مطالب جدیدمقالات

جهاد در برابر ظلم و فساد بهترین نوع جهاد

جهاد در برابر ظلم و فساد بهترین نوع جهاد
نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی

از جمله مراتب جهادی که در اسلام به آن تصریح شده است، جهاد در برابر شر و فساد داخلی در جامعه است و این جهاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چرا که جامعه را از نابودی و فروپاشی و تجزیه حفظ می کند و البته لازم به ذکر است که جامعه اسلامی اصول و مولفه ها و خصایص ویژه ای دارد که اگر از بین رفته و یا به دست فراموشی سپرده شود و یا به هر حال با این اصول و عناصر مبارزه شود، جامعه سالم نمی ماند.

هر جامعه مسلمانی دو نگهبان دارد که آنرا از خطر زوال و نابودی حفظ می کنند:

نخست: نگهبان ایمان که نخستین پایه جامعه است و یک نگهبان فطری در درون وجدان هر فرد مسلمانی است.

و دوم: نگهبان اجتماعی که وجدان کلی جامعه است و مانع از وارد آمدن هر گونه خدشه به عقاید، نابودی شعائر، زیر پا گذاشته شدن ارزش ها، هتک حرمت ها، تعطیلی شرایع و نادیده انگاشته شدن آداب و رسوم می شود.

این نگهبان اجتماعی در نتیجه احکام و تعالیم اسلام بوجود می آید که هر مسلمانی را در مقابل حوادث جامعه پیرامونی اش مسئول می داند و اجازه نمی دهد که یک مسلمان فکر خود را تنها به مسائل مربوط به خود محدود کند، بلکه باید به تمامی مسائل جامعه پیرامون خود نیز توجه کند و کجی ها را راست و فاسدها را اصلاح کرده و به بازگشت آوارگان کمک کرده و مظلومان را تقویت و یاری کندتا بدین ترتیب جامعه در آن مسیر درستی که خداوند امر کرده است حرکت کند. مومن نباید تنها به اصلاح نفس خود همت بگمارد، بلکه باید به اصلاح دیگران نیز توجه داشته باشد و تا حد امکان با فساد مقابله کند.

این ها مسائلی است که بایدها و نبایدهای شریعت اسلام بر ما واجب می دارد: از نصیحت در دین و دعوت به سوی خیر و توصیه به حق و صبر و رحمت گرفته تا امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظالمان و تغییر و اصلاح منکرات با دست و زبان و قلب که کمترین حد ایمان است. از جمله دیگر این اصول مقابله با ظالم به منظور بازداشتن آن از اعمال ظلم و یاری مظلوم برای گرفتن حق خود است. (ص ۱۶۹ عرصه های جهاد در داخل جوامع) این عرصه های جهاد واجب در داخل جامعه بود و تمامی عرصه ها از قبیل میدان مقاومت در مقابل ظلم و ظالمان، میدان مقاومت در برابر فسق و از هم پاشیدگی، میدان مبارزه با بدعت گذاری و انحرافات فکری و عرصه مقاومت با منحرفان و مرتدان را شامل می شود.

میدان مقابله با ظلم و ظالمان

میدان مقابله با ظلم و ظالمان و ایستادگی و عدم تسلیم در مقابل آنها که خداوند متعال در این باره می فرماید:( و به کسانى که ستم کرده‏اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ‏] به شما مى‏رسد، و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود، و سرانجام یارى نخواهید شد.) سوره مبارکه هود آیه ۱۱۳

اسلام در اینجا دو خواسته اساسی از مسلمانان دارد: نخست: ظلم نکنند. و دوم: حامی ظالم نباشند؛ چرا که همدستان و حامیان ظالم همراه وی در جهنم خواهند بود و از همین رو، سربازان حکام ظالم را به همان میزان خود حکام محکوم می کند و آیه مبارکه (آرى، فرعون و هامان و لشکریان آنها خطاکار بودند.) {سوره مبارکه قصص، آیه ۸} به همین مساله اشاره می کند و درباره فرعون نیز قرآن کریم می فرماید) تا او و سپاهیانش را فرو گرفتیم و آنان را در دریا افکندیم، بنگر که فرجام کار ستمکاران چگونه بود.) {سوره مبارکه قصص ایه ۴۰}.

خداوند متعال در این آیات حکام و سربازان متجاوز را ظالم خطاب کرده و فرموده است که خشم و غضب الهی همه آنها را شامل می شود و در نتیجه کارهایشان همه آنها گناهکار محسوب می شوند.

این مساله بدین دلیل است که فرد ظالم ستمگر ظلم خود را تنها با دست خودش انجام نمی دهد، بلکه از یک سری ابزارهای بشری در زمینه ظلم علیه بندگان و فساد بر روی زمین استفاده می کند و معمولا چنین افرادی فرمانبردار از یک انگشتر در انگشت وی هستند!

گفته شده است: زمانی که امام احمد بن حنبل در همان ماجرای مشهور خلق قرآن زندانی می شود و انواع مصیبت ها را در زندان تحمل می کند، روزی یکی از زندانبانان درباره احادیث وارد شده درباره یاران و همدستان ظالمان و عذاب های الهی علیه آنها می پرسد؟ و وی در پاسخ می گوید که بله این احادیث صحیح هستند. آنگاه زندانبان از وی می پرسد: آیا من از همان یاران ظالمان هستم؟ وی می گوید: نه، تو از یاران ستمگران نیستی. یاران ستمگران کسانی هستند که لباس تو را می دوزند و غذای تو را آماده می کنند و نیازهای تو را برآورده می کنند. اما تو از خود همان ظالمان هستی!!

در حدیث صحیح نیز امده است که «به برادرت کمک کن؛ خواه ظالم باشد و خواه مظلوم!» سوال کردند:« یا رسول الله؛ مظلوم را یاری می کنیم، اما چطور ظالم را یاری کنیم؟ آن حضرت فرمودند: با بازداشتن وی از ظلم، و این همان یاری وی است.»👇

خواه ظلم از سوی ثروتمندان بر فقرا روا داشته شود و خواه از سوی مالکان (اراضی) بر مستاجرها یا از سوی کارفرمایان بر کارگران و یا از سوی فرماندهان علیه سربازان و یا از سوی روسا بر زیر دستان صورت گیرد و یا حتی مردی بر زنی یا بزرگی بر کوچکی و یا حاکم و ولی امری بر مردم و رعیت خود چنین ظلمی بکند، همگی حرام و از منکرات است و باید با آن مقابله و مبارزه شود و شخص مظلوم با دست و زبان و قلب در مقابل آن بایستد. بر اساس آنچه در صحیح مسلم به قلم ابن مسعود آمده است:« خداوند هیچ پیامبری را در امت قبل از من مبعوث نکرد، مگر اینکه اصحاب و یارانی در میان امت خود داشت که از سنت وی پیروی کرده و اوامر وی را گردن می نهادند، اما پس از آنها؛ بازماندگان آنها چیزهایی را می گفتند که به آن عمل نمی کردند و کارهایی می کردند که به انجام آن مامور نشده بودند؛ هرکس که با دست خود با این گروه مبارزه کرد؛ مومن و هر کس که با زبان خود با آنها مبارزه کرد؛ مومن و هر کس هم که با قلب و دل خود با آنها مبارزه کرد نیز مومن است و در مرحله پایین تر از این هیچ اثری از ایمان نیست.»

رسول گرامی اسلام (ص) نیز «مبارزه با ظالمان و ستمگران برمسلمانان با استفاده از امکانات موجود اعم از دست و زبان و قلب را ـ که آخرین درجه ایمان محسوب می شود و هر کس آنرا ترک کند کمترین اثری از ایمان در وجود وی باقی نمی ماند ـ واجب کرد و برای تجسم میزان کوچکی و ریز بودن این اثر دانه خردل را مثال زد. این درجه از ایمان مستلزم این است که فرد از ظلم و منکرات کراهت و نارضایتی قلبی داشته باشد و عاملان ظلم و منکرات را دوست نگیرد و هیچ کسی نمی تواند از این اقدام ممانعت به عمل آورد. چرا که هیچ کس جز خدای خالق انسان سلطه و حکومتی بر این قلب ندارد.»

دین مبین اسلام این مورد از جهاد را مورد توجه قرار داده و مسلمانان را به آن تشویق کرده است و در برخی احادیث نیز از آن به عنوان بهترین نوع جهاد یاد شده است.

طارق بن شهاب البجلی (رض) روایت می کند:« شخصی از پیامبر گرامی اسلام در حالی که پایش را در رکاب چرمی گذاشته بود، پرسید: بهترین نوع جهاد کدام است؟ فرمودند: گفتن حرف حق در حضور حاکم ستمگر.»

جابر بن عبد الله (رض) نیز از رسول خدا روایت کرده است که گفتند:« سید الشهدا یکی حمزه بن عبد المطلب است و دیگری شخصی است که در مقابل رهبر ستمگر ایستادگی کرده و به وی امر و نهی کند و سپس کشته شود.» رسول گرامی اسلام با این اظهارات خود می خواهد به امت خود جرات و جسارت دهد: تا حرف حق را در مقابل حاکمان ستمگر و زورگو بزنند و به مصیبت هایی که ممکن است در راه خدا به آنها برسد توجهی نداشته باشند؛ حتی اگر در این راه کشته شوند. این ارزشمندترین و بالاترین چیزی است که یک مسلمان برای خودش آرزو می کند: اینکه پایان حیاتش با شهادت در راه خداوند رقم بخورد؛ به ویژه زمانی که در جوار سید الشهدا حمزه بن عبد المطلب ملقب به شیر خدا و شیر پیامبر خدا باشد.»👇

تا زمانی که در میان امت کسی باشد که با گفتن کلمه حق با یک امر ناپسند مقابله کرده و توجهی به عواقب این اقدام خود نداشته باشد. زمانی که روحیه تسلیم پذیری و ضعف و سستی در میان امت رواج پیدا کند و در میان امت کسی پیدا نشود که قبل از اینکه “خودم، خودم!” بگوید “امتم، امتم!” بر زبان جاری کند، این امت لیاقت زنده ماندن را از دست می دهد. این همان چیزی است که حدیث شریف به آن اشاره می کند:« هر وقت دیدی امت من از گفتن این حرف به یک فرد ظالم و ستمگر بیم دارند که ای ظالم، آنها را رها کن.» معنای رها کردن امت این است که دیگر هیچ خیری در آنها نیست و بود و نبود آنها یکی است. تنها دلیل و توجیه وجود امت این است که رسالت خود را انجام دهند و این رسالت چیزی نیست جز دعوت به سوی خیر و امر به معروف و نهی از منکر و اگر این رسالت خود را انجام نداد، بقای آن فایده ای ندارد.

درنگ و تامل

بهتر است که اینجا اندکی تامل و مقایسه کنیم: چرا حضرت رسول اکرم (ص) تا این حد شان این نوع جهاد را بالا برده و آنرا بهترین جهاد عنوان کرده و فرموده اند که هر کس در این راه کشته شود در جوار سید الشهدا ماوی می گیرد؟

پاسخ این است: زمانی که خطر فساد داخلی شدت می گیرد به خطری بزرگ و شری عظیم برای امت تبدیل می شود و از همین رو، اسلام جهاد در مقابل ظلم و فساد در داخل را مقدم بر جهاد علیه کفار و تجاوزات خارجی می داند. علاوه بر این، فساد داخلی در اکثر موارد زمینه ساز تجاوزات خارجی است و آیات آغازین سوره مبارکه اسراء نیز به همین مساله اشاره می کند و سرنوشت قوم بنی اسرائیل پس از دو بار فساد بر روی زمین و طغیان و سرکشی آنها را بیان می دارد و می گوید آنها در میان خود کسی را پیدا نمی کردند که به این فساد پایان داده یا با آن مقابله کنند و از همین رو، خداوند دشمنان خارجی را بر آنها مسلط کرد که در سرزمین آنها می تاختند و عبادتگاه های آنها را تخریب کرده و تورات ها را آتش می زدند و بدترین شکنجه ها را علیه آنها روا می داشتند و به هر کس دست می یافتند به سختی به هلاکت می رساندند و چنین بود که وعده الهی تحقق یافت.

لذا می بینیم که فساد و از هم گسیختگی مقدمه ای برای حمله و اشغالگری است و خداوند به آنها هشدار داده بود که در صورتی که چنین فسادی در آینده تکرار شود، مجازات های مذکور علیه آنها تکرار خواهد شد و می فرماید:(امید است خداوند به شما مهربان گردد و اگر (به عصیان و ستمگری) برگردید ما هم به عقوبت و مجازات شما باز می گردیم.) سوره مبارکه اسراء آیه ۸، یعنی اگر به طغیان و سرکشی و فساد بر روی زمین بازگردید ما هم دوباره دشمنان را بر شما مسلط خواهیم کرد.

می بینیم که پیامبر گرامی اسلام به ما یاد می دهد که «بهترین جهاد: سخن حقی است که نزد حاکم ظالم گفته شود.» حضرت رسول (ص) این اقدام را بهترین جهاد برشمرده است؛ چرا که مبارزان میدان جنگ در بسیاری از موارد سالم باقی مانده و با اجر و پاداش بر می گردند، اما هر کس در مقابل حاکم و سلطان ستمگر سخن حق بگوید همین زبان سرخش سر سبزش را بر باد می دهد.

اساس این مراتب و درجات حدیث ابی سعید الخدری و حدیث ابن مسعود است که هر دوی آنها توسط مسلم در صحیح نقل شده است. ابن قیم نیز این نوع از جهاد را دارای سه مرتبه دانسته است: با دست و زبان و قلب بر حسب استطاعت و توان.

مفهوم جهاد یا تغییر با قلب

تغییر با قلب و یا جهاد با قلب: معنایش این است که دل انسان به خاطر خشم و نفرت از ظلم و منکرات و فساد به درد بیاید و زمانی که قلب با این موج خشم و غضب و کراهت و انقلاب درونی پر می شود مقدمه ای معنوی برای انقلاب ظاهری فراگیر می شود و می رود که ریشه های ظلم و فساد را بر کند. زمانی که مومن می بیند که ظلم شدیدتر شده و فساد و منکر رایج می شود و نمی تواند این وضعیت را با دست و یا حتی زبان تغییر دهد، دلش همچون نمک در آب، آب می شود و خشم همچون دیگ بر روی آتش در سینه اش غل غل می کند؛ این دیگ باید اکسیژن تازه ای دریافت کند و الا منفجر شده و خواهد شکست. این انباشتگی قلبی و وجدانی متاثر از وضعیت خارجی پشتوانه ای مهم برای هر گونه تغییر عملی قریب الوقوع است. در اکثر موارد تغییر از عدم آغاز نمی شود، بلکه باید مقدمات و انگیزه های روانی داشته باشد که باعث تحریک و تشویق به سوی آن تغییر شوند.

پس تغییر یا جهاد قلبی بر خلاف باور برخی ها، یک موضع منفی نیست و گر نه رسول گرامی اسلام از آن با عنوان تغییر و جهاد یاد نمی کرد و آنرا از مراتب ایمان برنمی شمرد؛ هر چند که این پایین ترین مرتبه است که دیگر پایین تر از آن اثری از ایمان حتی به اندازه دانه خردل هم نیست.

از همین رو، جهاد فساد لازم و برتر از دیگر انواع فساد است؛ چرا که امت را از شر و تبعات فساد نجات می دهد و آتش را قبل از زبانه کشیدن شعله هایش خاموش می کند و اجازه نمی دهد که خطر تشدید شده و ضرر آن فراگیر شود.👇

اگر سنت رسول گرامی اسلام بر برتری شهید راه فریضه امر به معروف و نهی از منکر تاکید دارد، قرآن کریم نیز کسانی را که عاملان امر به معروف و نهی از منکر؛ اعم از انبیاء و جانشینان آنها را که با گفتن سخن حق در صدد مقابله با هوی و هوس های باطل برمی آیند، می کشند، به شدت محکوم می داند. قرآن این جرم را بزرگترین گناهان برشمرده است که مستوجب عذاب الهی و نقمت وی در دنیا و آخرت است و می فرماید:( کسانى که به آیات خدا کفر مى‏ورزند، و پیامبران را بناحق مى‏کشند، و دادگستران را به قتل مى‏رسانند، آنان را از عذابى دردناک خبر ده.   آنان کسانى‏اند که در [این‏] دنیا و [در سراى‏] آخرت، اعمالشان به هدر رفته و براى آنان هیچ یاورى نیست.) آل عمران، آیات ۲۱و ۲۲٫٫

این مساله ناشی از این است که جرم و گناه مذکور زبان حق گوی انسان ها را می برد و میدان را برای ظالمان و ستمگران باز می گذارد تا هر آنچه دلشان می خواهد و شیاطین هوی و هوس نفسشان امر می کنند، انجام دهند؛ هر چند که شر زیادی به بار آورند و هیچ کس هم نتواند به آنها “چرا” بگوید؛ چه برسد به اینکه بگوید”نه”!

عقوبت الهی علیه قوم بنی اسرائیل نیز از همین رو بود. چرا که جنایت هایی مانند کشتن نابحق انبیاء الهی در میان آنها رواج یافته بود و خداوند متعال در قرآن می فرماید(پس چرا هر گاه پیامبرى چیزى را که خوشایند شما نبود برایتان آورد، کبر ورزیدید؟ گروهى را دروغگو خواندید و گروهى را کشتید.) سوره مبارکه بقره آیه ۸۷٫

خداوند همچنین می فرماید: (هر کجا یافته شوند، به خوارى دچار شده‏اند- مگر آنکه به پناه امان خدا و زینهار مردم [روند]- و به خشمى از خدا گرفتار آمدند، و [مُهر] بینوایى بر آنان زده شد. این بدان سبب بود که به آیات خدا کفر مى‏ورزیدند و پیامبران را بناحق مى‏کشتند. [و نیز] این [عقوبت‏] به سزاى آن بود که نافرمانى کردند و از اندازه درمى‏گذرانیدند.) سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۱۲٫

کانال دکتر یوسف قرضاوی

http://t.me/yousif_Qaradhawi

مقالات مرتبط: جهاد و تصحیح مفهوم آن، انواع جهاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا