تربیت فرزندان

دگرگونی والدین در هنگام بلوغ فرزندان

دگرگونی والدین در هنگام بلوغ فرزندان

دن فونتنل / مترجم: د. مسعود حاجی زاده و اکرم قیطاسی

هم زمان با تغییراتی که در کودکان به هنگام رسیدن به سن بلوغ روی می دهدف والدین نیز دچار تغییراتی می شوند. این دگر گونی ها ممکن است به نحوی باشد که به توانایی والدین در برخورد با فرزند بالغ شان لطمه وارد آورد.تغییراتی از قبیل مشکلات زناشویی، بحران میانسالی، مشکلات اقتصادی، بحران هویت، افسردگی و سایر گرفتاری هایی که د ریک زندگی عادی رواج دارند. افزون بر این ها، تغییراتی نیز هستند که تاکنون درباره آنها بحث نشده است و ما به برخی از آنها اشاره می کنیم:

قدرت هوش شما کاهش می یابد

تصور می کنم این جمله از مارک تواین باشد که می گوید« هنگامی که ۱۶ ساله بودم والدینم خیلی احمق بودند. هنگامی که ۲۰ ساله شدم اطلاعات و دانشی که آنها درطی ۴ سال به دست آورده بودند، خیره کننده بود» گر چه مدرک علمی برای حمایت از این فرضیه وجود ندارند، اما به نظر می رسد انرژی ویژه ای که کودک برای رشد فیزیکی خود در دوران بلوغ نیاز دارد، از مغز والدین او کاسته می شود.  نتیجه این که، ضریب هوشی ما کاهش یافته و از دست می رود و نسبت به دورانی که کودکی ۹ یا ۱۰ ساله داشتیم، از توانایی هوشی پایین تری برخوردار خواهیم بود. به دلیل همین فروکش کردن ضریب هوشی است که برخورد منطقی و استدلالی ما نیز دچار نقصان می شود و توانایی ما در رویارویی با دشواری ها و یافتن راه حل، به شدت کاهش  می یابد.

تغییرات بدنی

هنگامی که فرزندتان بالغ می شود، تغییراتی در شما روی داده است که شاید برای خودتان ملموس نباشد اما برای فرزندتان بسیار آشکار است. متأسفانه هنوز مشخص نشده است که این تغییرات به طور دقیق کدام اند. ممکن است طرز لباس پوشیدن، طرز سخن گفتن، رفتار، مدل مو و یا غیره باشد ولی بی تردید یک چیز بدتر شده است. کودکی که همیشه می خواست با شما باشد، اکنون در سن بلوغ مایل نیست با شما در جایی ظاهر شود، گویا حضور شما برای او خجالت آور است. به همین دلیل ممکن است از دعوت کردن دوستانش به منزل خودداری کند تا وجود شما سبب خجالت او نشود. در صورت دعوت دوستان نیز،  در اتاق را به روی خود قفل می کند تا کمتر با شما روبه رو شود. اگر فرزندتان را به مدرسه، سالن ورزشی یا سینما می رسانید، ممکن است ا زشما بخواهد که او را نزدیک محل مورد نظر پیاده کنید تا دوستانش شما را نبینند. نوجوانان به طور معمول دوست ندارند در مجامع عمومی با والدین خود ظاهر شوند، به همین دلیل در موقع قدم زدن نیز چند قدم جلوتر یا عقب تر از والدین خود حرکت می کنند. گر چه آنها پیش تر دوست داشتند با خانواده خود به گردش بروند، ولی اکنون از موقعیت هایی که موجب می شود همه بدانند شما والدین آنها هستید اجتناب می کنند. شاید پیش تر در میهمانی های خانوادگی شرکت می کردند ولی در سن بلوغ تمایلی به آن نداشته باشند.

افزایش سن و فراموش کاری

شما ممکن است در دوران نوجوانی خود خواب بوده و یا به طور کلی این دوره از زندگی را فراموش کرده باشید. هیچ خاطره ای از دوران نوجوانی خود نداشته و ندانید نوجوان بودن یعنی چه، به همین دلیل قادر نخواهید بود هیچ نوع ارتباطی با یک نوجوان و نیازها و مشکلات او برقرار کنید.

آشپزی یکی از مسائلی است که ممکن است دچار فراموشی شود. دست پخت شما ممکن است تغییر کند و فرزندتان تمایلی به خوردن غذا نشان ندهد و به استفاده از کنسرو روی بیاورد. ممکن است مدیریت خرید مواد غذایی را نیز فراموش کرده باشید، مواد خوراکی فراوانی بخرید و یخچال منزل را پر کنید ولی فرزندتان گله کند که در منزل چیزی برای خوردن وجود ندارد. اگر از فرزندتان سؤال کنید به چه غذایی علاقه دارد، پاسخی دریافت نخواهید کرد. در واقع ممکن است علت غذا نخوردن فرزندتان این باشد که نمی خواهد با شما غذا بخورد. اگر همان غذا را در یخچال قرار داده و کاری به فرزندتان نداشته باشید، متوجه می شوید که غذای مذذکور ناپیید شده است. اگر فرزند شما به غذاهای خاصی علاقه دارد، آنها را برای او تهیه کنید و زمان و نحوه خوردن آن را نیز به عهده او بگذارید.

ارتجاعی شدن

تا زمانی که فرزند شما بالغ نشده است، احساس می کنید که قادر هستید او را درک کنید ولی با ورود او به سن بلوغ، شما نیز به دوران گذشته ( هنگامی که جوان بودید) باز می گردید، سنتی می شوید و از فرزندتان انتظار دارید عاداتی را که در آن دوران رایج بوده است از خود نشاندهد، و این گونه توانایی شما در درک فرزندتان کاهش می یابد. ممکن است با لذت تمام درباره دوران گذشته سخن بگوید، به آنهگ های قدیمی گوش دهید و از آنچه که اکنون می گذرد غافل باشید و حتی نام فیلم های جدید، کتاب های تازه و ورزشکاران روز را ندانید. در چنین حالتی، هیچ گاه سعی نکنید برای فرزندتان لباسی بخرید زیرا نمی دانید که مد روز چیست و اطلاعات شما حتی از سایر والدین نیز کمتر است.

توانایی برقراری ارتباط در شما پایین می آید

گاهی اوقات وقتی با فرزندتان سخن می گویید آنها طوری به شما نگاه می کنند که گویی نادان هستید و آنها چیزی از سخنان شما نمی فهمند. وفتی ا زآنها می خواهید کاری انجام دهند، توجهی نمی کنند، گویی صدای شما را نشنیده اند و یا ممکن است برخلاف خواسته شما عمل کنند.آیا در چنین مواردی می توان گفت که شما توانایی برقراری ارتباط با فرزندان خود را از دست داده اید؟ وقتی شما با آنها حرف می زنید اما آنها توجهی به گفته های شما نمی کنند و سرگرم کار خود می شوند، به این دلیل است که یا سخنان شمارا نمی فهمند و یا شما قدرت برقراری ارتباط با آنها را از دست داده اید و با ربانی بیگانه سخن می گویید.

شما سوهان روح می شوید

گاهی اوقات صرف حضور شما در کنار فرزند بالغ تان او را عصبانی می کند؛ در این موارد هیچ سؤالی از او نپرسید، حتی احوال پرسی هم نکنید زیرا ممکن است با پاسخ گستاخانه ای روبه رو شوید. گاهی اوقات هر کاری که شما بکنید او را عصبانی می کند. طرح پرسش های نابخردانه و نصایحی که فرزندتان بارها شنیده است، بر میزان وخامت این وضعیت می افزاید.

قدرت نفوذ شما کاهش می یابد

در مرحله بلوغ ممکن است قدرت نفوذ شما روی فرزندتان کاهش یابد و حتی کمتر از تأثیر گذاری دوستان او باشد. در دوران مدرسه ابتدایی، والدین بیشترین نفوذ را روی کودکان خود دارند و هیچ عامل دیگری قادر نیست با آنها به رقابت برخیزد. در دوران راهنمایی، این قدرت نفوذ مطلقه کاهش یافته و در ردیف نفوذ و تأثیر گذاری سایر دوستان فرزندتان قرار می گیرد. در دوران دبیرستان، قدرت نفوذ والدین بسیار اندک می شود و دوستان جایگزین آنها می گردند.

_______________________________________

منبع: کلیدهای رفتار با نوجوانان

مؤلف: دن فونتنل

مترجم: د. مسعود حاجی زاده و اکرم قیطاسی

انشارات: صابرین/تهران ۱۳۸۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا