دعوت و داعیمطالب جدید

آسان گیری در فتوا ،نوید بخشی در دعوت و سختگیری در اصول

آسان گیری در فتوا ،نوید بخشی در دعوت و سختگیری در اصول

نویسنده: د. یوسف قرضاوی /مترجم: عبدالصمد مرتضوی

امروزه علما و دعوتگران دینی موظفند به تبعیت از حضرت محمد(ص) در فتاوای خویش بر مردم آسان بگیرند و مردم را به نعمت های خداوندی بشارت دهند. انس روایت می کند که رسول خدا(ص) فرمود:

« برمردم آسان بگیرید و سخت گیری نکنید و به آنان  نوید دهید و آن ها را از دین متنفر نکیند. »

هنگامی که رسول اکرم(ص) معاذبن جبل و ابوموسی اشعری را به یمن فرستاد نیز به آنان بهطور مختصر و مفید سفارش نمود که:

« برمردم آسان بگیرید و سخت گیری نکنید و به آنان  نوید دهید و آن ها را از دین متنفر نکیند. »

در فتاوای فقهی فتوای آسان را بر سخت ترجیح دهیم

با عنایت به احادیث فوق پی می بریم که در دین اسالم اصل بر آن گذاشته شده که فقیه یا مجتهد در تمامی فتاوای خویش چه مبوط به شخص می شده باشد و چه مربوط به جامعه،  بایستی آسان گیری اختیار کند و از هرگونه سخت گیری اجتناب کند. بدین ترتیب اگر قرار است مجتهدی در مورد خورد و نوش یا پوشاک و کار فردی یا مسایل خانوادگی چون طلاق، ازدواج و.. و یا مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بین المللی و حقوقی فتوا بدهد پیش از هر چیز الزاما باید از سخت گیری در فتوا خودداری کند.

البته این که هر فقیه یا مجتهدی بایستی بر مردم آسان بگیرد دلایلی دارد که عبارتند از:

  1. تسامح شریعت اسلام بر آسان گیری و رفع حرج از مردم و همچنین مهربانی و تسامح نسبت به آنان وضع گردیده است.خداوند متعال می فرماید:

«   یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» بقره/۱۸۵

« خداوند آسایش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نیست  »

« مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ » مائده/۶

«خداوند نمی‌خواهد شما را به تنگ آورد و به مشقّت اندازد »  در ادامه بحث نکاح و محرمات می فرماید:

« ‏یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا‏ » نساء/۲۸

« ‏ خداوند می‌خواهد ( با وضع احکام سهل و ساده ) کار را بر شما آسان کند ( چرا که او می‌داند که انسان در برابر غرائز و امیال خود ناتوان است ) و انسان ضعیف آفریده شده است ( و در امر گرایش به زنان تاب مقاومت ندارد ) . ‏ »

در خلال احکام قصاص و عفو نیز می فرماید:

« ذَلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ » بقره/۱۷۸

« این حکم تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان »

در ابتدای بحث با احادیثی اشاره کردیم که به وضوح دلالت بر آن دارد که همواره رسول اکرم(ص) برمردم آسان می گرفته است. در حدیثی دیگر نیز آن حضرت بر این نکته تأیید نموده و فرموده است: « با دین پاک و آسان مبعوث شدم. »

در یکی از شب های سرد زمستان عمرو بن عاص احتلام گردید اما در عین حال که آب وجود داشت غسل نکرد و بدون غسل نماز خواند. گروهی که شاهد این رفتار بودند نزد رسول خدا(ص) شکایت کردند. عمرو بن عاص در توجیه کار خویش گفت: ای رسول خدا(ص) من برای این کارم به آیه ای از قرآن استناد کردم که می فرماید:

« وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا » نساء/۲۹

«  و خودکشی مکنید و خون همدیگر را نریزید . بیگمان خداوند ( پیوسته ) نسبت به شما مهربان بوده ( و خواهد بود ) . »

رسول اکرم(ص) تبسم فرمود و مسلما” این تبسم تأییدی بود بر آن چه عمروبن عاص انجام داده بود. روزی شخصی مجروح محتلم ش و بر او غسل واجب گردید. به سبب زخم هایی که در بدن او ایجاد شده بود غسل کردن برایش بسیار مضر بود و به همین خاطر وی از گروهی که هم سفر او بودند استفتا اما آن ها فتوا دادند که الزاکما” باید غسل کند و او هم غسل کرد و به همین علت جان به جان آفرین تسلم کرد. این واقعه را نزد رسول اکرم(ص) نقل کردند اما رسول اکرم(ص) سخت برآشفت و خطاب به کسانی که ینقدر بر او سخت گرفته بودند فرمود: « او را کشتند. خدایشان بکشد! آیا نباید وقتی چیزی را نمی دانند ( از اهل آن) بپرسند؟ همانا علاج نادانی سوال کردن است کافی بود این شخص محل زخم خود را با چیزی (پارچه و …) می بست و تیمم می کرد. »

  1. این که مردم در عصر ما بیش از هر چیز نیازمند مدارا، آسانگیری و مراعات هستند زیرا همت آنان سست گشته و در کارهای خیر چندان رغبتی نشان نمی دهند. البته این بدان سبب است که در عصر حاضر اگر کسی خواسته باشد کار خیری انجام دهد با موانع  فراوانی روبه رو می گردد، در حالی که دروازه های شر و شرارت به روی همگان باز است و تمام امکانات برای انجام بدی فراهم گشته است. در عصر حاضر جوامع اسالمی با سایر جوامع در هم آمیخته و در سطح وسیعی،  از افکار و آداب و رسم سایرین متأثر گشته است. در ضمن امکان گوشه گیری و عدم ارتباط با سایرین نیز در این عصر امکان پذیر نیست.

امروزه شایسته تر آن است که علما و دعوتگران دینی بیش از پیش دین را بر مردم آسان بگیرند و همان گونه که رسول اکرم(ص) با تازه مسلمانان و اعراب بادیه نشین مدارا می کرد آن ها نیز با مردمان این عصر مدارا کنند. در عهد رسول اکرم(ص) شخصی اعرابی به نزد رسول اکرم(ص) آمد و سوگند یاد کرد که فرایض الهی را تمام و کمال انجام دهد اما به همان اکتفا کرده و هیچ سنت یا مستحبی را به جا نیاورد. رسول اکرم (ص) فرمود: « اگر راست گفته باشد رستگار خواهد شد. و در روایتی دیگر فرمود: اگر راست گفته باشد وارد بهشت خواهد شد. »

و یا در روایتی دیگر پیرامون همین شخص فرمود: « هر آن  کس که از دیدن شخصی بهشتی خرسند می گردد پس به این (مرد) نگاه کند. »

از جمله مواردی که اوج مدارا و آسان گیری رسول اکرم (ص) نسبت به امت را نشان می دهد می توان به واقعه ادرار کردنشخصی بادیه نشین در مسجد اشاره کرد. پس از آن که شخص بادیه نشین در مسجد رسول اکرم (ص) ادرار نمود گروهی از اصحاب به سختی برآشفتند و قصد تنبیه او نمودند اما رسول اکرم (ص) آن ها را از این امر مانع شد و گفت او را به حال خود واگذارید تا ادراش به پایان برسد! آن گاه دستور داد مقداری آب بر آ« نقطه از زمین مسجد بپاشند و سرانجام فرمود: « وظیفه ای که برای شما مقرر شده است این است که آسان بگیرید نه این که سخت بگیرید. »

  1. هر فرد این اختیار را دارد که دین را بر خویش سخت بگیرد و به جای این که به خصلت های الهی عمل کند عزائم دینی را مورد عمل قرار دهد اما شایسته تر آن است که هر شخص راه میانه  را اختیار کند (و از تند روی اجتناب کند. ) رسول اکرم (ص) می فرماید:

« همانا خداوند دوست دارد رخصت هایی (که به بندگان خویش ارزانی دشته ) مورد عنایت و توجه قرار گیرد همان گونه که ناپسند می دارد که ( بندگان او) از وی نافرمانی کنند. »

در این مورد فرد است اما فقیهیه که بای یک جامعه فتوا صادر کند نباید بر مردم سخت بگیرد و بدون توجه به ان که ممکن است در آ« جامعه افراد کهن سال، ضعیف، مریض و صاحب عذر شرعی هم باشند فتوا دهد. از رسول اکرم (ص) نقل شده است که در مورد امامت نماز جماعت فرموده است: « هر آن کس که امامت مردم (را در نماز) به عهده گرفت و بایستی (قرائت سوره را) کوتاه کند زیرا چه بسا در میان نمازگزاران افرادی کهن سال، مریض و معذورنیز حضور داشته باشند. »

امروزه دعوتگران و مبلغان دینی موظفند از هر گونه سخت گیری و تحجر بپرهیزند و سعی کنند در قضایای که مربوط به زن، خانواده، تفیح و هنر می گردد بیش از اندازه سخت گیری نکنند و با کوچک ترین بهانه ای حکم حرمت صادر ننمایند.

به عنوان مثال در دایره ی فتوا پیرامون طلاق بهتر است برای حفظ کیان خانواده از آرای شیخ الاسلام ابن تیمیه پیروی کنیم زیرا ایشان در مسأله ی طلاق دیدی بسیار وسیع دارد.

در مورد معملات نیز بایستی به جای این که اصل را بر تحریم و ممنوع بودن قرار دهیم اصل را بر جواز و اباحه قرار دهیم. برای فتوا دادن پیرامون چنین مسائلی نباید به صرف ظاهر نص اکتفا کرد بلکه باید معانی و اهداف نص را مورد بررسی قرار دهیم.

در قانون مجازات اسلامی چه خوب است که از سخت گیری اجتناب کنیمو آسان ترین اقوال و فتواها را برگزینیم. به عنوان نمونه در این مجال توبه کردن را ساقط کننده ی حد بپنداریم و مجازات شراب نوشی را نیز از نوع مجازات های تعزیری تلقی کنیم. نگارنده(مؤلف) بسیار علاقه مندم که امروزه شعار ما این گفته ی امام سفیان ثوری باشد که فرموده است: «  همانا فقه (مطلوب)، رخصت ها ( و فتاوای آسانی) است که از عالمان موثق و مطمئن دریافت می گردد و گرنه هر کسی راه سخت گیری را خوب می داند. »

سختگیری در اصول

علما و دعوتگران دینی مؤظفند در آن چه که مربوط به فروع و اجتهادات و مسائل اختلافی می شود آسانگیری اختیار کنند اما حتی در عصر جهانی شدن سهل انگاری در اصول دینی که تمامی ارکان و مسائل دین بر آن مبتنی گشته مطلوب نیست. تا زمانی که امت اسلامی در اصول دینی خویش ثابت قدم و قاطع باشند از هرگونه خسران در امان خواهند ماند. بنابراین هر چند علما بایستی در فروع بر امت اسلامی آسان بگیرند اما در اصول این گونه نیست و تساهل در آن نامطلوب می باشد. ناگفته نماند مراد ما از این اصول همان عقاید اساسی دینی است که در شمار ستون های اصلی دین به حساب می آید و نه تنها مجال اجتهاد و تجدید و تحول  در ان نیست بلکه هر کس با آن مخالفت برخیزد یا آن را منکر گردد کافر یا فاسق به حساب خواهد آمد.

البته در این میان یک سری عقاید فرعی و غیر اساسی نیز وجود دارد که علمای اسلامی پیرامون آن دچار اختلاف شده اند. مسلما” دلیل این اختلاف آن بوده که مجال اجتهد در این عقاید بود ه است و طبق عقیده اسلامی آنان که در اجتهاد خویش راهصواب رفته باشند دو اجر و آنان که دچار اشتباه شده باشند از یک اجر برخوردار خواهند گریدید. به تعبیر یکی از بزرگان سلف گروه اول خدای را بزرگ دانسته و گروه دوم وی را تنزیه نموده است و این که در اسلام حتی مجتهدی که به خطا رفته مستوجب اجری از جانب خداوند می گردد از زیبایی های دین مبین خداوندی است که از فضل بی کران او نشأت گرفته و این پاداشی است برای تلاش و جسارتی که از طرف مجتهد اعمال گردیده است.

ابن تیمیه، ابن قیم و پیوان این بزرگواران معتقدند در قضایای علمی، اصولی و قضایی عملی، که مربوط به فروع می شود به یک میزان مجال اجتهاد است و تفاوتی میان آن ها از این حیث وجود ندارد.  بدون شک این بینش و ایده ای صحیح است که تمامی براهین نیز آن را تأیید می کند.

بشارت دادن راه دعوت

همان گونه که فرهنگ دینی ما اقتضا می کند در زمینه ی فقه و فتوا آسان گیری اختیار کنیم، منهج رسول اکرم (ص) در دعوت نیز ما را بر آن می دارد که در ارشادها و گفتمان خویش مردم را بشارت ( به نعمت ها و رحمات الهی ) دهیم.

چنان چه به تبعیت از فرموده ی (یسّروا و لا تُعسروا) از جانب رسول اکرم (ص) در دین آسان گیری اختیار می کنیم برماست که این سخن آن حضرت را که فرموده است: ( وبّشروا و لا تنفّروُا ) را نیز در دعوت و تبلیغ سرلوحه ی کار خویش قرار دهیم.

در عصری که ما در آن گذران عمر می کنیم بیش از هر زمان نیاز است که در دل مردم نسبت به دین و آیین خداوندی رغبت و اشتیاق ایجاد کنیم و تلاش کنیم که از هر اقدامی که ممکن است در دیگران ایجاد تنفر کند یا آنان را از دین اسلام روی گردان نماید بپرهیزیم.

« تبشر » مصدر ( بشّر، یبشّرُ ) و به معنای « خبر دادن به امری که موجبت شادی شخص را فراهم کند، به گونه ای که اثرات شادی در چهره ی وی هویدا گردد می باشد. » بعدها این واژه به عنوان متضاد « انذار » به کار رفت و از این جاست که خداوند در وصف پیامبران خویش می فرماید: « مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ ». مبشرین: آنان ایمان آورندگان به خدا و پیروان خویش را به بهشت جاودان در آخرت و زندگی ای پاک و خوشایند در دنیا بشارت می دهند و منذرین: آنان هر آن کس که به خداوند کفر ورزد و از آنان تبعیت نکند را به آتش سوزان در آخرت و هلاکت در دنیا وعید می دهند.

مراد ما از بشارت دادن به دعوت آن است که داعی یا مبلغ دینی به گونه ای مردم را مورد خطاب قرار دهد که عشق و دوستی پروردگار بر دل های آنان نقش بندد و ضمن متمایل ساختن آنان به عبادت و پیروی از دستورات الهی با شفقت و مدارا آن ها را به صراط مستقیم رهنمون گردد.

مفهوم عبارت« لا تُنفّروُا »نیز آن است که به گونه ای دعوت ندهیم که مردم را از دین متنفر و بیزار سازیم. برخی از مبلغین دینی مدام از عذاب و خشم خداوندی سخن می گویند و همواره درصدد آنند که با ذکر آیات عذاب، مردم را دچار رعب و وحشت نمایند و آنان را در حالت ترس دائمی از خداوند قرار دهند.

آن ها بدون توجه به آیاتی که در قرآن، انسان ها را به نعمات و رحمات بی کران خداوندی نوید می دهد، تنها به آیات عذاب می پردازند و مسلما” این اقدامشان ممکن است ( مردم را از دین بی دین کرده و یا حداقل) در آن ها نسبت به این دین ایجاد تنفر نماید. علامه عینی در شرح « لا تُنفّروُا » می گوید: « مراد آن است که با تازه مسلمانان و کودکانی که تازه به سن بلوغ رسیده اند و یا کسانی که معاصی  ایانجام داده و توبه کرده اند با مدارا و ملاطفت سخن بگوییم و تلاش کنیم (به جای این که آن ها را به طرق مختلف مختلف از عذاب و خشم خداوندی بترسانیم در قلب هایشان رعب و وحشت ایجاد کنیم. ) اندک اندک آن ها را به عبادت و فرامین دینی یکی پس از دیگری فرا خوانیم و یک مرتبه و بدون مقدمه تمامی احکام را برای آن ها بازگو نکنیم. »

اگر اندکی تدبر کنیم متوجه خواهیم شد که تمامی امور دینی مرحله به مرحله برای بشریت ابلاغ گردیده و تکالیف و مسؤولیت های مختلف دینیبه یک باره بر انسان ها عرضه نشده است. چنانچه بر کسی که تازه به اسلام گرویده، در عبادات و فرامین دینی آسان گرفته شود دین برای او دشوار جلوه ننموده و با خود رفته رفته بر عبادات خویش خواهد افزود اما اگر بر کسی که تازه ایمان آورده و یا هنوز ایمان نیاورده ولی به اسلام علاقه مند گردیده است سخت گرفته شود ( یا مواردی مطرح گردد که در دلش نسبت به دین ایجاد نفرت نماید ) امکان دارد از تصمیم خویش منصرف شود و اگرم قبلا ایمان آورده فرامین دینی که به او عرضه شده را تحمل نکند و لذ از این دین گریزان شود.

در نتیجه شایسته است داعیان دینی به جای ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت در دل هایشان، آنان را به رحمات و نعمات خداوندی نوید دهند و با سخنانی امید بخش آن ها را به سوی خداوند فراخوانند.

یکی از رسالت های دینی ما در عصر ارتباطات آن است که از هر گونه افراط و مبالغه گویی در ترغیب و ترهیب اجتناب کنیم. چنین سخنانی چه پیرامون عذاب باشد و چه در مورد نعمات الهی،  _ تنها عوام پسند است و _ هر چند امروزه بسیاری از مبلغان به آن روی می آورند و ممکن است این گونه گزافه گویی ها و مبالغه گویی ها مورد توجه عوام و توده ی مردم قرار بگیرد اما هر آیینه چنین گفتاری موجبات نفرت رجال و روشنفکران دینی را فراهم خواهد آورد ( و این خطرناک است.).

شایان ذکر است بسیاری از دعوتگران به اقتضای روشتبلیغی خود به اسرائیلیات و احادیث موضوع متوسل می شودند اما باید دانست که دیگر در قرن ۱۵ ه.ق. یا قرن ۲۱م. چنین مصادری پاسخ گوی ذهن فعال و کنجکاو بشر امروز نیست ( و لذا هیچ نتیجه ای در بر نخواهد داشت.)

با توجه بهموارد فوق پی می بریم که این آسان گیری و عدم سخت گیری است که موجبات خرسندی و عدم نفرت انسان ها را فراهم می آورد.

مسؤولیت دعوت گران دینی

امروزه از مهم ترین آسیب ها و آفاتی که گفتمان دینی ما را تهدید می کند، می توان به سخت گیری های بی مورد اشاره کرد که توسط برخی وعاظ و سخنرانان مطرح می گردد. آن ها در زمینه های مختلف به ویژه قضایای سیاسی، اقتصادی و هنری با فتواهای تند خود، واقعا عرصه را بر امکت اسلامی تنگ می کنند و با کوچک ترین بهانه ای حکم حرمت می دهند.

نگارنده پس از آن که کتاب (حلال و حرام ) را به رشته ی تحریر درآوردم، از آن جا که در این کتاب بر امت آسان گرفته و از سخت گیری اجتناب نموده بودم توسط بسیاری از وعاظ و به ظاهر مبلغین دینی مورد آماج تهمت ها و بی مهری ها قرار گرفتم و کار به جایی رسید که گروهی گفتند: این کتاب(حلال و حلال) است نه (حلال و حرام). البته نگارنده در پاسخ آن ها عرض کردم که اگر واقعا این گونه است آن ها کتابی تحت عنوان (الحرام و الحرام فی الاسلام ) تألیف کنند!!

برای این طیفاز افراد انگار واژه ی «حرام »تکیه کلام گشته و در حالی که این واژه، عبارتی بسیار سنگین و خطیر است و جز مبتنی بر نصوص متقن و مبین نباید بر چیزی اطلاق گردد گروه مذبور بی محابا و خیلی راحت برای هر چیز حکم حرمت صادر می کنند.

آن ها آواز خوانی، موسیقی، عکس گرفتن، نقاب نپوشیدن و الگو گرفتن از نظام دموکراسی را ( بدون هیچ مقدمه و تبصره ای ) حرام اعلام می کنند و چه بسا دموکراسی را کفر می انگارند!! این گروه هر چند به زبان اعتراف می کنند که ، فتوا متناسب زمان، مکان، عرف و احوال مختلف تغییر می یابد اما در عمل این دیدگاه را رعایت نمی کنند.

از آن جا که ما (مؤلف) در هیأت و پژوهش های اسلامی در اروپا معمولا فتاوایی صادر می کنیم که اقلیت مسلمانی که در خارج از دیار اسالمی سکنی گزیده اند، بتوانند راحت تر زندگی کنند و به خاطر مسائل دینی خود را در تنگنا نباشند، بسیاری از این دعوت گران و عالمان دینی به شدید ترین وجه و با رکیک ترین الفاظ علیه ما جبهه گیری می کنند و به ما فخش و ناسزا می گویند. مگر نه این است که آنان که اهلیت فتوا دارند بایستی موقعیت و نیازهای جامعه ی خویش را بسنجند؟ ما با عنایت به چنین مسائلی، فتوا دادیم  که تحت ضوابط معینی مسلمانان می توانند از بانک وام بگیرند و برای (ساخت) یا خرید مسکن اقدام کنند. همچنین با استناد به اقوالی از اصحاب و تابعین و با سرلوحه قرار دادن فتوای شیخ الاسلام ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم فتوا دادیم که جایز است یک مسلمان به پدریا مادرش که غیر مسلمان هستند نیکی روا داشته و به آن ها احسان کند. به همین ترتیب فتوا داده ایم که اگر زنی مسیحی به دین اسلام مشرف  گردد اما شوهرش بر همان دین مسیحیت باقی بماند جایز است که براساس همان عقدی که قبلا” به ازدواج هم درآمده اند به زندگی خویش ادامه دهند و نیازی به تجدید عقد نکاح نیست. البته دلیل ما در این فتوا روایاتی است که از عمر و علی رضی الله عنهما و از برخی تابعین نقل گردیده است.

از جمله ی رسالت های دینی ما آن است که امروزه آسان گیری اختیار کنیم و از هرگونه تشدد و سخت گیری بپرهیزیم. هر آن کس که دین را سخت بگیرد خداوند نیز بر وی سخت گیری خواهد کرد و آن که دین ا آسان بگیرد خداوند نیز دین خویش را وی آسان خواهد گرفت. پر واضح است که ما بیش از هر چیز نیازمند آسان گیری و تسامح خداوندگار بخشایشگریم.

_____________________________

منبع: گفتمان دینی در عصر ارتباطات /مؤلف: د. یوسف قرضاوی /مترجم: عبدالصمد مرتضوی /انتشارات: نشر احسان/ تهران/۱۳۹۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا