شعر و داستانمقالات ارسالی

هارون الرشید در مجلس درس امام مالک

هارون الرشید در مجلس درس امام مالک

باری خلیفه هارون الرشید به مدینه‌ی طیبه آمد و وزیر خود، جعفر برمکی، را پیش امام مالک فرستاد که سلام مرا به او برسان و بگو: کتاب مؤطا را بیاور و به سمع من برسان.امام مالک فرمود: به خلیفه بعد از سلام بگو: علم پیش کسی نمی‌رود، بلکه مردم پیش علم می‌آیند.

جعفر پیام او را به خلیفه رساند، باز امام مالک نیز با خلیفه ملاقات نمود، خلیفه از او گله نمود که دستور مرا رد کردی، امام مالک نخست حدیثی را با سند روایت نمود که زید می‌فرماید: «به هنگام نزول وحی، زانوی پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم بر زانوی من قرار داشت، تنها کلمه‌ی ﴿غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ﴾ نازل گردید، نزدیک بود که زانوی من از سنگینی زانوی آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم بشکند.» باز فرمود: علوم نبوت از مسافت پنجاه‌هزار سال به ما رسیده است و ما باید تعظیم و توقیر آن را کرده باشیم، الله تعالى به تو عزت و پادشاهی داده است، اگر شما از این علوم قدردانی نکنید، احساس خطر می‌شود که الله تعالى عزت شما را به باد دهد.

خلیفه این را شنیده، بلند شد و برای شنیدن مؤطا با امام همراه گردید. در یک روایتی نیز آمده است که خلیفه پسران خود را هم به همراه خود برداشت تا آنان نیز مؤطا را بشنوند.امام مالک او را بر مسند خود نشاند، اما وقتی که زمان خواندن مؤطا فرا رسید، خلیفه گفت: شما بخوانید و به سمع من برسانید.

امام فرمود: من خودم خواندن را ترک گفته‌ام، دیگران می‌خوانند و من می‌شنوم.

خلیفه گفت: بسیار خوب! من می‌خوانم اما همه‌ی مردم را بیرون کنید. امام فرمود: خاصیت علم این است که اگر به خاطر افراد خاصی، عموم مردم محروم شوند، نفعی به آن خواص هم نمی‌رسد.بعد از آن به معن بن عیسى دستور داد تا او بخواند؛ وقتی که خواندن شروع شد، امام فرمود: ای امیرالمؤمنین! در این شهر قانون اهل علم این است که آنان به خاطر علم، تواضع را می‌پسندند.

خلیفه با شنیدن این جمله از مسند پایین آمد و در جلو نشست و به استماع مؤطا پرداخت.

• برگرفته از ”أنوار الباری“/تألیف: مولانا سیداحمدرضا بجنوری/ترجمه: مولانا محمد یوسف حسین‌پور

منبع: سنت آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا