انتخابات پارلمانی از دیدگاه احزاب و اشخاص ا
انتخابات پارلمانی از
دیدگاه احزاب و اشخاص اسلامی
استاد مصطفی محمد طحان
برخی از خشونتطلبان،
نه تنها نظام انتخاباتی را قبول نداشته بلکه آن را جاهلیت و کفر قلمداد میکنند و
در این زمینه، کتابهایی هم نوشتهاند. اما آنان، گروه اندکی هستند که نه ارزش علمی
دارند و نه ارزش عملی. ولی جنبشهای اسلامیِ عمده در عرصۀ بیداری اسلامی، از آراء
و اندیشههای دیگری برخوردارند.
* امام بنا میگوید :
در خصوص رأی ملت و ضرورت و مشارکت آن در دولت اسلام رأی و نظر تمام آحاد ملت را در
هر مسألهای که امروزه « همه پرسی » نامیده میشود، به شرط نگرفته است. و در احوال
و شرایط عادی به اهل « حل و عقد » بسنده کرده، اگرچه آنان را در عنوان، نام و
مشخصات معین ننموده است. اما آنچه که از سخنان فقها استنباط میشود این است که این
وصف، در سه گروه زیر مصداق عملی پیدا میکند :
۱ – فقیهان مجتهد که
در زمینۀ فتوی و استنباط و استخراج احکام، مورد اعتماد هستند.
۲ – متخصصان امور
جامعه.
۳ – کسانی که از یک
نوع « رهبری و ریاست » در میان مردم برخوردارند.
نظامهای جدید
پارلمانی، راه رسیدن به اهل حل و عقد را تعیین نموده است و اسلام این ابزار را،
مادام که به برگزیدن « اهل حل و عقد » منجر شود، در آن اشکالی نمیبیند.
امام بنا میافزاید :
« در نظامهای کنونی انتخاباتی، برخی معایب و کاستیها وجود دارند » ایشان برای
اصلاح آن، پیشنهادهایی را ارائه دادهاند که از زمرۀ آن میتوان به نکات ذیل
اشاره کرد:
–
تعیین شرایطی
ویژه برای کاندیداهای انتخاباتی.
–
قانونمند کردن
تبلیغات انتخاباتی به نحوی که از توهین به دیگران خودداری شود.
–
اصلاح ساز و
کارهای انتخاباتی.
–
جلوگیری از
تقلب و گرفتن رشوه. ( مشکلاتنا فی ضوء النظام الاسلامی، ص ۵۰ )
امام حسنالبنا
چند بار در سالهای 1942 و ۱۹۴۵ م خود را کاندیدای
انتخاباتی کرد. کما اینکه اخوان در تمام کشورهائی که فعالیت داشته از جمله : مصر،
سودان، کشورهای شامات، کویت، اردن، تونس، الجزایر، یمن و … در مراحل مختلف
انتخابات پارلمانی شرکت کردهاند.
* امام ابوالاعلی مودودی بنیانگذار « جماعت اسلامی » در شبهقارۀ هند
میگوید : بر حسب احوال و اوضاع و نیاز مسلمان، میتوان از هر طریق و راه مناسب که
جلب افکار عمومی و اعتماد مردم را سبب شود، استفاده کرد. بیتردید راهبرد سیستمهای
انتخاباتی در عصر کنونی، از راهها و شیوههای مباحی است که میتوانیم از آن
استفاده نمائیم. ( البته) با قید این شرط که از روشهای غیر انسانی و دسیسهها
استفاده نشود. (نظریه الاسلام و هدیه فی السیاسه و القانون و الدستور. مودودی، ص
290.)
« جماعت اسلامی » در تمام مراحل در دوران حیات امام مودودی و در سالهای اخیر
در انتخابات پارلمانی شرکت کرده که هم در پارلمان نماینده داشته و هم در مجالس سنا
و در کابینه نیز، چند تا وزارت را عهدهدار بوده است.
*اما جنبش اسلامی ترکیه که در حزب نظام، سلامت، رفاه (و اینک فضیلت) نمایان
شده، انتخابات پارلمانی را اساس کار خود قرار داده است و مستمراً گروهی را در
پارلمان داشته و توانسته که اقدامات زیادی را در جهت مصالح اسلام و مسلمانان در
ترکیه، انجام دهد.
* جنبشهای اسلامی در ایران، اندونزی، مالزی، بنگلادش، هند و سایر کشورهای
اسلامی، به کارگیری راهکار انتخاباتی را شرعی و آن را به حال جوامع بشری مفید میدانند.
گفتگو با اربکان :
در گفتگوی استاد نجمالدّین اربکان با یکی از نویسندگان مشهور مسلمان
که گفته بود : « مشارکت در امر انتخاباتی از منظر شریعت اسلام درست نبوده و در
راستای تقویت نظام جاهلی محسوب میشود»، اربکان در پاسخ گفت : «پس چهکار کنیم؟
اگر خود را در دایرهای تنگ و به دور از واقعیتهای جامعه قرار داده، در امور
اجتماعی و سیاسی مشارکت نداشته باشیم، آیا میتوانیم نقاط کلیدی و بزرگ را در عرصه
آزادیهای فردی و عمومی بدست آوریم، صدها مدارس اسلامی را تأسیس کنیم صدایمان را در
پارلمان برای اصلاح مواد قانونی که آزادیهای دینی را زیر سؤال برده و محدود ساخته،
بلند کنیم و باور مردم را به خود و دینشان باز گردانیم و جلوههای گوناگون شرارت
را محاصره کرده از سرزمینمان دور سازیم. در اینصورت آیا بدون استفاده از فرآیند
مشارکت در امور ملی با سایر جریانات که احساس مسؤلیت افراد و گروهها را افزوده،
همگان را در راستای تجدید ساختار فکری، ملی و سیاسی وادار ساخته، دستیابی به همۀ
این دستاوردها امکان پذیر است؟»
گفتگوی مفید و سودمندی بود و نهایتاً سکوت برقرار شد. حقیقتاً دنیای تئوری تاب
مقاومت را در برابر واقعیتها نخواهد داشت.
از پارلمان چه انتظاری داشته باشیم ؟
اگر انتخابات پارلمانی، نمادی از فعالیتهای سیاسی باشد که طبیعتاً در مقایسه
با ارزشها و آرمانهای عقیدتی و یا برنامههای تربیتی و فعالیتهای اجتماعی از اهمیت
چندانی برخوردار نبوده، لذا بیهوده است اگر انتظار زیادی از فرآیند آن بویژه در
کشورهای جهان سوم داشته باشیم. زیرا فعالیت سیاسی در آن کشورها، امری شکلی و صوری
بوده (نه واقعی و ماهوی) و در این کشورها انتخابات، دموکراسی و پلورالیزم، اگر
وجود داشته باشند، تنها راهکارها و روشهای قانع کننده ( و توجیهگری ) برای بهبود
بخشیدن به وضعیت نظام موجود هستند و بس! نظامی که در صورت نیاز و در راستای حفظ
موقعیت خود، از نیروهای ارتش، اطلاعات، پُلیس و نابودی اپوزیسیون، استفاده میکند.
همین مسأله، گروهی از اسلام گرایان را وادار کرده تا از انتخابات دوری جسته،
آن را اتلاف وقت تلقّی کنند و برای اثبات ادعای خود، مثالهای زیادی را آوردهاند.
از جمله نزدیکترین آن، انتخابات الجزایر بود که ارتش، انتخابات را باطل کرد و
نتایج و رهآوردهای آن را مُلغی اعلام نمود و جبهۀ نجات اسلامی که در انتخابات
پیروز شده بود، منحل گردید و رهبران جبهه با هزاران نفر از دوستداران و طرفداران
به دلیل پیروزی چشمگیر اسلامگرایان در انتخابات روانۀ زندانها شدند.
انتخابات پارلمانی مصر که در نوامبر سال
1995 م برگزار گردید، نیز یکی دیگر از بهانههای عدم مشارکت برخی از اسلامگرایان
در امور انتخاباتی محسوب میشود. این انتخابات به دلیل پیروزی اسلامگرایان،
رفتارهای متقلبانه و گردنکلفتی زورمداران را بدنبال داشت.
با وجود همۀ مشکلات، موانع و چالشها تنها راه مسالمتآمیز برای جنبشهای
اسلامی، استفاده از سیستم انتخاباتی است. زیرا اگر خشونت بدیل و جانشین انتخابات
(و ابزارهای نظام دموکراسی) شود، باعث پریشانی مردم، از بین رفتن ارتش و حرکت میشود.
اما برای اینکه کسی ناامید نشود، آنهائی که در جهان سوم فعالیت سیاسی دارند و در
انتخابات شرکت میکنند، باید اهداف و آرمانهایشان « متواضعانه » بوده، تصور نکنند
که (همۀ)تغییر و تحولات (اصلی)از طریق تبادل قدرت امکانپذیر است – همانطور که
ادعا میشود – و یا گمان نبرند در امر اصلاحات، ملاک حکومت، تنها صندوقهای رأی
هستند!
با وجود این همه دغدغهها و پیششرطها، در اینجا سؤالی که مطرح میشود این است
که اگر وضعیت از این قرار است چرا در انتخابات پارلمانی شرکت کرد؟ در جواب
میگوئیم که :
– برای عادت دادن حزب حاکم و گروههای مخالف جهت استفاده نمودن از وسایل و
ابزار مسالمتآمیز در مسیر تبادل قدرت.
– تنگ کردن شکاف و فاصله میان طرفین (نظام حاکم و نیروهای مخالف).
– استفاده از فرصتهای تبلیغاتی برای تقدیم پروژههای اسلامی به عموم جامعه.
– اتخاذ دیدگاهها و موضعگیریهای توانمند در درون پارلمان.
اما نکتهای که نباید نسبت به آن بی تفاوت باشیم، اهمیت نقش سیاسی اقلیت
اپوزیسیون در درون پارلمان است.
خالد بکداش تنها نماینده کمونیست پارلمانی
سوری در دهههای ۵۰ و ۶۰ م بود و با این وضعیت، صدای او بلندتر و پروژههای وی
نسبت به پروژۀ فراکسیونهای گوناگونی که در مجلس بودند، توانمندتر بود.
بنابراین جنبشهای اسلامی، میتواند از ابزار عصر و اتخاذ موضعگیریهای
معقولانه، استفاده کنند و با استفاده از ابزارهای سیاسی پیشرفته، افکار عمومی را
مجذوب خود سازند، در این صورت نظامهای مستبد و خودکامه، هرگز نمیتوانند، هر
تغییری را که بخواهند، انجام دهند همانطور که ارتش الجزایر به تغییر معادلات منطقهای
و جهانی پرداخت. نمونه (عملی و) آشکار برای اثبات این ادعا موضعگیری حزب «رفاه»
ترکیه میباشد که علیرغم تنگناها و مشکلاتی که در مقابل آن گذاشته شد، به حزبی
مردمی مبدّل گشت.
در خاتمه این موضوع میگوئیم : جنبش اسلامی به عنوان یک نیروی حقیقتاً مردمی،
در انتخاباتی که اصل بر آزاد و سالم بودن آن است، حقش را قانونمندانه پیگیری کرده
و از سخنان نسنجیده و سادهلوحانه نظیر « حرام بودن انتخابات » و «
در صورت بدست آوردن رأی مردم، چگونه سوگند را در جهت احترام گذاشتن به قانون، نظام
و دلسوزی برای میهن و مردم ادا کنیم»، پرهیزکند و این گفته از مصادیق عینی ایدههای
سطحینگرانه میباشد. من معتقدم که عصر کنونی با این پروژهها سر سازگاری ندارد و
خدا ببخشاید، کسی را که زمانش را شناخته، از حکمت و دوراندیشی بهرهمند باشد.
—————————————-
منبع : چالش های سیاسی
جنبش اسلامی معاصر
مؤلف : استاد مصطفی
محمد طحان
مترجم : خالد عزیزی
انتشارات : نشر احسان