دو اقدام اساسی، که چارهی درد ماست!
دو اقدام اساسی، که چارهی درد ماست!
نویسنده: کاک احمد مفتی زاده
برای اینکه بشریت گرفتار و سرگردان این راه را بیابد، دو اقدام اساسی لازم است.
ما میگوییم: تنها اسلام راه نجات بشر است؛ البته همان اسلام واقعی، نه اسلام موجود. پرسش این است: آیا اگر قرآن و کتابهای حدیث در طاقچه گذاشته شوند، بشر خود به خود نجات مییابد؟ مثلاً، در خانهای چند فرد بیمارند، داروخانهای لبریز از بهترین داروها نیز در آن شهر هست. ولی درِ آن داروخانه بسته شده آیا آن داروها، از دور این بیماران را شفا میدهند؟
راه حلّ این است که افرادی آگاه، که هم بیماری را تشخیص میدهند، هم درمان را میشناسند، از آن داروخانه داروهایی را انتخاب کنند و به این بیماران بدهند تا بهبود یابند.
در هر خانهای قرآن هست. در بعضی خانهها یا در بعضی کتابخانهها نیز هر گونه کتاب حدیث موجود است امّا این امر برای نجات بشر کافی و درمان درد نیست. قرآن و حدیث نسخه و درماناند. برای این درمان باید شخص «آگاه» موجود باشد، برای بیمار نسخه بپیچد تا بیمار بهبود یابد.
به همین دلیل، ما میگوییم: دو اقدام اساسی لازم است:
اول: بازشناساندن اسلام حقیقی.
اشاره شد که اسلام در میان مذاهب و آراء گوناگون گم شده است. تلاش اوّل این است که کاری انجام گیرد که اسلام حقیقی بازشناسی شود.
به تناسب فهم و منطق انسان معاصر و شرایط حاکم، بر افکار او.
چون واقعیّت این است که در هر زمان، فرهنگ، زبان و درک مردم به گونۀ خاصی است که با فرهنگ، زبان و درک زمانهای دیگر متفاوت است؛ در عصر ما، فرهنگ مردم از بحثها و مسائلی ترکیب شده است که اگر فرد به آنها توجّه نداشته باشد، سخن وی در مردم مؤثّر نمیگردد و آنان زبان و سخن او را درک نخواهند کرد. بنابراین، ما که میخواهیم اسلام حقیقی را بازشناسی کنیم، باید به تناسب فهم انسان عصر حاضر بحث نماییم و مطلب را به گونهای توضیح دهیم که انسان عصر کنونی بتواند با این همه مباحث مختلف که در فکر و ذهنش جا گرفته است، واقعیّت را درک کند.
اگر عُرف و فرهنگ مردم را به این صورت نشناسیم و متناسب با فهم و درک آنان، سخن نگوییم، نه سخن ما را درک میکنند و نه از آن بهره میبرند.
دوم: کوشش برای پرورش انسانهایی که این مکتب را و نیز مسؤلیّت خود را درقبال بشریّت بشناسند و به آن متعهد و ملتزم باشند.
تشریح اسلام این اندازه است که یک بار دربارۀ آن سخن بگوییم و بس. باید کسانی باشند که برنامه را دنبال کنند.
در این نوشتهها، که «اسلام حقیقی» را آن گونه که در مییابیم، توضیح میدهیم. اگر فرض شود عدّهای، به صورت کامل آن را درنیابند و بر اساس آن کار نکنند، این مطالب نیز مانند سایر کتابها در کتابخانهها خاک خواهند خورد و هیچ کاری از پیش نخواهند برد! مگر در خانهها قرآن وجود ندارد؟ دستکم در خانۀ هر مسلمانی یک جلد قرآن هست. علاوه بر این، در بسیاری از خانهها و کتابخانهها کتابهای بیشمار حدیث یافت میشود. بنابراین تا انسان خود نکوشد، آن کتابها فایدهای نخواهند داشت. این دارو را باید به میدان زندگی وارد کرد و آن را مصرف نمود تابشریّت مریض را بهبود ببخشد.
ما نیز که نظرات خود را دربارۀ اسلام عرضه میکنیم، چنین برنامهای داریم. چون اگر کار دیگری انجام ندهیم، بلکه برنامه را یک بار به صورت درس تشریح و بیان کنیم، یا بعداً، چاپ شوند و در خانهها بایگانی گردند، درست مانند سایر کتابهای اسلامی موجود، هیچ فایدهای نخواهد داشت.
زمانی امکان فایده رساندن و تبدیلشدن به یک داروی عینی و عملی برای بهبود بخشیدن به بیماران را دارد که عدهای از اشخاص پرورش داده شوند و بر اساس تعهّدی که اسلام برای آنان ایجاد میکند، بکوشند مسؤولیّت خود را در برابر بشر و جامعۀ خود ادا نمایند و مردم را رهنمون سازند.
به طور کلّی، با بیانی بسیار ساده، هر مکتب، ـ به فرض نجات بخشبودن ـ زمانی بشر را نجات میدهد که بشر در مسیر و راهی قرار گیرد که آن مکتب تعیین کرده است. اگر بشر راه و روشی را در پیش نگیرد که آن مکتب تعیین مینماید، امکان ندارد بهبود یابد و از دست بدبختیها رها شود.
زمانی ممکن است یک جامعه از یک مکتب پیروی کنند که عدّهای موجود بوده باشند که این جامعه را آگاه کنند.
بنابراین، بعد از اقدام اوّل، ـ یعنی بعد از تشریح اسلام به طوری که تحت تأثیر چارچوب مذاهب قرار نگیرد ـ، باید کار دیگری را نیز انجام داد. اینکه به اندازۀ توان، افرادی مسلمان پرورش داده شود. بهگونهایکه به صورت تمام و کمال از اسلام اطلاع داشته به نیکی از آن آگاه باشند. این اشخاص مشعلدار ملّت میشوند تا راه را برای آنان روشن کنند و به ایشان بگویند:
ای ملّت! داروی درد شما این است؛ این نسخه است. بیایید این نسخه را اجرا کنید تا بهبود یابید.
این دو وظیفه بر عهدۀ ما است.
?منبع: دین و انسان
? @eslahe