه )) مصدر است مانند (خیانت) و مراد به ((خائن الاعین ))تمامی گناهان نیست، بلکه تنها آن دسته از گناهانی مورد نظر است که برای دیگران مشهور و هویدا نبوده و از نظر مخفی است مانند ((سارقه النظر )) که به معنای نگاه های  زیر چشمی و پنهانی است [ نگاه های دزدیده] )).

وقتی مؤمن حقیقی خدا را در همه احوال (مطابق صریح آیات و تعالیم حضرات پیشوایان عظام) حاضر و ناظر می داند – در چنین شرایطی ، بهای یک نگاه آلوده چقدر است ؟ نگاهی که دردی را دوا نکند و بر حرص و ولع بیفزاید وآتش شهوات را تندتر ساخته و مقدمه عصیان را برای مؤمن فراهم نماید ، چقدر بها دارد؟!

از نظر موضوع بحث حاضر ، آن چه در مجموع می توان نتیجه گرفت این است که ، هر چند نگاه های آلوده غیره مؤمن و غیره مسلمان (یا مؤ من نما و مسلمان نما )ظاهرا  به هیچ گونه آفتی منتهی نشده و نسبت به احوال ((دلش)) آثار منفی چنندانی از خود بر جای نمی گذارد که بر عکس از حظ نفسی که عایدش می شود ، به خیال خود مفت و رایگان  – بدون تحمل رنج و زحمت و هزینه ای – به عیشی دست یافته و به تصور خویش ، به سهل ترین راهی دل هوسبازش را به نوای می رساند ،و آسیبی هم بدان معنی نمی بیند ،ولی این (نگاه آلوده ) برای مؤمن – چنان که قبلا نیز اشاره شد – بسیار گران تمام می شود ، وبرای صاحبان مقام قرب ، حتی همان نگاه هوس آلوده ، منجر به از دست دادن مراتب و مقامات معنوی شده و تکرار آن و بی اعتنای به اصولی که دین مبینش تعلیم داده است ،منتهی به انحطاط و سقو ط کامل می گردد ، لذا بهای ((یک نگاه )) بر حسب شرایط زمانی و مکانی ، و به تناسب مراتب و مقامات معنوی ، در اشخاص فرق می کند در نهایت هر چه به مراتب کمال قرب نزدیک تر باشد ، خسارت وارده سنگین تر و بلکه جبران ناپذیر است ، و به عواقب وخیم تری نیز می تواند منجر گردد. آری! در این جا است که باید گفت که در مقامی ((یک نگاه ))تنها یک حرکت حسی نیست و اثراتش فقط در استفده از یکی از حواس ظاهری خلاصه نمی شود ، بلکه ((یک نگاه)) به تنهای و با تمام خردی و حقارتش ، خود در حکم یک داد و ستد بزرگ است ، یعنی(( این نگاه در حقیقت سودای دل است ))؛همان دلی که در پاک نگه داشتن و پاکیزه کردنش عمری زحمت کشیده و زحمات و مشقات بسیار و محومیت ها و ریاضت های بی شماری را به قیمت جان خریده ،تا آن تحفه آسمانی را ارزان نفروشد ؛دلی که درعالم عرفان واقعی ، بزرگان آنرا چنین تعریف کرده اند)) دل لطیفه ای است ربانی و دقیقه ای است روحانی ،و جوهر نورانی مجردی است بین روح ونفس ،که انسانیت با آن تحقق می یابد ؛آن را مظهر ذات و صفات و اسماء خدا و عرش رحمان خوانده اند ؛اگر صفا و جلا یابد و از آلودگی پاک شود ،معارف ربانی و علوم الهی در آن ظاهر گردد))و بلا خره همان دلی که خداوند فرموده است )) زمین و آسمان گنجایش مرا ندارد ،ولی قلب بنده مؤمنم گنجایش مرا دارد !)).

در این داد و ستد ،چنین دلی را می دهد و به یک موج از هیجان لذت بخش کادبی (که از چیزی برای شخص نمی ماند ) بسنده می کند ؛تازه آن موج لذتی که مرد از برخورد و نگاه آلوده به زن احساس می کند ،اثر و ارزشی بالاتر از یک لذت خیالی که کودکی محروم ،از تجسم بر آورد آرزو های خویش احساس می کند ،ندارد !و این است ((بهای یک نگاه ))برای یک مؤمن حقیقی!!

————————————————————————

منبع: بهای یک نگاه چقدر است

مولف:دکتر احمد صبور اردو بادی

انتشارات:رسالت قلم

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا