اشکال اختلافی فقها بیشتر در چه مسائلی می باشد؟
اشکال اختلافی فقها بیشتر در چه مسائلی می باشد؟
نویسنده: علامه شاه ولی الله دهلوی (رح) /مترجم:محمد ابراهیم کیانی
بیشتر اشکال اختلافی فقها، برخاسته از ترجیح مسایلی است که صحابه درباره اش، دو یا چند نظر داشته اند؛ مسایلی از قبیل:
تکبیرات ایام تشریق، تکبیرهای عیدین، نکاح مُحرِم، تشهد ابن عباس و ابن مسعود، آهسته خواندن بسم الله و آهسته گفتن آمین در نماز،یک بار یا دو بار خواندن اقامه و… از آن دست مسایلی است که ترجیح یکی از آن ها، خاستگاه اختلاف نظر فقها بوده است.
سلف در اصل مشروعیت، با هم اختلاف نظر نداشتند؛ بلکه اختلاف آن ها بر خاسته از ترجیح و اولویت دادن یکی از اقوال و مسایل شرعی بود، چنان چه اختلاف قایان در ترجیح یکی از قرائت ها، از همین شکل و گونه ی اختلاف می باشد.
این که همه یاران رسول خدا (ص) بر هدایت بوده و در عین حال با هم اختلاف نظر داشته اند، توجیه گر اختلاف فقها بوده است؛ از این رو علما، همواره دیدگاه های مفتیان و قضاوت های قاضیان را روا دانسته، آن ها را پذیرفته و در پاره ای از موارد بر خلاف دیدگاه ها و آرای مذهب خود، عمل کرده اند. ائمه و سرآمدان مذهب را می بینید که در چنین مواردی به تصحیح و رفع ابهامات اقوال پرداخته و موضوعات اختلافی را بیان کرده اند. چنان چه یکی از آن ها، در مواردی این چنینی، می گود ( عمل نزد من، پسندید تراست) این دست گفته ها در المبسوط و هم چنین آثار امام محمد و کلام شافعی، بسیار است.
پس از این ها کسانی پدید امدند که اقوال پیشینیان را مختصر کردند و در پی تأویل و شرح موارد اختلافی بر آمدند و در عین حال بر دیدگاه امام خود، سرسختی نمودند. آن چه از سلف، نقل شده که به گزینش و عمل به مذهب اصحاب خود، تأکید کرده و از خروج از چارچوب دیدگاه های هواداران خود بر حذر داشته اند، بدین ترتیب قابل توجیه است که : این گفتار و تأکید، برخاسته از امری فطری و کاملا” طبیعی است که هر انسانی گزینه ی یاران و هوادارانشرا_ حتی در چگونگی خورد و نوش و پوشاک_ دوست دارد. شاید هم پدیده ای پای بندی برخاسته از نظر داشت دلایل و یا عواملی این چنینی، زمینه ی این گفتار باشد. برخی، این گفتار سلف را برخاسته از تعصب دینی، پنداشته اند؛ قطعا” سلف، از تعصب دینی، به دور بوده اند ( و این پندار درباره ی سلف، نادرست می باشد.)
برخی از صحابه و تابعین و بعدی ها، بسم الله را خوانده و بعضی هم نخوانده اند؛ عده ای آن را به جهر و بلند خوانده و بعضی نیز، آن را بلند نخوانده اند. برخی از ایشان، در نماز صبح، قنوت خوانده و برخی نیز نخوانده اند. عده ای از صحابه، تابعین و بعدی ها، پس از حجامت (رگ زدن)، بعد از خون دماغ شدن و هم چنین در پی استفراغ، وضو گرفته و بعضی هم، ( این ها را شکننده وضو ندانسته و) وضو نگرفته اند.
عده ای از این ها، دست زدن به آلت تناسلی و هم چنین دستزدن به زن را شکننده وضو دانسته و برخی نیز، از دست زدن به آلت و یا دست زدن به زن، وضو نگرفته اند.گروهی از صحابه، تابعین و بعدی ها، پس از خوردن غذاهایی که با آتش پخته می شود، وضو می گرفتند و بعضی نیز وضو نمی گرفتند. برخی از خوردن گوشت شتر، وضو گرفته و عده ای، وضو نگرفته اند.
شیوه برخورد سلف با اختلاف
این ها با وجود این اختلافات، پشت سر یکدیگر، نماز می خواندند. چنان چه امام ابوحنیفه و هوادارن و شاگردانش و هم چنین شافعی و …پشت سر امامان مالکی مدینه و … نماز خوانده اند؛ هر چند که این ها، بسم الله را اصلا” نه بلند و نه آرام نمی خواندند. هارون الرشید، پس از حجامت، پیش نماز شد؛ امام ابویوسف نیز پشت سرش نماز خواند و نمازش را اعاده نکرد. امام مالک، فتوا داده بود که حجامت، شکننده ی وضو نیست و بر کسی که ( در حال وضو) حجامت کند، لازم نیست دوباره وضو بگیرد.
امام احمد حنبل، معتقد بود که رگ زدن و خون دماغ شدن، وضو را می شکنند. به ایشان گفته شد: آیا پشت سر امامی که از او خون بیرون شده وضو نگرفته، نماز می خوانید؟ ایشان فرمود: ” چگونه پشت سر امام مالک و سعید بن مسیب نماز، نخوانم؟!”
روایت شده که امام ابویوسف و امام محمد، در عید فطر و عید قربان، موافق ابن عباس(رض)، تکبیر می گفتند؛ چرا که هارون الرشید، تکبیر جدش را دوست داشت.
باری امام شافعی، نماز صبح را نزدیک قبر امام ابوحنیفه، ادا کرد و به خاطر احترام امام ابوحنیفه، قنوت نخواند و فرمود: ” گاهی به مذهب اهل عراق، عمل می کنیم.”
پیش از این، پاسخ امام مالک را درباره ی پیشنهاد منصور و هارون الرشید، بیان کردیم.
در البزازیه درباره ی امام ثانی یعنی امام ابو یوسف آمده که ایشان، پس از غسل، نماز جمعه را برای مردم، امامت داد؛ به او خبر دادند که در چاهی که از آبش غسل کرده، موش مرده ای بوده است. ابویوسف فرمود: ” اینک به نظر برادران خود یعنی اهل مدینه عمل می کنیم که : ( هرگاه آب را به اندازه دو کوزه برسد، ناپاکی بر نمی دارد. )”
از امام خجندی درباره ی شخص شافعی مذهبی سؤال که نماز یک یا دو سال را نخوانده و سپس حنفی شده است؛چگونه باید نمازهای از دست رفته اش را ادا کند؟آیا مطابق مذهب امام شافعی، عمل کند یا برابر مذهب امام ابوحنیفه؟ وی، فرمود:” فرقی نمی کند که مطابق کدام مذهب، نماز از دست رفته را ادا کند، به شرطی که معتقد باشد: نماز از دست رفته قضایی دارد و می توان ادایش کرد. ” در جامع الفتاوی آمده است است: اگر شخص حنفی مذهب گفت : اگر من، با فلان زن ازدواج کنم، او سه طللاقه است و سپس از فقیهی شافعی، فتوا بگیرد که آن زن، مطلقه به شمار نمی رود و سوگندش، باطل است، اشکالی ندارد که در این مسأله، مطابق فتوای شافعی عمل کند؛ چرا که بسیاری از صحابه، همین دیدگاه را داشته اند.
امام محمد در الأمالی آورده است: اگر فقیهی، به همسرش بگوید: ( أنت طالق البتۀ) و در عین حال معتقد باشد که این نوع طلاق، از نوع سه طلاقه است، اما قاضی مسلمان، حکم کند که این طلاق، از نوع رجعی است، برای فقیه، گنجایش ادامه ی زندگی با همسرش وجود دارد. شایسته است که فقیه در چنین موردی با مواردی از این قبیل: تحریم، تحلیلف اعتاق و گرفتن مال و امثال این ها که از مسایل اختلافی فقها می باشد، به حکم قاضی عمل کند و فتوای فقها را واگذارد. شایسته است، فقیهی که قاضی، اورا محکوم کرده، رأی خود را رها کند و به حکم قاضی عمل نماید و خود را به آن چه قاضی صادر کرده، پایبند بداند.
امام محمد هم چنین می فرماید: ” شخصی که علم ندارد نیز این چنین است؛ اگر برای چنین فردی، مسأله ای پیش بیاید و حکمشرا از فقها بپرسد و فقها، درباره اش به حلال یا حرام بودن فتوا دهند و قاضی مسلمان، برخلاف فتوای فقها، حکمی صادر کندو آن مسأله از موارد اختلافی باشد، شایسته است که به حکم قاضی عمل نماید و فتوای فقها را واگذارد. “
————————–
نام کتاب: علل اختلاف فقها /مؤلف: علامه شاه ولی الله دهلوی (رح) /مترجم:محمد ابراهیم کیانی